خبرگزاری حوزه | دیر زمانی است که زن غربی در مساله فمینیسم لیبرال دچار شکست شده است . این مطلب را نظریه پردازان غربی می گویند که روزگاری آن را "زن مدرن" می نامیدند، نقدهای جدی وارد کرده اند.
"کارل مارکس"، فمینیسم لیبرال را به دلیل غفلت از تحلیلهای طبقاتی و همسویی با منطق سرمایه داری مورد نقد قرار می دهد. از دیدگاه او، تمرکز این جریان بر حقوق فردی و برابری صوری در چارچوب نظام موجود، نه تنها به رهایی واقعی زنان نمی انجامد، بلکه به بازتولید مناسبات استثماری کمک می کند.
"پیر بوردیو" با مفهوم «خشونت نمادین» بر این نکته تأکید می کند که فمینیسم لیبرال، با بی توجهی به اشکال پنهان سلطه که در ناخودآگاه اجتماعی نهادینه شده، تنها به تغییر قوانین بسنده می کند و در عمل، به بازتولید اشکال جدید نابرابری در میدانهای اجتماعی می انجامد.
"اسلاوی ژیژک" نیز با نگاه ایدئولوژیکی، فمینیسم لیبرال را «ابزار سیستم» می خواند. به باور وی، سرمایه داری متأخر به راحتی شعار «توانمندسازی زنان» را در خدمت توسعه بازار و مصرف گرایی قرار داده و مبارزه برای رهایی را به عاملی برای تثبیت کلیت نظام مسلط بدل کرده است.
ره آورد غرب در فمینیسم، ناتوان از آزادی زنان است و به پایان خود رسیده است . زنی مصرف گرا و در خدمت سرمایه داران.
اما زن مسلمان تمدن ساز است؛ معنا گراست و دارای کرامت اِنَ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّٰه اَتْقاکُمْ را همدوش مردان معنا می کند و به حقیقت وجود می رسد .او آزاد است از بند اسارت نگاه و هوس و آزادی خود را در بندگی خداوند می یابد. او نه در رقابت با مرد بلکه در انجام رسالت است. رسالتی در هستی که خداوند بر دوش او نهاده و او را برای آن خلق کرده است. رسالت خلقت و تربیت فرزندان و خانواده .او در مسیر لذت و رفاه تعریف نمی شود بلکه در مسیر عبد بودن در برابر پروردگار تعریف می شود .
آزادی واژه ای است که غرب ادعا می کند به زنان داده است ولی فریبی بیش نیست . این اسلام است که آزادی و رهایی واقعی را به زنان بخشیده .
فمینیسم و اسلام دو جاده جدا از همند و هیچگاه در مفهوم و حقیقت به هم نمی رسند .
ربابه میربمانی
نظر شما