شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۴ - ۰۷:۱۵
دعوا در حضور بچه‌ها، صدای تربیت را خاموش می‌کند

حوزه/ والدین با توجه به نیازهای متنوع فرزندان، افزایش انگیزه، سپردن مسئولیت‌های متناسب، مشارکت خانوادگی، تقسیم نقش‌ها، تقویت مثبت و فراهم‌کردن تجربه‌های اجتماعی، می‌توانند مسئولیت‌پذیری، همراهی و رشد ارتباطی فرزندان را تقویت کنند و در اصلاح رفتارهای اجتماعی آنان مؤثر باشند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین سیدعلیرضا تراشیون در پرسش و پاسخ‌هایی به موضوعات «کم‌رویی نوجوان و راهکار والدین، تقویت دوستی‌های سالم در مدرسه و تربیت مؤثر فرزندان با هماهنگی والدین» پرداخت که تقدیم شما فرهیختگان می شود.

بسم الله الرحمن الرحیم؛ ما می‌توانیم یک موتور محرک در پیشبرد تربیت فرزندان داشته باشیم. اگر والدین به برخی نکات کلیدی توجه کنند، قدرت و اثرگذاری تربیتی‌شان افزایش می‌یابد.

یکی از مهم‌ترین نکات این است که بتوانیم انگیزه فرزندانمان را در فعالیت‌ها و کارهایی که می‌خواهند انجام دهند، افزایش دهیم.

تجربه نشان می‌دهد کودکانی که انگیزه بالاتری دارند، همراهی بیشتری با والدین دارند و پذیرش راهنمایی‌ها و الگوهای تربیتی آسان‌تر می‌شود.

یکی از عوامل انگیزه‌ساز در تربیت این است که به دامنه نیازهای فرزندان توجه کنیم و آنان را تک‌بعدی نبینیم.

به عنوان مثال، اگر والدین فرزند را صرفاً معادل درس خواندن بدانند، او را از فعالیت‌های دیگر محروم کنند، وسایل بازی و تفریح او را جمع کنند و فشار صرفاً بر درس خواندن باشد، طبیعی است که کودک انگیزه همکاری با والدین را از دست بدهد.

اما یک والد هوشمند، نیازهای فرزندش را شناسایی می‌کند و آن‌ها را در برنامه‌های روزانه و هفتگی کودک جای می‌دهد.

نتیجه این می‌شود که فرزند هماهنگی بیشتری با والدین پیدا می‌کند و والدین نیز راحت‌تر به هدف تربیتی خود می‌رسند.

این اصل نه تنها در تربیت فرزندان، بلکه در تعاملات انسانی به طور کلی نیز صادق است؛ زمانی که همسران به نیازهای یکدیگر توجه کنند، همراهی و آرامش بیشتری در زندگی مشترک ایجاد می‌شود.

* راهکارهای عملی برای پرورش مسئولیت‌پذیری در فرزندان:

۱. سپردن کارهای مورد علاقه:

برای شکل‌گیری مسئولیت‌پذیری، بهتر است کارهایی به فرزندان سپرده شود که باب طبع آن‌ها و مورد علاقه‌شان است. وقتی کودک به کاری علاقه دارد، انگیزه انجام آن در او شکل می‌گیرد و نیازی به امر و نهی یا تهدید والدین نیست.

۲. مشارکت در کارها:

کارهای خانه را می‌توان به صورت مشارکتی انجام داد؛ به عنوان مثال، اختصاص یک روز در هفته (مثلاً پنجشنبه بعد از ظهر) به جمع‌آوری و نظم‌دهی خانه، که همه اعضای خانواده در آن مشارکت دارند. این کار باعث می‌شود کودک مفهوم همکاری و مسئولیت‌پذیری را تجربه کند.

۳. تقسیم کار و نقش‌ها:

تقسیم مسئولیت‌ها در خانه بسیار مهم است. والدین باید مشخص کنند هر کس چه کارهایی انجام می‌دهد و مسئولیت‌های فرزندان نیز در محیط خانه ثبت و مکتوب شود. این تقسیم نقش‌ها، زمینه پذیرش مسئولیت را در کودک تقویت می‌کند.

۴. توجه به زمان و توان فرزند:

کارها نباید در زمان‌هایی سپرده شود که کودک خسته، گرسنه یا در محدودیت زمانی است.

توان جسمی و ذهنی کودک باید در نظر گرفته شود؛ به عنوان مثال، یک کودک چهار یا پنج ساله ممکن است هنوز قدرت تفکر انتزاعی لازم برای مرتب کردن اتاق را نداشته باشد.

۵. تقویت مثبت:

پس از انجام مسئولیت، واکنش مثبت والدین ضروری است. حتی یک جمله ساده مانند «چقدر خوب انجام دادی، آفرین بر تو» می‌تواند انگیزه کودک برای انجام مسئولیت‌های بعدی را افزایش دهد. توجه و تحسین والدین، تقویت‌کننده رفتار مسئولانه کودک است و در آینده موجب کاهش تنش و بگو مگو در هنگام سپردن کارها می‌شود.

