پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۶
یادداشت | نقدی بر یک اندیشه التقاطی

حوزه/ این یادداشت از حجت الاسلام ملکیان، در پاسخ به اندیشه‌های مصطفی ملکیان که «عقلانیت و معنویت» را صرفاً ابزاری برای کاهش درد و رنج می‌داند، نقد قرآن‌محوری مطرح می‌شود که با پنج محور اساسی از نگاه ابزاری به دین تا تقلیل‌گرایی انسان‌شناختی، این دیدگاه را در تقابل با هدف اصلی خلقت یعنی عبادت خداوند می‌داند.

خبرگزاری حوزه | درسایت رسمی استاد مصطفی ملکیان بنام فرزانه متن زیر بنام ایشان آورده شده است :نام ملکیان بیش از هر چیز با تعبیر «عقلانیت و معنویت» گره خورده است. بعد در نهایت در باره عقلانیت و معنویت چنین می آورد:

و در نهایت، ملکیان تاکید میکند که: عقلانیت و معنویت هم تنها به عنوان وسیله‌ای در مسیر کاستن از درد و رنج انسان ارزش دارند. عقلانیت هم نباید بت جدیدی برای ما بشود، و معنویت هم نباید بت جدیدی بشود. هیچ چیزی نباید بت باشد؛ هر چیزی باید در استخدام انسان و کاستن از درد و رنج‌های آدمی باشد. حالا اگر شما در فرهنگ و تمدن‌تان ، در دین‌تان، در مذهب‌تان، در فلسفه‌تان، در عرفان‌تان،‌در الاهیات‌تان، در علم تجربی ‌طبیعی‌تان، در علم تجربی انسانی‌تان، درهنر و ادبیات و علوم تاریخی‌تان، و در هر جا نکته‌ای ‌یافتید که به درد کاستن از درد و رنج این انسان گوشت و پوست و خون‌دار خورد، ‌آن را أخذ میکنیم. بنابراین در عین اینکه من نه دغدغه‌یِ دینی را دارم نه دغدغه‌یِ مذهبی را نه کیشی نه آیینی را نه اسمی ‌نه مکتبی نه فرهنگی و نه تمدنی را، ولی به هیچ‌کدام از اینها پشت نمیکنم؛ به دلیل اینکه در همه‌یِ اینها مؤلفه‌هایی وجود دارند که وقتی آن مؤلفه‌ها را اخذ میکنیم، از أخذ آن مؤلفه‌ها مواد خامی بروز میکند که از آن مواد خام، مرهم و معجون‌مان را برای درد و رنج بشر درست میکنیم؛ مرهمی،‌ معجونی، پمادی، ضمادی را که میخواهیم برای کاستن از درد و رنج بشر درست کنیم، از دل همه‌یِ اینها فراهم میکنیم؛ از دل دین، فرهنگ، کیش، آیین، مشرب و مرام و عرفان و علم تجربی و فلسفه و ادبیات و هنر اخذ می‌کنیم.

* در نقد این سخنان یا اعتقادات از نظر قرآن و اسلام شناسی بصورت مختصر چنین می آوریم :

مصطفی ملکیان که عقلانیت و معنویت را صرفاً ابزاری برای کاهش درد و رنج انسان می‌داند، باید به قرآن کریم به عنوان معیار حق و باطل مراجعه کنیم. قرآن کریم با صراحت هدف آفرینش انسان را عبادت و بندگی خدا معرفی می‌کند: "وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ" (ذاریات:۵۶). این آیه شریفه به وضوح نشان می‌دهد که نگاه ابزاری به دین و معنویت، تحریف هدف اصلی خلقت است.

ملکیان با رویکرد پلورالیستی خود، همه ادیان و مکاتب را در یک سطح قرار می‌دهد، حال آنکه قرآن کریم حقانیت را منحصر به اسلام دانسته و می‌فرماید: «إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ» (آل عمران:۱۹). این آیه به روشنی بیان می‌کند که اسلام به عنوان دین خاتم، برنامه کامل و جامعی برای هدایت بشر ارائه کرده است و نیازی به تکمیل از منابع دیگر ندارد.

