به گزارش خبرگزاری حوزه، رهبر فرزانه انقلاب در دیدار مداحان و شاعران به مناسبت جشن میلاد حضرت فاطمهزهرا(س) به نکته بسیار مهمی اشاره کردند که البته در سالهای گذشته به نوعی بارها آن را متذکر شده بودند اما این بار صراحت کلام معظم له از جنس دیگری بود.
ایشان در این دیدار به صراحت بیان داشتند: "در مواجهه با دشمن، تنها به دفاع از آنچه او شبههآفرینی میکند، اکتفا نکنید... دشمن نقطهضعف زیاد دارد؛ آن نقطهضعفها را هدف قرار دهید" و البته در بیانی دیگر تأکید نمودند که تبلیغ دینی و فرهنگی نباید صرفاً به موضع دفاعی و پاسخگویی محدود شود، بلکه باید به مبانی فکری طرف مقابل حمله کرد.
لزوم ابتکار انقلابی در ساحت جنگ شناختی
بیانات و مطالبات مقام معظم رهبری به موازات تأکیدات ایشان بر لزوم بازطراحی آرایش رسانه ای کشور در چنین نبردی که از جمله شاخصههای آن ترکیبی بودنش است، اشاره به اهمیت ترسیم نقشه کلانی دارد با هدف بازیابی ابتکار در عرصه جنگ شناختی؛ جنگی که سالهاست غرب و به سرکردگی ایالات متحده آمریکا در آن پیشدستی کرده و مع الاسف بسیاری از ملتها در مواجهه با آن صرفاً به موضعگیری تدافعی بسنده کردهاند.
به تعبیر جالب دکتر شهریار زرشناس، ما امروزه با تمدنی روبرو هستیم که با همه تمدنهای گذشته متفاوت است. این تمدن جدید البته در عرض تمدنهای دیگر نیست. این تمدن خود را - و تنها خود را - تمدن می داند و بر تمدنهای دیگر به دیده تحقیر می نگرد. تمدن غربی تنها خود را از رشد و بلوغ لازم بهره مند دیده، دیگران را عقب مانده و اگر تعارف کند، در حال توسعه و رشد می نامد.
تمدنی سرشار از تناقضهای ادامهدار!
دکتر سیده فاطمه سیدمدلل کار، مدرس حوزه و دانشگاه با بیان این که ما باید قبل از هر چیز مؤلفه های تمدنی غرب را بشناسیم، اظهار داشت: واقعیت امر آن است که تمدن غرب امروز با انبوهی از ابزارهای روایتساز و افکارساز، از دانشگاهها تا فیلمها، از رمانها تا شبکههای اجتماعی، میدان را چنان مطابق قواعد خود تعریف کرده که گویا تنها یک طرف ماجرا، حق هجوم و پرسشگری دارد و طرف مقابل باید تنها توضیح بدهد و از خود دفاع کند و حال آن که بر اساس رهنمودهای حضرت آقا ما باید در مواجهه با تمدن غرب از موضع انفعال خارج شده و حالت هجومی بهخود بگیریم به این معنا که فراتر از پاسخ به شبهات متداول، مبانی و ارزشهای تمدن غرب را زیر سؤال ببریم.
واقعیت آن است که تمدن غرب، بر خلاف ژستهای پرزرقوبرقی که در رسانه های خود جلوه می کند، بر پایههایی از تناقضها، بحرانهای اخلاقی، رسواییهای تاریخی و تبعیضهای ساختاری بنا شده و این تناقض ها البته تا به امروز ادامه داشته است؛ تمدنی که خود را مدافع حقوق بشر معرفی میکند اما حقیقتاً باید نسبت به فجایع استعمار در آفریقا و آسیا، نابودی ملتها، مصادره اموال و معادن کشورها، جنگهای نیابتی، بهرهکشی اقتصادی و سلطهطلبی فرهنگی به نوع بشر توضیح دهد.
وی اضافه کرد: به راستی فرهنگی غربی و آمریکایی چگونه میتواند از حقوق زنان سخن بگوید و از مزایای صنعتی حرف بزند که زن را بیش از هر زمان دیگر به کالا، ابزار مصرف و شیء تبلیغاتی در دستان مردان قدرت طلب فروکاسته و عملاً باعث فروپاشی نهاد خانواده شده است!؟
نقاب بزکشده تمدن غرب را کنار بزنیم
مهدی مولایی، روزنامه نگار و فعال رسانه ای معتقد است که امروز ما برای شکست هژمونی غرب و آمریکا باید همین نقاب های بزک شده تمدن غربی را برای مخاطب امروز کنار بزنیم.
وی همچنین افزود: آنچه از اساتید، نخبگان و فعالان فرهنگی و رسانه ای ما انتظار می رود این است که طرف مقابل یعنی غرب را در جایگاه پاسخگویی و بازخواست قرار دهیم چرا که بی شک پرسش از تناقضهای تمدنی که خود را بینقص نشان میدهد در واقع شروع آزادسازی ذهنملتها از انحصار روایتی است که دهههاست به دنیا تحمیل گشته است.
وی با بیان این نکته که نسل کنونی بیش از هر زمان دیگری در معرض حجم عظیمی از روایتهای غربی قرار دارد، گفت: غرب روایت هایی می سازد که لزوماً حقیقت نیستند، اما با جذابیت سینمایی، با شخصیتپردازیهای هنرمندانه، با فرمهای ادبی فریبنده و با ظاهری آراسته، جهانبینی مطابق میل غرب را در ذهن مخاطب مینشاند. اگر ما در این رابطه در مقام پاسخ به سوالات و شبهات مرسوم صرفاً به دنبال «دفاع» باشیم، همیشه چند قدم عقبتر خواهیم بود چرا که دفاع لازم است، اما کافی نیست.
بحرانهای ناشی از تمدن و فرهنگ غربی را تبیین کنیم
وی اضافه کرد: تمدنها با دفاع زنده نمیمانند بلکه با تهاجم معرفتی زنده میمانند؛ با آفریدن مفاهیم، با تعریف ادبیات اختصاصی، سبک هنری و با شکستن بتهای فکری رقیب. با زدن شاهرگهای اخلاقی او، با شجاعت طرح پرسشهایی که سالهاست کسی جرأت مطرح کردنش را ندارد، یعنی بهجای اینکه فقط به شبهههای غربی واکنش نشان دهیم، خودمان آغازگر موجی از پرسش باشیم؛ درباره بحران معنویت در غرب، بحران هویت جنسی، بحران خانواده، بحران سرمایهداری افسارگسیخته، بحران تنهایی، بحران نژادپرستی، بحران خشونت ساختاری، بحران استعمار نو و بحران انسانزدایی ناشی از صنعت سرگرمی. اینها نقاط ضعف تمدنی است که ادعا میکند نسخه نهایی بشر است.
درسی از سیره و کلام امیرالمؤمنین(ع)
این فعال رسانهای همچنین ابراز داشت: با سیری در سیره عملی مولای متقیان علی(ع) میبینیم که ایشان نیز در کمال انصاف و ادب، علاوه بر دفاع از حق، همواره دشمنان و مستکبران را در جایگاه پاسخگویی قرار داده و مورد بازخواست و عتاب قرار دادهاند. نامههای حضرت امیر خطاب به معاویه، نمونه روشن این همین رویه عملی است، کما این که در نامه دهم نهجالبلاغه، ایشان معاویه را در موضوعات «دنیاپرستی و مادیگرایی» و «مشورت با فرومایگان» بازخواست کرده و درباره «نداشتن سابقه درخشان در اسلام» و «نداشتن شرافت خانوادگی» مورد هجوم قرار میدهند.
وی افزود: همچنین در نامه شصت و پنجم نیز مولی الموحدین علی(ع) به صراحت شخص معاویه را درباره فرار از حق، دروغپردازی ساختاری و تصدی منصبی بدون داشتن شایستگی لازم مورد سؤال و بازخواست قرار میدهند و اگر نیک بنگریم متوجه می شویم که سرتاسر نهجالبلاغه سرشار از هجوم و پرسشگری امیرالمؤمنین(ع) به نقاط ضعف دشمنان و مستکبران است و اساساً یکی از ابعاد مهم جهاد تبیین، توجه به همین نکته کلیدی است.
گزارش: سیدمحمدمهدی موسوی










نظر شما