محمدحسین امانی، کارگردان سریال «مشاور ۲» در گفتوگو با خبرگزاری حوزه با بیان اینکه ساخت این مجموعه ادامه تجربهای است که در فصل اول شکل گرفته بود، اظهار کرد: فصل نخست «مشاور» سال گذشته با تیمی متفاوت تولید شد و اساساً هدف سازندگان این بود که الگویی برای مشاوره مذهبی ارائه کنند؛ الگویی بر پایه شخصیت روحانیای که اهالی محله را بهخوبی میشناسد، به آنان اعتماد دارد، با مسائلشان آشناست و از ترکیبی از نگاه علمی، روانشناسی و مبانی دینی برای حل مشکلاتشان استفاده میکند.
وی گفت: در حقیقت تلاش شده نوعی بازآفرینی از نقش امامجماعتهای قدیمی محلهها صورت گیرد؛ همان روحانیانی که هم به مشکلات مردم آگاه بودند و هم در بستر اجتماعی محل زندگیشان نقش هدایتگرانه داشتند. هدف اصلی این بود که مخاطب با روحانیای مواجه شود که هم ریشه در محله دارد، هم روش گفتوگو و تعامل را بلد است، هم به دانش روز مجهز است و هم به مسائل معنوی تسلط دارد. این نگاه ترکیبی، مبنای شکلگیری فصل اول شد و سپس تصمیم گرفته شد که فصل دوم نیز با رفع ضعفهای فصل اول ساخته شود و در ادامه، همین مسیر اصلاح و تکمیل برای فصل سوم نیز دنبال خواهد شد.
امانی با اشاره به اینکه بخش مهمی از تغییرات فصل دوم ناشی از نوع نگاه تازه گروه سازنده بوده است، افزود: من در فصل اول حضور نداشتم و زمانی که بنا شد فصل دوم را کارگردانی کنم، هنوز فضای کار برایم ملموس نبود. نمونهای برای مقایسه در اختیارم نبود و فیلمنامه فصل اول نیز به دلیل اینکه شروع کار بوده، کاملاً پخته نبود. اما پس از ساخته شدن فصل اول و دیدن بازخوردها، جرأت و شناخت بیشتری پیدا کردیم. فصل اول برای ما مثل یک پل شد؛ به ما نشان داد کجا ضعف وجود داشته و چگونه باید به سمت یک روایت صمیمیتر، مردمپسندتر و باورپذیرتر حرکت کنیم. این تجربه باعث شد فصل دوم گامی جلوتر باشد و تیم بتواند با نگاهی دقیقتر سریال را پیش ببرد.
کارگردان «مشاور ۲» درباره تغییر بازیگر نقش اصلی نیز توضیح داد: در فصل اول حضور آقای قائمیان ساختار ویژهای به کار داده بود، اما برای فصل دوم بهدلیل عدم توافق نهایی، همکاری ادامه پیدا نکرد. البته اگر همکاری صورت میگرفت، خوشحال میشدیم، اما مجموعه عوامل مختلف مانع شد. با این حال، این تغییر صرفاً تغییر اجباری نبود؛ ما به این فکر رسیدیم که روحانی فصل دوم باید از نظر شخصیتپردازی مردمیتر، محلیتر و خودمانیتر باشد. روحانی فصل اول کمی آکادمیکتر، رسمیتر و شبیه استاد دانشگاه بود. اما ما میخواستیم در فصل دوم فاصله مخاطب را کمتر کنیم و گارد احتمالی او نسبت به سریالهای دینی را بشکنیم. به همین دلیل به سمت کاراکتری شیرینتر و صمیمیتر رفتیم تا مخاطب مقاومت اولیه نداشته باشد و احساس نکند سریال میخواهد از منبر به وی سخن بگوید. بهخصوص که خاطره خوبی از شخصیت آقای صدیق در ذهن نسل ما وجود دارد و انتخاب او به خودیِ خود موجب ایجاد حس نزدیکی میشود.
امانی ادامه داد: «مشاور ۲» اثری نیست که با هدف جذب مخاطب انبوه ساخته شده باشد. ما از ابتدا میدانستیم این نوع روایت، دیالوگمحور و مبتنی بر مسائل اجتماعی و خانوادگی، ممکن است برای همه جذاب نباشد. هدف ما این بود که همان جامعه مخاطب محدود فصل اول را کمی بیشتر کنیم و کیفیت اثر را بالا ببریم. بخش عمدهای از مخاطبان شبکه افق هنوز با باکس سریال این شبکه آشنا نیستند و چنین مجموعههایی برای مخاطب عام کمتر شناخته شده است؛ بنابراین انتظار بازخورد گسترده در شبکه افق نداشتیم. اما در شبکه دو، مخصوصاً در هفته پایانی پخش، اتفاق مهمی رخ داد و طبق گزارشها، سریال «مشاور» در بین ۱۶۲ برنامه، در زمره الگوریتم پرتِماسترین برنامههای هفته قرار گرفت. این برای ما نشاندهنده آن است که مخاطب دغدغهمند، سریال را دنبال کرده و نسبت به موضوعاتش حساس بوده است.
وی در بخش دیگری از گفتوگو با اشاره به چالشهای تولیدات دینی و اجتماعی در تلویزیون گفت: امروز بزرگترین پاشنه آشیل تولیدات این نوع آثار، فقدان جسارت در پرداختن صریح و بیپرده به مسائل واقعی جامعه است. برخی مدیران بهدلیل نگرانی از حساسیتها یا حاشیهها، اجازه پرداخت عمیق به برخی موضوعات را نمیدهند یا خواهان اشاره گذرا به آنها هستند. بهنظر من باید اجازه داده شود مسائل اخلاقی، بحرانهای خانوادگی، موضوعاتی مثل خودکشی و آسیبهای اجتماعی با صداقت، شفافیت و جسارت مطرح شود تا مخاطب احساس کند حرف واقعی و درمانی میشنود. او تصریح کرد که در «مشاور ۲» برخی موضوعات وجود داشت که امکان پرداخت کامل به آن فراهم نشد؛ از جمله پروندههایی که میتوانست سریال را تأثیرگذارتر کند ولی به دلایل بیرونی محدود شد.
امانی در ادامه درباره نحوه انتخاب سوژهها و روایت قصههای سریال گفت: انتخاب پروندهها بر اساس مسائل واقعی جامعه و همچنین پیشنهادهای نویسندگان انجام میشد. آقای عباس نعمتی هم به دلیل آشنایی با دروس حوزوی و هم تسلط بر مباحث روانشناسی، نقشی مهم در ترکیب این نگاهها داشت. علاوه بر او، نویسندگان جوانتری نیز وارد کار شدند تا نگاه نسل جدید در روایت مسائل اجتماعی حضور داشته باشد. برخی سوژهها ادامه موضوعاتی بود که در فصل اول مطرح شده بود و در فصل دوم تلاش شد تکمیل و دقیقتر پرداخته شود. وی گفت: هدف اصلی این بود که مسائل واقعی، روزآمد و ملموس خانوادهها و جوانان، با صداقت و دور از اغراق، در قالب قصههایی انسانی روایت شود؛ قصههایی که هم بُعد دینی داشته باشد و هم بُعد روانشناختی، و بتواند راهحل عملی برای زندگی واقعی ارائه دهد.
این فیلمساز در ادامه گفتوگو با تأکید بر اینکه «روحانی» در تولیدات نمایشی امروز جایگاهی بسیار حساس و در عین حال شکننده دارد، توضیح داد: مهمترین مسئله این است که مخاطب امروز با آگاهی بالا و حساسیت ویژه به تصویر روحانیت نگاه میکند و هر گونه اغراق، فاصلهگذاری یا نمایش کلیشهای باعث بیاعتمادی میشود. بههمین دلیل سازندگان آثار دینی و اجتماعی باید بیش از گذشته دقت کنند که روحانیِ داستان، شخصیتی واقعی، قابل لمس، و نزدیک به زیست مردم باشد. اگر روحانی را در قاب تلویزیون طوری بسازیم که از زندگی مردم جدا باشد، دیگر نمیتوانیم انتظار داشته باشیم مخاطب به او اعتماد کند یا با سخنانش ارتباط بگیرد. همین مسئله باعث شد ما در «مشاور ۲» به سمت روحانیِ محلی، صمیمی و آشنا با زبان روز برویم.
وی با اشاره به اینکه برخی نگرانیها در مدیران رسانه باعث شده حضور روحانیون در آثار نمایشی بسیار کنترلشده و پرحاشیه باشد، اظهار کرد: بسیاری از مواقع، ترس از سوءبرداشتها یا قضاوتهای بیرونی، مانع از آن میشود که شخصیتپردازی روحانی بهطور طبیعی و جامع انجام شود. این در حالی است که اگر ما به جای محدود کردن، به تصویر دقیقتر، انسانیتر و واقعیتری از روحانیت اجازه ظهور بدهیم، اتفاقاً اعتماد مخاطب بیشتر خواهد شد. روحانیت بخشی از هویت فرهنگی جامعه ماست و نادیده گرفتن یا حداقلی کردن حضور آن، در نهایت به زیان روایتهای دینی و اجتماعی خواهد بود.
امانی همچینین اظهار کرد که تصویر روحانی در آثار نمایشی نباید صرفاً کارکرد ارشادی داشته باشد؛ بلکه باید شخصیت او دارای پیچیدگی انسانی، نقاط قوت و ضعف، دغدغههای شخصی و حتی آزمونهای روحی باشد. وی گفت: مخاطب امروز زمانی با یک روحانی ارتباط برقرار میکند که او را انسانی بداند که در کنار علم دینی و تقوای فردی، درگیر واقعیات زندگی است و برای حل مسائل مردم تلاش میکند. به همین دلیل ما سعی کردیم روحانی «مشاور ۲» تنها یک معلم اخلاق نباشد، بلکه فردی باشد که چالش دارد، اشتباه میکند، اصلاح میکند و در مسیر رشد است؛ درست مثل سایر شخصیتهای قصه.
این کارگردان ادامه داد: امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز داریم که تصویر روحانیت در رسانهها، ریشه در واقعیتهای روز جامعه داشته باشد و از قالبهای کلیشهای فاصله بگیرد. اگر این نگاه شکل بگیرد، آثار نمایشی میتوانند کمک کنند تا مخاطبان جوان، خانوادهها و حتی نسل جدید، ارتباطی طبیعیتر و سالمتر با روحانیت برقرار کنند. وی افزود: تولیدات نمایشی اگر بتوانند روحانی را با چهرهای انسانی، مهربان، علمی و آشنا با مسائل روز نشان دهند، نقش مهمی در بازسازی اعتماد، ترویج سبک زندگی دینی و تقویت جایگاه مرجعیت معنوی در جامعه خواهند داشت.
امانی با اشاره به اهمیت طرح صحیح موضوعات دینی در تولیدات نمایشی اظهار کرد: امروز مخاطب بهویژه مخاطب جوان، در برابر مفاهیم دینی بسیار حساس و دقیق است و اگر این مفاهیم سطحی، مستقیم یا بدون پشتوانه پژوهشی بیان شود، نهتنها اثرگذار نخواهد بود بلکه ممکن است ایجاد مقاومت یا حتی بیاعتمادی کند. موضوعات دینی باید در قالب قصه، رفتار شخصیتها و مسائل واقعی زندگی روایت شود؛ نه در قالب سخنرانی یا پیامهای مستقیم. به همین دلیل در «مشاور ۲» تلاش کردیم مسائل اخلاقی و دینی را در بطن قصهها بگنجانیم تا مخاطب بدون آنکه احساس اجبار کند، با مفاهیم دینی مواجه شود و آنها را در رفتار شخصیتها لمس کند.
وی افزود: یکی از ضعفهای جدی در تولیدات دینی سالهای اخیر این بوده که پرداختن به دین اغلب یا صرفاً شعاری شده یا بیش از حد انتزاعی؛ در حالی که دین در زندگی مردم جریان دارد و باید همانگونه که هست به تصویر کشیده شود. وقتی مشکلات واقعی مانند اختلافات خانوادگی، بحرانهای تربیتی، مسائل روانی، چالشهای جوانان و آسیبهای اجتماعی با رویکرد دینی و اخلاقی ترکیب شود، مخاطب آثار بیشتر را باور میکند و احساس میکند دین میتواند به زندگیاش کمک کند. نگاه ما در سریال این بود که دین را نه در قالب حکم، بلکه در قالب راهحل عملی و انسانی نشان دهیم.
امانی در ادامه بیان کرد: موضوعات دینی زمانی در تولیدات نمایشی اثرگذار میشوند که از جنس «امر روز» باشند؛ یعنی به مسائل واقعی جامعه پاسخ دهند و از مفاهیم کاربردی استفاده کنند. امروز پرسشهای اخلاقی و معنوی مردم تغییر کرده و نیازهای جدیدی مطرح است؛ بنابراین آثار نمایشی باید بتوانند زبان تازهای برای بیان مفاهیم دینی پیدا کنند. اگر تولیدات نمایشی به جای تکرار کلیشهها، به سراغ پرسشهای واقعی مثل هویت، روابط انسانی، معنویت در زندگی روزمره، چگونگی مقابله با بحرانها و حتی تردیدهای نسل جدید بروند، آنگاه دین بهعنوان یک راهحل و نقطه اتکا در ذهن مخاطب احیا خواهد شد.
انتهای پیام










نظر شما