چهارشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۲
تحلیل رسانه‌ای نامه امیرالمومنین امام علی (علیه‌السلام) به مالک‌اشتر

حوزه/ نامه امام علی (علیه‌السلام) به مالک اشتر، که به عنوان بخشی از فرمان حکومتی ایشان برای اداره مصر صادر شد، در واقع یک راهنمای جامع و چندوجهی برای حاکم مسلمان است. فراتر از دستورات صرف اداری، این نامه مجموعه‌ای از اصول اخلاقی، مدیریتی، اقتصادی و اجتماعی را در خود جای داده که هدف غایی آن، استقرار عدالتی فراگیر و جلب رضایت الهی و مردمی است.

خبرگزاری حوزه | در عصری که نه توییتر بود و نه تلویزیون، چگونه صدای عدالت در گوش تاریخ طنین‌انداز شد؟ امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام)، با ابزارهایی فراتر از کلمات، جامعه‌ای آرمانی را ترسیم می‌کردند که در آن هدایت، روشنگری و برپایی عدل، از وظایف اصلی حاکم بود.

در این نوشتار به بررسی یکی از ماندگارترین اسناد ایشان، یعنی «نامه به مالک اشتر»، می‌پردازیم تا دریابیم چگونه این فرمان حکومتی، فراتر از دستورالعمل‌های اداری، به مثابه یک سند جامع ارتباطات حکومتی و رسانه تبیین عدالت عمل کرده است.

چرایی اهمیت این نامه در عصر حاضر، چگونگی بازتاب اصول آن در مدیریت و ارتباطات، و چیستی منابع الهام‌بخش آن، محورهای اصلی این تحلیل را تشکیل می‌دهند.

نامه امام علی (علیه‌السلام) به مالک اشتر، که به عنوان بخشی از فرمان حکومتی ایشان برای اداره مصر صادر شد، در واقع یک راهنمای جامع و چندوجهی برای حاکم مسلمان است. فراتر از دستورات صرف اداری، این نامه مجموعه‌ای از اصول اخلاقی، مدیریتی، اقتصادی و اجتماعی را در خود جای داده که هدف غایی آن، استقرار عدالتی فراگیر و جلب رضایت الهی و مردمی است.

رسانه‌ای بودن این نامه در آن است که امام (علیه السلام) با ظرافت، مالک را به گونه‌ای هدایت می‌کنند که بتواند پیام اصلی حکومت اسلامی را به درستی به مردم منتقل کند و اعتماد آنان را جلب نماید. این انتقال پیام، تنها از طریق دستورات شفاهی یا کتبی صرف صورت نمی‌گیرد، بلکه سیره عملی حاکم، نحوه برخورد او با مردم، و شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها، خود به رسانه‌های قدرتمندی تبدیل می‌شوند. امام (علیه السلام) در بخشی از نامه، بر اهمیت شنیدن صدای مردم و رسیدگی به شکایاتشان تأکید می‌ورزند:

«وَ لْیَکُنْ أَبْعَدَ رَعِیَّتِکَ مِنْکَ وَ أَغْضَبَ عَلَیْهِمْ مِمَّنْ تَطْلُبُ حَوَائِجَهُمْ...»

و باید دورترین افراد از نظر تو و ناراضی‌ترینشان نسبت به تو، کسانی باشند که در جستجوی حوائجشان به تو مراجعه می‌کنند... (نهج البلاغه، نامه ۵۳).

این سخن، نه یک دستور صرف، بلکه راهنمایی برای ایجاد یک کانال ارتباطی مؤثر و در دسترس میان حاکم و مردم است که در آن شنیده شدن و پاسخگویی، اولویت دارد.

نکته دیگری که این نامه را در دسته اسناد رسانه‌ای قرار می‌دهد، تأکید امام (علیه السلام) بر ضرورت جمع‌آوری اطلاعات دقیق و شناخت واقعیت‌های جامعه است. ایشان به مالک دستور می‌دهند که جاسوسان و خبرچینان معتمدی را برای جمع‌آوری اطلاعات از وضعیت اقشار مختلف مردم، عملکرد کارگزاران و هرگونه توطئه احتمالی به کار گیرد: «ثُمَّ تَفَقَّدْ أَعْمَالَهُمْ، وَ ابْعَثِ الثِّقَاتِ مِنْهُمْ لِتَعَهُّدِ سَرَائِرِهِمْ وَ أَخْلَاقِهِمْ...»

سپس اعمال آنان را بازرسی کن، و افراد مورد اعتماد را از میان آنان برای رسیدگی به امور پنهان و اخلاقشان بفرست... (نهج البلاغه، نامه ۵۳).

این سازوکار، نمونه‌ای اولیه از سیستم‌های اطلاعاتی و بازخوردهای مدیریتی است که حاکم را قادر می‌سازد تا درک درستی از جامعه خود داشته باشد و تصمیماتش بر پایه واقعیت بنا شود، نه بر اساس شنیده‌ها یا گزارش‌های جانبدارانه. این خود، نوعی پایش رسانه‌ای به شمار می‌آید که هدف آن، فهم افکار عمومی و وضعیت میدانی است، تا حاکم بتواند پیام خود را با توجه به این واقعیت‌ها تنظیم و ارسال کند.

در نهایت، خود رفتار و سیره حاکم، قدرتمندترین رسانه است. امام علی (علیه السلام) بارها بر لزوم ساده‌زیستی، عدالت‌ورزی، تواضع، و قاطعیت در عین رأفت تأکید می‌ورزند. این ویژگی‌ها، نه تنها جنبه‌های اخلاقی حکومت‌داری، بلکه ابزارهای ترغیب و اقناع نیز هستند. وقتی حاکم خود الگوی عملی آنچه را که می‌کند باشد، پیامش با عمق بیشتری در جان‌ها می‌نشیند. این رسانه سیره، گاه تأثیرگذارتر از هزاران خطبه و نامه است. بنای یادداشت بر این است که نامه به مالک اشتر، با ارائه چارچوبی جامع برای حکمرانی، عملاً به حاکم می‌آموزد که چگونه از تمام ظرفیت‌های موجود از جمله:

کلام، سیره و سازوکارهای اطلاعاتی برای تبیین حق و برپایی عدالت بهره ببرد و به مثابه یک رسانه عمل کند که هدف آن، هدایت و تعالی جامعه است.


نامه امیرالمومنین علی (علیه السلام) به مالک اشتر، فراتر از یک دستورالعمل اداری، سندی است که در آن، اصول ارتباطات حکومتی و رسانه‌گریِ تبیین عدالت، به شکلی عمیق و ماندگار ارائه شده است.

در عصری که ابزارهای ارتباطی امروزی وجود نداشت، امام (علیه السلام) با تأکید بر شفافیت در گفتار و عمل، اهمیت جمع‌آوری اطلاعات دقیق و اثرگذاری سیره عملی حاکم، چارچوبی جامع برای هدایت جامعه و برپایی قسط را ترسیم نمودند.

پاسخ به پرسش چرایی مسئله در اهمیت این نامه، در توانایی آن برای ارائه الگویی پایدار در مدیریت و ارتباطات است. چگونگی روش حل مسئله نیز در همانندسازی اصول نامه با مفاهیم مدرن ارتباطات و حکمرانی، و چیستی منابع که در قرآن کریم و سنت نبوی ریشه دارد، یافت می‌شود. این یادداشت نشان داد که چگونه می‌توان از متون کهن، درس‌های ارزشمندی برای مدیریت و ارتباطات امروز آموخت و صدای عدالت را همچنان در گوش تاریخ طنین‌انداز نگه داشت.

منبع: نهج البلاغه، نامه۵۳، ترجمه محمد دشتی، نشر پیام عدالت

زینب صفایی

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha