هادی رحیمیخاص کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرگزاری حوزه پیرامون ظرفیت سینمای کودک برای اشاعه مفاهیم دینی گفت: سینمای کودک در ایران ظرفیت عظیمی برای تربیت نسل آینده دارد؛ ظرفیتی که اگر درست و با نگاه آموزشی و انسانی از آن بهره گرفته شود، میتواند همان نقشی را ایفا کند که نهاد آموزش و پرورش در تربیت ایفا میکند. کودکان از طریق تماشای فیلم، مفاهیم را نه از مسیر دستور و اجبار، بلکه از مسیر تجربه و لذت یاد میگیرند و این یعنی انتقال مفاهیم اخلاقی و دینی در بستری غیرمستقیم و ماندگار. در حقیقت، فیلم برای کودک حکم محیطی زنده را دارد که در آن با شخصیتها، رفتارها و پیامدها روبهرو میشود و این مواجهه، وی را برای تصمیمگیریهای واقعی در زندگی آماده میکند.
وی با تأکید بر اینکه سینمای کودک زمانی بیشترین تأثیر را دارد که از سطح آموزش خشک فراتر برود و به تربیت درونی برسد، اظهار کرد: این تربیت درونی با نشان دادن نتیجه صداقت، مهربانی، گذشت یا دروغ و بیرحمی شکل میگیرد، نه از راه شعار دادن. کودکان تماشاگران تیزهوشی هستند؛ اگر پیامی درونی و واقعی باشد، آن را درک میکنند و اگر تصنعی باشد، پس میزنند. بنابراین کارگردانان و نویسندگان سینمای کودک باید جهانبینی خود را بر اساس فهم کودک بنا کنند و بکوشند تا در لایههای زیرین قصه، اصول اخلاقی و معنوی را بگنجانند، بیآنکه کودک احساس موعظه یا اجبار کند.
رحیمیخاص با اشاره به شرایط امروز جامعه و حجم انبوه پیامهای رسانهای پیرامون کودکان افزود: در فضای امروز، که کودک در معرض حجم زیادی از پیامها و الگوهای رفتاری گوناگون است، سینما میتواند سپری باشد برای حفاظت از هویت او. نمایش خانوادهای سالم، دوستی صادقانه، احترام به پدر و مادر، یا حتی تجربه سختیها و غلبه بر ترسها در قالب تصویر، به کودک یاد میدهد چگونه در برابر مسائل واقعی زندگی بایستد. چنین سینمایی نه تنها سرگرمکننده است بلکه تبدیل به کلاس زندگی میشود؛ کلاسی که در آن ارزشها بدون تحمیل، درونی میشوند و مخاطب خردسال را به تفکر وامیدارند.
وی ادامه داد: سینمای کودک میتواند پیوندی میان خانه، مدرسه و جامعه برقرار کند. وقتی کودکان در فیلمها میبینند که پدر و مادر در کنار فرزندشان رشد میکنند، احترام متقابل دارند و اختلافها را با گفتوگو حل میکنند، یاد میگیرند خانواده یعنی همکاری و همراهی. این بازنمایی درست از خانواده در ناخودآگاه کودک تأثیر میگذارد و نوع نگاهش به والدین را تغییر میدهد. در واقع، فیلم خوب برای کودک همانند آیینهای است که ارزشهای اخلاقی جامعه را با زبانی کودکانه بازتاب میدهد و او را به درک عمیقتری از زندگی سوق میدهد.
این کارگردان ادامه داد: در آثار موفق کودک، تخیل نقش مهمی دارد؛ زیرا تخیل پلی است میان واقعیت و آموزش. وقتی کودک در فضای خیالانگیز و جذاب قصه غرق میشود، ذهنش آماده پذیرش مفاهیم جدیتر میشود. در این نقطه است که میتوان آموزههای دینی همچون امید به خدا، صبر در سختی یا باور به خیر را در قالب ماجراهایی پرهیجان و رؤیایی به او منتقل کرد. سینما اگر از این مسیر استفاده کند، میتواند بدون تحمیل، ایمان را در ذهن کودک زنده و پویا سازد.
رحیمیخاص تصریح کرد: آموزش دینی برای کودک باید با زبان خودش گفته شود. وقتی مفاهیم معنوی در قالب رفتار شخصیتهای محبوب یا موقعیتهای خندهدار و صمیمی نمایش داده میشود، تأثیر آن بسیار بیشتر از بیان مستقیم است. کودکی که در فیلم میبیند قهرمانش دروغ نمیگوید، احترام میگذارد و از اشتباه خود پشیمان میشود، ناخودآگاه همان رفتارها را تقلید میکند. این همان تربیت غیرمستقیم و ماندگاری است که از طریق سینما ممکن میشود و تأثیری ماندگارتر از هر گفتار خشک آموزشی دارد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود افزود: نباید از نقش هنرمندان و فیلمسازان متعهد در این عرصه غافل شد. کارگردانانی که با شناخت از دنیای کودک وارد این عرصه میشوند، نهتنها سرگرمی میسازند بلکه در تربیت اجتماعی و اخلاقی نسل جدید سهیم میشوند. آنها میتوانند با طراحی قصههایی بومی و الهامگرفته از فرهنگ ایرانیاسلامی، هویت فرهنگی را در دل کودکان زنده کنند. سینمای کودک فرصتی است تا با زبان تصویر، عشق به وطن، خانواده و خداوند را در ذهنهای کوچک پرورش دهیم و ریشه ایمان را در وجودشان نهادینه کنیم.
رحیمیخاص در ادامه بر لزوم همکاری نهادهای فرهنگی، آموزشی و رسانهای تأکید کرد و گفت: اگر مدیران فرهنگی، تهیهکنندگان و مربیان آموزشی با یکدیگر همفکر باشند، میتوانند سینمای کودک را به ابزاری قدرتمند در خدمت تربیت دینی و اخلاقی تبدیل کنند. این هماهنگی میان آموزش رسمی و غیررسمی، موجب میشود فیلمها ادامه طبیعی برنامههای تربیتی باشند، نه جدا از آنها. در نتیجه، کودکان در دنیای واقعی همان ارزشهایی را تمرین میکنند که در فیلم دیدهاند و این یعنی پیوند میان آموزش و تجربه زیسته.
وی در پایان بیان کرد: سینمای کودک در ایران نه تنها ظرفیت تربیت نسل آینده را دارد بلکه میتواند الگویی برای جامعهای انسانیتر باشد. وقتی کودکان با قصههایی رشد کنند که در آن عدالت، مهربانی، ایمان و دوستی ارزشمند شمرده میشود، نسل آیندهای ساخته میشود که اخلاق را نه در کتابها، بلکه در تجربه زیسته خود آموخته است. چنین سینمایی رسالتش را فراتر از سرگرمی میداند؛ رسالتی در خدمت رشد روح، تقویت تفکر، و پیوند دادن دلهای کوچک با حقیقتی بزرگتر از خودشان.
انتهای پیام










نظر شما