به گزارش خبرگزاری حوزه از اصفهان، گلستان شهدای اصفهان، که خود نمادی از ایستادگی، ایمان و پیوند انسان با زمین و آسمان است، از صبحگاه جمعه مملو از جمعیتی شد که از سر نیاز آمده بودند.
ساعت ۱۰ صبح، با امامت آیتالله مهدوی امام جمعه موقت اصفهان، آیین سنتی و دیرین نماز باران برگزار شد؛ سنتی که ریشه در آموزههای دینی و تجربه تاریخی جوامع کشاورزی ایران دارد و همواره برای بیماران خشکسالی و کمآبی، راهکاری معنوی و جمعی بوده است.
نماز باران، در بطن خود، تکرار تجربهای است که انسانها از دیرباز در برابر طبیعت داشتهاند؛ نیاز به آب، نماد زندگی و رحمت الهی، پیوندی عمیق با زمین و آسمان؛ در تاریخ ایران، بارها دیده شده که خشکسالی، علاوه بر تهدید معیشت، موجب نگرانیهای اجتماعی و فرهنگی شده است.
از دیوان اشعار کهن گرفته تا کتابهای فقهی و تاریخی، بارها توصیه شده که در چنین زمانهایی، جمعی از مردم با نیت پاک، به امامت عالم دین نماز باران بخوانند تا دلها سبک و زمینها سیراب شوند.
اصفهان، با تاریخ کشاورزی و باغهایش که در کنار زایندهرود شکل گرفته، نمونه بارزی از شهری است که مردمش پیوندی عمیق با نعمت باران دارند؛ و همین پیوند، فلسفه برگزاری چنین مراسمی را روشن میسازد.
در دوران صفوی و پس از آن، اصفهان بارها شاهد خشکسالیهای کوتاهمدت و بلندمدت بوده است؛ در چنین روزهایی، علما و مردم، در میادین و باغها جمع میشدند و نماز باران به امامت علمای برجسته اقامه میشد.
هر بار که این آیین برگزار میشد، تاریخ ثبت میکرد که نه تنها زمین سیراب شد، بلکه روح جمعی جامعه، در همدلی و امید، تازه میگشت.
مراسم امروز نیز در گلستان شهدای اصفهان، همچون نسخهای نو از آن سنت دیرپا بود؛ جایی که زمین یادآور خاک پاک شهدایی است که در دفاع از وطن ایستادند و آسمان، اکنون محل نزول باران و رحمت است.
در طول مراسم، مردم با نیت خالص و حضور جمعی، اذکار خاص نماز باران را زمزمه کردند: اللَّهُمَّ اسْقِنَا الْغَیثَ. جملهای کوتاه اما پرمعنا، که سالهاست نماد طلب و امید جمعی در برابر خشکسالی بوده است؛ این کلمات ساده، یادآور ارتباط مستقیم انسان با خدای رحمت و فیض است.
نماز باران تنها یک آیین مذهبی نیست؛ سنتی است که ریشه در خرد جمعی انسان دارد و قرنهاست تجربه شده است؛ در تاریخ ایران، خشکسالی همواره تهدیدی جدی برای زندگی اجتماعی و کشاورزی بوده است و از همین رو، مردم با برگزاری نماز باران، نوعی همزیستی معنوی با طبیعت ایجاد کردهاند.
اسناد تاریخی نشان میدهد که در دوران هخامنشیان و ساسانیان، پیشوایان دینی و فرمانروایان محلی، مراسم مشابهی برگزار میکردند تا با توسل به خدایان و آسمان، زمینهای کشاورزی خود را سیراب کنند؛ با ورود اسلام، این سنت به شکل دینی و با محوریت دعای جمعی به سوی خداوند متعال ادامه یافت و به مرور در جوامع شهری و روستایی ایران، یکی از نمادهای امید و پیوند جمعی با طبیعت شد.
اصفهان، بهویژه در دهههای اخیر، نمونه بارزی از شهری است که این سنت معنوی را با تاریخ و فرهنگ خود ترکیب کرده است؛ خشکسالی زایندهرود، کاهش آبهای زیرزمینی و خشکشدن چشمهها، بارها سبب نگرانی مردم شده است؛ اما همین فشارها باعث شده مردم پیوندی عمیقتر با طبیعت و آسمان پیدا کنند.
در فلسفه نماز باران، دو نکته بنیادین نهفته است؛ نخست، تجربه جمعی؛ مردم با حضور در یک مکان و یک زمان مشخص، دعا میکنند و این وحدت در دعا، نماد پیوند جامعه با خالق است؛ دوم، اعتماد به خداوند؛ انسان میپذیرد که کنترل بر باران و باروری زمین از دست او خارج است و تنها با توکل و دعا میتواند امید داشته باشد که زندگی دوباره جریان یابد، چنین فلسفهای، تنها محدود به امروز یا اصفهان نیست؛ از قرون گذشته، از کویرهای یزد گرفته تا دشتهای خوزستان، مردم ایران در زمان خشکسالی گرد هم میآمدند و با دستان به سوی آسمان، باران را طلب میکردند.
زمین چشم انتظار باران است
در طول تاریخ، اصفهان چندین بار شاهد خشکسالیهای طولانی بوده است؛ گزارشهای تاریخی از دوران صفوی نشان میدهد که در دورههایی که زایندهرود خشک میشد و باغها و نخلستانها تهدید میشدند، مردم و علمای دینی در میادین و اطراف باغها جمع میشدند و نماز باران میخواندند؛ این مراسم نه تنها بار معنوی داشت، بلکه پیامی اجتماعی نیز منتقل میکرد که وحدت جامعه در برابر مشکلات طبیعی، و امید به رحمت الهی بود.
گزارش از حدیثه وهابی










نظر شما