جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴ - ۲۱:۱۵
مخمّس مشهور قدیمی درباره حضرت معصومه(س)

حوزه/ شاعر پیشکسوت یزدی که سال های دور ساکن قم بوده است به مناسبت وفات کریمه اهل‌بیت(ع) یک تخمیس قدیمی از مرحوم زکی باغبان قمی را که در کتب زیارتنامه های قدیمی نوشته شده بود، رونمایی کرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از یزد، استاد سیدفضل الله طباطبایی ندوشن(امید) در گفت و گو با خبرنگار حوزه، با تسلیت سالروز وفات حضرت معصومه سلام الله علیها اظهارداشت : در سال ۱۳۵۲ که بنده در کلاس دوم ابتدایی درس می خواندم؛ به اتفاق مرحوم پدرم هر روز تابستان به حرم حضرت معصومه سلام الله علیها مشرف می شدیم؛ و من از زیارتنامه های قطع پالتویی بعد ازخواندن زیارت، این مخمس مرحوم " زکی باغبان قمی " را که در همان زیارتنامه ها چاپ شده بود، می خواندم:

یارب به حق پرده نشین دیار قم

پاکیزه گوهر صدف اعتبار قم

روشن ز نور او شده شبهای تار قم

مدفون شده به امر خدا در کنار قم

در دست اوست در همه باب اختیار قم

قم گشته از شرافت معصومه باصفا

چون روضه بهشت برین گشته پر ضیا

شاهان به درگهش همه آورده التجا

بی شک که می رود به بهشت ازره عطا

بر نعش مجرمی که نشیند غبار قم

این گنبد رفیع که دائم منور است

این بارگاه دختر موسی بن جعفر است

خاک درش چو تربت پاکش معطرست

عمش یقین بدان که علی بن جعفرست

یارب بود به روز جزا حمله دار قم

خاک فرج که مدفن اولاد مرتضی ست

اینجاحریم خواهرسلطان دین رضاست

خاک درش به چشم خلایق چو توتیاست

شاهی که خشت گنبد بارفعتش طلاست

چندین حدیث گفته به وصف دیار قم

روزی که سیل سیمره از رود ناربار

آمد به شهر قم ز قضایای کردگار

دانی که کرد دفع بلا را از این دیار

معصومه بود دختر موسای تاجدار

ذریه رسول خدا غمگسار قم

اولاد مرتضی علی آن شاه لو کشف

هستند چارصد و چهل و چار از ره شرف

مدفون به امر حق همه چون دُر در این صدف

فرقی مدان میان قم و کعبه و نجف

جان می دهند اهل خرد در نثار قم

روزی که کس نبود به خلق جهان دلیل

معمار رنگ ریزی قم کرد جبرئیل

برد از دیار قم حجر کعبه را خلیل

محکم شد از شرافت قم خانه جلیل

بنگر به چشم عقل تو بر اعتبار قم

روزی که ظلم در همه جا باب می شود

رحم از میان خلق چو نایاب می شود

روی زمین چو کوره ی سیماب می شود

ظالم به دشت قم چو نمک آب می شود

گردن کشان چه بهره برند از دیار قم

محفوظ از بلا بود این دارمومنین

طوفان به دور نوح نیامد در این زمین

از لطف حق شرافت این خاک را ببین

یک در گشوده می شود از خلد هشتمین

بوی بهشت می وزد از مرغزار قم

روزی که حشر و نشر قیامت به پا شود

ایمان و کفر و نیک و بد از هم جدا شود

بهر حساب خلق چو میزان به پا شود

بر اهل قم محاسبه در قبرها شود

در دست اوست درهمه باب اختیار قم

هرجا که موج فتنه تو را در میان گرفت

طغیان نمود ظلم و تمام جهان گرفت

فصل بهار زندگی ات را خزان گرفت

باید که پند از " زکی باغبان " گرفت

خود را کشید و رفت به قم یا جوار قم

انتهای پیام/۳۱۳/۴۷

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha