به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، نشست تخصصی «ابعاد نظریه اجتماعی علامه طباطبایی» که شامگاه ۲۵ آبان به همت انجمن مطالعات اجتماعی حوزه و با مشارکت موسسات علمی در قم برگزار شد، به محلی برای بررسی ظرفیتهای عمیق فلسفی و اجتماعی اندیشه علامه برای پاسخگویی به چالشهای روز تبدیل شد.
در این نشست، حجت الاسلام والمسلمین قاسم ابراهیمیپور با تشریح رویکرد علامه در تقسیم حکمت به نظری و عملی، زمینههای نظری تفسیری در علوم اجتماعی اسلامی را فراهم دانست و تأکید کرد که تعریف «حکمت عملی» که قوام آن به اراده و آگاهی انسان وابسته است، فضای وسیعی را برای ورود اندیشمندان مسلمان به مباحث تفسیری فراهم میآورد، که این رویکرد در برابر نظریههای صرفاً تبیینی، امکان فهم عمیقتر پدیدههای اجتماعی را مهیا میسازد.
سهگانه کنشهای ارادی، اکراهی و اضطراری
وی بحث را به کنشهای ارادی، آگاهانه و معطوف به دیگری معطوف کرد. او سه دسته اصلی را در ادبیات علامه معرفی کرد:
- کنشهای اختیاری: رفتارهای آگاهانهای که انسان پس از محاسبه و تضاد گرایشهای درونی، تصمیم میگیرد. علامه اشاره میکند که بسیاری از رفتارهای ما مبتنی بر اعتباریات و جامعهپذیری است و نه صرف محاسبه لحظهای.
- کنشهای اکراهی: رفتارهایی که فرد به دلیل فشار بیرونی (اجتماعی یا غیره) خلاف میل درونی خود انجام میدهد.
- کنشهای اضطراری: کنشهایی که ناشی از امکانات و دسترسیها به منابع است، نه فشار مستقیم. مثال حجاب ناشی از سرما یا عدم توانایی مالی برای خرید لباسهای دیگر بود که علامه آن را از حجاب اختیاری متمایز میسازد.
کنشهای مبتنی بر هیجان و عادت
حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمیپور به دو دسته دیگر از کنشها اشاره کرد که علامه به آنها پرداخته است:
- کنشهای عاطفی: رفتارهایی که از روی هیجانات (محبت، ترس، نفرت و…) انجام میشود.
- کنشهای ناشی از عادت: رفتارهایی که در اثر تکرار و درونیسازی آداب، رسوم و جامعهپذیری شکل گرفته و بدون تفکر مستقیم انجام میشوند.
وی به دستهبندی نهایی یعنی کنشهای ناشی از ملکات اشاره کرد که تفاوتشان با عادات در این است که به حقیقت نفس عجین شده و حتی پس از مرگ باقی میمانند.
کاربردها: پیشبینی و سنجش عقلانیت جامعه
حجت الاسلام ابراهیمیپور تأکید کرد که این تقسیمبندی ششگانه امکانات تحلیلی مهمی را فراهم میآورد:
- پیشبینی رفتار: با سنجش درصد کنشهای اکراهی و اضطراری (به عنوان مثال در مورد پدیده حجاب)، میتوان میزان قابلیت تغییر آن رفتار را در آینده پیشبینی کرد.
- سنجش عقلانیت: هرچه سهم کنشهای عاطفی و عادتی در جامعه افزایش یابد، نشاندهنده کاهش عقلانیت حاکم بر جامعه است.
- برنامهریزی تغییرات: تغییر در کنشهای عادتی و ملکه بسیار دشوار است و نیازمند برنامهریزی دقیقتری است. وی مثال زد که نامگذاری زودتر وسایلی مانند موبایل با نام فارسی، مقاومت کمتری در پذیرش عمومی به همراه داشت تا تلاش برای تغییر نام پس از عادت کردن جامعه.
انتهای پیام











نظر شما