شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۱
حذف ظرافت‌های علمی روانشناسی در شبکه‌های اجتماعی؛ کارشناسان چه می‌گویند؟

حوزه/ روانشناس بالینی گفت: در انتقال مفاهیم از فضای علمی به شبکه‌های اجتماعی، بخش‌های ظریف و پیچیده‌ آن حذف شده و تنها ظاهر دل‌نشین باقی مانده است. نتیجه، شکل‌گیری نوعی روان‌شناسی سطحی و فرد محور است که بیشتر به خودشیفتگی (Narcissism) نزدیک است تا رشد شخصی.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، اگر ساعتی را در فضای مجازی سپری کنید با انبوه جملات انگیزشی و روانشناسی مواجه می‌شوید که در نگاه اول بسیار جذاب و زیبا هستند اما اگر کمی روی آن تأملی کنید ماجرا کمی تغییر می‌کند.

«تو مهم‌ترین فرد زندگی‌ات هستی»، «خودت مهم هستی» و.... از جمله عبارات رایجی است که اگر کمی بر روی آن تأمل کنیم می بینیم که گاهی با فرهنگ ما در تضاد است؛ زیرا مفاهیمی مانند ایثار و فداکاری جایگاه عظیمی در فرهنگ ایرانی اسلامی ما دارد.

در این راستا گفت‌وگویی با روانشناس بالینی داشتیم تا بررسی کنیم چقدر این جملات می‌تواند آثار مثبت یا منفی داشته باشد.

دکتر فریده عزیزی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه عنوان کرد: در دهه‌ اخیر، با گسترش رسانه‌های اجتماعی، محتوای روان‌شناختی عامه‌پسند رشد چشم‌گیری یافته است. عباراتی مانند «خودت باش»، «خودت را دوست داشته باش»، «به خودت اهمیت بده»، «هیچ‌کس مهم‌تر از تو نیست» یا «تو کافی هستی» در قالب جملات انگیزشی و مثبت‌نگر در فضای مجازی فراوان دیده می‌شوند.

روانشناس بالینی بیان کرد: این پیام‌ها در نگاه اول جذاب، امیدبخش و انرژی‌زا به نظر می‌رسند، اما از دیدگاه علمی باید بررسی شود که آیا این عبارات به‌درستی بازتاب‌دهنده‌ مفاهیم روان‌شناسی هستند یا صرفاً بازنمایی سطحی از نظریه‌های پیچیده‌ روان‌شناختی هستند؟

ریشه‌های نظری این عبارات در روان‌شناسی

وی گفت: عباراتی مانند «خودت باش» یا «خودت را دوست بدار» اغلب از مکتب انسان‌گرایی در روان‌شناسی سرچشمه گرفته‌اند. این مکتب که در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی توسط روان‌شناسانی چون کارل راجرز (Carl Rogers) و آبراهام مزلو (Abraham Maslow) پایه‌گذاری شد، بر رشد، خودپذیری، و شکوفایی استعدادهای فردی تأکید دارد.

عزیزی افزود: راجرز مفهوم خویشتن اصیل (Authentic Self) را مطرح کرد. از نظر او، رشد روانی زمانی تحقق می‌یابد که فرد بتواند میان «خود واقعی» و «خود آرمانی» تعادل ایجاد کند. جمله‌ «خودت باش» در اصل به این معناست که فرد از فشارهای اجتماعی و نقش‌های تحمیلی رها شود و به درک درونی خود از ارزش‌ها و احساسات تکیه کند؛ اما راجرز تأکید می‌کند که «اصالت» به معنای بی‌توجهی به دیگران نیست، بلکه شامل همدلی، پذیرش متقابل و مسئولیت‌پذیری اجتماعی نیز هست.

روانشناس بالینی گفت: مزلو در نظریه‌ سلسله‌مراتب نیازها، بالاترین سطح را خودشکوفایی (Self-Actualization) معرفی می‌کند. در این مرحله، فرد نیاز دارد استعدادهای درونی‌اش را بالفعل کند و «خود واقعی‌اش» را بشناسد. از این منظر، «خودت باش» فراخوانی به رشد درونی است، نه به خودمحوری.

تغییر معنا در روان‌شناسی مجازی

وی تاکید کرد: در انتقال این مفاهیم از فضای علمی به شبکه‌های اجتماعی، بخش‌های ظریف و پیچیده‌ آن حذف شده و تنها ظاهر دل‌نشین باقی مانده است. نتیجه، شکل‌گیری نوعی روان‌شناسی سطحی و فرد محور است که بیشتر به خودشیفتگی (Narcissism) نزدیک است تا رشد شخصی.

عزیزی گفت: نمونه‌هایی از تحریف معنا: «خودت باش» تبدیل به «هرچه خواستی بکن، حتی اگر به دیگران آسیب برساند، «خودت مهم هستی» تبدیل به «هیچ‌کس به اندازه‌ی تو اهمیت ندارد، «به احساست گوش کن» حذف تحلیل شناختی و منطق در تصمیم‌گیری شده است. این برداشت‌های سطحی سبب می‌شود افراد به جای رشد روانی، در چرخه‌ توجیه رفتارهای خودمحورانه گرفتار شوند.

روان‌شناسی انتقادی و جامعه‌شناسی احساسات

این پژوهشگر اظهار کرد: روان‌شناسی انتقادی (Critical Psychology) و نظریه‌پردازانی چون اِوا ایلوز (Eva Illouz) و کریستوفر لش (Christopher Lasch) بر این باورند که فرهنگ مدرن و سرمایه‌داری متأخر، از روان‌شناسی فردی برای تولید مصرف‌کننده خودشیفته و منزوی بهره می‌گیرد. در این دیدگاه، پیام‌هایی مانند «خودت مهم هستی» در ظاهر رهایی‌بخش‌اند، اما در عمل فرد را از روابط جمعی و مسئولیت اجتماعی جدا می‌کنند. فرد احساس می‌کند کافی است خود را دوست داشته باشد و نیازی به کار جمعی یا اصلاح ساختارهای ناعادلانه ندارد.

تفاوت کاربرد در افراد و موقعیت‌های مختلف

وی گفت: از دیدگاه روان‌شناسی بالینی، اثر این جملات به شرایط فردی و نوع شخصیت بستگی دارد. برای مثال تأثیر احتمالی جمله‌ «خودت مهم هستی» در فرد با عزت‌نفس پایین و وابستگی افراطی باعث تقویت‌ عزت نفس می‌شود و جنبه و درمانی دارد اما در مورد فردی با گرایش خودشیفتگی یا سلطه‌طلبی تأثیر احتمالی جمله‌ «خودت مهم هستی» منجر به افزایش خودمحوری و کاهش همدلی فرد در بحران اخلاقی یا تصمیم‌گیری اجتماعی می‌شود.

عزیزی افزود: فرد در مرحله‌ رشد و خودشناسی تأثیر احتمالی جمله‌ «خودت مهم هستی» مفید است البته اگر با خودآگاهی و نقد درونی همراه باشد. بنابراین هیچ جمله‌ای به‌صورت مطلق مفید یا مضر نیست و ارزش آن وابسته به بستر و نحوه‌ درک آن است.

آسیب‌های احتمالی در نبود تفکیک و تحلیل

وی بیان کرد: اگر این مفاهیم بدون آموزش درست و بدون توجه به تفاوت‌های فردی به کار روند، آسیب‌های روانی و اجتماعی متعددی ایجاد می‌کنند از جمله اینکه باعث خودمحوری و کاهش همدلی اجتماعی زیرا افراد تنها بر نیازهای خود متمرکز می‌شوند.

روانشناس بالینی کاهش تاب‌آوری روانی را دیگر آسیب بیان کرد و گفت: تأکید بیش‌ازحد بر «احساس خوب داشتن» باعث می‌شود افراد در برابر ناکامی‌ها تحمل کمتری داشته باشند همچنین افزایش مقایسه‌ اجتماعی و اضطراب وجودی را به همراه دارد چون در فضای مجازی «خودت باش» اغلب به معنای «بهترین و خاص‌ترین باش» تعبیر می‌شود.

وی تضعیف تفکر انتقادی را دیگر آسیب دانست و افزود: تکرار جملات کلیشه‌ای جای تحلیل علمی و شناخت عمیق از خود را می‌گیرد و از سوی دیگر باعث تحریف مفهوم سلامت روان می‌شود زیرا سلامت روان تنها در گرو احساس خوشایند نیست، بلکه در توانایی مواجهه‌ واقع‌گرایانه با رنج و مسئولیت پذیری است.

عزیزی یادآور شد: برای استفاده‌ درست از این مفاهیم، لازم است به چند اصل علمی توجه شود اول اینکه توجه شود که خودپذیری (Self-Acceptance) با خودمحوری تفاوت دارد و خودپذیری به معنای شناخت نقاط قوت و ضعف خویش است.

وی با بیان اینکه اصالت (Authenticity) که به معنی هماهنگی گفتار و رفتار با ارزش‌های درونی، نه نفی دیگران است اصل دیگری است که باید مورد توجه قرار بگیرد، افزود: رشد شخصی (Personal Growth) نیازمند تعهد، خودنقدی و مسئولیت‌پذیری استت.

روانشناس بالینی تاکید کرد: سلامت روان زمانی حاصل می‌شود که فرد بتواند میان نیازهای فردی و الزامات اجتماعی تعادل برقرار کند راهکارهای علمی برای بازتعریف این مفاهیم

وی ادامه داد: روان‌شناسی علمی برای اصلاح کاربرد این عبارات و استفاده‌ سالم از آن‌ها، آموزش‌هایی دارد از جمله اینکه:

آموزش سواد روان‌شناختی: مردم باید تفاوت میان «شعار انگیزشی» و «اصل علمی» را بشناسند.

تقویت خودآگاهی انتقادی: «خودت باش» یعنی خود را نقد کن، بشناس و مسئول انتخاب‌هایت باش.

ترویج تعادل میان فرد و جمع: رشد فردی زمانی کامل است که در خدمت روابط انسانی و مسئولیت اجتماعی قرار گیرد.

استفاده از روان‌شناسی مبتنی بر معنا (Logotherapy): ویکتور فرانکل تأکید می‌کند که انسان نه با لذت بلکه با یافتن معنا رشد می‌کند.

رشد عزت‌نفس سالم: عزت‌نفس واقعی یعنی پذیرش ارزش خود بدون نفی ارزش دیگران.

عزیزی گفت: در پایان اینکه عباراتی مانند «خودت باش» و «خودت مهم هستی» اگر در چارچوب علمی خود فهمیده شوند، می‌توانند ابزار رشد، خودآگاهی و شکوفایی انسان باشند؛ اما هنگامی‌که از محتوای نظری خود تهی شوند و به شعارهای ساده‌انگارانه‌ مجازی تبدیل گردند، ممکن است به تحریف روان‌شناسی، افزایش خودمحوری و کاهش عمق روابط انسانی منجر شوند.

لزوم تبیین مفاهیم اصلی عبارات انگیزشی

زینب رحیمی تالارپشتی نیز در این راستا عنوان کرد: این دسته از شعارها («خودت باش»، «تو مهمی»، «به خودت برس»، «تو کافی هستی» و...) امروزه در روان‌شناسی عامه‌پسند (به‌ویژه در شبکه‌های اجتماعی) بسیار تکرار می‌شوند، اما ریشه و معنای علمی‌شان با آن‌چه در فضای مجازی رایج شده تفاوت زیادی دارد.

وی ادامه داد: در روان‌شناسی رشد و نظریه‌های انسان‌گرایانه مانند نظریه‌ «خود» راجرز، «خودِ واقعی» در مقابل «خودِ کاذب» مطرح است. انسان زمانی به سلامت روان نزدیک است که رفتار و احساسش با ارزش‌ها و نیازهای درونی خودش هماهنگ باشد، نه صرفاً با انتظارات دیگران.

فعال اجتماعی اضافه کرد: در شبکه‌های اجتماعی، «خودت باش» معمولاً به معنای «هر کاری دلت خواست بکن» یا «به هیچ قاعده‌ای توجه نکن» تعبیر می‌شود. این تفسیر، خودمحورانه است نه «خودشناسانه». درحالی‌که در روان‌شناسی سالم، «خودت باش» یعنی خودت را بشناس، بپذیر، و رشد بده؛ نه اینکه هر میل زودگذری را دنبال کنی.

وی با بیان اینکه این عبارات برای همه‌ی افراد و همه‌ی موقعیت‌ها قابل‌کاربرد نیستند، تصریح کرد: در نظریه‌های شخصیت مانند مدل پنج‌عاملی یا )MBTI) ، افراد از نظر درون‌گرایی، برون‌گرایی، وجدان‌مندی، عاطفه‌پذیری و ثبات هیجانی با هم متفاوت‌اند.

رحیمی تالارپشتی افزود: عبارتی مانند «خودت باش» برای یک فرد وابسته و منفعل می‌تواند به رشد استقلال کمک کند؛ اما برای فردی با ویژگی‌های خودشیفته یا ضداجتماعی می‌تواند بهانه‌ای برای بی‌مسئولیتی و نادیده‌گرفتن دیگران شود همچنین انسان‌ها در موقعیت‌های گوناگون، نقش‌های متفاوتی دارند: والد، همسر، همکار، شهروند، دانشجو...که به این مهم نیز باید توجه شود.

وی گفت: در هر نقش، بخشی از رفتار باید متناسب با مسئولیت اجتماعی و اخلاقی تنظیم شود. اگر هرکس فقط به احساس درونی خود تکیه کند و ارزش‌های مشترک اجتماعی را نادیده بگیرد، مفهوم «درست و نادرست» نسبی و بی‌ثبات می‌شود. در نتیجه جامعه دچار نسبی‌گرایی اخلاقی می‌شود و هنجارهای سازنده از بین می‌روند.

رحیمی تالارپشتی تاکید کرد: وقتی به فرد گفته می‌شود «خودت باش»، اما هیچ‌کسی به او نمی‌گوید «خود واقعی چیست و چگونه شناخته می‌شود»، او در معرض هویت‌پریشی (Identity confusion) قرار می‌گیرد؛ بسیاری از جوانان امروز دچار اضطراب‌اند، چون میان «میل به خودبودن» و «پذیرش اجتماعی» گرفتار شده‌اند.

انتهای پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha