به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، جنگ تحمیلی ۱۲روزه رژیم صهیونی با ایران، نبردی بود که در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ با حمله هوایی رژیم صهیونی به تأسیسات هستهای، پایگاههای نظامی و مناطق مسکونی ایران آغاز شد. هدف اعلامشده این رژیم از این جنگ، نابودی برنامههای هستهای و موشکی ایران، تغییر در ساختار سیاسی کشور و کاهش تهدیدات منطقهای بود. در جریان این حملات، بیش از هزار نفر از جمله شماری از فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هستهای به شهادت رسیدند؛ افزون بر آن، بیش ۱۵۰ زن و کودک نیز جان باختند.
خبرنگار خبرگزاری حوزه در تهران، در گفتوگو با حجت الاسلام والمسلمین علی سعیدی، رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظّم کل قوا به واکاوی و بررسی ابعاد پیدا و پنهان جنگ ۱۲ روزه و فراز و فرود نقشه بزرگ آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران پرداخته است.
بیشتر بخوانید:
بخش اول/ رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظّم کل قوا
بخش دوم این گفتوگو را ادامه میخوانید:
اهداف دشمنان ایران اسلامی در جنگ تحمیلی ۱۲روزه چه بود؟
رژیم حاکم بر سرزمین اشغالی، اهداف آشکار و پنهانی را در سر می پروراند و با تبانی آمریکا و اروپای وابسته به آمریکا، اهداف مختلفی را در دستور کار قرار داده بودند که به برخی اشاره می شود:
الف- نابودی توان هسته ای
دشمن مهاجم در مخیّله خود نابودی توان هسته ای و از بین بردن ظرفیت های هسته ای را مد نظر داشت و لذا از جمله اهداف تهاجمی آن حمله به مراکز هسته ای و مراکز وابسته بوده است. به رغم اینکه ایران کراراً اعلام کرده بود که سوخت هسته ای صرفاً مصرف صلح آمیز و کارکرد پزشکی و درمانی داشته و ساخت سلاح اتمی در دکترین ایران قرار ندارد اما همواره با هراس افکنی و به بهانه ساخت سلاح اتمی، دشمنان به ویژه آمریکا، ایران را تحت فشار قرار داده اند و آمریکا هم در جهت تأمین هدف خود رژیم غاصب را وارد این معرکه نمود تا ایران را از صنعت هسته ای محروم سازد.
ب- نابودی ظرفیت موشکی
هدف دیگر تحمیل جنگ نیابتی جبهه کفر و استکبار با فرمانبری رژیم صهیونیستی، نابودی ظرفیت و توان موشکی ایران بود. دشمنان انقلاب و نظام اسلامی نگران دستیابی یک کشور مسلمان به فناوری های پیچیده در صنعت موشکی، پهپادی و دفاعی و ورود ایران به باشگاه صاحبان فناوری موشکی و پهپادی، درصدد برآمد نابودی ظرفیت موشکی و پهپادی ایران را هم جزء اهداف خود قرار داده و به مراکز موشکی و یا احیاناً مراکز تولید سوخت جامد حمله کند اما قبل از محقق شدن این هدف، خود مقهور قدرت موشکی و پهپادی ایران گردید و امروز وقتی مؤسسه "وایزمن"را مشاهده نموده و دست آوردهای بیش از نیم قرن امور پژوهشی را در فنا و نیستی می بیند، انگشت تحیّر به دندان می گیرد که چگونه ایران به رغم تحریم ها توانسته به این حد از توان موشکی دست یابد؟
ج- فروپاشی نظام اسلامی
از دیگر اهداف شوم رژیم درمانده صهیونیستی که جزء اهداف کلیدی جبهه کفر و استکبار به سرکردگی آمریکا بوده، فروپاشی نظام اسلامی و نابودکردن قلب تپنده جهان اسلام و قطب و محور حرکت جهانی مقاومت بوده است.
هدف دشمن حذف نظام دینی به عنوان بزرگترین قدرت منطقه ای در برابر تجاوزگری آمریکا در جهان و منطقه غرب آسیا بود.
هدف دشمن، حذف نظام انقلابی ضد صهیونیستی و تبدیل آن به یک حکومت و رژیم کهنه، منحط و وابسته و زیر سلطه به منظور غارت منابع و ذخائر ارزشی این سرزمین بود.
دشمن درصدد شبیه سازی ایران به سوریه، لیبی و اوکراین بود. دشمن درصدد ضربه به اساس نظام اسلامی و توسعه طلبی خود از نیل تا فرات بود. که اراده خداوند متعال براین قرار گرفت که نقشه دشمن خنثی شده و نتواند به این هدف شوم خود دست یابد.
د- تجزیه ایران اسلامی
از جمله اهداف دشمنان اسلام، انقلاب و ایران تجزیه ایران به چند کشور بود. همانطورکه جبهه کفر و استکبار، امپراتوری عثمانی که بخشی از اروپا، منطقه غرب آسیا و برخی مناطق دیگر را زیر پوشش داشت با نقشه های شوم خود تجزیه و به بیش از پنجاه کشور کوچک و بزرگ تقسیم کرد و توانست با دست نشاندگی در بسیاری از کشورها، سلطه خود را بر منطقه تحقق بخشد. تجزیه کشورهایی همچون سوریه، عراق و ایران را هم در دستورکار قرار داد.
خانم رایس وزیر خارجه وقت آمریکا در جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ میلادی، نقشه ای در دست داشت که تجزیه سه کشور سوریه، عراق و ایران با ۱۵ نشانه؛ علامت گذاری شده بود که بیان کننده اهداف آنها از خاورمیانه بزرگ حکایت می کرد.
پیامدهای تحقق نقشه شیطانی آمریکا را بیان کنید.
فروپاشی انقلاب اسلامی و سقوط نظام دینی و شکستن استقلال و تمامیت ارضی ایران، عواقب و پیامدهای مهم داخلی، منطقه ای و بین المللی را در پی خواهد داشت که امکان محاسبه عواقب آن بسیار دشوار است که توجه به این پیامدها و آثار و عواقب آن تکلیف مردم، خواص، آزادگان جهان، جبهه مقاومت و همه کسانی که دلداده نجات بشریت از ظلم و ستم ستمگران هستند به ویژه ملّت ایران را، صدها بار سنگین تر می کند. اشاره به برخی پیامدها به عنوان هشدار، ضروری است.
۱- به خطر افتادن میراث انبیای الهی
همانطور که اشاره شد دعوای اصلی بین جبهه حق با محوریّت ایران و جبهه کفر و استکبار به رهبری آمریکا و رژیم صهیونیستی، دعوا برسر حاکمیت فرزندان حضرت اسماعیل(بنی اسماعیل) و فرزندان حضرت اسحاق و یعقوب (بنی اسرائیل) می باشد که اراده خداوند بر حاکمیت فرزندان اسماعیل یعنی پیامبر اعظم و ائمه معصومین(علیهم السّلام) و حاکمیت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) بر کره زمین می باشد. اگر حاکمیت دینی در ایران لطمه بخورد زمینه حاکمیت صهیونیسم بین الملل، مدعی دروغین پیروی از حضرت اسحاق و یعقوب و موسی فراهم شده و حاکمیت حق، قرن ها به عقب خواهد افتاد.
۲- تهدید جدی میراث پیامبر و ائمه معصومین(ع)
بیش از هفت قرن بنی امیّه و بنی عباس در جهت محو آثار رسالت و امامت تلاش نموده و تقابل بین بنی امیّه و بنی هاشم به حاکمیت هزاران سال دودمان فاسد بنی امیّه و بنی عباس منجر گردید که پس از گذر از دوران پرفراز و نشیب، زمینه احیاء اسلام و میراث بعثت و امامت در ایران عملی گردید و نور امید در دل پیروان آیین محمدی فراهم آمد، اکنون پس مانده های اندیشه اموی در قالب جریان تکفیری و سلفی در کنار صهیونیسم یهودی و مسیحی در تلاشند تا بار دیگر با کنار زدن حکومتی بر اساس آیین نبوی و علوی، نظام فاسدی را بر ایران و منطقه حاکم نمایند که چنین اتفاقی تهدید جدی علیه میراث بعثت و امامت خواهد بود.
۳- تهدید بزرگترین تجربه تاریخ معاصر
با گذشت زمان ۱۵قرن از دوران حکومت پیامبر(ص) و دوران چندساله حکومت امیرمؤمنان علی(ع)، حکومتی اسلامی بر اساس گفتمان نبوی و علوی و در چارچوب مبانی و اصول دینی در سرزمین ایران شکل گرفت و توانست موانع زیاد و گردنه های سختی را پشت سرگذاشته و به قلّه بلندی در عرصه های مختلف دست یابد و امروز که توانسته دشمنان سرسخت اسلام و بشریت را منزوی و زمینه ساز حرکت جهانی اسلام گردد، دشمنان احساس خطر جدی نموده و با مقابله با این نظام دینی مترصد شکست این تجربه موفق هستند که چنانچه در اثر غفلت ها و کوتاهی های خواص و مردم لطمه ای به این نظام وارد شود، امکان استدراک آن هزاران سال به طول خواهد انجامید.
۴- به خطر افتادن آثار جانفشانی شهداء
انقلاب اسلامی ایران و جمهوری اسلامی ایران محصول و مرهون ایثار، فداکاری، جانفشانی هزاران انسان بوده که خون پاک آنان بستر لازم را برای سقوط رژیم طاغوت وابسته، سرسپرده و زیر سلطه آمریکا و پدیداری حکومت دینی فراهم نمود و خون هزاران شهید دیگر برای استقرار و استکمال و استمرار آن به زمین ریخته شد. جان فدایان نظام، همواره بر حفظ و صیانت از نظام اسلامی و ولایت فقیه و حاکمیت شریعت تأکید داشتند. حال که دشمن برای نابودی نظام دندان تیز کرده، قهراً آثار و ثمرات پربرکت خون شهداء در معرض خطر قرار خواهد گرفت و بر همگان واجب است با همه وجود از این خطر جلوگیری نموده و در مسیر جان فدایان نظام، ادامه طریق دهند.
۵- به خطر افتادن چهاردهه تلاش علمی فراگیر
جمهوری اسلامی ایران در سایه ولایت فقیه و دانشمندان خود توانست، راه یکی دو قرن تلاش علمی را در بیش از چهاردهه طی نموده و به قلّه های بلندی در عرصه های پزشکی، هسته ای، نظامی، دفاعی و فضایی و ده ها و صدها مورد دیگر دست یابد و جایگاه خود را در تراز کشورهای صنعتی و پیشرفته در بسیاری موارد تثبیت نماید و می رود تا با فتح قلّه های دیگر داعیه دار و تحقق بخش تمدن اسلامی باشد. دشمن با احساس خطر جدی نسبت به شتاب سرعت پیشرفت ایران درصدد برآمد، تا با فروپاشی نظام، این حرکت بالنده را متوقف نموده و تلاش فراگیر چهار دهه علمی را در معرض خطر قرار دهد.
۶- به خطر افتادن استقلال و تمامیت ارضی
پیامد مهم دیگر لطمه به انقلاب اسلامی و فروپاشی نظام اسلامی، به خطر افتادن استقلال و تمامیت ارضی کشور می باشد. استقلال دارای ارزش ذاتی است که ثمره فداکاری ها، جانبازی ها، جهاد مستمر آزادگان و شهدای عزیز که جان و خونشان را در راه آن قربانی نمودند تا توانستند هویت مستقل و کشوری مستقل در ابعاد سیاسی، اقتصادی، صنعتی، دفاعی و دیگر ابعاد را بسازند، غفلت از نقشه دشمن، می تواند این موهبت الهی را به خطر بیندازد و از سوی دیگر جنگ هشت ساله مستکبرین علیه ایران و ایستادگی ملّت و نیروهای مسلّح و بسیج مردمی قهرمان برای حفظ تمامیت ارضی کشور ایران بود، حال دشمن در مخیّله اش نقشه شیطانی تجزیه را می پروراند که سرمایه بزرگ که همان یکپارچگی و تمامیت ارضی است را با خطر مواجه می کند.
۷- تکرار اشتباهات و خطاهای امّتهای پیشین
انحراف و سقوط امّت های پیشین همچون پیروان حضرت موسی و مسلمانان عصر نبوی و علوی پس از رحلت پیامبر پیامد و حاکمیت دستگاه فاسد بنی امیّه بر جامعه اسلامی و خسران عظیم امّت اسلامی، معلول خیانت ها و کوتاهی ها و تعلل خواص و مردم در حمایت از ارکان امامت و رهبری الهی بود که اگر در برابر متجاوزان و قدرت طلبان می ایستادند حوادث تلخی همچون حادثه عاشورا پیش نمی آمد و عذاب الهی را بر خود ارزانی نمی داشتند، حال تداوم حرکت رهبری و استمرار حرکت انقلاب و رساندن پرچم توحید به دست آخرین ذخیره الهی، بستگی به حرکت درست خواص و مقاومت و ایستادگی مردم در برابر مستکبران، ظالمان و خنثی کردن نقشه شوم رژیم صهیونیستی به نیابت از آمریکای جنایتکار دارد.
۸- سرخوردگی جبهه گسترده مردمی
لطمه به نظام اسلامی و فروپاشی آن زمینه ساز یأس و سرخوردگی اقشار زیادی از جامعه به ویژه جانبازان، آزادگان، خانواده شهداء، متدینین و مجموعه نیروهای بسیجی و وفادار به نظام و جمهوری اسلامی می شود.کسانی که با تحمل همه سختی ها در انتظار شیرین شدن کامشان با موفقیت ها و درخشش نظام اسلامی در عرصه های گوناگون بوده اند.
البته آنچه بر ملّت لیبی اتفاق افتاد و آنچه بر سر ملّت سوریه آمد و یا مردمی که به وعده های واهی آمریکا امید داشته و زمینه سلطه آن ها و ویرانی و آوارگی ها را به خود دیده اند و از سوی دیگر ملّتی که بیش از چهاردهه در برابر فشارهای مضاعف دشمنان مقاومت نموده و به دست آوردهای ارزشمندی دست یافته، عبرت ها و درس هایی است که ملّت ما آویزه گوش خود قرار داده و از سرمایه های عظیم در اختیار خود با همه وجود حفاظت و حراست می کنند و بینی دشمنان زبون و مفلوک را به خاک مذلّت می مالند.
۹- سلطه آمریکا بر منطقه غرب آسیا
واقعیت غیرقابل انکار این است که انقلاب اسلامی ایران نقطه عطفی در تقابل با آمریکا در منطقه غرب آسیا بوده است.
آمریکا و وابسته های خود در اروپا با پیش بینی رژیم صهیونیستی در قلب منطقه غرب آسیا درصدد سلطه ابدی بر منطقه و غارت ذخایر ارزشمند مسلمانان برآمد و با اشغال سرزمین فلسطین و برخی از سرزمین مسلمانان تصور می کرد با خاطری آسوده می تواند سلطه خود را بر منطقه تداوم بخشد، انقلاب اسلامی به یقین مهمترین حادثه در برابر اندیشه باطل آمریکایی بود و توانست امید آمریکا را به چالش بکشد. آمریکا چند بار برای ساماندهی خاورمیانه جدید خیز برداشت اما در عمل ناکام ماند و سرانجام با دادن مأموریت به رژیم اشغالگر تلاش کرد با طرح فروپاشی نظام اسلامی این سد را بشکند و این مانع را برطرف سازدکه با اراده ذات ربوبی با شکست مواجه شد. مطمئناً اگر دشمن به اهداف خود می رسید، سلطه آمریکا بر منطقه قطعی و منطقه شاهد جنایات بی شمار و غیرقابل تصوری بود.
۱۰- قربانی شدن موضوع فلسطین
چنانچه نقشه شیطانی رژیم صهیونیستی در مورد ایران عملی می شد و ایران از گردونه حمایت فلسطین خارج می گردید به طور کلی موضوع فلسطین قربانی شده و حتی از روی نقشه محو می شد و ملّت فلسطین به جای یهود و صهیونیست های آواره، در منطقه پراکنده شده و در سرگردانی و بی پناهی زندگی سختی را تحمل می کردند، لکن امروز به برکت حمایت ایران، مسئله فلسطین جهانی شده و بسیاری از کشورها، هویت مستقل آن را به رسمیت شناخته اند و دیری نخواهد پایید که ایستادگی و مقاومت مردم فلسطین و غزه ثمر داده و با سقوط دولت جنایتکار حاکم بر اسرائیل ان شاءالله پیروزی خود را جشن خواهند گرفت.
۱۱-سلطه رژیم صهیونیستی از نیل تا فرات
ادعای دیرینه رژیم تجاوزگر صهیونیستی برای سلطه بر جهان در گام نخستین، توسعه سرزمین اشغالی از نیل تا فرات بوده است که سران رژیم بر این خواسته اصرار می ورزیدند. نوع رفتار دولت جنایتکار در رابطه با سوریه و لبنان و ادعای اخیر سرکرده دولت غاصب مبنی بر اسرائیل بزرگ شامل سوریه، عراق، لبنان، اردن و بخشی از مصر و عربستان مبیّن این اندیشه شیطانی است. تعجب از سرانِ کشورهای عربی و اسلامی و علماء بلاد اسلامی است که شاهد تجزیه کشورهایشان و نظاره گر مرگ تدریجی خود هستند و هیچ اقدامی به عمل نمی آورند. گسترش سرزمین اشغالی و شکل گیری نقشه شوم اسرائیل بزرگ، در حقیقت، محو جغرافیای اسلام از منطقه و نابودی اسلام و مسلمانان را در پی خواهد داشت.
۱۲- سرکوب نهضت های آزادی بخش
از دیگر پیامدهای تحقق اهداف شوم رژیم صهیونی نسبت به ایران، سرکوب نهضت های آزادیبخش و آزادگان جهان و کشورهایی که داعیهدار آزادی و استقلال هستند و حتی کشورهای ضد آمریکایی در آمریکای لاتین است که در معرض فشار و تهاجم بیشتر قرار خواهند گرفت.
عوامل خنثیکننده بزرگترین نقشه دشمنان چه بود؟
هر مقدار از ابعاد طرح استکبار با پادویی رژیم صهیونیستی علیه انقلاب و نظام اسلامی سخن گفته شود، شاید نتوان به میزان کاری را که روی آن انجام شده و اهدافی را که مدنظر داشته، پی برد اما آنچه حائز اهمیت است، چگونگی خنثی شدن این طرح شیطانی و ارکان اصلی آن می باشد که به یقین می توان گفت به طور معجزه وار، این نقشه شوم با اراده الهی و ایفای نقش مهمترین ارکان نظام به شکست منجر گردید. که در اینجا ارکان اصلی خنثی کننده طرح را مرور می کنیم:
الف- نقش و جایگاه رهبری معظّم انقلاب
گرچه جایگاه و نقش رهبری معظّم انقلاب حضرت امام خامنه ای(مدّظلّه العالی) در بیش از سه دهه زعامت و رهبری انقلاب و نظام اسلامی و عبور دادن نظام جمهوری اسلامی ایران از گردنه های سخت با حفظ مبانی، اصول و آرمان ها، برای بسیاری از اقشار جامعه روشن و به اثبات رسیده بود اما بودند افراد و اقشار قابل توجهی که چندان ارتباطی با محافل دینی و مذهبی نداشته و اهل رصد مسائل سیاسی منطقه ای و بین المللی نبوده و از نقش و جایگاه ولی فقیه و رهبری در استقلال، تمامیت ارضی، قدرت دفاعی و نحوه مدیریت و فرماندهی فرمانده معظّم کل قوا چندان اطلاع روشنی نداشتند؛ جنگ ۱۲ روزه و ابعاد تأثیرگذاری رهبری در مقابله با این نقشه گسترده، جایگاه و نقش رهبری را برای همگان محسوس و به منصّه ظهور رساند.که توجه به برخی از این ابعاد ضروری و مفید به نظر می رسد:
۱- مدیریت فوری نیروهای مسلّح
دشمن در نخستین گام درصدد برآمد آرایش فرماندهان را بهم بریزد و آنها را از صحنه کنار بزند که در این مرحله رئیس ستاد کل نیروهای مسلّح و فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء، فرمانده کل سپاه و فرمانده هوافضا و برخی دیگر از فرماندهان هدف قرارگرفتند. تصور دشمن این بود که جایگزینی آن ها حداقل یک هفته به طول می انجامد. اما با تدبیر هوشمندانه رهبری معظّم ظرف سه الی چهار ساعت خلاء ایجاد شده را ترمیم و فرماندهان جدید را منصوب نمودند و به سرعت فرماندهان وارد عرصه عملیات شدند و در گام های اوّل، دشمن با ضربه های سنگین موشکی و پهپادی مواجه و طرح در همان مراحل اولیه با ناکامی همراه گردید.