اگر این مراحل به درستی اجرا شود، نه تنها مسئولیت‌پذیری در فرزندان شکل می‌گیرد، بلکه می‌توان آن‌ها را به مرحله مسئولیت‌خواهی رساند؛ یعنی کودک خود به سراغ والدین می‌آید و می‌پرسد: «کاری هست که انجام دهم؟ کمکی نیاز داری؟» این مرحله، نقطه اوج تربیت مسئولانه است.

* پرسش مخاطبین:

* پرسش شماره ۱:

* یک پسر چهارده‌ساله داریم که در بیرون از خانه بسیار کم‌رو است و حتی قادر به سلام و حال‌واحوال‌پرسی ساده با دیگران نیست، اما در خانه بسیار شلوغ و پرانرژی است و رفتارهای پرتحرک و پرسروصدا دارد. ما می‌خواهیم بدانیم با این وضعیت چه کار کنیم و آیا نیاز به مراجعه به مشاور دارد یا خیر؟

* پاسخ:

برخی از نوجوانان در محیط بیرون ارتباط مؤثر برقرار نمی‌کنند و به راحتی گفتگو نمی‌کنند و به‌عبارتی هم‌جوشی و تعامل اجتماعی لازم را ندارند. علل مختلفی می‌تواند باعث این وضعیت شود که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنم:

۱. ترس از سرزنش و انتقاد:

بسیاری از نوجوانان نگران این هستند که اگر اشتباه یا خطایی انجام دهند، مورد سرزنش یا انتقاد دیگران قرار بگیرند. بنابراین برای پیشگیری از مواجهه با سرزنش، در محیط بیرون کم‌تحرک و کم‌حرف عمل می‌کنند و فعالیت‌های اجتماعی خود را محدود می‌کنند.

۲. نوع مواجهه والدین با فرزند:

گاهی والدین به کودک می‌گویند: «تو در خانه هر کاری می‌خواهی انجام بده، اما بیرون باید آرام و ساکت باشی.» این الگو باعث می‌شود کودک در خانه آزاد و پرانرژی باشد و انرژی اجتماعی انباشته شده در طول روز را در خانه تخلیه کند، در حالی که بیرون منفعل و کم‌حرف عمل می‌کند.

در این شرایط، کودک در بیرون تلاش می‌کند نمای خوبی از خود نشان دهد و آرام و کم‌حرف باشد، اما در خانه، پرحرف و پرتحرک می‌شود.

تجربه‌های مشاوره‌ای نشان داده است که والدین اغلب می‌گویند: «فرزند ما در مدرسه کاملاً ساکت است، اما در خانه بسیار پرحرف و فعال.» این اتفاق به دلیل انباشت انرژی اجتماعی در طول روز و آزاد شدن آن در محیط امن خانه رخ می‌دهد.

۳. محدود بودن تجربه‌های اجتماعی:

کودکانی که فرصت کمی برای شرکت در جمع‌ها و مهمانی‌ها دارند، مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی‌شان کمتر رشد می‌کند. وقتی در مهمانی‌ها یا جمع‌های اجتماعی محدود حاضر می‌شوند، آرام می‌نشینند و نمی‌توانند ارتباط مؤثر برقرار کنند.

راهکارهای عملی برای والدین:

تقویت ارتباط با محیط بیرونی:

به نوجوان فرصت داده شود تا به‌صورت مستقل با محیط بیرون مواجه شود، مانند رفتن به مسجد محل برای نماز مغرب و عشا یا انجام برخی خریدهای ساده، بدون همراهی والدین. این کار باعث می‌شود نوجوان مهارت‌های اجتماعی و اعتماد به نفس خود را در محیط واقعی تجربه کند.

واگذاری مسئولیت‌های بیرونی:

وظایف و مسئولیت‌های بیرونی مانند خرید یا انجام کارهای ساده در محله به نوجوان سپرده شود تا فرصت تجربه و تمرین تصمیم‌گیری و تعامل با دیگران را داشته باشد.

صبر و استمرار:

تغییر این رفتارها در نوجوانان نیازمند زمان است و اصلاح آن به سرعت رخ نمی‌دهد. والدین باید برای مشاهده نشانه‌های بهبود صبور باشند و انتظار نداشته باشند که کودک فوراً به رفتار ایده‌آل برسد. ممکن است این فرآیند نزدیک به یک سال طول بکشد.

مراجعه به مشاور:

اگر والدین بتوانند یک مشاور متخصص نوجوانان با رویکرد دینی پیدا کنند، مراجعه به مشاور می‌تواند مفید باشد و بی‌فایده نخواهد بود. مشاور می‌تواند با ارائه راهکارهای علمی و عملی، مسیر اصلاح رفتار کودک را تسهیل کند.

* پرسش شماره ۲:

* دختر دوازده‌ساله من تا سال گذشته با یکی از دوستان همکلاسی‌اش بسیار صمیمی بود. آن‌ها در درس‌ها و مهارت‌های مختلف با هم همکاری می‌کردند و از یکدیگر یاد می‌گرفتند. اما امسال مسئولان مدرسه آن‌ها را در دو کلاس جدا قرار داده‌اند و به هیچ وجه با هم همکاری نمی‌کنند. چه باید کرد تا دوباره با هم ارتباط برقرار کنند؟

* پاسخ:

در ابتدا باید تأکید کنم که در اینجا جایگاه قضاوت درباره مقصر نیست و هدف ما ارائه رویکرد صحیح تربیتی است.

اصولاً جداسازی دو دوست صمیمی، مگر اینکه آن دوستی آسیب‌زا باشد، ایجاد مشکل یا مانع رشد علمی و اخلاقی کرده باشد، توصیه نمی‌شود.

یکی از عوامل مهم رشد انسان‌ها، دوستان او هستند. گاهی دوستان نقش مؤثرتری نسبت به والدین و معلم دارند و حضور آن‌ها می‌تواند رشد مثبت فرزند را تقویت کند.

جداسازی دوستان خوب می‌تواند آسیب‌زا باشد؛ ممکن است پس از مدتی، هر یک از بچه‌ها با دوستان دیگری که تأثیرات منفی دارند ارتباط برقرار کنند.

بنابراین، باید از دوستی‌های سالم و مثبت فرزندان استقبال کرد و زمینه حضور و تعامل آن‌ها با یکدیگر را فراهم نمود.

تنها در صورت وجود دوستی‌های پر آسیب است که والدین و مدرسه باید مداخله کنند و راهکارهای مناسب را برای کاهش آسیب تدوین کنند.

* پرسش شماره ۳:

* من دو فرزند دارم؛ دخترم هجده ساله و پسرم هفت ساله است. پسرم اصلاً به حرف من گوش نمی‌دهد و بدون اجازه من به مغازه می‌رود. دخترم هم همین‌طور است، مخصوصاً چون شوهرم جلوی بچه‌ها با من جر و بحث می‌کند. این دو فرزند هیچ گوش‌شنوی از من ندارند. لطفاً راهنمایی بفرمایید.

* پاسخ:

یک نکته بسیار مهم که در صحبت‌های این مادر محترم مطرح شد، توجه به الگوی رفتاری والدین در حضور فرزندان است. ضرب‌المثل‌ها نیز این موضوع را تأیید می‌کنند که حرمت والدین در برابر همدیگر در منظر فرزندان باید رعایت شود.

وقتی والدین در حضور فرزندان با یکدیگر بگومگو، دعوا یا رفتار تند داشته باشند، فرزندان الگویی غلط دریافت می‌کنند و بر اساس آن رفتار می‌کنند.

نمونه عملی:

یکی از بزرگان نقل می‌کند که وقتی به خانه پدر و مادرش رفته بودند، پدر تا مادربزرگ سر سفره حاضر نشد غذا بخورد. فرزندان مشاهده کردند که پدر با احترام منتظر مادر شد و این رفتار باعث شد آن‌ها نیز آموختند که احترام و رعایت حقوق والدین اهمیت دارد و حرف شنوی از والدین نتیجه چنین الگویی است.

توصیه‌ها:

اصلاح روابط والدین در حضور فرزندان:

والدین باید روابط خود را در حضور فرزندان صمیمی، محترمانه و هماهنگ نشان دهند.

این رفتار باعث می‌شود فرزندان الگوی صحیحی برای گوش دادن و همکاری با والدین داشته باشند.

رفتارهای کوچک و عملی:

مثلاً اگر پدر از مادر بخواهد کاری انجام دهد و مادر با احترام و همکاری پاسخ دهد، فرزندان این تعامل را مشاهده کرده و یاد می‌گیرند که به خواسته‌های والدین پاسخ دهند.

ارتباط بین رفتار والدین و تربیت فرزندان:

هرچه هماهنگی و همنوایی والدین بیشتر باشد، تربیت فرزندان مؤثرتر خواهد بود.

اگر والدین مشکل و اختلاف دارند، نباید انتظار داشته باشند فرزندان رفتار صحیح و گوش‌شنو داشته باشند.

بنابراین رفتار و تعامل والدین با یکدیگر در حضور فرزندان، تعیین‌کننده نوع گوش‌شنوی و الگوی رفتاری آن‌ها است و اصلاح روابط والدین و حفظ احترام متقابل، پایه اصلی تربیت و آموزش مسئولیت‌پذیری فرزندان است.

برای شنیدن و دانلود صوت اینجا را کلیک کنید

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha