حجت الاسلام و المسلمین ناصر ابراهیمی از اساتید حوزه علمیه قم در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در ساری با اشاره به سالگرد ارتحال عالم ربانی حسن حسن زاده آملی (ره) اظهار داشت: جا دارد تا به یاد آن عارف بزرگ، ویژگی های یک عالم ربانی را مرور کنیم.
استاد حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: در حکمت ۱۴۷ از نهج البلاغه می خوانیم که کمیل گفت: امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) دست مرا گرفت و به بیابان برد، چون به صحرا رسید، آهی دراز کشید و فرمود: «یَا کُمَیْلَ بْنَ زِیَادٍ إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا فَاحْفَظْ عَنِّی مَا أَقُولُ لَکَ؛ ای کمیل این دل ها آوندها است و بهترین آنها نگاهدارنده ترین آنها است، پس آنچه تو را می گویم، از من به خاطر دار»
وی افزود: حضرت(ع) در ادامه فرمود: «النَّاسُ ثَلَاثَةٌ فَعَالِمٌ رَبَّانِیٌ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَی سَبِیلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ کُلِّ نَاعِقٍ یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ یَلْجَئُوا إِلَی رُکْنٍ وَثِیق؛ مردم سه دسته اند: دانایی که شناسای خدا است، آموزنده ای که در راه رستگاری کوشا است و فرومایگانی رونده به چپ و راست که درهم آمیزند و پی هر بانگی را گیرند و با هر باد به سویی خیزند، نه از روشنی دانش فروغی یافتند و نه به سوی پناهگاهی استوار شتافتند.» (نهج البلاغة؛ ص ۴۹۵)
حجت الاسلام و المسلمین ابراهیمی خاطرنشان کرد: برای درک مراد امیرالمؤمنین علی (ع) باید به سراغ دیگر فرمایشات حضرات معصومین (ع) برویم تا به معنای دقیق تر از «عالم ربانی» برسیم.
نشانه اول عالم ربانی
استاد حوزه علمیه قم گفت: اول نشانه عالم ربانی، «تولّد دوباره» است، علامه حسن زاده آملی (ره) در دفتر دلش فرمود انسان، اول در رحم مادر، خون حیض می خورد و خون خوار می شود، وقتی به دنیا می آید، همان خون حیض تبدیل به شیر می شود و کم کم انسان از خون خواری باید نجات پیدا بکند؛ و انسانی که دست از خون خواری بردارد، بر نفس خودش سوار می شود.
حجت الاسلام و المسلمین ابراهیمی بیان کرد: آیت الله سید محمد تقی خوانساری (ره) به چند واسطه به امام کاظم (ع) می رسد و قبل از آمدن آیت الله بروجردی (ره)، مرجع تقلید بوده است، ایشان در قم، نماز باران خواند. آیت الله مشکینی (ره) در کنار حوض فیضیه به سید محمد تقی گفت: «اگر نماز باران بخوانی و باران نبارد، آبروی تو می رود.» سید محمد تقی خوانساری گفت: «چند مدتی است که نفس ما یاغی شده؛ می خواهیم این نفس را از بین ببریم؛ از طرفی می خواهم ببینم که آیا در نزد خدا آبرویی دارم یا ندارم» به تعبیر امیرالمؤمنین علی(ع)، آیا عالم ربانی هستم یا نیستم.
وی ادامه داد: روزی در جمع علما و مردم، محمد تقی خوانساری به آیت الله بروجردی (ره) گفت: «من در اوایل طلبگی شاگرد شما در درس مطول بودم» آیت الله بروجردی گفت: «یادم نیست» ایشان باز ادامه داد: «راست می گویید؛ زیرا شما مثل من، شاگرد زیاد داشتید.»
استاد حوزه علمیه قم یادآور شد: آیت الله خوانساری همان کسی است که وقتی از امام خمینی (ره) پرسیدند: «آیا سید محمد تقی عادل است»، فرمود: «من در عدالت او شک ندارم؛ بلکه در عصمت او شک پیدا کردم، او تالی تلو معصوم است»؛ حالا چرا در جمع علما و مردم به آیت الله بروجردی فرمود: «من روزی شاگرد شما بودم ...»، زیرا با این کار خواست «مرجعیت آیت الله العظمی بروجردی» را به مردم و علما نشان بدهد و به مردم بگوید: ای مردم به سمت آیت الله بروجردی بروید. عالم ربانی اینچنین است.
وی تصریح کرد: آیت الله خوانساری کسی بود که به خاطر اسلام و ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) و امام حسین (ع)، اسیر شده بود، آیت الله خوانساری کسی بود که از مدافعان اسلام بوده است، آیت الله خوانساری از جنبش ملی شدن صنعت نفت، توسط آیت الله کاشانی حمایت کرد، آیت الله خوانساری کسی بود که در مبارزه با کشف حجاب رضاخانی با رضاخان مبارزه کرد؛ آیت الله خوانساری کسی بود که در پی اشغال سرزمین فلسطین توسط صهیونیست ها از مبارزان فلسطینی حمایت کرد.
آیت الله کوه کمری (ره)، نمونه ای از عالمان ربّانی
حجت الاسلام و المسلمین ابراهیمی خاطرنشان کرد: آیت الله سید محمد تقی خوانساری چون نفس ندارد و دست از خون خواری برداشت، به منزل آیت الله حجت کوه کمری می رود و می گوید: «شما به نماز باران همراه من نیا؛ چرا که اگر باران نیامد، لا اقل مردم بعد از من، به تو رجوع کنند».
وی ادامه داد: معمولا انسان در این زمان که احساس کرد رقیب او در حال زمین خوردن است، کاری می کند که او را بیشتر زمین بزند؛ اما آیت الله حجت کوه کمری چون عالم ربانی است، سه روز روزه می گیرد و در روز سوم که آیت الله خوانساری به سمت مکان خواندن نماز باران می رود، به زیر زمین خانه می رود و نماز می خواند و سر به سجده می گذارد و خدا را می خواند که «خدایا تو آبروی این سید محمد تقی خوانساری را حفظ نکردی، من سر از سجده بر نمی دارم.
شیخ عباس تهرانی (ره)، نمونه ای از عالمان ربّانی
استاد حوزه با اشاره به مزار شیخ عباس تهرانی در حرم حضرت معصومه (س) اضافه کرد: یکی از بزرگان می فرمود: این شیخ، الحق و الانصاف آیت الله واقعی و علامه واقعی است.
وی ابراز کرد: یکی از بازاریان قم، منزلی ساخته بود و شیخ عباس تهرانی را دعوت کرد. آقا به آن بازاری فرمود: منزلت، بسیاربسیار عالی است؛ اما یک عیب دارد؛ و آن، اینکه منزلی با این عظمت و بزرگی، دل کندن از آن سخت است.
آیت الله العظمی بهاء الدینی (ره)، نمونه ای از عالمان ربّانی
استاد حوزه علمیه قم یادآور شد: عالم ربانی را باید آیت الله بهاء الدینی معرفی کرد؛ چرا که در سال ۱۳۵۷ بحث ولایت فقیه را شروع نمودند؛ اما آن بحث را رها کردند؛ و زمانی که علت را جویا شدند، فرمود: «شاید نظر علمی من با نظر علمی امام خمینی (ره) متفاوت باشد و به همین قدر، در مقابل امام و اسلام بایستم و ضربه به اسلام بزنم.»
آیت الله سید احمد خوانساری (ره)، نمونه ای از عالمان ربّانی
حجت الاسلام و المسلمین ابراهیمی خاطرنشان کرد: عالم ربانی، آیت الله سید احمد خوانساری است، همان که آیت الله اراکی درباره ایشان فرمود: «اصلا آیت الله سید احمد خوانساری نفس ندارد» سید احمد خوانساری به خاطر درمان بیماری، به تهران آمد؛ در موقع عمل جراحی به دکتر فرمود: «من سوره یس را شروع می کنم؛ تو عمل را شروع کن؛ چرا که نمی خواهم بی هوش باشم»
وی تأکید کرد: سید احمدها و سید علی قاضی ها و علامه حسن زاده ها، به تمام معنا عالمان ربانی بودند؛ همان ها که واقعا دوباره متولد شده بودند.
نشانه دوم عالم ربانی
استاد حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: سید عباس مکی شیعی سفری به مکه و جاهای دیگر داشت و کتابی را تحت عنوان «نزهة الجلیس» به عنوان سفرنامه نوشت. او در عصر صفویه زندگی می کرد. وی در این کتاب آورد کسی از امام صادق (ع) سؤال کرد این حدیث را به جد شما رسول الله (ص) انتساب می دهند: «النظر الی وجه العالم عبادة»؛ آیا این روایت صحیح است؟ حضرت در پاسخ فرمودند: «نعم؛ ولکن هو من اذا نظرت الیه ذکرت الآخره»
وی ابرازر کرد: بنا بر نظر معصومین (ع)، عالم ربانی کسی است که انسان با نظر کردن به ایشان، به یاد قیامت بیفتد. وقتی انسان به آیت الله حسن زاده آملی، دستغیب، کوهستانی، ایازی و بهجت ها نظر می کرد، آیا واقعا انسان یاد قیامت نمی افتاد!
حجت الاسلام و المسلمین ابراهیمی اضافه کرد: در ادامه روایت می خوانیم: «و اما من کان علی خلاف السالک، فالنظر الیه الفتنه»، اگر به کسی که مردم به حسب ظاهر، عالم ربانی می گویند، نظر کردی و تو را به یاد دنیا و پست و مقام و پول انداخت، آن عالم باعث فتنه است.
وی بیان کرد: عالم ربانی به آن آخوندی نمی گویند که امام را قاتل و جانی معرفی کند و در مقابل امام خمینی (ره) قد علم نماید، عالم ربانی به آن عالمی نمی گویند که قصد کشتن امام خمینی(ره) را در اوایل انقلاب داشتند؛ به عنوان مثال دست یکی از آنها در همکاری برای کودتای نوژه رو شده است و از جمله برنامه های آن کودتا، کشتن امام بوده است.
عابد و زاهد و صوفی، همه طفلان رهند مرد اگر هست، بجز عالم ربانی نیست
نشانه سوم عالم ربانی
حجت الاسلام و المسلمین ناصر ابراهیمی خاطرنشان کرد: امام صادق (ع) فرمود: «إِنَّ الْعُبَّادَ ثَلَاثَةٌ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَوْفاً فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی طَلَبَ الثَّوَابِ فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْأُجَرَاءِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حُبّاً لَهُ فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ وَ هِیَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ» (کافی؛ ج ۲؛ ص ۸۴)
وی افزود: حضرت (ع) می فرماید: عبادت کنندگان بر سه گروه هستند؛ گروهی خدا را از روی ترس عبادت می کنند و این عبادت، کار بردگان است و کار عالمان ربانی نیست؛ گروهی خدا را به خاطر ثواب عبادت می کنند، که این عبادت مزدوران است.
استاد حوزه علمیه قم یادآور شد: امام خمینی (ره) برای سید احمد نوشت: «من برای حوریه و بهشت و جهنم عبادت نکردم؛ بلکه به این واسطه بوده که عبادت، اطاعت و وظیفه بوده است»
وی خاطرنشان کرد: امام صادق (ع) می فرماید: گروهی خدا را به خاطر محبت به خدا عبادت می کنند و این، عبادت احرار است، و این عبادت، افضل و برترین عبادت است؛ و عالمان ربانی اینچنین عبادت می کنند.
نشانه چهارم عالم ربانی
استاد حوزه علمیه قم اظهار کرد: در روایت آمده است: «عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِیِ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: مَنْ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِیَ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِیماً فَقِیلَ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ» (الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج ۱؛ ص ۳۵)
وی تأکید کرد: حضرت می فرماید آنکه به خاطر خدا علم می آموزد و به آن عمل می کند و دیگران را تعلیم می دهد، این عالمان ربانی در آسمان بسیار عظمت دارند؛ ولو در روی زمین، کسی قدر و عظمت آنها را نشناسد. علامه طباطبایی فرمود: قدر علامه حسن زاده را کسی نمی شناسد، مگر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.
نشانه پنجم عالم ربانی
استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: یکی از عالمان سنّی به نام «حاج خلیفه» که اهل ترکیه بود، کتابی به نام «کشف الظنون» می نگارد و علمای عامه را معرفی کند؛ کما اینکه کتاب «الذریعة فی تصانیف الشیعه» شیخ آغا بزرگ تهرانی، استادِ حضرت آیت الله ایازی، چنین کتابی را نوشت.
وی اضافه کرد: حاج خلیفه در مقدمه «کشف الظنون» می گوید: علما بر دو گونه اند: عده ای از علمای ربانی علمایی هستند که منبع هستند و علم از آنها می جوشد و خودش مثالی می زند؛ مانند خواجه نصیرالدین طوسی، چرا که «تجرید الاعتقاد» نوشته است؛ اگر چه کتاب کم حجمی است؛ اما حدود ۱۰۰ شرح و حاشیه بر آن زده اند. اما گروه دوم، گروهی از علما هستند که صرفا مانند ضبط صوت هستند؛ منبع نیستند؛ عالمان ربانی نیستند.
حجت الاسلام و المسلمین ابراهیمی ابراز کرد: علامه حسن زاده آملی (ره)، عالم ربانی و منبع است و از خود علم می جوشد؛ چرا که از نفس پاک امام رضا (ع) این علم را گرفته است.