۲- فرماندهی و هدایت هوشمندانه عملیات
در شرایط پیچیده کشور و رفتار غیرقابل پیش بینی در طراحی دشمن، رهبری معظّم انقلاب(مدّظلّه العالی) مدیریت عالی اقدامات نیروهای مسلّح را بر عهده گرفته و ظرف دو سه روز توانستند شرایط جنگ را به نفع جمهوری اسلامی تغییر داده و دست برتر و هدایت عملیات را تثبیت نمایند، به گونه ای که دشمن روزانه احساس ناتوانی را در خود احساس و در روزهای آخر به ناچار با توسل به ارباب خود، درخواست آتش بس داد.
۳- مدیریت افکار عمومی و جلوگیری از عملیات روانی دشمن
آغاز هر جنگی با ابهامات، هیجانات، دلهره ها و دستپاچگی ها همراه است و مردم در تحیّر و سرگردانی قرار می گیرند و دشمن با عملیات روانی تلاش می کند، هراس و نگرانی را افزون نموده و مردم را به انفعال بکشاند، هنر رهبری در این شرایط شبه بحرانی، هدایت افکار عمومی و کنترل هیجانات، کاهش هراس ها و دلهره ها و دادن قوت قلب، سکینه و آرامش به مردم می باشد.
از اقدامات بسیار مهم رهبری معظّم در آغازین ساعت ها و روزهای جنگ، مدیریت هوشمندانه افکار عمومی و ایجاد آرامش و تقویت روحیه و تبدیل تهدید به فرصت بود به شکلی که مردم به سرعت از حالت انفعال خارج شده و وارد صحنه مقابله با رژیم صهیونیستی، اعلام وفاداری به نظام و رهبری و پشتیبانی از نیروهای مسلّح گردیدند و صحنه های کم نظیر و با شکوهی را خلق کردند.
۴- احیای روحیه عشق و علاقه به ارزش های ملی و دینی
هنگامی که دشمن همه ارزش های یک ملّت همچون استقلال، حاکمیت، اسلامیت، تمامیت ارضی و هویت ملّی را در معرض تهاجم قرار می دهد، تمرکز روی عناصر اصلی اعتبار و ارزش در نظر ملّت و احیای روحیه عشق و علاقه به ارزش های ملّی و دینی، بهترین و مؤثّرترین شیوه برای مقابله با جنگ و عملیات روانی دشمن می باشد. رهبری معظّم انقلاب که سرشار و برخوردار از درایت، هنر و مدیریت عملیات روانی در برابر دشمن هستند، با تمرکز روی ارزش های ملّی و دینی که سخت مورد توجه ایرانیان می باشد، همچون ایران به عنوان وطن ملّی، پرچم به عنوان نماد ملی، دین و مکتب اسلام به عنوان هویت ملّی و تکیه بر روحیه عاشورایی و عشق به سالار شهیدان، حماسه با شکوهی را در ایران رقم زده و زمینه پدیداری سرمایه اجتماعی را فراهم نمودند.
۵- ایجاد زمینه انسجام ملی، وحدت ملی و تبدیل آن به اقتدار ملّی
عوامل وحدت بخش و انسجام آفرین در بین ملّت ها می تواند زبان مشترک، مرز مشترک، نژاد، دین و آیین و حتی دشمن مشترک باشد اما رهبری مقتدر، هوشمند، موقعیت شناس و آگاه به ویژگی های مردم مخاطب خود، مهمترین عامل انسجام بخش می باشد. دشمن در طراحی خود، روی اختلاف ها و نارضایتی ها، ناترازی ها و قطب بندی ها حساب بازکرده بود و امید داشت با اندک فشار مردم را با خود همراه کند. اما هنر مدیریت و هوشمندی رهبری، توانست به سرعت زمینه انسجام ملّی و وحدت همه اقشار اجتماعی را فراهم نموده و از مجموع وحدت و انسجام، اقتدار ملّی را به منصّه ظهور برساند. امروز وحدت، انسجام و اقتدار ملّی بزرگترین سرمایه کشور است گرچه بداندیشان و قدرت طلبان و عقده گشایان با برخی رفتار خود درصدد ایجاد خلل در انسجام و وحدت ملّی هستند اما باید بدانند این امر خیانت به مصالح عالیه نظام و بازی کردن در میدان دشمن خواهد بود.
۵- شکست هیمنه و قلدرمآبی آمریکا
تحقیر و بی اعتبارسازی سران کفر و استکبار و شکست هیمنه آمریکا مرهون و معلول هوشمندی رهبری در عملیات روانی علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی از یک سو و صلابت و قاطعیت در پاسخ به تهاجم آمریکا به مراکز هسته ای و حمله قدرتمند به پایگاه آمریکا در قطر از سوی دیگر بوده است. چه قدرتی جرأت می کند جز در سایه ایمان و اتکال به خدا اینگونه در برابر قدرتمندی همچون آمریکا بایستد و دست به مقابله به مثل بزند؟
ب- جایگاه و نقش مردم ایران
از دیدگاه اسلام مردم نقش تعیین کننده ای در پیروزی، استقرار، استکمال و استمرار حاکمیت دینی دارند این نقش بر اساس قاعده فلسفی "علت محدثه، علت مبقیه هم هست"هم در حدوث است و هم در بقاء یعنی مردم هم در تحقق حاکمیت دینی تکلیف داشته و ایفاء نقش می کنند و هم در بقاء و حفظ و صیانت از نظام دینی مسئولیت دارند.
در نگرش دینی حق حاکمیت از آن خداست اما قدرت حاکمیت در دست مردم است. انتخاب حاکم دینی بر اساس مصالح خود مردم از سوی خداست که ایجاد زمینه حاکمیت برای حاکم دینی از سوی مردم می باشد.
اراده خدا در مرحله ثبوت است اما نقش مردم در مرحله اثبات و به فعلیت رساندن حکومت دینی است در حقیقت نظام دینی به منزله مثلثی است که یک ضلع آن رهبری الهی و ضلع دیگر آن شریعت و آیین الهی است و مردم قاعده این مثلث هستند و چنانچه این قاعده به دو ضلع مثلث متصل نشود حکومت و نظام دینی شکل نمی گیرد.
در قرآن به تفصیل در بررسی و تحلیل های حوادث مربوط به انبیاء و امّت های پیشین به ویژه در داستان حضرت نوح(ع) حضرت موسی(ع)، نقش مردم را تبیین نموده است.
در بررسی ها استفاده می شود که علت عدم تحقق حاکمیت حضرت نوح(عل) به رغم ۹۵۰ سال دعوت، عدم همراهی و عدم ایفای نقش مردم بوده است و اگر انقلاب حضرت موسی(ع) پیروز شد اما در ادامه با بحران مواجه گردید و سقوط کرد به علت همراهی مردم در حدوث اما کوتاهی و تعلل در بقاء و استمرار بوده است. انحراف در انقلاب حضرت محمّد(ص) پس از رحلت آن حضرت به علت خیانت خواص و عدم ایفای نقش مردم در انجام تکلیف و اطاعت از پیامبر بود و اگر انقلاب اسلامی در طول بیش از چهار دهه توفنده و سرافراز به راه خود ادامه می دهد، به علت ایفای نقش مردم در پیدایش، استقرار، استکمال و استمرار می باشد.
ادامه دارد...











نظر شما