شنبه ۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۶
بزرگ‌ترین دروغ درباره نهج‌البلاغه چیست؟

حوزه/ حجت‌الاسلام باقری‌راد با اشاره به مهجور ماندن نهج‌البلاغه در جامعه، گفت: بزرگ‌ترین دروغ و سد راه برای انس با این کتاب شگفت‌انگیز، القای این توهم است که "کلمات نهج‌البلاغه سنگین است و برای همگان قابل فهم نیست"؛ مگر مخاطبان مستقیم امیرالمؤمنین(ع) جز مردم عادی بودند؟ پس چرا ما با این همه پیشرفت، از درک کلام ایشان عاجز باشیم؟

به گزارش خبرگزاری حوزه، در جهانی که بشر امروز، با وجود تمام پیشرفت‌های مادی، بیش از هر زمان دیگری در گرداب پوچی، بی‏ هدفی و بحران‌های اخلاقی دست و پا می‌زند، آیا می‌توان نسخه‌ای نجات‌بخش یافت که پاسخگوی ژرف‌ترین نیازهای فکری و روحی او باشد؟نهج‌البلاغه، این دریای مواج حکمت و معرفت، که کلام مولی‌الموحدین علی ابن ابی‌طالب(ع) است، فراتر از یک کتاب تاریخی یا دینی، یک سیستم کامل زندگی و آیین‌نامه ساختن تمدنی الهی است. این کتاب، تنها میراثی برای شیعیان نیست؛ بلکه گنجینه‌ای است برای همه آزادگان و حقیقت‌جویان جهان.

اما چرا این گنجینه، با وجود غنای بی‌نظیرش، در جامعه ما مهجور مانده است؟ و چگونه می‌توان این مهجوریت را شکست و از این اقیانوس بی‌کران، گوهرهای حکمت را صید کرد؟

در این گفتگو با حجت‌الاسلام روزبه باقری راد از کارشناسان کتاب شریف نهج البلاغه به واکاوی این پرسش کلیدی و راه‌های عملیاتی کردن معارف ناب نهج‌البلاغه در زندگی می‌پردازیم.

ضمن قدردانی و تشکر صمیمانه از فرصتی که در اختیار خبرگزاری رسمی حوزه قرار دادید:

چرا باید نهج‌البلاغه بخوانیم؟

دانشجویان، طلاب، والدین و مسئولین هر کدام چرا باید نهج‌البلاغه را بخوانند؟

مهم‌ترین مانع عملیاتی کردن معارف نهج‌البلاغه در زندگی روزمره چیست و چگونه می‌توان بر آن غلبه کرد؟

پاسخ حجت‌الاسلام باقری راد:

پاسخ به این سوال که «چرا نهج البلاغه بخوانیم؟» برای هر قشر (مانند شیعه، والدین با دیدگاه تربیتی، دانشمند یا یک انسانی که شاید متدین نباشد یا یک آزاده) متفاوت است؛ اما در مجموع، رجوع به نهج البلاغه به معنای شناخت امیرالمؤمنین(ع) است که در قالب سخن مکتوب به ما رسیده است و دانشمندان جهان در برابر عظمت فضیلت‌هایش سر تعظیم فرود می‌آورند.

در اسلام، جایگاه امیرالمؤمنین علی(ع) به نقل از تمام مذاهب، جایگاهی ویژه و بی‌نظیر است. تاریخ از امیرالمؤمنین روایت می‌کند که رسول الله(ص) در بیان فضیلت ایشان فرمودند: ضَربَةُ عَلِیّ ابن ابی طالب یَوْمَ الْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ الثَّقَلَیْنِ؛ یک ضربه شمشیر علی بن ابی‌طالب در روز خندق، برتر از عبادت جن و انس است.

بزرگ‌ترین دروغ درباره نهج‌البلاغه چیست؟

این پرسش مطرح است که:

* آن ضربه با چه نیت و ایمانی زده شد که هم‌تراز با برترین عبادات گردید؟

یا همان امیرالمؤمنین که حضرت رسول اکرم(ص) در خطبه غدیر در شأنش فرمود: «فَضْلُهُ» ؛ یعنی علی را بر هر چیزی فضیلت دهید. هیچ علمی در جهان نیست مگر اینکه خداوند آن را در سینه من، رسول الله، جای داده و من تمام این علم را به علی بن ابی‌طالب منتقل کردم.

و آن علی بن ابی‌طالب کیست؟

«الَّذِی ذُکِرَ الله فِی سُورَةِ یس»؛ همان کسی که خداوند در سوره یاسین از او یاد کرده است: «وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِین» و من همه چیز را در علی بن ابی‌طالب جمع کردم.

اگر از این منظر بنگریم، برای شناخت علی بن ابی‌طالب به عنوان الگویی جهانی، باید به سراغ کلام و سخنان گهربارش برویم تا از دریای معرفتش بهره‌مند شویم.

همان‌گونه که امیرالمؤمنین علی(ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمایند:

«اَلْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ تکلم تعرفه»

هر انسانی پشت زبانش پنهان است. سخن بگوید تا شناخته شود. تا زمانی که انسان سخن نگفته، عیب و هنرش پنهان می‌ماند.

از این رو، برای شناخت حقیقی امیرالمؤمنین(ع)، باید به سراغ کلام گهربارش در نهج‌البلاغه برویم.

پروفسور لگنهاوزن، استاد فلسفه که خود مسیحی مستبصر و شیعه‌شده‌ای است، داستان گویایی دارد. او می‌گوید:

دخترم از من پرسید: می‌خواهم اسلام را بشناسم. به او گفتم: برو علی(ع) را بشناس. اگر امروز بخواهم علی(ع) را به جهان معرفی کنم، این معرفی در قالب نهج‌البلاغه ممکن است.

بنابراین، نهج‌البلاغه تنها یک کتاب نیست، بلکه آیینه‌ای است که تصویر راستین امام علی(ع) را در برابر دیدگان جهان می‌گشاید.

* ما کتاب‌های مختلفی درباره امیرالمؤمنین(ع) داریم، اما چرا نهج‌البلاغه این‌گونه برجسته است؟

دلیلش این است که نهج‌البلاغه، مجموعه‌ای از خطبه‌ها، نامه‌ها و کلمات قصار امام علی(ع) در دوران حکومت ایشان است؛ دورانی پر از چالش‌های سیاسی، اجتماعی و مدیریتی.

همان‌گونه که مقام معظم رهبری نیز تأکید فرموده‌اند:

«امروز شبیه‌ترین دوران به دوران حکومت امیرالمؤمنین(ع) است» و از نهج‌البلاغه به عنوان «آیین‌نامه انقلاب اسلامی» یاد می‌کنند. این نشان می‌دهد که مسائل مطرح شده در نهج‌البلاغه، مسائل زنده و جاری جامعه ماست.

اگر بخواهیم امیرالمؤمنین(ع) را به شکل کاربردی و متناسب با زمانه بشناسیم، نهج‌البلاغه بهترین گزینه است زیرا:

- تک‌جلدی و در دسترس است مانند قرآن

- مستقیماً از زبان امام(ع) بیان شده است

- مسائل روز جامعه را پوشش می‌دهد

- قالب بیانی آن به گونه‌ای است که برای انسان امروز هم قابل درک و کاربردی است

کتاب‌هایی مانند بحارالانوار با وجود ارزشمند بودن، به دلیل حجم زیاد و تخصصی بودن، برای عموم مردم به آسانی قابل استفاده نیستند. اما نهج‌البلاغه کتابی است که هر کس می‌تواند آن را همیشه همراه خود داشته باشد و در موقعیت‌های مختلف از آن بهره ببرد.

شخصیتی که پشت این کتاب قرار دارد، همان امیرالمؤمنین(ع) است و محتوای آن دقیقاً مربوط به دورانی است که بیشترین شباهت را به شرایط کنونی ما دارد.

نامه پنجاه‌وسه نهج‌البلاغه از چنان عمق و ژرفایی برخوردار است که حتی مخالفان را نیز به تحسین وامیدارد. ابن ابی‌الحدید معتزلی، با آنکه سنی‌مذهب است، هنگام شرح این نامه روایت می‌کند:

پس از شهادت مالک اشتر، منشور حکومت‌داری امیرالمؤمنین علی(ع) که خطاب به مالک نوشته شده بود، به دست معاویه افتاد. او با دقت این نامه را مطالعه می‌کرد که ولید بن عتبه وارد شد و پرسید: چه می‌خوانی؟

معاویه پاسخ داد: «سفارشات علی به مالک است.»

ولی ابن عقبه با شتاب گفت: «سریع آن را بسوزان! مگر می‌خواهی مردم بگویند معاویه از علی درس می‌گیرد؟»

اما معاویه با تأمل پاسخ داد: «تو چیزی نمی‌فهمی! چنین کلامی را در هیچ کجا نمی‌توان یافت.»

اگر این نامه در دوران عمر بن عبدالعزیز منتشر نمی‌شد، چه‌بسا ما امروز از این گنجینهٔ بی‌نظیر محروم می‌ماندیم.

این فضیلت راستین است که حتی دشمنان نیز به عظمت کلام تو گواهی دهند.

نهج‌البلاغه سرشار از چنین معارف بلندی است که اگر بخواهیم تمدن اسلامی را به جهان معرفی کنیم، می‌توان این کتاب را به عنوان پایه‌ای استوار و سندی زنده برای جهان معاصر ارائه داد.

و این است شکوه کلام علی(ع): کلامی که دوست و دشمن را به اعتراف وامی‌دارد.

بزرگ‌ترین دروغ درباره نهج‌البلاغه چیست؟

نهج‌البلاغه این عمومیت و جهان‌شمولی را به‌طور کامل داراست که در جهانی که امروز شاهدش هستیم، تمدن غربی با تمام ادعاهایش در زمینه حقوق بشر و اخلاق، در عمل به ورطه‌ای سقوط کرده که خشونت و بی‌عدالتی را توجیه می‌کند. دانشجوی آزاده‌اندیش غربی، وقتی می‌بیند فلسفه و علوم انسانی غرب در نهایت به خدمت جنگ و کشتار کودکان بی‌گناه غزه درمی‌آید، و مظلومین جهان را به شهادت برساند دچار سرخوردگی می‌شود و در خلأ عمیق معنوی و اخلاقی گرفتار می‌آید.

اینجاست که نهج‌البلاغه با معارف ناب و همیشگی خود، نه تنها برای مسلمانان، بلکه برای هر انسان جویای حقیقت در هر کجای جهان، می‌تواند پاسخی باشد به این نیازها.

- اصل طلایی اخلاق:

آنچه برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند– این کلام امیرالمؤمنین(ع)، که قرن‌ها پیش فرموده‌اند، امروز پایه‌ای ترین اصل در روان‌شناسی و اخلاق جهانی است. جالب است که استاد روان‌شناسی شما با شگفتی اعتراف می‌کند که چنین مفاهیمی در متون مدرن، دهه‌ها بعد مطرح شده‌اند.

- تعلیم و تربیت:

وصیت امام علی(ع) به امام حسن مجتبی(ع) یک سند کامل تربیتی است. این وصیت‌نامه، منبعی غنی برای والدینی است که در جست‌وجوی راهکاری اصیل و کارآمد برای تربیت فرزندانی باایمان و بااخلاق هستند. همان مادری که از شما پرسش کرد، با یک جمله از نهج‌البلاغه، راهکاری عملی و قوی دریافت کرد.

نهج‌البلاغه تنها یک کتاب تاریخی نیست؛ یک سیستم کامل زندگی است که به ساده‌ترین و در عین حال عمیق‌ترین شکل، پاسخگوی پیچیده‌ترین مسائل بشر امروز از حکمرانی عادلانه تا تربیت فرزند و مدیریت روان است.

این کتاب، بازوی تربیتی قدرتمندی است که به والدین و مربیان توانایی می‌دهد تا حتی بزرگ‌ترین موانع تربیتی—که همچون کوهی در برابرشان ایستاده‌اند—را جابه‌جا کنند. پس بله، نهج‌البلاغه برای همه‌ی اعصار و برای همه‌ی انسان‌های آزاده، عمومیت و کاربرد دارد.

امیرالمؤمنین علی(ع) در حکمتی ژرف می‌فرمایند:

مَن کَرُمَت عَلَیه نَفسُهُ هَانَت عَلَیه شَهَواتُهُ

کسی که نفس و شخصیت خود را گرامی دارد، شهوات و گناهان در نظرش خوار و کوچک می‌شوند.

این اصل، کلید تربیتی بزرگی است:

اگر به فرزندمان کرامت ببخشیم، با او با احترام رفتار کنیم و شخصیتش را تحقیر نکنیم، آنگاه این فرزند، در هر مجلسی نمی‌نشیند و با هر کسی همنشین نمی‌شود.

مثل کسی که لباس فاخری پوشیده است؛ او در هر جایی نمی‌نشیند، بلکه جای پاک و شایسته‌ای را برمی‌گزیند.

نهج‌البلاغه سرشار از چنین معارف نابی است که برای هر قشری کاربرد دارد:

- برای دانشجو:معرفتی ژرف و جهت‌دهنده می‌آفریند.

- برای طلبه: اساس نشر معارف دینی را تعمیق می‌بخشد.

- برای مادر: راهنمای عملی تربیت فرزند می‌شود.

- برای مسئولان: الگویی زنده از حکومتداری علوی ارائه می‌دهد.

اگر کسی با نهج‌البلاغه انس بگیرد، وجودش نورانی می‌شود:

- اگر سیاستمدار باشد، سیاستش در مسیر حق قرار می‌گیرد.

- اگر دانشمند باشد، دانشش بر پایه نور و اخلاق استوار می‌شود.

- اگر عارف باشد، معارفش از سرچشمه‌ای زلال سیراب می‌گردد.

حتی نامه‌های امام به کارگزارانش مانند هشدار تند ایشان به عثمان بن حنیف ، درس‌های بزرگی برای مردم و مسئولان امروز است:

اینکه رهبری، به معنای رضایت به جامه کهنه و قرص نان است، نه ثروت و تجمل؛ و اینکه هر جامعه‌ای، پیرو رهبری است که ارزش‌هایش را نمایندگی می‌کند.

بنابراین، نهج‌البلاغه تنها یک کتاب نیست؛ یک آیین‌نامه زندگی است که می‌تواند جهان امروز را از خلأ معنوی و اخلاقی نجات دهد و تمدنی نوین بر پایه عدالت و کرامت انسانی بنا نهد.

آری! ملاک و معیار در حکومت علوی کاملاً شفاف است:

کارگزار حکومتی باید زاهد باشد، نه آنکه به فکر پست و مقام یا پر کردن جیب خود باشد.

وقتی امیرالمؤمنین(ع) به طلحه و زبیر حکمی می‌دهند و آنان خوشحال می‌شوند، امام با تیزبینی می‌فرمایند:

شما باید ناراحت شوید؛ چرا خوشحالید؟ مگر می‌خواهید چه کنید؟

این نشان می‌دهد که اگر کارمندی دنبال پست و مقام باشد، هدفش خدمت به مردم نیست، بلکه پر کردن جیب خود است.

این شاخصه‌های حکومتداری را به این وضوح و دقت شاید در هیچ کتاب دیگری نتوان یافت.

همان‌گونه که پیامبر اکرم(ص) فرمودند:

«أَنَا مَدِینَةُ العِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا»

من شهر علمم و علی دروازه آن است.

اگر بخواهیم قرآن را به درستی درک کنیم، باید از دریچه نهج‌البلاغه گذر کنیم.

نهج‌البلاغه «تفسیر عملی قرآن» است؛ قرآن مجسم و پیاده‌شده در جامعه.

و می‌توان گفت که نهج‌البلاغه آیین‌نامه ‌اجرایی قرآن در عرصه زندگی فردی، اجتماعی و حکومتی است.

به نظر این حقیر، بزرگ‌ترین مانع برای رجوع ما به نهج‌البلاغه و علت مهجور ماندن آن در جامعه، جهل است. انسان همواره دشمن چیزی است که نسبت به آن ناآگاه است.

