سه‌شنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۵
پیمان صلح امام حسن (ع) با معاویه؛ مظلومیتی که تاریخ فراموش نخواهد نکرد

حوزه/ حجت‌الاسلام و المسلمین جعفری هرندی صلح امام حسن عسگری را نقطه‌ای حساس در تاریخ اسلام دانست که نشان‌دهنده تدبیر امام (ع) در برابر تفرقه و فتنه بود.

حجت الاسلام و المسلمین حیدر جعفری هرندی از اساتید حوزه علمیه قم در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در ساری با اشاره به اهمیت توجه به معاهده امام حسن مجتبی (ع) با معاویه اظهار داشت: این پیمان در ۲۵ ربیع الاول، سنه ۴۱ انجام گرفته است.

وی افزود: امام حسن مجتبی (ع) در نهایت مظومیت بوده است. بعد از امیرالمؤمنین علی(ع)، مسلمان ها با امام مجتبی (ع) بالاتفاق بیعت کردند و شش ماه هم در کوفه، مقرّ حکومتشان حکمفرمایی کردند. در این هنگام، عده ای منافقین و آنهایی که دست پرورده معاویه بودند، دو چیز را در نظر گرفتند که یکی از آنها برایشان پیاده بشود؛ یکی اینکه مال و مقامی از سوی امام حسن (ع) به آنها پرداخت شود؛ واضح است که امام مجتبی (ع) منش پدر گرامی شان را در انجام عدالت پیش می گرفتند؛ از این رو منافقان، راه دوم را انتخاب کردند؛ با معاویه مکاتبه کردند و در ضمن آن، از همکاری با معاویه خبر دادند.

استاد حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: معاویه با ۶۰ هزار نیرو به سوی عراق حرکت کردند؛ و امام مجتبی (ع) نیز با اطلاع از این خبر، با ۵۰ هزار نیرو برای مقابله به سوی لشکر شام حرکت کردند. در بین راه، حضرت (ع) در نزدیک مدائن توقفی داشتند و چند روزی در آنجا ماندند و برای مردم سخنرانی نمودند و فرمودند من با کسی جنگ ندارم و اتحاد مسلمین را می خواهم و به دنبال آن هستم تا بین مردم، صلح برقرار شود. بعد از اینکه امام (ع) این سخنان را فرمودند، عده ای از دوستداران معاویه از این کلام سوء استفاده کردند و نسبت های ناروایی را به حضرت (ع) دادند؛ برخی به امام «یا مضلّ المؤمنین» گفتند، برخی گفتند: «تو مانند پدرت کافر شدی!» (نعوذ بالله)

حجت الاسلام و المسلمین جعفری هرندی گفت: این امر، پایان کار نبود؛ دست نشانده های معاویه به خیمه امام (ع) یورش بردند و اثاثیه و حتی سجاده حضرت (ع) را به غارت بردند؛ عمامه از سر حضرت (ع) برداشتند؛ بدن مبارک و مطهر حضرت (ع) را مجروح کردند؛ تا اینکه امام (ع) فرمود: «کجا هستند طائفه ربیعة و حمدان». این دو قبایل که از بزرگان کوفه بودند، آمدند و حضرت (ع) را به مدائن رساندند.

وی تصریح کرد: در کتاب «الاخبار الطوال» آمده است: «و لما بلغ معاویه قتل علی تجهز، و قدم امامه عبد الله بن عامر بن کریز، فاخذ علی عین التمر، و نزل الأنبار یرید المدائن، و بلغ ذلک الحسن بن علی، و هو بالکوفه، فسار نحو المدائن لمحاربه عبد الله بن عامر بن کریز، فلما انتهی الی ساباط رای من اصحابه فشلا و تواکلا عن الحرب، فنزل ساباط، و قام فیهم خطیبا، ثم قال: «ایها الناس، انی قد اصبحت غیر محتمل علی مسلم ضغینه، و انی ناظر لکم کنظری لنفسی، و اری رایا فلا تردوا علی رأیی، ان الذی تکرهون من الجماعه افضل مما تحبون من الفرقة، و اری اکثرکم قد نکل عن الحرب، و فشل عن القتال، و لست اری ان احملکم علی ما تکرهون.»

فلما سمع اصحابه ذلک نظر بعضهم الی بعض، فقال من کان معه ممن یری رای الخوارج: کفر الحسن کما کفر أبوه من قبله، فشد علیه نفر منهم، فانتزعوا مصلاه من تحته، و انتهبوا ثیابه حتی انتزعوا مطرفه عن عاتقه، فدعا بفرسه، فرکبها، و نادی: «این ربیعه وهمدان؟» فتبادروا الیه، و دفعوا عنه القوم.

ثم ارتحل یرید المدائن، فکمن له رجل ممن یری رای الخوارج، یسمی الجراح بن قبیصة من بنی اسد بمظلم ساباط، فلما حاذاه الحسن قام الیه بمغول فطعنه فی فخذه. وحمل علی الأسدی عبد الله بن خطل وعبد الله بن ظبیان، فقتلاه.

و مضی الحسن رضی الله عنه مثخنا حتی دخل المدائن، ونزل القصر الأبیض، وعولج حتی برا، واستعد للقاء ابن عامر.»

«الأخبار الطوال، أبو حنیفة أحمد بن داود الدینوری (المتوفی: ۲۸۲هـ)، تحقیق: عبد المنعم عامر، مراجعة: الدکتور جمال الدین الشیال، الناشر: دار إحیاء الکتب العربی - عیسی البابی الحلبی و شرکاه / القاهرة، الطبعة: الأولی، ۱۹۶۰ م، عدد الأجزاء: ۱، صفحه: ۲۱۶ و ۲۱۷)

حجت الاسلام و المسلمین حیدر جعفری هرندی خاطرنشان کرد: سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار بود؛ در عین حال که امام حسن مجتبی (ع) در خانه سعد بودند، مختار به سعد گفت: اجازه بده امام حسن (ع) را دست بسته تحویل معاویه بدهیم تا شاید معاویه حکومت عراق را به ما بدهد. سعد بن مسعود به او اعتراض و پرخاش کرد؛ حتی برخی از شیعیان آمدند که مختار را بکشند؛ اما سعد بن مسعود نگذاشت.

وی ادامه داد: امام (ع) در آن خانه به مداوایشان ادامه دادند؛ زمانی که دیدند یار و یاوری ندارند، به صلح رضایت دادند؛ در جایی فرمودند: «اگر به اندازه انگشتان یک دستم یار و یاور داشتم، با معاویه صلح نمی کردم.»

استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: بین معاویه و امام حسن (ع) مکاتباتی بود؛ در یکی از این مکاتبات، امام حسن مجتبی (ع) به معاویه پیشنهاد صلح دادند؛ در این پیشنهاد، شروطی را قرار دادند و فرمودند: من می دانم که به این شروط پایبند نیستید، اما در عین حال باید در معاهده قید بشود.

وی اضافه کرد: یکی از مفاد عهدنامه آن بود که معاویه به کتاب الله و سنت رسول الله (ص) عمل کند و بدعتی در دین مسلمین نگذارد. متن کامل صلح نامه اینچنین است:

۱- حسن بن علی (ع) حکومت را به معاویه واگذار می کند، مشروط بر اینکه معاویه طبق قرآن و روش پیامبر اکرم (ص) رفتار کند.

۲. بعد از معاویه حکومت از آنِ حسن بن علی خواهد بود و اگر برای او حادثه ای پیش آمد، حسین بن علی زمام حکومت را در دست خواهد داشت. معاویه حق ندارد کسی را به جانشینی خود انتخاب کند.

۳. بدعت و ناسزاگویی و اهانت نسبت به علی علیه السلام و لعن آن حضرت در حال نماز باید متوقف گردد و از علی علیه السلام جز به نیکی نباید یاد گردد.

۴. مبلغ پنج میلیون درهم در بیت المال کوفه موجود است؛ باید زیر نظر امام مجتبی صرف شود.

۵. معاویه تعهد می کند که تمام مردم، به ویژه شیعیان، از تعقیب و آزار وی در امان باشد.

در پایان پیمان معاویه تعهد کرد تمام موارد آن را محترم شمرده، به طور دقیقه به اجرا بگذارد؛ او خداوند را در این مسأله گواه گرفت و تمام رجال شام نیز این بر این مسأله گواهی دادند.

حجت الاسلام و المسلمین جعفری هرندی خاطرنشان کرد: با این شروط امام حسن (ع) پیشنهاد صلح کردند؛ معاویه از شام حرکت کرد و این صلح نامه امضا شد، وارد کوفه شد و با مردم و سران مردم کوفه صحبت کرد.

وی ادامه داد: معاویه از امام حسین(ع) خواست که صلح نامه را امضا کند. اما امام حسن (ع) فرمود: کاری با امام حسین (ع) نداشته باش، وظیفه او آن است که با بنی امیه بجنگد و از خودش و اصحابش کشته بشوند و مردم شام را به ذلت و خواری برسانند.

استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: بعضی از سران کوفه را اجبار کرد تا صلح و بیعت کنند؛ از آن جمله، قیس بن سعد بود؛ از امام حسین (ع) پرسید: من چه کنم. حضرت فرمود: «امام حسن (ع) امام من و تو است؛ هر چه حضرت (ع) می فرمایند، باید انجام بگیرد.»

وی اضافه کرد: بیعت گرفتن ها انجام گرفت؛ و شدت مظلومیت امام مجتبی (ع) بود که یاور نداشت و مجبور بر این امر قرار گرفت، در مقابل سؤال معترضین به صلح فرمود: من آنچه را به نفع اسلام و به نفع مسلمین بود، انجام دادم.» تهمت ها و جسارت ها به امام (ع) صورت گرفت؛ و به این ترتیب، امام (ع) به مدینه برگشتند.

حجت الاسلام و المسلمین جعفری هرندی خاطرنشان کرد: تقوا و خالی بودن از اغراض دنیوی از جمله ویژگی های مهم برای یاور بودن امام مجتبی (ع) بود که در یاران حضرت نبود. اکثر آنها در پی آن بودند که به مقام و مال و اموال برسند؛ که توسط امام (ع) به آن مقصود نرسیدند؛ و به مقصد دوم، یعنی تسلیم کردن امامشان به دشمن حرکت کردند.

انتهای پیام. /

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha