حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه جایگاه اندیشه سیاسی مرحوم آیتالله محمدحسین غروی نایینی معروف به میرزای نائینی(ره) در تاریخ تفکر سیاسی اسلامی را مورد بررسی قرار داد و تصریح کرد: آیتالله نائینی بهعنوان یک نقطه عطف در تاریخ اندیشه سیاسی اسلام مطرح است.
وی ادامه داد: یکی از مهمترین تغییرات نظری که آیتالله میرزای نائینی در عرصه تفکر سیاسی اسلامی بهوجود آورد، تغییر و تحولی در طبقهبندی حکومتها بود که پیشتر توسط مرحوم سیدمرتضی در قرن پنجم هجری قمری مطرح شده بود. سیدمرتضی در رساله معروف خود تحت عنوان «فی العمل السلطان» یک تقسیمبندی ارائه داده بود که به نوعی بنیانگذار بسیاری از مباحث فقهی سیاسی پس از خود گردید.
تقسیمبندی حکومتی سید مرتضی و میرزای نائینی
معاون پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در توضیح تقسیمبندی سیدمرتضی گفت: سیدمرتضی در رساله «فی العمل السلطان» تقسیم حکومتی خود را به دو نوع کلی تقسیم میکند:
اول: حکومت عادلانه که بر اساس عدالت و در جهت تحقق آن عمل میکند
دوم: حکومت ظالمانه که بر اساس ظلم و زور به قدرت میرسد.
سیدمرتضی در این رساله همکاری با حکومت عادل را مجاز و واجب در صورت الزام حاکم میداند، در حالیکه همکاری با حکومتهای ظالمانه را بر حسب نوع حکومت و شرایط آن تابع احکام مختلفی از جمله واجب، مستحب، حرام، مکروه و مباح میداند.
حجت الاسلام والمسلمین لکزایی افزود: این تقسیمبندی همچنان در آثار فقهی مرسوم است و بسیاری از فقها به تبعیت از سیدمرتضی از آن بهره بردهاند، اما آیتالله میرزای نائینی این تقسیمبندی را تکمیل و تغییر داد.
نظریه آیتالله نائینی: حکومتهای تملیکیه و ولایتیه
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در ادامه به تشریح نظر آیتالله میرزای نائینی (ره) در خصوص تقسیمبندی حکومتها پرداخت و گفت: آیتالله نائینی تقسیمبندی جدیدی ارائه داد که در آن دو نوع حکومت را معرفی کرد: حکومتهای تملیکیه و حکومتهای ولایتیه. حکومتهای تملیکیه حکومتهایی هستند که حاکمان آنها مملکت و منابع آن را ملک شخصی خود میپندارند و در نتیجه تصرفاتشان در امور کشور بهصورت مالکانه است. در مقابل، حکومتهای ولایتیه حکومتهایی هستند که مملکت و منابع آن را بهعنوان امانت در اختیار دارند و وظیفه دارند که بر اساس اصول امانتداری عمل کنند.
وی با اشاره به تحلیلهای آیتالله میرزای نائینی در مورد حکومت قاجاریه، گفت: آیتالله نائینی حکومت قاجاریه را نمونهای از حکومتهای تملیکیه دانسته و تأکید کردهاند که از نظر فقهی، تلاش برای کاهش ظلم در چنین حکومتهایی و حرکت به سوی شکلگیری حکومتهای ولایتیه ضروری است. در این راستا، باید همواره بر لزوم کاهش ظلم و تلاش برای ایجاد شرایطی برای تحقق عدالت در حکومتها تأکید شود.

لزوم تحولات فقهی در عرصه حکومتی
حجتالاسلام والمسلمین لکزایی در ادامه گفت: فکر آیتالله میرزای نائینی در مورد حکومتها، بهویژه در عرصه استبداد، همچنان دارای اهمیت فراوانی است و میتواند راهگشای تحولات فقهی و سیاسی در عصر حاضر باشد. او بر لزوم کاهش ظلم در حکومتهای استبدادی تأکید داشت و معتقد بود که فقه سیاسی باید همواره در پی تحقق عدالت و آزادی در جامعه باشد.
حکومت ولایتیه و جایگاه فقیه جامع الشرایط در عصر غیبت
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در بیان دیدگاههای مرحوم نائینی درباره ساختار حکومت و ظلمهای موجود در حکومت تملیکیه قاجاری، گفت: در عصر حضور معصوم، حکومت ولایتیه بهطور کامل در اختیار معصوم است، اما در عصر غیبت، حکومت فقیه جامعالشرایط بهعنوان حاکم شرعی جایگزین حکومت معصوم قرار میگیرد. با این حال، مرحوم میرزای نائینی فرض کردهاند که در آن شرایط، حکومت مبتنی بر رهبری فقیه جامعالشرایط بهطور کامل برای ما ممکن نیست.
انتقاد مرحوم نائینی از حکومت تملیکیه قاجاری
وی ادامه داد: مرحوم میرزای نائینی در تحلیل خود اشاره دارند که اگرچه نمیتوانیم بهطور کامل حکومت تملیکیه را حذف کنیم، اما میتوانیم ساختار حکومت را اصلاح کرده و به سمت حکومت مشروطه پیش برویم. ایشان بیان میکنند که حکومت تملیکیه قاجاری دارای سه نوع ظلم است: اول ظلم به خدا، دوم ظلم به مردم، و سوم ظلم به امام زمان.
راهحل میرزای نائینی، تبدیل حکومت تملیکیه به مشروطه برای رفع ظلمها
حجتالاسلام والمسلمین لکزایی افزود: میرزای نائینی میفرمایند که در صورت تبدیل حکومت تملیکیه به حکومت مشروطه، دو مورد از این سه ظلم از بین میرود و تنها یکی باقی میماند. در واقع، تبدیل به حکومت مشروطه راهحلی عملی است که در شرایط فعلی قابل دسترس است و باید اجرایی شود.
تبیین حذف دو ظلم از سه ظلم حکومتی در ساختار مشروطه
وی در توضیح چگونگی حذف دو ظلم از سه ظلم اشاره شده توسط میرزای نائینی، گفت: حکومت مشروطه مبتنی بر قانون اساسی است که در آن باید قوانین کشور با اصول اسلامی سازگار باشد و از نقض احکام ثابت اسلامی خودداری شود. علاوه بر این، مجلس مبعوثان یا شورای اسلامی در این نظام موظف است که بر اساس منافع مردم و خواستههای آنان قانونگذاری کند و همزمان باید از نقض احکام شریعت اجتناب ورزد.
حجتالاسلام والمسلمین لکزایی ادامه داد: در این راستا، ظلم به خدا از بین میرود، زیرا در این سیستم قانونی، دیگر هیچیک از قوانین الهی نقض نخواهند شد. همچنین، ظلم به مردم نیز رفع میشود، زیرا در این نظام، نمایندگان مردم مسئولیت دارند تا منافع عمومی را در تصمیمگیریهای قانونی مدنظر قرار دهند.

چرایی باقی ماندن ظلم به امام زمان(عج) در حکومت مشروطه
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ادامه تاکید کرد: در حکومت مشروطه، ظلم به امام زمان(عج) باقی میماند. چرا که پادشاه در این سیستم هنوز حضور دارد و به عنوان جانشین امام زمان شناخته نمیشود و نیابت از ایشان را ندارد.
نقدی بر مشروطه و حکومت سلطنتی
حجتالاسلام والمسلمین لکزایی در بیان دیدگاههای آیتالله نائینی در خصوص مشروطه گفت: ایشان در تحلیل حکومتی خود، از اصطلاح «دفع افسد به فاسد» استفاده میکند. بهعبارتی، میرزای نائینی معتقد است که در مقایسه با حکومت تملیکیه، مشروطه به دلیل کاهش ظلمها، گزینهای بهتر است.
تحلیل دقیق اندیشه نائینی، مشروطه بهعنوان حکومت ایدهآل نیست
استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: آیتالله نائینی هرگز مشروطه را بهعنوان یک حکومت ایدهآل و آرمانی معرفی نکرده است. ایشان تصریح دارند که حکومت ایدهآل و آرمانی در اسلام، حکومت ولایتی است که در رأس آن امام معصوم قرار داشته باشد. اما در شرایطی که امام معصوم مقدور نباشد، فقیه جامعالشرایط باید بر حکومت نظارت داشته باشد.
تبدیل سلطنت تملیکیه به مشروطه، تنها راه کاهش ظلم
معاون پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی توضیح داد: آیتالله نائینی در شرایطی که امکان تأسیس حکومت ولایتی وجود ندارد، تبدیل سلطنت تملیکیه به مشروطه را بهعنوان یک اقدام ضروری میبیند. ایشان میفرماید که در شرایط موجود، از آنجا که ظلمها در مشروطه نسبت به سلطنت تملیکیه کمتر است، تبدیل حکومت به مشروطه بهعنوان یک تکلیف دینی برعهده است.
تحول مشروطه در ایران و تأثیر آن بر تفکرات میرزای نائینی
حجتالاسلام والمسلمین لکزایی در ادامه اشاره کرد: اگر چه آیتالله نائینی ابتدا با نگاه انتقادی به تحولات ایران نگریست، اما بعدها به اشتباهات موجود در جنبش مشروطه پی برد. ایشان که در آن زمان از راه دور به تحولات ایران توجه داشت، بهتدریج متوجه شد که جنبش مشروطه در ایران با تحولی غربی آمیخته شده است.
تأثیر جریانهای غربگرا بر مشروطه
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: در جریان مشروطه، دو نحله فکری وجود داشت. یک گروه که با رویکرد اسلامی وارد این حرکت شدند، مانند مرحوم شیخ فضلالله نوری، و گروهی دیگر که با گرایشهای غربی این جنبش را پیش بردند. در نهایت، در ایران جریان مشروطه به دست گروه غربگرا افتاد، و آنچه که نباید اتفاق میافتاد، رخ داد.

تحول مشروطه و شهادت شیخ فضلالله نوری
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در ادامه به تحلیل نظرات شیخ فضلالله نوری(ره) اشاره کرد و گفت: مرحوم آیتالله شیخ فضلالله نوری ابتدا از مشروطه حمایت کرد، اما پس از مدتی با دیدن تغییرات آن، به مخالف جدی مشروطه تبدیل شد. در رساله معروف «حرمت مشروطه»، ایشان علت تغییر نظر خود را بیان کرده و گفته بود که مشروطه در اصل برای عدالت تأسیس شده بود، اما در عمل کسانی که از مشروطه حمایت میکردند، اهدافی دیگر در سر داشتند.
خطر ایجاد ظلمهای جدید با مشروطه غربی
معاون پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم اظهار داشت: شیخ فضلالله نوری معتقد بود که با مشروطه، در حقیقت مردم از یک ظالم که همان شاه بود، رهایی یافته و به جای آن، هزاران ظالم جدید جانشین او خواهند شد. بهعبارتی، مشروطه که بهظاهر برای عدالت ایجاد شده بود، در عمل تبدیل به ابزاری برای قدرتطلبی افراد خاص و تضعیف دین و شریعت شد.
لزوم بازخوانی منصفانه میراث فکری آیتالله نائینی برای تحقق تمدن نوین اسلامی
حجتالاسلام والمسلمین لکزایی با اشاره به جایگاه برجسته مرحوم آیتالله نائینی در تاریخ اندیشه سیاسی و دینی ایران، تأکید کرد: هیچ جامعهای با غفلت از تاریخ اندیشه خود نمیتواند پیشرفت کند؛ باید با نگاهی منصفانه و علمی، میراث فکری گذشتگان را بازخوانی و برای حل مسائل روز بهکار گرفت.
وی با اشاره به بازخوانی آثار و اندیشههای مرحوم آیتالله میرزا محمدحسین نائینی، گفت: مرحوم نائینی در مقطعی از حیات علمی خود به این نتیجه رسید که فاصله میان نظریهپردازی و عمل سیاسی در جامعه زمان خود زیاد بوده است. جمعآوری کتاب «تنبیهالامه و تنزیهالمله» نیز نشانهای از همین بازنگری فکری و درک فاصله میان ایده و واقعیت بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) افزود: در همان دوران، علما برای توصیف این وضعیت مثلی را به کار میبردند و میگفتند: «ما سرکه انداختیم، اما شراب شد»؛ یعنی نیت و هدف اولیه علما با آنچه در عمل و میدان سیاست رخ داد، تفاوت چشمگیری پیدا کرد.
جنبه عرفانی و زاهدانه آیتالله نائینی مغفول مانده است
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به ابعاد کمتر شناختهشده شخصیت مرحوم نائینی اظهار داشت: متأسفانه در تحلیلهای تاریخی، بیشتر به بُعد سیاسی نائینی پرداخته میشود و کمتر به جنبههای عرفانی و معنوی او توجه شده است. در حالی که تمامی منابع تاریخی و شرححالها، نائینی را شخصیتی اهل تعبد، تهجد و راز و نیازهای شبانه معرفی کردهاند.
حجت الاسلام والمسلمین لکزایی افزود: نماز شب، مناجاتهای نیمهشب و ارتباط ویژه نائینی با خداوند از ویژگیهای شاخص او بود و همین روحیه عرفانی، پشتوانه اندیشه اصلاحی و عدالتخواهانه او محسوب میشد.

توجه به تاریخ اندیشه، شرط پیشرفت جوامع اسلامی است
معاون پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در ادامه درباره احیای میراث فکری نائینی و نقش آن در تحقق تمدن نوین اسلامی تصریح کرد: هیچ جامعهای با غفلت از تاریخ خود بهویژه تاریخ اندیشه نمیتواند در مسیر توسعه فکری و تمدنی گام بردارد. ما باید شناخت دقیق و بدون پیشداوری از تاریخ اندیشه دینی و سیاسی خود داشته باشیم.
وی با اشاره به رویکردهای مختلف نسبت به مطالعه تاریخ، توضیح داد: برخی به تاریخ نگاه گنجیابانه دارند و صرفاً در پی دستیابی به یافتههای خاص هستند؛ برخی دیگر تاریخ را بیاهمیت میدانند و آن را نوعی نبش قبر فکری تلقی میکنند. در حالی که نگاه درست، نگاه علمی، منصفانه و پژوهشی است.
ضرورت تمایز میان مسائل تاریخی و فرازمانی در اندیشه اسلامی
این استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: در تاریخ اندیشه دینی با دو دسته مسئله مواجهیم: مسائل تاریخی و مسائل فرازمانی. موضوعاتی مانند عدالت از جمله مباحث فرازمانی هستند که در هر عصر و دورهای مطرح بوده و همچنان موضوع روز بهشمار میآیند. دغدغه عدالت و مقابله با ظلم از زمان انسانهای نخستین تا امروز ادامه داشته و در اندیشه آیتالله نائینی نیز محوریت داشته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) افزود: در بخشهای تاریخی نیز میتوانیم از تجربههای فکری گذشتگان درس بگیریم و در مواجهه با مسائل جدید، بر پایه تولیدات فکری پیشینیان حرکت کنیم. به تعبیر دیگر، لازم نیست چرخ را از نو اختراع کنیم؛ بلکه باید بر شانههای گذشتگان بایستیم تا سریعتر و دقیقتر به دانش کارآمد امروز برسیم.
اتصال فکری با گذشته، راهی برای عمقبخشی به هویت و دانش روز
حجتالاسلام والمسلمین لکزایی در ادامه تأکید کرد: اتصال فکری با میراث گذشته، از یکسو به هویت ما عمق میبخشد و از سوی دیگر به ما امکان میدهد تا آموزههای مفید تاریخی را برای حل مسائل روز بهکار بگیریم. با چنین رویکردی میتوانیم دانش و راهحلهای خود را بهروز کرده و آنها را با شرایط معاصر هماهنگ سازیم.
لزوم بازشناسی میراث علمی و فکری مفاخر حوزه و شیعه برای نسل جوان
حجتالاسلام والمسلمین لکزایی با تأکید بر اهمیت برگزاری همایشها و آیینهای بزرگداشت مفاخر علمی و دینی، گفت: تجلیل از شخصیتهایی چون میرزای نائینی و دیگر اندیشمندان حوزه و شیعه تنها یک مراسم نمادین نیست، بلکه ضرورتی است که باید همواره برای نسل جوان زنده نگه داشته شود.
وی افزود: جامعهای پویا و زنده است که همواره به مرور و معرفی چهرههای علمی، فقهی، ادبی، تاریخی و عرفانی خود بپردازد. نسلهای جدید پیدرپی وارد عرصه اجتماع میشوند و لازم است در دورههای مختلف، با بزرگان و نخبگان گذشته آشنا شوند تا بدانند چه سرمایههای فکری و معنوی در تاریخ خود داشتهاند.
تقویت هویت و اعتمادبهنفس نسل جوان از رهگذر شناخت بزرگان
معاون پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با اشاره به نقش الگوهای دینی و علمی در رشد نسل جوان تصریح کرد: معرفی گذشتگان به نسل امروز موجب تقویت اعتمادبهنفس و هویت فرهنگی و دینی آنان میشود. جوانان وقتی بدانند پیشینیانشان چگونه در حل مسائل و چالشهای کشور گام برداشتهاند، خود نیز انگیزه و احساس مسئولیت بیشتری برای پیشرفت جامعه پیدا میکنند.
تجلیل از عالمان، یادآور ارزش نیکی و خدمت در جامعه
این پژوهشگر حوزوی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: بخش تجلیل و تکریم از عالمان، علاوه بر یادآوری تلاشهای آنان، پیام روشنی برای نسل امروز دارد؛ اینکه اگر فردی برای حل مشکلات کشور و خدمت به مردم گام بردارد، تلاش او فراموش نخواهد شد و جامعه همواره از نیکان خود به نیکی یاد میکند. نیکی و خدمت هرگز به فراموشی سپرده نمیشود و قدردانی از عالمان گذشته، الگویی برای تقدیر از کوششهای علمی و اخلاقی نسل امروز است.
لزوم بهرهگیری از دانش فرازمانی اندیشمندان
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: افزون بر تجلیل از بزرگان، باید دانش و میراث فکری آنان نیز بهطور مستمر مورد مطالعه و بازخوانی قرار گیرد. لازم است میان بخشهای زمانمند و فرازمانی آثار علمی این عالمان تمایز قائل شویم تا بتوانیم از جنبههای ماندگار اندیشه آنان در کنار تولیدات علمی امروز بهره ببریم.
لزوم تربیت نسلی دغدغهمند برای استقلال ایران و جهان اسلام
حجتالاسلام والمسلمین لکزایی با تأکید بر ضرورت آشنایی نسل جوان با اندیشهها و میراث علمی علما و دانشمندان ایرانی گفت: امروز بیش از هر زمان دیگری باید برای تقویت هویت جوانان و مقابله با تهاجم فکری و فرهنگی نظام سلطه تلاش کرد.
شناخت اندیشه علما، راهی برای تقویت هویت نسل جوان
این استاد حوزه علمیه اظهار داشت: انشاءالله خداوند به همه ما توفیق دهد تا وظایف خود را بهدرستی انجام دهیم و در کنار آن، به تدریج به اندیشهها و آثار علمی علما و دانشمندان خود در رشتههای مختلف بپردازیم.
وی افزود: باید نسل جوان کشور را با این بزرگان و میراث علمی برجایمانده از آنان آشنا کنیم تا ضمن تقویت هویت فرهنگی و دینی نوجوانان و جوانان، بتوانیم نسلی را تربیت کنیم که دغدغهمند حل مسائل ایران و جهان اسلام باشد.

مقابله با تهاجم فکری بیگانگان، وظیفهای همگانی
معاون پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ادامه داد: هویت جوانان امروز بیش از هر زمان دیگری در معرض هجمه افکار وارداتی و نفوذ فرهنگی بیگانگان قرار دارد. بنابراین، لازم است همه بهویژه نخبگان، دانشگاهیان و حوزویان، در تقویت باورهای دینی و ملی جوانان تلاش مضاعف کنند.
وی با بیان اینکه استقلال فکری و فرهنگی، مهمترین مؤلفه هویت اسلامی است، خاطرنشان کرد: علمای گذشته با تلاشهای فراوان، ملت ایران را از بند استبداد داخلی نجات دادند و انقلاب اسلامی بهعنوان حلقه نهایی این سلسله مجاهدتها توانست ریشه نظامهای استبدادی را در کشور برکند.
نظام سلطه، چالش اصلی امروز جهان اسلام
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) تصریح کرد: مسئلهای که امروز با آن مواجه هستیم، سلطه خارجی و نظام سلطه جهانی است که به رهبری آمریکا در پی تحمیل اراده خود بر ملتهای مستقل است. امروز همگان بهروشنی میبینند که این نظام سلطه با استفاده از ابزار زور و قدرت سخت، میکوشد سیطره خود را بر کشورهای مستقل، بهویژه ملتهایی که خواهان آزادی و عدالتاند، تحمیل کند. مقابله با این جریان نیازمند تلاش همهجانبه، بهویژه از سوی نسل جوان در حوزه و دانشگاه است.
رهبری اسلام ناب در برابر نظام سلطه
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به بیانیه «گام دوم انقلاب» از سوی مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) گفت: در شرایط کنونی، آرایش قدرت جهانی بهگونهای است که در یکسو، اسلام ناب به رهبری ولیفقیه قرار دارد و در سوی دیگر، نظام سلطه به سردمداری آمریکا. آنچه امروز در منطقه ما رخ میدهد، در حقیقت نمونهای از رویارویی دو جبهه عدالت و ظلم در سطح جهان است.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: در یکسو ملتهایی قرار دارند که بهدنبال استقلال، عزت و عدالت هستند و در سوی دیگر قدرتهایی که موجودیت خود را بر پایه چپاول ثروت ملتهای دیگر بنا کردهاند.
درس بزرگ از سیره علما، مسئولیتپذیری در برابر عدالت و استقلال
حجتالاسلام والمسلمین لکزایی در پایان تأکید کرد: انشاءالله بتوانیم با الگوگیری از سیره علما و دانشمندان بزرگ اسلامی، رسالت خود را در قبال استقلال، عدالت و پیشرفت کشور بهدرستی انجام دهیم و این آموزهها را در عرصه عمل به نمایش بگذاریم.
انتهای پیام/










نظر شما