خبرگزاری حوزه | قدرت حقیقی جبهه حق، نه در تعداد جمعیت، که در کیفیت «ارادهی مؤمنین» آن نهفته است؛ اما هر ارادهای قدرتآفرین نیست.
جامعهی ایمانی ما، سرشار از «ارادههای خوب اما پراکنده» است؛ ارادههای مؤمنانی که در سطح فردی، خالص و مصمم هستند، اما چون به یکدیگر متصل نیستند، در برابر تهاجم ساختاری دشمن، بیاثر باقی میمانند.
«اسلام اجتماعی»، کیمیایی است که این «ارادههای مؤمنِ تنها» را به یک «ارادهی خونین و تمدنسازِ امت» تبدیل میکند.
«ارادهی خونین» یعنی چه؟
یعنی ارادهای که حاضر است برای تحقق یک آرمان الهی، «هزینه» بدهد. ارادهای که از آسایش و منفعت شخصی عبور کرده و با «خون» (نماد عالیترین سطح ایثار و فداکاری) گره خورده است. این، همان جنس ارادهای است که در بدر و خیبر و کربلا تاریخ را ساخت و در دفاع مقدس، معادلات جهان را به هم ریخت.
این کیمیاگری، یک فرآیند مهندسیشده دارد:
۱. «هستههای تربیتی»، ارادههای فردی مؤمنین را با «اخوت» به یکدیگر جوش میدهند.
۲. «تشکلهای اجتماعی»، این ارادههای پیوسته را در میدان عمل، آبدیده و مجاهد میکنند.
۳. و در نهایت، «ولایت»، این ارادههای مجاهد را در یک نقطه متمرکز کرده و به یک سیل بنیانکن تبدیل مینماید.
جنگ امروز ما، جنگ بر سر «جمع کردن و هماهنگ کردن همین ارادههای خونین مؤمنین» است.
تا زمانی که ارادههای ما پراکنده و بیخطر باشند، دشمن بر ما مسلط خواهد بود. پیروزی، در گرو ساختن آن امتی است که ارادهاش، بوی خون حضرت سیدالشهدا را میدهد.
سعید سپاهی










نظر شما