رویکرد التقاطی ملکیان در «اخذ مواد خام» از تمام مکاتب بدون معیار الهی، دقیقاً مصداق آمیختن حق و باطل است که قرآن کریم از آن نهی فرموده است: «وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ» (بقره:۴۲). این آیه به ما هشدار می‌دهد که ترکیب آموزه‌های الهی با مکاتب بشری، موجب گمراهی و انحراف از مسیر حق می‌شود.

اعلام بی‌تفاوتی ملکیان نسبت به دغدغه‌های دینی نیز با روح تعالیم قرآن در تضاد است. قرآن کریم مؤمنان را به التزام کامل به دین فراخوانده و می‌فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً (بقره:۲۰۸).

این فرمان الهی نشان می‌دهد که دین‌داری امری جدی و همه‌جانبه است، نه انتخابی گزینشی از میان مکاتب مختلف.

نگاه مادی‌گرایانه ملکیان به انسان که او را صرفاً موجودی از گوشت و پوست و خون می‌داند، با نگاه جامع قرآن که انسان را دارای فطرت الهی معرفی می‌کند در تناقض است: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» (روم:۳۰). این آیه به روشنی بیان می‌کند که انسان موجودی الهی‌سرشت است و نیازهای او فراتر از مسائل مادی است.

بی‌اعتنایی ملکیان به شریعت و نظام تکلیف الهی نیز با دستور صریح قرآن در تعارض است: وَأَنِ احْکُم بَیْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ" (مائده:۴۹). این آیه به وضوح نشان می‌دهد که برنامه زندگی انسان باید مبتنی بر شریعت الهی باشد، نه ترکیبی از مکاتب مختلف.

البته در اینجا با توجه به کتاب هدایت الهی پاسخ آوردیم و الا از نظر فلاسفه و حکیمان اسلامی یا علم کلام اسلامی نیز سخنان مصطفی ملکیان نیز قابل نقد است.

در نتیجه‌گیری نهایی باید گفت که دیدگاه مصطفی ملکیان از پنج جهت اساسی با آموزه‌های قرآنی در تعارض است: نگاه ابزاری به دین، نادیده گرفتن انحصار حقانیت اسلام، رویکرد التقاطی، بی‌اعتنایی به شریعت و تقلیل‌گرایی انسان‌شناختی.

قرآن کریم در پاسخ به چنین دیدگاه‌هایی می‌فرماید: أَفَحُکْمَ الْجَاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْمًا لِّقَوْمٍ یُوقِنُونَ (مائده:۵۰).

یعنی : (پس آیا [با وجودِ مشعل نبوّت و آیات روشن قرآن در میانشان] داوری جاهلیت را می طلبند؟! و برای قومی که یقین دارند، چه کسی در داوری بهتر از خدا است؟ ) ؛

یا قرآن چنین می گوید: "قُلْ هَلْ مِنْ شُرَکَائِکُمْ مَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ یَهْدِی لِلْحَقِّ أَفَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدَیٰ" (یونس:35) یعنی : (بگو: آیا از معبودان شما کسی هست که به سوی حق هدایت کند؟ بگو: فقط خداست که به سوی حق هدایت می کند؛ پس آیا کسی که به سوی حق هدایت می کند، برای پیروی شدن شایسته تر است یا کسی که هدایت نمی یابد مگر آنکه هدایتش کنند؟ شما را چه شده؟ چگونه [بدون بصیرت و دانش] داوری می کنید؟ )

این آیات به روشنی نشان می‌دهد که هدایت واقعی تنها از آن خداست و همچنین به روشنی بیان می‌کند که بهترین برنامه برای زندگی بشر، همان است که خداوند متعال در قالب دین اسلام نازل فرموده است و هیچ مکتب و مرامی نمی‌تواند جایگزین آن شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین رسول ملکیان اصفهانی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha