به گزارش خبرگزاری حوزه، چند وقتی است که به جهت رسانهای شدن اظهار نظر برخی اساتید مطرح دانشگاهی، بار دیگر بحث "اسلامی سازی علوم انسانی" و ضرورت این قضیه مورد توجه و تحلیل نخبگان و محافل علمی قرار گرفته، هر چند که عدهای هم در این میان هنوز در پیِ اغراض سیاسی خویش از طرح این مباحث و ضریب دادن رسانهای به آن هستند اما به هر حال این مسأله همچنان جزو مسایل بسیار مهم در حوزههای علمیه و دانشگاههای کشور به شمار میرود و لذا طرح بحث عالمانه و دقیق در این باره، زمینه ساز تضارب آرا به منظور دست یابی به راهکارهایی در مسیر تحقق همین هدف است.
لزوم درک اهمیت و ضرورت علوم انسانی
سال ۱۴۰۰ حجت الاسلام رضا غلامی رئیس وقت شورای سیاستگذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی طی سخنانی در گردهمایی رتبه های برتر آزمون سراسری با عنوان"آینده روشن" به نکته مهمی در همین زمینه اشاره کرد و گفت: "همچنان به نظر می رسد که درک عمیقی از علوم انسانی و کارکردهای ارزشمند آن وجود ندارد. بعضی علوم انسانی را اساساً علم به معنای مصطلح نمی دانند و در ردیف امور فرهنگی در دانشگاهها قلمداد می کنند. بعضی آنرا در حد مجموعه ای از مباحث انتزاعی یا محفوظات غیر کاربردی می شناسند که استفاده از نسخه های آن وقت تلف کردن است و بعضی دیگر آن را در حد راهی برای گرفتن مدرک و کسب عنوانی دهان پرکن تقلیل می دهند؛ این در حالی است که علوم انسانی مغزافزار مدیریت جوامع محسوب می شود و هر چند این علوم از زیرساخت های فلسفی مهم و تعیین کننده برخوردار است اما عمده مباحث علوم انسانی ناظر به جامعه پردازی و یا حل مسائل مبتلابه اجتماعی است. در واقع هیچ جامعه ای ساخته نمی شود و در مسیر رشد قرار نمیگیرد مگر اینکه یک علوم انسانی قوی از مدیریت و راهبری اجتماعی حمایت کند. "
کلامی راهگشا از مرحوم آیت الله حائری شیرازی
خدا رحمت کند و بر علوّ درجات مرحوم آیت الله حائری شیرازی در سرای باقی بیفزاید که سال ۹۴ در گفتگویی با مجله "علوم انسانیاسلامی" با تأکید بر این که کار وسیع و جهانی، نیازمند علوم انسانی اسلامی است، ابراز داشت: فقه بدون اسلامی شدن علوم انسانی، جهانی نمی شود
این سخن حکیمانه در حالی سالها پیش مطرح شده که متأسفانه برخی دانشگاهیان و گاه معدود حوزویان در نفی اهمیت و ضرورت اسلامی شدن علوم انسانی، دست به قلم بُرده و یا در نشستها و همایشها به سخنرانی میپردازند.
پیشتر روی سخن در این بود که اصل اختلاف نظر نه درباره اصل موضوع بلکه درباره معنا و شیوه تحول علوم انسانی است اما این روزها درباره اصل تحول و ضرورت آن، شاهد نظرات مختلف و گاه متضاد هستیم و حال آن که جامعه علمی در بستری اندیشمندانه باید به این نقطه برسد که برای تحقق اسلامی سازی علوم انسانی که مطالبه امام و رهبری و بزرگان بوده، چه باید کرد نه این که از اصل و اساس بخواهد نافی ضرورت این قضیه شود.
علوم انسانی اسلامی؛ زمینهساز تمدن نوین اسلامی
از سوی دیگر با نگاهی به رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب در بیانیه گام دوم به نیکی درمییابیم حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی و تلاش به منظور زمینهسازی تحقق آن نیازمند بهره مندی جامعه ما از علوم انسانی اسلامی است.
باز گردیم به سخن مرحوم آیتالله حائری شیرازی. ایشان در همان مصاحبهی یادشده با تأکید بر اینکه علوم انسانی باید از قرآن و معارف اهل بیت(ع) گرفته شود، ابراز داشت: "اگر دانشگاهمان را از دانشگاه جبهه ظلمت جدا و آن را اسلامی کنیم، علوم اسلامی که در آنجا تدریس میشود، اسلامی خواهد شد. دین میگوید: تو داشته باش تا کسی تجاوز نکند: «وَ أعِدُّوا لَهُمْ مااسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الخَیْلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللهِ و عَدُوَّکُمْ». این؛ یعنی بازدارندگی و یک در امنیت. اما این در، لنگه دیگری نیز میخواهد و آن این که خودت را بازداری. پس، با بازداشتن دیگران و بازداشتنِ خود، در جفت میشود. غرب، یک لنگه را دارد و لنگه دیگر را ندارد. در نتیجه؛ بازدارنده تبدیل به مسابقه تسلیحاتی، و روز به روز بدتر میشود. یعنی توسعه و امنیت بر خلاف جهت همدیگر حرکت میکنند؛ هر چه به توسعه نزدیک میشویم، از امنیت فاصله میگیریم.
اینک ما به ضدّ امنیت رسیدهایم، یعنی در ولایت طاغوتیم؛ زیرا از آن به نهایت ظلمت رسیدهایم: «وَ الّذینَ کَفروا اَوْلیائُهُمُ الطّاغوتُ یُخْرِجونَهُم مِنَ النّـور الی الظُّلُماتِ». اگر جهتِ حرکت کسی رو به ولایت باشد، مؤمن است. ایمان، به نماز و روزه نیست؛ «لاتنظروا الی طول رکوع الرَّجُل و سجوده، و لکن انظروا الی حُسن ولایته و صدق حدیثه». ایمان رسمی که برای حرکت از ظلمت به نور، لازم است و با ایمانِ اسمی تفاوت دارد، با ولایت تحقق مییابد و ولایت، با علوم انسانی ـ اسلامی است. البته وقتی علوم انسانی ـ اسلامی و نیز اقتصاد اسلامی استخراج شود و قوانین اسلامی بر مبنای آن وضع شود، قوه مجریه باید بر همان اساس عمل کند که تا آن مرحله راهی دراز در پیش است. "
نگرانی عمیق نسبت به وضعیت علوم انسانی در کشور
به تازگی حجت الاسلام و المسلمین احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم در سلسله یادداشتهایی به شکلی دغدغه مندانه هشدارهایی نسبت به وضعیت نامناسب علوم انسانی در کشور ارایه داده است. از جمله این که نوشته است: "تقریباً همه متخصصان علوم انسانی در کشور از «وضعیت نابسامان» و «بیماری فلجکننده» علوم انسانی آگاهند. به همین دلیل بعضاً از قفلشدگی، احتضار و حتی مرگ علوم انسانی سخن میگویند!
حقیقت آن است که علوم انسانی تجددی یا علوم انسانی وارداتی، علیرغم همه هزینههای سرسامآوری که در طول بیش از یک قرن اخیر برای آنها شده است، «تقریباً هیچ» آوردهای برای ما نداشتهاند:
اولاً، گرهی از گرههای اجتماعی ما نگشودهاند؛ بلکه دهها و صدها آسیب فردی و اجتماعی ریز و درشت در کشور ایجاد کردهاند؛ که درمان آنها به سالها تلاش و هزینه نیازمند است.
و ثانیاً، حتی نتوانستهاند جایگاهی در نزد اربابانشان برای دانشمندان ما ایجاد کنند! علیرغم آنکه پنجاه درصد دانشجویان و تقریبا نیمی از امکانات آموزش عالی کشور به آموزش و پژوهش این علوم اختصاص داده شده، اما فقط ۳ درصد جایگاه علمی کشور مربوط به این علوم است!
این نشان میدهد که علوم انسانی تجددی، خود به گرهی کور برای ما تبدیل شدهاند! و بر اساس نکته حکیمانه «کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی» باید گفت این علوم انسانی اگر میتوانستند گرهی بگشایند، علی القاعده ابتدا گرههای افتاده بر جان خویش را میگشودند و فکری برای درمان بیماری بیفایدگی و عقبماندگی خود میکردند! "
نیازمند تغییر رویکرد و گفتمان هستیم
وی در ادامه یادداشت می نویسد:"گره این کار فقط و فقط با تغییر پارادایم در علوم انسانی محقق میشود. ما اگر میخواهیم علوم انسانی در جایگاه شایسته خود بنشینند و صدرنشین خیمه علم و راهبر زیست انسانی ما شوند، باید با تکیه بر بنیانهای فکری و جهاننگری و انسانشناسی اسلامی و با استناد به منابع معرفتی مورد قبول اسلام (که بسیار جامعتر و کاملتر از منابع معرفتی دانشهای سکولارند) و بر اساس متون دینی و متدلوژی مبتنی بر معرفتشناسی اسلامی (که خود را در بند زنجیر متدلوژی تجربی منحصر نکرده است) و در جهت مقاصد اسلامی (یعنی تعالی روح انسانی و تقرب به حضرت حق)، همه سرفصلهای این علوم را متحول کنیم. آنگاه به طور قطع و یقین نه تنها علوم انسانی عزت مییابند و در جایگاه شایسته خود مینشینند، بلکه در فضای بینالمللی نیز، سخنان فراوانی برای گفتن خواهیم داشت. آنگاه حتی نیازی نیست که برای معرفی خود به دیگران، هزینه کنیم؛ بلکه دیگران برای دریافت پیامها و سخنان و ایدههای جدید ما حاضرند هزینه کنند. "
گزارش: سید محمدمهدی موسوی










نظر شما