حجت الاسلام و المسلمین سید محمد طباطبایی از اساتید حوزه علمیه قم در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در ساری اظهار داشت: کتاب شریف نهج البلاغه ۲۴۱ خطبه، ۷۹ نامه و ۴۸۰ کلمه دارد که به عنوان حکمت نامیده شده است و نه تنها علمای شیعه، بلکه خردمندان و دانشمندان اهل سنت هم دست به قلم شدند و در محضر کلام حضرت امیر (ع) شاگردی کردند و برخی از سخنان آن حضرت را شرح نمودند و امروز شرح های اهل سنت بر نهج البلاغه کم نیست.
وی افزود: در حکمت ۱۵۰ نهج البلاغه حدود بیست قسمت درباره شناخت ضد ارزش ها به لحاظ اخلاقی، اجتماعی و سیاسی بیان شده است؛ البته در ابتدای آن کلمه «حکمت» آمده است. در شأن نزول این حکمت، وارد شده که مردی از حضرت امیر (ع) درخواست اندرزی داشته و امام علی(ع) با بیان این حکمت، به موعظه او پرداختند.
استاد حوزه علمیه تأکید کرد: سید رضی رضوان الله تعالی علیه، مؤلف نهج البلاغه، بعد از بیان این حکمت، گفت که اگر در نهج البلاغه جز این حکمت، حکمتی وجود نداشت، همین حکمت برای اندرز دادن کافی بود. این حکمت عامل بینایی انسان آگاه و عبرت آموز صاحب اندیشه است. «قال الرضی رحمه الله تعالی: و لو لم یکن فی هذا الکتاب إلا هذا الکلام لَکفی به موعظة ناجعة و حکمة بالغة و بصیرة لمبصر و عبرة لناظر مفکر»
وی ابراز کرد: امام علی(ع) در ابتدای کلام می فرماید: «لا تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَیْرِ عَمَلٍ وَ یُرَجِّی التَّوْبَةَ بِطُولِ الْأَمَل» مانند کسی نباش که بدون عمل صالح به آخرت امیدوار است و توبه را با آرزوهای بلند به تأخیر می اندازد و در دنیا چونان زاهدان سخن می گوید؛ اما در رفتار، مانند دنیاپرستان است.
استاد حوزه علمیه قم افزود: حضرت علی(ع) می فرماید: «یرجو» به معنای امید داشتن و امید است، چون واقعیت در میان است. در قرآن کریم در سوره کهف، می خوانیم: «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحَیٰ إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَٰهُکُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» بگو: جز این نیست که من هم بشری مانند شمایم که به من وحی می شود که معبود شما فقط خدای یکتا است، پس کسی که دیدار [پاداش و مقام قرب] پروردگارش را امید دارد، پس باید کاری شایسته انجام دهد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نکند. (کهف: ۱۱۰)
وی تصریح کرد: قصد اصلی از انجام عمل صالح، لقاء و رؤیت الهی است، ما رؤیت الهی را لقاء الهی و ایمان به خدا می دانیم، برخلاف اشاعره، مشبّهه و برخی از گروه های دیگر که بر این قائلند خدای متعال (معاذ الله) در دنیا با چشم ظاهر دیده می شود و اشاعره ای از اهل سنت که قائلند خدای متعال در قیامت با چشم ظاهر، دیده می شود. عین القضات همدانی در کتاب زبدة الحقایق، در جواب کسانی که قائلند خدا در دنیا قابل دیدن است، می گوید شما در دنیا مخلوق خدا مانند خورشید را با چشم غیرمسلح نمی توانید ببینید؛ چگونه این ادعای کذب را دارید که خدا در دنیا با چشم ظاهر، قابل دیدن است؟!
انتهای پیام. /










نظر شما