دوشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۴ - ۰۷:۲۰
کمک به نیازمندان؛ انتخاب یا وظیفه؟

حوزه/ کمک به نیازمندان انتخابی است که می‌تواند بر اساس وظیفه اخلاقی، عقلانی و شرعی انجام شود. آموزش، الگوهای عملی، تجربه مستقیم و نهادهای منسجم حس مسئولیت و رغبت شخصی را تقویت می‌کنند و انگیزه‌های معنوی و اجتماعی هم‌زمان تکامل می‌یابند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، در جامعه‌ای با پیوندهای اجتماعی متزلزل، پرسش از مبانی اخلاقی رفتار جمعی اهمیت دارد. یکی از مهم‌ترین آنها کمک به نیازمندان است: آیا این کمک انتخابی است یا وظیفه‌ای؟ پاسخ، هم در عمل و هم در شکل‌دهی فرهنگ و روابط اجتماعی تأثیرگذار است.

حجت‌الاسلام بهنام ملک‌زاده، کارشناس حوزه اخلاق به تحلیل این موضوع از منظر اخلاقی می‌پردازد که در ادامه مشروح این گفت‌وگو تقدیم شما فرهیختگان می شود.

محور اصلی سوالات این گفت‌وگو:

●کمک به نیازمندان یک انتخاب است یا یک وظیفه؟

●اگر کمک را یک «وظیفه» بدانیم، آیا ممکن است باعث کاهش احساس همدلی واقعی و ایجاد کینه یا بی‌تفاوتی در کمک‌کننده شود؟

●چگونه می‌توان فرهنگی ایجاد کرد که در آن مردم هم احساس مسئولیت (وظیفه) کنند و هم با رغبت و انتخاب شخصی به یاری یکدیگر بپردازند؟

●چگونه می‌توان بین انگیزه‌های معنوی (مانند قرب الی الله) و احساس وظیفه‌ی اجتماعی در این زمینه تعادل برقرار کرد؟

بسم‌الله الرحمن الرحیم؛ آنچه از این واژگان به ذهن متبادر می‌شود، این است که اساساً وظیفه تنها زمانی درباره چیزی مطرح می‌شود که آن چیز، یک انتخاب باشد. اگر انسان قدرت انتخاب درباره امری نداشته باشد، اساساً وظیفه‌ای هم متوجه او نخواهد بود.

به عبارت دیگر، تنها وقتی می‌توان از موظف بودن افراد در یک زمینه سخن گفت که انتخابگر بودن آنان را در آن خصوص پذیرفته باشیم. چه او را ناتوان از انتخاب بدانیم، چه او را مجبور به انجام کاری بشماریم، در این صورت سخن گفتن از وظیفه معنا نخواهد داشت.

رابطه اساسی انتخاب و وظیفه

با توجه به این نکته باید بگوییم که کمک به نیازمندان قطعاً یک انتخاب است و این انتخاب می‌تواند بر اساس تشخیصِ وظیفه انجام شود. البته ممکن است این انتخاب بر اساس احساس یا علاقه صرف باشد، یا حتی برآمده از میلی زودگذر و ساده.

کمک به نیازمندان می‌تواند بر اساس وظیفه‌ای عقلانی، شرعی یا اخلاقی نیز صورت پذیرد. از منظر فرهنگ دینی و اسلامی ما، این انتخاب، هم‌زمان وظیفه‌ای عرفی، عقلانی، شرعی و اخلاقی محسوب می‌شود.

آیا نگاه وظیفه‌محور به کمک به دیگران، احساس هم‌دلی را کاهش می‌دهد؟

اگر کمک به نیازمندان را وظیفه‌ای برخاسته از عقلانیت و تشخیص آگاهانه از مسئولیت‌های انسانی در قبال همنوع بدانیم، انجام چنین وظیفه‌ای به‌طور طبیعی آن احساسات انسانی و عاطفی را در وجود انسان تقویت خواهد کرد.

چنین رویکردی نه تنها موجب کینه نمی‌شود و بی‌تفاوتی را تقویت نمی‌کند، بلکه برعکس، «ترک این وظیفه» است که ممکن است در بلندمدت حس بی‌تفاوتی یا حتی عداوت نسبت به همنوع را در انسان پرورش دهد.

بنابراین، عمل به وظایف عقلانی، اخلاقی و دینی که با تشخیص و آگاهی همراه باشد، جنبه‌های انسانی و ایمانی فرد را تعمیق و تقویت خواهد کرد.

کمک به نیازمندان؛ انتخاب است یا وظیفه؟

ایجاد فرهنگ مسئولیت‌پذیری همراه با رغبت شخصی

به نظر می‌رسد که اساس چنین فرهنگی به نظام تعلیم و تربیت و نهادهای فرهنگ‌ساز جامعه بازمی‌گردد که رسانه‌ها نیز بخشی از آن هستند.

نخست، باید شناخت درستی از فضیلت کمک کردن خوبی این عمل و فواید فردی و اجتماعی آن آموزش داده شود و اقناع لازم نسبت به این ارزش صورت گیرد. این بخش از فرهنگ‌سازی، مربوط به جنبه‌های شناختی افراد جامعه‌ از کودکان تا عموم مردم‌ است.

بعد از آن، نقش الگوهای رفتاری و تاثیرپذیری انسان‌ها از این الگوها بسیار تعیین‌کننده است. اگر کودکان، نوجوانان و عموم جامعه، اینگونه رفتارها را در عمل از والدین، مربیان، گروه‌های مرجع و شخصیت‌های اثرگذار اجتماعی ببینند، به‌طور طبیعی تحت تأثیر قرار خواهند گرفت و این ارزش‌ها را درونی می‌کنند. بنابراین، تلفیق آموزش آگاه‌کننده با ارائه الگوهای عملی و قابل مشاهده، بنیان فرهنگ مسئولیت‌پذیری همراه با رغبت شخصی را تقویت خواهد کرد.

نقش تجربه مستقیم و نهادهای منسجم در فرهنگ‌سازی

در ادامه بحث باید تأکید کرد که مشاهده و تجربه‌ی مستقیم، نقش بسزایی در شکل‌دهی به رفتارهای انسان دارد. اگر افراد جامعه شاهد باشند که والدین، مربیان، و شخصیت‌های اثرگذار، احساس مسئولیت و تعهد نسبت به دیگران دارند و به یاری نیازمندان می‌پردازند، به‌تدریج این نوع رفتار در آنان نیز نهادینه خواهد شد.

ایجاد ارتباط نزدیک و مستقیم با نیازمندان

بخشی دیگر از فرهنگ‌سازی، به ایجاد ارتباط نزدیک و مستقیم با نیازمندان مربوط می‌شود. وقتی افراد جامعه زندگی محرومان را از نزدیک ببینند مثلاً از طریق حضور در مناطق محروم، اردوهای جهادی، یا بازدیدهای میدانی این مشاهده، حس نوع‌دوستی را در آنان برمی‌انگیزد و آنان را به کمک وادار می‌کند. بسیاری از مردم به دلیل دوری از فضای محرومیت، حتی باور نمی‌کنند که افرادی با شرایط دشوار وجود دارند؛ بنابراین، نمایش واقعی این شرایط، یکی از مؤثرترین راه‌ها برای بیداری حس مسئولیت است.

نکته‌ی دیگر، تشکیل گروه‌ها و نهادهای منسجم برای ساماندهی کمک‌هاست. ایجاد تشکل‌های نظام‌مند، مانند گروه‌های محلی، خیریه‌های سازمان‌یافته، یا نهادهای مذهبی و مردمی این امکان را فراهم می‌کند که افراد به‌طور عملی در کمک‌رسانی مشارکت کنند. وقتی شخص خود در فرایند کمک، حضوری فعال و تأثیرگذار داشته باشد، «شیرینی خدمت» را می‌چشد و این تجربه، رفتار کمک‌رسانی را برایش به عادتی پایدار و ملکه‌ای اخلاقی تبدیل می‌کند.این موارد، از جمله راهکارهای کلیدی است که در فرصت حاضر می‌توان به‌طور خلاصه برشمرد.

کمک به نیازمندان؛ انتخاب است یا وظیفه؟

تعادل بین انگیزه‌های معنوی و احساس وظیفه اجتماعی

به ویژه در موضوع کمک به نیازمندان، می‌توان گفت: اساساً این دو جنبه با یکدیگر در تضاد نیستند که نیازمند برقراری تعادل باشند، بلکه در طول یکدیگر و به‌صورت تکاملی قرار دارند.

از منظر طبیعی و ادراکی، انسان ابتدا نسبت به امور محسوس و محیط نزدیک خود آگاه می‌شود؛ بنابراین احساس مسئولیت اجتماعی معمولاً زودتر در افراد — حتی کودکان و نوجوانان شکل می‌گیرد. خوب است که همین احساس وظیفه انسانی و اجتماعی، به‌عنوان پایه‌ای ابتدایی تقویت شود.

سپس به تدریج و با تعمیق تربیت معنوی، می‌توان افراد را متوجه حقایق بالاتر و عمیق‌تر کرد و نشان داد که از یک عمل خیر می‌توان انگیزه‌ها و اهداف عمیق‌تری را نیز دنبال نمود. در نگاهی کلان و ژرف، می‌توان در پشت این عمل، خالق عالم را دید و رضایت او را جستجو کرد. این نگاه، ارزشی بنیادین‌تر و سعادتی عمیق‌تر را برای انسان به ارمغان می‌آورد.

چنین درک عمیقی با تقویت باورهای الهی و توحیدی حاصل می‌شود و جنبه‌های معنوی را در افراد پرورش می‌دهد، بی‌آنکه با انگیزه‌های اجتماعی تعارضی داشته باشد؛ بلکه در طول آنها قرار گرفته و آنها را تکمیل می‌کند.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha