به گزارش خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام مهدی گرامیپور در نشست علمی «حوزه پیشرو و سرآمد» که در مرکز فقهی صاحبالامر(عج) قم برگزار شد، به تبیین نسبت حوزههای علمیه با علوم انسانی اسلامی پرداخت.
ریشههای طرح علوم انسانی اسلامی به پیش از انقلاب بازمیگردد
وی با اشاره به پیشینه بحث، گفت: یکی از اولین کسانی که به صورت جدی مسئله پروژه علوم انسانی اسلامی را مطرح کردهاند، رهبر فرزانه انقلاباسلامی هستند. ایشان از پیش از انقلاب بر این موضوع تأکید داشتهاند و میفرمایند: «معرفت دینی ما در حد یک معرفت ذهنی باقی مانده و امتداد اجتماعی پیدا نکرده و قواره جامعه را مشخص نکرده است.» این دقیقاً همان پروژه علوم انسانی اسلامی است.
الگوی غرب در پیوند بینش، ارزش و نهادسازی
استاد حوزه علمیه با مقایسه سیستم فکری غرب و جهان اسلام ادامه داد: در غرب، مبانی بینشی و ارزشی لیبرالیسم به صورت منسجم در نهادهای اجتماعی آنها جریان دارد. از اقتصاد و سیاست تا تربیت و هنر، همه بر اساس اصول لیبرالیستی شکل گرفته و انسان لیبرال تربیت میکند. اما در جامعه ما به عنوان یک جامعه مسلمان، متأسفانه بین مبانی بینشی و ارزشی اسلامی با بسیاری از نهادهای اجتماعی هماهنگی وجود ندارد.
اقتصاد؛ نمونه عینی غفلت از علوم انسانی اسلامی
حجتالاسلام گرامیپور اقتصاد را نمونه بارز این ناهماهنگی دانست و تأکید کرد: این جفا به اسلام و جمهوری اسلامی است که بگوییم اقتصاد کنونی ما اسلامی است. این مسئله نشان میدهد دغدغهای که رهبر انقلاب از ابتدا داشتهاند، هنوز محقق نشده است.

نقش طلاب در قبال علوم انسانی موجود
وی در بخش دیگری از سخنانش پرسش اصلی بحث را اینگونه مطرح کرد: دانشآموختگان علوم حوزوی چه نسبتی میتوانند با علوم انسانی موجود برقرار کنند؟ آیا اصلاً وظیفهای دارند؟ اگر دارند، چگونه میتوانند در تحول و ارتقای علوم انسانی نقشآفرین باشند؟
طلاب حوزههای علمیه به مثابه کنشگران فردی
وی در ادامه تصریح کرد: مقصود ما در این بحث، نهاد حوزه یا علوم حوزوی به طور کلی نیست، بلکه خود حوزویان و طلاب به عنوان کنشگران فردی هستند. هر طلبه به عنوان یک فرد میتواند نسبت خود را با علوم انسانی اسلامی تعیین کند.
پیشرفت در سختافزار، عقبماندگی در نرمافزار
حجتالاسلام گرامیپور با مقایسه بخشهای سخت و نرم تمدنسازی گفت: در این چهل سال، پیشرفتهای جمهوری اسلامی در بخش سختافزاری مثل موشکهای نقطهزن علیرغم تحریمهای شدید، شگفتانگیز و بینظیر بوده است. اما در بخش نرمافزاری که علوم انسانی بخش اصلی آن است، پیشرفت نداشتیم و مشکلات بسیار فراوانی داریم. امروز در بخش نرم مشکلات بسیاری داریم.

امروز نیازمند تولید علوم انسانی مبتنی بر مبانی اسلامی هستیم
وی در ادامه با اشاره به علوم انسانی موجود گفت: ما به عنوان مسلمان نیازمند بازخوانی، نقد و تولید علوم انسانی مبتنی بر مبانی اسلامی هستیم. وحدت واقعی بین حوزه و دانشگاه نیز هنوز در سطح محتوایی شکل نگرفته و محدود به رفتوآمدهای ظاهری برخی افراد شده است.
تولید علوم انسانی اسلامی ممکن و ضروری است
حجتالاسلام گرامیپور با تأکید بر ضرورت تولید علوم انسانی اسلامی، گفت: مقصود از علوم انسانی تنها علوم انسانی موجود غربی نیست، بلکه عرصهای دانشی است که هم شامل دستاوردهای بشری میشود و هم شامل آنچه باید تولید شود.
علوم انسانی غربی دستاورد بزرگ تمدنی است؛ اما متناسب با انسان غربی
وی افزود: علوم انسانی موجود غربی هرچند از لحاظ مبانی با چالشهای نظری روبهروست، اما دستاورد بزرگی برای تمدن غرب بهشمار میرود؛ همانطور که در حوزه تکنولوژی پیشرفت چشمگیری داشته، در علوم انسانی نیز به موفقیتهای مهمی دست یافته است. البته این دستاوردها متناسب با انسان و زمینه فرهنگی غرب شکل گرفته است.
این کارشناس حوزوی با بیان اینکه «بحث امکان علوم انسانی اسلامی گذشته است»، اظهار داشت: نزدیک به دو دهه است در فضای حوزوی و علمی درباره این موضوع بحث میشود و کتابهای مفصلی نوشته شده است. امروز پرسش اصلی این نیست که آیا علوم انسانی اسلامی ممکن است، بلکه باید پرسید چگونه و در چه مراحلی میتوان علوم انسانی اثرگذار و اسلامی تولید کرد.
این پژوهشگر حوزوی با انتقاد از رویکردهای سادهانگارانه در مواجهه با علوم انسانی موجود تصریح کرد: برخی با بیان مشکلات علوم انسانی غربی، نتیجه میگیرند که باید آن را تعطیل کرد. این نگاه نه ممکن است، نه معقول و نه راهگشا. علوم انسانی در نهادها، سبک زندگی و تصمیمگیریهای کلان جامعه نفوذ یافته و به راحتی نمیتوان آن را کنار گذاشت.

تولید علم در خلأ و بدون شناخت جریان رقیب، توهمی غیر واقعبینانه است
حجتالاسلام گرامیپور با تأکید بر لزوم ارائه جایگزین عملی خاطرنشان کرد: همانطور که مقام معظم رهبری فرمودهاند، کشور در خلأ مدیریت نمیشود. تا زمانی که نهادها و نظامهای اجتماعی جایگزین مبتنی بر اسلام ارائه ندهیم، نمیتوان نهادهای موجود را متوقف کرد. تولید علم نیز در خلأ و بدون شناخت جریان رقیب، توهمی غیرواقعبینانه است.
وی در ادامه مواجهه صحیح با علوم انسانی موجود را «رویکرد انتقادی ـ تحلیلی» دانست و گفت: باید از دوگانۀ «نفی مطلق» یا «پذیرش منفعلانه» عبور کرد و با تحلیل عمیق و عالمانه، به تولید علوم انسانی اسلامی اثرگذار همت گمارد.
نظریهپردازی، کلید اداره جامعه
حجتالاسلام گرامیپور با اشاره به اهمیت نظریهپردازی در علوم انسانی اسلامی، تأکید کرد: امروز باید به عرصه نظریهپردازی در علوم انسانی اسلامی وارد شویم؛ چرا که جامعه را نظریههای کلان اداره میکنند، نه تکگزارههای پراکنده.
وی افزود: پس از تولید نظریه، فرآیند منظومهسازی، گفتمانسازی، کاربردیسازی و جریانسازی آغاز میشود. جریانسازی به این معناست که نظریههای اسلامی مبنا و محور تصمیمگیریها در سطوح مختلف جامعه قرار گیرند.
وی با اشاره به تجربه غرب در حوزه عدالت اجتماعی، خاطرنشان کرد: در غرب، اگرچه نظریه عدالت اجتماعی «رالز» در محافل علمی پذیرفته شده، اما در عمل، سیستمهای اقتصادی بر اساس نظریههای «هایک» پیش میروند. این نشان میدهد بین نظریهپردازی و آنچه در اجتماع محقق میشود، ممکن است فاصله وجود داشته باشد.
الگوی سهگانه مواجهه با علوم انسانی موجود
این استاد حوزه علمیه با یادآوری فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دهه ۷۰ درباره «جنبش نرمافزاری»، الگوی صحیح مواجهه با علوم انسانی موجود را «مدل تحلیلی ـ انتقادی» برشمرد و مراحل آن را چنین توضیح داد:
۱. خوانش و فهم دقیق علوم انسانی موجود
۲. تحلیل و نقد روشمند آن
۳. تولید علم بر مبنای مبانی اسلامی
وی اضافه کرد: پس از تولید علم، نوبت به نظریهپردازی و سپس جریانسازی میرسد. نمیتوان بدون پیمودن این مراحل، به تولید نظریههای اثرگذار امید داشت.

هشدار درباره آسیبهای پروژههای جاری
این کارشناس حوزه علوم انسانی اسلامی، نقطه ضعف عمده پروژههای فعلی را «شعارزدگی» یا «محدود ماندن در حد تولید مقاله و کتاب» عنوان کرد و گفت: متأسفانه بسیاری از این تلاشها هرگز به مرحله نهادسازی و جریانسازی نرسیدهاند. برای تبدیل یک کتاب به محور تصمیمگیری، باید توسط ناشران معتبر چاپ شود، در برنامههای درسی مقاطع تحصیلات تکمیلی گنجانده شود، بر مبنای آن دانشجو و طلبه تربیت شود و این تربیتشدگان به تدریج به جایگاههای تصمیمسازی راه یابند. کار صرفاً با نوشتن کتاب به پایان نمیرسد.
دو پیششرط ضروری: اجتهاد و شناخت عمیق غرب
حجتالاسلام گرامیپور دو شرط لازم برای ورود به عرصه تولید علوم انسانی اسلامی را برشمرد و گفت: ورود افراد غیرمجتهد به این عرصه، ضررش بیش از نفعش است و ممکن است به تقلید و بازتولید نظریات غربی در لباس اسلامی بینجامد.
این دو شرط مهم عبارتند از:
۱. توانمندی اجتهادی: فرد باید به سطحی از توانمندی استنباط برسد که بتواند به منابع دینی رجوع، اعتبارسنجی و استظهار کند.
۲. شناخت عمیق غرب: به معنای شناخت تاریخ تحولات، فلسفه و جامعهشناسی غرب، نه غربزدگی.
انتهای پیام/










نظر شما