وی تأکید کرد: در روایتی نبوی (ص) می خوانیم که علمای ربانی همانند چشمه های جوشان هستند که چراغ های هدایت و بی نام و نشان، چون گلیمی افتاده در خانه ها هستند و این عالمان ربانی و فرزانگان و حکیمان در آسمان معروف و مشهور هستند؛ ولی برای اهل زمین پنهان هستند. «لَا تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ لِتُمَارُوا بِهِ السُّفَهَاءَ وَ تُجَادِلُوا بِهِ الْعُلَمَاءَ وَ لِتَصْرِفُوا بِهِ وُجُوهَ النَّاسِ إِلَیْکُمْ وَ ابْتَغُوا بِقَوْلِکُمْ مَا عِنْدَ اللَّهِ فَإِنَّهُ یَدُومُ وَ یَبْقَی وَ یَنْفَدُ مَا سِوَاهُ کُونُوا یَنَابِیعَ الْحِکْمَةِ مَصَابِیحَ الْهُدَی أَحْلَاسَ الْبُیُوتِ سُرُجَ اللَّیْلِ جُدُدَ الْقُلُوبِ خُلْقَانَ الثِّیَابِ تُعْرَفُونَ فِی أَهْلِ السَّمَاءِ وَ تُخْفَوْنَ فِی أَهْلِ الْأَرْضِ» (شهید ثانی، منیة المرید، ص: ۱۳۵) یکی از مصادیق کلام پیامبر خدا (ص) را می توانیم علامه حسن زاده آملی را معرفی کنیم.
نشانه ششم عالم ربانی
استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: علمای ربانی کسانی هستند که در دوران خودشان خوف الهی دارند؛ بوعلی سینا در شانزده سالگی به چهار مذهب فتوا می داد؛ فیلسوف بزرگ و پزشک بزرگ بود که ۴ جلد کتاب قانون را می نگارد که در دنیا انتشار داده می شود. این بوعلی سینا می گوید: «ان النفس الانسانیه اذا غبطتته الاولیاء صارت عاشقة و لا یفارقها الشوق» نفس انسان به بالاترین آرزوی خودش برسد، عاشق می شود و وقتی کسی که عاشق شد، به شوق تبدیل پیدا می کند.
وی افزود: آیت الله غروی اصفهانی (ره)، استاد حضرت آیت الله بهجت (ره) فرمود: شوق بر دو قسم است؛ بُعد اول شوق، که عبارت است از اینکه شما از اول کسی را و یا چیزی را نبینید، امکان ندارد به آن شوق و اشتیاق پیدا کنید؛ چون سالبه بانتفاء موضوع است. بُعد دوم از شوق، بعد وجودی شوق آن است که بدانی از اول کسی هست، چیزی هست، علم پیدا کردی و از این رو شوق به آن پیدا می کنی؛ وقتی به آن دست یافتی، شوق از بین می رود؛ چرا که شوق طریقیت دارد. و شوق برای این بوده که تو به دنبال کسی و یا به دنبال چیزی بروی. وقتی به آن رسیدی، شوق تبدیل به انس می شود؛ وقتی به انس تو برسد و انس تو قوی بشود، به مرتبه خوف می رسی و دائما غصه می خوری که این چیز و آن چیز تو از دست نرود؛ تقوای تو از دست نرود.
محنت قرب ز بعد افزون است دلم از هیبت قربش خون است.
حجت الاسلام و المسلمین ابراهیمی گفت: شوق طریقیت دارد و شوق همانند انسانی است که دست تو را بگیرد و به فلان مکانی که قصد داشتی بروی؛ همان مکانی است که تو می خواهی بروی؛ انسان قصد کربلا دارد؛ اول شوق به آنجا دارد؛ وقتی به کربلا رسید، انس پیدا می کند؛ این انس به امام حسین علیه السلام زیاد می شود و خوف حاصل می شود و تو ناراحت می شوی و می گویی خدایا امام حسین را تا قیامت از من نگیر.
وی ابراز کرد: انسان مؤمن عالم ربانی وقتی شب می شود و قصد خواب دارد، شوق نماز دارد؛ وقتی برای نماز شب بیدار می شود، انس محقق می شود و وقتی انس بیشتر شد، تبدیل به خوف می شود و وقتی انسانی که به غبطه و آرزوی به شوق برشد، شامل این روایت می شود؛ «موتوا قبل ان تموتوا» بمیرید قبل از آنکه شما را بمیرانند.
استاد حوزه اضافه کرد: علما و مؤمنان واقعی قبل از مردن، خودشان را می میرانند و نفس خودشان را مهار می کنند و خوف در درون آنها گل می کند؛ از این رو شیخ بهایی فرمود
تا به کی کاسه شفا طلبی وز کاسه زر دوا طلبی
وی یادآور شد: امام خمینی (ره) فرمود: «من از مسجد و محراب بیزار شدم»، از همین باب است؛ یعنی اینها که خواندم، مقدمه است؛ همه اینها اشعار به این دارد که شوق نمایی است؛ و با انس و خوف به هم می رسد که انسان به این مقام برسد. در روایت داریم ملائکه در آسمان به خدا گفتند خدایا ما مشتاق آنیم که صورت علی ببینیم؛ چون عالم ربانی است؛ انسان هایی مانند سلمان فارسی و حسن زاده آملی، ملائکه آسمان ها و بهشت آرزوی دیدن علامه حسن زاده و مانند حسن زاده ها را دارند.
انتهای پیام. /










نظر شما