متأسفانه همیشه به ما گفته‌اند که کلمات نهج‌البلاغه سنگین است و برای همه قابل فهم نیست.

به گمان من، این اولین و بزرگ‌ترین دروغی است که درباره نهج‌البلاغه رواج یافته و بزرگ‌ترین سد برای ورود به دنیای این کتاب شگفت‌انگیز است. این تصور که مفاهیم آن آنقدر پیچیده است که ما نمی‌توانیم آن را درک کنیم، یک توهم بیش نیست.

سؤال اینجاست: مخاطب مستقیم کلام امیرالمؤمنین(ع) چه کسانی بودند؟ آیا دانشمندان و فیلسوفان بودند؟ یا مردم عادی، کارگران، کشاورزان و باغدارانی ساده؟ آیا حضرت، کلام خود را تا سطح فکر آنان تنزل می‌داد تا آنها بفهمند؟پس چرا ما پس از گذشت چهارده قرن و با این همه پیشرفت علم و تکنولوژی، ادعا می‌کنیم که نمی‌توانیم کلام ایشان را بفهمیم؟

بنابراین، اولین و بزرگ‌ترین مانع، توهم دشواری و دست‌نیافتنی بودن نهج‌البلاغه است.

دومین مانعی که در این رابطه وجود دارد، روش نادرست ما برای مطالعه است. ما معمولاً مستقیماً به سراغ خود نهج‌البلاغه نمی‌رویم تا کلام حضرت را خود بفهمیم. بلکه گاهی در همان اولین قدم، آنقدر در شرح و تفسیر یک خطبه یا جمله غرق می‌شویم که فرصت خواندن ادامه آن را از دست می‌دهیم. این نوع خوانش نادرست، سومین مانع است.

پس سؤال اصلی این است: چگونه باید به نهج‌البلاغه رجوع کنیم؟

به نظر این جانب، بهترین راه برای آغاز، شروع از بخش «حکمت‌ها»ی نهج‌البلاغه است. همان‌جا که امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «الْحِکْمَهُ ضَالَّهُ الْمُؤْمِنِ فَخُذِ الْحِکْمَهَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ» (حکمت، گمشده مؤمن است؛ پس حکمت را فراگیر، حتی اگر از زبان منافقان باشد). وقتی انسان با این حکمت‌های کوتاه و پرمعنا شروع کند، گویی پس از سال‌ها، گمشده خود را می‌یابد.

نهج‌البلاغه برای همه است؛ این ما هستیم که آن را به محاق برده‌ایم.

به نظر این حقیر، بزرگ‌ترین مانع برای رجوع ما به نهج‌البلاغه و علت مهجور ماندن آن در جامعه، جهل است. انسان همواره دشمن چیزی است که نسبت به آن ناآگاه است.

متأسفانه همیشه به ما گفته‌اند که کلمات نهج‌البلاغه سنگین است و برای همه قابل فهم نیست. به گمان من، این اولین و بزرگ‌ترین دروغی است که درباره نهج‌البلاغه رواج یافته و بزرگ‌ترین سد برای ورود به دنیای این کتاب شگفت‌انگیز است. این تصور که مفاهیم آن آنقدر پیچیده است که ما نمی‌توانیم آن را درک کنیم، یک توهم بیش نیست؛ پس بیایید این کتاب را از حالت مهجور بودن خارج کنیم. کافی است باور کنیم که می‌توانیم مستقیماً با آن ارتباط برقرار کنیم و شروع کنیم: از حکمت‌ها، از نامه‌های کوتاه، از قطعات کوچک. آنگاه خواهیم دید که نهج‌البلاغه چگونه گمشده روح ما را به ما بازمی‌گرداند.

نهج البلاغه کتابی است که ما در آن حیات خود را پیدا می‌کنیم؛ حیاتی که شاید در جهان مدرن و مسحور تکنولوژی گم کرده‌ایم. نهج‌البلاغه این حیات را به انسان می‌بخشد.این کتاب، نسخه نیست؛ درمانگر است.اگر باور کنیم که با خواندنش درمان می‌شویم، قطعاً به سمتش رغبت خواهیم کرد. من به دنبال درمان خودم خواهم رفت.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha