حجت الاسلام و المسلمین سید محمد تقی قادری از اساتید حوزه علمیه قم در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در ساری، با اشاره به اهمیت توجه به سیمای حکومت امیرالمؤمنین علی (ع) اظهار داشت: ویژگی های حکومت پنج ساله حضرت (ع) در کوفه، از جمله موضوعات کاربردی و عملی است که می تواند الگویی برای امروز ما باشد.
ویژگی نخست: مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی
استاد حوزه بیان کرد: نخستین خصیصه حکومت امیرالمؤمنین علی (ع) «مشروعیت الهی» و «مقبولیت مردمی» است که حکومت حضرت(ع) را سرآمد همه حکومت ها و الگو برای یک حکومت دینی قرار داد.
وی افزود: با نزول آیه ابلاغ و بیان حدیث غدیر توسط پیامبر(ص) و نصب امام علی(ع) به مقام ولایت و امامت، مشروعیت الهی آسمانی ولایت حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) تثبیت شد و توطئه سقیفه بنی ساعده و حتی ۲۵ سال خانه نشینی حضرت (ع) نمی تواند مشروعیت زمامداری و رهبری ایشان را زیر سؤال ببرد، چراکه مقام ولایت و امامت، عرشی و آسمانی و الهی بود و اقبال و عدم اقبال امت تأثیری در مشروعیت نداشت.
حجت الاسلام و المسلمین قادری با اشاره به مقبولیت عمومی حکومت علوی (ع) خاطرنشان کرد: پس از قتل خلیفه سوم بدون اینکه امام علی(ع) قدمی برای زمامداری بردارد، عده ای از صحابه رسول خدا (ص) و مسلمانان مبارز مانند عمار یاسر، ابوایوب انصاری، ابوهیثم بن تیهان، مالک اشتر، خزیمة بن ثابت، رفاعة بن رافع و مالک بن عجلان در میان مردم از شایستگی ها و فضایل امیرمؤمنان علی بن ابی طالب(ع) سخن گفتند و مردم را یکپارچه به سوی خانه حضرت علی (ع) به راه انداختند و از آن حضرت (ع)، مصرّانه درخواست پذیرش خلافت اسلامی نمودند.
وی یادآور شد: امام علی(ع) در خطبه ۲۲۹ نهج البلاغه در رو آوردن مردم به خانه اش در پذیرش حکومت این چنین توصیف می کنند: «دستم را گشودید، بازش داشتم و آن را کشیدید، نگاهش داشتم، سپس بر من هجوم آوردید همچون شتران تشنه که روز آب خوردن به آبگیرهای خود در آیند و دوش و بر هم را سایند. چندان که از هجوم مردمان بند پای افزار برید و ردا افتاد و ناتوان پامال گردید و خشنودی مردم در بیعت من بدانجا رسید که خردسال شادمان شد و سالخورده لرزان لرزان بدانجا روان و بیمار برای بیعت خود را بر پا میداشت و دختران جوان برای دیدن آن منظره سر برهنه دوان.»
استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: اگر فرض را بر لزوم انتخاب از سوی مردم و تکیه بر آرای آنها بگذاریم و آن را دموکراسی اسلامی بنامیم، قاطعانه باید گفت هیچ یک از خلفای بعد از رحلت رسول الله (ص) از چنین مقبولیت برخوردار نبودند که مردم به سمت بیعت با حاکم مورد نظر خود بروند و این چنین درخواست پذیرش زمامداری از وی داشته باشند و این خصیصه استثنایی حکومت امام علی علیه السلام است و دیگران از چنین آرایی محروم بودند.
ویژگی دوم: عدالت خواهی
حجت الاسلام و المسلمین قادری تصریح کرد: دومین خصیصه حکومت امیرالمؤمنین علی (ع) «عدالت خواهی» است، به این معنا امام (ع) در پنج سال از حکومت خویش تمام سعی و تلاششان برآن بود «قسط و عدل» را که سرلوحه نهضت انبیاء ازجمله رسول الله (ص) بوده که در سوره حدید نیز به آن تصریح شده است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ» (حدید: ۲۵)
وی ادامه داد: جامعه اسلامی که پس از رحلت رسول خدا (ص) از آن فاصله گرفته بود، به جای اصلی خودش برگرداند، از همین رو امام علی(ع) در خطبه سوم نهج البلاغه موسوم به خطبه شقشقیه می فرمایند من از این جهت و با این غرض و هدف زمام حکومت را به عهده گرفتم تا حق را به صاحبان حق برگردانم. «اَما وَ الَّذی فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَ بَرَاَ النَّسَمَةَ، لَوْلا حُضُورُ الْحاضِرِ، وَ قیامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النّاصِرِ، وَ ما اَخَذَ اللهُ عَلَی الْعُلَماءِ اَنْ لایقارُّوا عَلی کِظَّةِ ظالِم وَ لاسَغَبِ مَظْلُوم، لاَلْقَیتُ حَبْلَها عَلی غارِبِها، وَ لَسَقَیتُ آخِرَها بِکَاْسِ اَوَّلِها»
استاد حوزه بیان کرد: حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در خطبه ۱۵نهج البلاغه می فرماید: «وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِکَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإِنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَقُ؛ به خدا قسم اگر آن املاک را بیابم به مسلمین بر می گردانم گرچه مهریه زنان شده باشد، یا با آن کنیزها خریده باشند، زیرا گشایش امور با عدالت است، کسی که عدالت او را در مضیقه اندازد، ظلم و ستم مضیقه بیشتری برای او ایجاد می کند» چراکه در دوره خلافت عثمان ویژه خوران تا جایی می توانستند، از بیت المال مسلمین و از حق محرومین و پابرهنگان آلاف والوف تهیه کرده و برای خود ثروت غیر مشروع انباشته کرده بودند و گدایان دیروز زراندوزان امروز شده بودند.
ثروتهای بادآورده
وی خاطرنشان کرد: در صحیح بخاری - کتاب الجهاد باب ج ۵ ص ۲۱ در میزان ثروت باد آورده زبیربن عوام آمده است: «۱۱ خانه از وی در مدینه بر جای ماند و ۲ خانه در بصره و یک خانه در کوفه و یکی در مصر، و چهار زن داشت که پس از کنار گذاشتن ثلث ما ترک او، به هر یک از آنها یک میلیون و دویست هزار سکه سهم الارث رسید و به گفته بخاری همه مالش پنجاه میلیون و دویست هزار بود.»
حجت الاسلام و المسلمین قادری اظهار کرد: در مقدار ثروت نامشروع طلحه بن عبید اللّه تیمی آمده است: «خانهای در کوفه ساخت که در کناس به نام دار الطلحتین معروف بود و غله او از عراق، روزانه هزار دینار طلا- و گویند بیش از اینها- می ارزید و در ناحیه سرات بیش از اینها که گفتیم داشت و خانه ای در مدینه بر افراشت که آن را با آجر و گچ و چوب درخت ساج هندی ساخت.
وی خاطرنشان کرد: محمد بن ابراهیم گفت: در آمد طلحه از غلات عراق میان ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار بود و از غلات سرات ده هزار دینار- یا کمتر یا بیشتر- سفیان بن عیینه گفت: غله روزانه او هزار وافی (هم ارز با دینار طلا) می ارزید. موسی بن طلحه گفت: که او ۲۲۰۰۰۰۰ درهم و ۲۰۰۰۰۰ دینار طلا بر جای گذاشت و مال او همچنان انبوه می گردید. ابراهیم بن محمد بن طلحه گفت: بهای آنچه طلحه بجا گذاشت- از آب و ملک و اموال و زر و سیم- به ۳۰۰۰۰۰۰۰ درهم می رسید که ۲۲۰۰۰۰۰ درهم ۲۰۰۰۰۰ دینار آن پول بود و بقیه کالا.
استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: سعدی مادر یحیی بن طلحه گفت: طلحه در حالی مُرد که در دست خزانه دارش ۲۲۰۰۰۰۰ بود و آب و ملک و اصله درخت های او را ۳۰۰۰۰۰۰۰ درهم قیمت گذاشتند. عمرو بن عاص گفت: طلحه به اندازه صد پوست گاو پر از طلاهای بسیار بر جای گذاشت که در هر یک از آن صد- تا یک صد پیمانه- پر از طلا و نقره جای داشت و به گزارش ابن عبد ربه از داستان خشنی در میان ما ترک او سیصد پوست گاو پر از طلا و نقره یافتند، به گفته ابن جوزی، طلحه ۳۰۰ شتر بار طلا بر جا گذاشت و به گزارش بلاذری از طریق موسی بن طلحه، عثمان در روزگار خلافتش ۲۰۰۰۰۰ دینار طلا به طلحه داد، طبقات ابن سعد ۳/۱۵۸ چاپ لیدن، انساب بلاذری ۵/۷، مروج الذهب ۱/۴۳۴، عقد الفرید ۲/۲۷۹، الریاض النضرة ۲/۲۵۸، دول الاسلام از ذهبی ۱/۱۸»
گفتگوی مستقیم امیرالمؤمنین علی(ع) با طلحه و زبیر
حجت الاسلام و المسلمین قادری گفت: هزینه تصمیم قاطعانه در اجرای عدالت امام علی (ع) در بازگرداندن بیت المال جنگ جمل و صفین توسط همین مفسدان اقتصادی بود، چراکه امام (ع) در گفتگوی مستقیم از طلحه و زبیر به دلیل مخالفت آنان با حکومت نوپایش پرسید، پس از چه کار من ناخشنودید که به مخالفت با من تصمیم گرفته اید؟»، گفتند: «به خاطر مخالفت تو با سیره عمر بن خطاب در تقسیم اموال، زیرا تو حقّ ما را در تقسیم اموال همانند حق دیگران قرار دادی و در اموالی که خداوند به سبب شمشیرها و نیزههای ما به مسلمانان بخشیده ما و کسانی را که همانند ما نیستند برابر کردی، در حالی که ما سواره و پیاده بر آن [زمینها] تاختیم تا دعوت ما بر آنها آشکار شد و آن اموال را به قهر و اجبار از کسانی گرفتیم که جز به اجبار اسلام را نپذیرفتند»
وی ادامه داد: امام علی(ع) نیز در پاسخ فرمودند: در تقسیم اموال من اولین کسی نبودم که چنین حکم کردم، من و شما شاهد بودیم که رسول خدا (ص) اینگونه حکم کرد و کتاب خدا نیز گویای همین است؛ کتابی که «باطل از روبرو و از پشت به آن وارد نمی شود و فرستاده شده از جانب خداوند حکیم و ستوده است». و اینکه گفتید: «فیء و غنایمی را که ما با شمشیرها و نیزه هایمان گرفتیم، میان ما و دیگران مساوی قرار دادی» پیش از این گروهی در اسلام پیشی گرفتند و باشمشیرها و نیزه هایشان آن را یاری کردند، ولی رسول خدا (ص) در تقسیم غنایم، آنها را برتری نداد و به سبب سبقتشان در اسلام غنایم را به آنها اختصاص نداد و خداوند سبحان در روز قیامت حق پیشی گیرندگان در اسلام و مجاهدان را به طور کامل خواهد داد. به خدا سوگند درنزد من برای شما و دیگران جز این چیزی نیست (شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید معتزلی؛ ج ۷؛ ص ۳۹؛ بحار الانوار، علامه مجلسی؛ ج ۳۲ ص ۲۲)
انتهای پیام. /










نظر شما