خبرگزاری حوزه | در روزگار کنونی عمده تلاشهایی که برای شاداب کردن جامعه صورت میگیرد به در بسته میخورد، بهرهمندیِ بیحد و مرز از عیش و نوشهای مختلف نیز قادر نبودهاند که شادی حقیقی را برای انسانها به ارمغان بیاورند.
شاهد این ادعا را میتوان در گسترش بیرویه استفاده از قرصهای اعصاب و روان جستجو کرد! با این حال عدهای تلاش میکنند که همچنان یگانه راه نشاط و شادی را در همین "خندههای مصنوعی" خلاصه کرده و راههای واقعی رسیدن به سرور و شادمانی را با انواع برچسبها و تمسخرها مسدود کنند! و عجیب آن که هرچه بیشتر دست و پا میزنند، بیشتر در باتلاق افسردگی، اندوه، اضطراب و... فرو میروند!
شادی مصنوعی و حقیقی در ادبیات فارسی نیز مورد توجه قرار گرفته است؛ حافظ شیرازی معتقد است که اگر دیگران در عیّاشی و عشرتطلبی به دنبال شادی و خوشبختی میگردند، ما به واسطه اشک و عزاداری بر بهترین بندگان خداوند نشاط معنوی و البته حقیقی پیدا میکنیم؛ شاید در یک نگاه سطحی و ظاهربینانه، این "اشک و عزاداری" نشانه افسردگی باشد اما واقعیت آن است که اتصال به عالم غیب، حقیقت و روحی متفاوت از مشابههای دنیوی خلق میکند؛ به عبارت روانتر اشک با این مختصات، نهتنها نشانه افسردگی نمیباشد بلکه به منزله روحی است که در کالبد جامعه دمیده میشود و آن را از حالت خمودی و دلمُردگی خارج میکند؛ حافظ شیرازی چنین سروده است:
گر دیگران به عیشوطرب خرّمند و شاد // ما را "غمِ نگار" بوَد مایۀ سُرور
محمد چراغی










نظر شما