چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ |۹ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 11, 2024

حجت‌الاسلام والمسلمین محمد حسن صافی، فرزند آیت‌الله العظمی لطف‌الله صافی و از اساتید سطح عالی حوزه علمیه قم به تشریح ابعاد شخصیتی مرحوم آیت‌الله العظمی علی صافی (ره) پرداخت.

وی در آستانه فرا رسیدن سومین سالروز ارتحال مرحوم آیت الله العظمی شیخ علی صافی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، خاطراتی را از زندگانی این مرجع فقید در گلپایگان، تلمذ ایشان نزد آیت الله العظمی بروجردی(ره)، جایگاه ایشان در بین مراجع و علما، ارتباط با مردم و طلاب، آثار و تألیفات فقهی و ادبی، نگاه سیاسی و ... را بیان کرد.

آنچه در پی می آید حاصل این گفتگو است:

مرحوم حضرت آیت الله شیخ علی صافی گلپایگانی(ره) از بزرگان دین و مراجع عالیقدر تقلید بودند که در سال 1332هجری قمری در شهرستان گلپایگان به دنیا آمدند و در همان سنین نوجوانی شروع به تحصیل در حوزه علمیه کردند و خدمت پدر بزرگوارشان ملامحمد جواد گلپایگانی(ره) و دایی شان حجت الاسلام والمسلین آخوند ملاقاسم قطب(ره) دروس حوزه را گذراندند.

ورود به حوزه علمیه قم

ایشان در سال 1349هجری قمری وارد حوزه علمیه قم شدند، زمانی که مرحوم آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حایری یزدی(ره) موسس حوزه علمیه قم حوزه را تاسیس کرده بودند و ایشان با اینکه در درس سطوح عالی حوزه مرحوم آیت الله آقامیرزا محمد همدانی شرکت داشتند با این بزرگوار در درس مرحوم آیت الله العظمی حایری شرکت می کردند. بعد از فوت آیت الله العظمی حایری در درس مرحوم آیت الله حجت و سید محمد تقی خونساری شرکت فعال داشتند و از برجسته ترین شاگردان این بزرگوار بودند و چنان شیفته درس بودند و استعداد قوی داشتند که شب و روز را تشخیص نمی دادند.

تالیفات و آثار

آیت الله العظمی شیخ علی صافی، تقریرات اصول استادشان مرحوم آیت الله حجت(ره) را در دو جلد به نام "المحجه فی تقریرات الحجه" و تقریرات درس مرحوم حجت در موضوعات تیمم و بیع و ... را نوشتند، همچنین شرح استدلالی بر العروه الوثقی اثر آیت الله آقاسید محمد کاظم یزدی طباطبایی از مراجع معروف بنام را با عنوان "ذخیره العقبی فی شرح العروه الوثقی" را در 30 جلد نگاشتند.

"منتخب الاحکام"، "مناسک حج"، "در انتظار وصال" (مجموعه 59 قصیده وغزل و مخمس به مناسبت ولادت امام زمان(عج))، "راز دل" (دیوان اشعار در بیش از هزار صفحه)، "رساله عملیه توضیح المسایل فارسی"، "ادلاله الی من له الولایه"، "تاریخ تحول فقه شیعه" و "اصول الفقه" از دیگر آثار و تألیفات آیت الله العظمی آقای حاج آقاعلی صافی است.

شاگرد برجسته آیت الله العظمی بروجردی(ره)

آیت الله العظمی علی صافی(ره) وقتی آیت الله بروجرودی وارد قم شدند، در درس ایشان شرکت کردند و از برجسته ترین شاگردان ایشان بودند و معروف هستند که ایشان از شاگردان برجسته درس آیت الله العظمی بروجردی بودند و بارها آیت الله بروجرودی فرموده بودند که من درسم را برای ایشان و برادرشان (آیت الله العظمی لطف الله صافی) می گویم و علاقه شدید و عنایت خاصی به این دو بزرگوار داشتند حتی از مرحوم بهجت نقل شده که این دو برادر در درس آیت الله العظمی بروجردی(ره) برجستگی خاصی داشتند که ایشان نیز درس را به خاطر این دو بزرگوار می گفتند.

ایشان از نظر علمی، مراتب علمی بالایی داشتند که باید بزرگان و مراجع تقلید این مساله را بیان کنند، بعد از رحلت آیت الله العظمی بروجردی(ره) به تدریس درس خارج اصول پرداختند که تا چند سال قبل از فوت ایشان این درس ادامه داشت و شاگردان زیادی را به حوزه تحویل دادند.

ایشان در کارهای تحقیقاتی و مطالعاتی توجه عمیق به تألیف و درس و بحث داشتند و تمام درس هایی که می گفتند می نوشتند و نمی شد درسی از ایشان داشته باشیم که ننوشته باشند.

*علاقه شدید دو برادر به هم

علاقه شدید بین والد معظم ما و ایشان بود، خیلی همدیگر را دوست داشتند، پدرم می گویند: از زمانی که شیخ علی آقا صافی به قم آمده بود خدمت بسیاری به من می کردند؛ چرا که ایشان زودتر از والد معظم ما به قم آمده بودند. ایشان با هم زندگی می کردند و بعد از ازدواج شان سالیان سال در یک خانه اجاره ای زندگی می کردند و خانه ای گرفته بودند که سه اتاق داشت یک اتاق در اختیار حاج شیخ علی آقا و یک اتاق در اختیار حاج شیخ لطف الله و یک اتاق هم برای مهمانان اختصاص داده بودند.

این علاقه تا اخر عمر نیز  پابرچا بود، می توان گفت زندگی و ارتباط این دو برادر می تواند برای دیگران الگو باشد ایشان می فرمودند: گاهی برای ما به سختی می گذشت حتی در حد متوسط هم نبود، اما با  هم زندگی می کردیم.

حوزه های علمیه باید از زندگی ایشان استفاده کنند و بزرگداشت هایی ترتیب دهند تا طلاب جدید بدانند که سابقه حوزه و علمای ما چه بود.

عالمی مرجع و مردمی

ایشان در معنویت، زهد، قناعت، تواضع و پارسایی در حوزه علمیه قم معروف بودند، ویژگیهایی که آقا امام زمان(عج) از سربازان خود انتظار داشتند، در ایشان وجود داشت که نزدیک به یک قرن به مولای خود عشق می ورزید و خدمت به این بزرگوار را برای خود بزرگترین افتخار در زندگی می دانستند.

حضرت آیت الله علی آقا صافی می فرمود: از زمانی که من تکلیف شدم یک مرتبه نماز شبم ترک نشد، یک ساعت قبل از اذان صبح از خواب بلند شده و نماز شب می خواندند و تلاوت قرآن داشتند و از خوف خدا گریه می کردند و آنقدر اشک می ریختند که گریه های بلند بلند می کردند. به نماز جماعت اهمیت می دادند در سال سه یا چهار ماه به گلپایگان می رفتند و منبر داشتند که اکثر متدینین و صالحین شهر در نماز جماعت ایشان شرکت می کردند.

ایشان با این که عالم دینی بودند منبر و تبلیغ را ترک نکردند، حتی چند شب قبل از رحلت شان در شب عاشورا و شب یازدهم ماه محرم در مسجد گلپایگان شرکت و برای مردم صحبت کردند که دو سه روز بعد از آن روز بود که مریضی شان شدت پیدا کرد و به دیار باقی شتافتند.

این مرجع فقید تا آخر عمر خود، انسان زاهد و قانع بودند شاید می توانستند به وسایل گوناگونی وضع زندگی و منزل شان بهتر از اینها باشد اما آن قدر ساده زندگی می کردند که هر کس در منزل ایشان حضور پیدا می کرد تعجب می کرد.

خدمت به مردم در زندگی ایشان جلوه داشت، عالمی که بتوان نام برد که هم مرجع و هم با مردم باشد ایشان بودند که وظیفه خودشان را به بهترین وجه انجام می دادند.وقتی فقرا یا اشخاصی برای انجام کارهایی به ایشان مراجعه می کردند با حالتی که انبساط خاطر داشتند مشکلات مردم را حل می کردند.

آمر به معروف و ناهی از منکر

معظم له بر برپایی امربه معروف و نهی از منکر تاکید داشتند و انسان صریح اللهجه بودند و اگر خلاف شرعی می دیدند متذکر می شدند و گاهی فریاد می زدند، در شهر گلپایگان معروف بودند که امر به معروف و نهی از منکر ایشان هیچ گاه ترک نشد، بسیاری از اشخاص بودند که نقشه هایی برای شهر گلپایگان کشیده بودند تا مردم را از نظر دینی سست کنند، اما ایشان با با بهایی ها و صوفیان مبارزه می کردند که بحمدلله به همت والای ایشان و پدر بزرگوارشان در شهر گلپایگان یک نفر که جزو فرق مختلف ضاله باشد وجود ندارد و گلپایگان شهری است که صددرصد همه از مخلصین آقاامام زمان(عج) و دوستداران اهل بیت(ع) هستند.

بسیاری از جوانان به ایشان عشق می ورزیدند؛ به طوری که وقتی ایشان از دنیا رفتند تشییع جنازه شان در گلپایگان نظیر نداشت، مردم به سر و سینه خود می زدند مثل اینکه پدر خودشان را از دست داده باشند، اینگونه در فوت ایشان ابراز احساسات می کردند و این حاکی از آن است که در دل و جان مردم برای خود جا باز کرده و محبوب دلها بود.

عالم تاریخ دان و ادیب

برخی از علما هستند که در فقه و اصول تبحر خاصی دارند، اما ایشان غیر از اینکه در این دو رشته متبحر و فقیه بودند در مسایل تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و ادبیات دارای تبحر خاصی بودند و با کتاب های ادبی و دیوانی که به نام "رازدل" دارند می توانیم ایشان را به عنوان یک استاد ادبیات معرفی کنیم که تمام اشعارشان مطابق با ادبیات بود.

ایشان داری ذوقیات خاصی بودند، می توان گفت در بین علما از این نظر کم نظیر بودند، چرا که بسیاری از اساتید ادب دانشگاه و فقه حوزه علمیه خدمت ایشان می رسیدند و همه در مقابل ایشان کرنش و تواضع می کردند. ایشان همچنین در تاریخ مشروطیت و انقلاب هایی که در دوره های معاصر بود موشکافی می کردند و مانند یک مورخ که مسایل تاریخی را دنبال می کرد وارد بودند.

فقیه سیاستمدار و آگاه به زمان

این مرجع فقید مخالف جدایی علما از سیاست بودند و سیاست را از فقاهت و عبادت جدا نمی دانستند و قایل بودند فقیه باید عالم به زمان خود بوده و سیاستمدار باشد و از اموری که در اطراف خود اتفاق می افتد، آگاه باشد.

ایشان در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران فعالیت داشتند؛ آیت الله العظمی بروجردی(ره) و مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی(ره) و حضرت امام خمینی(ره) با ایشان مشورت می کردند؛ چرا که آگاه به زمان بودند و علمای ما از تجربیات ایشان استفاده می کردند.

حضرت آیت الله علی آقا صافی در تشکیل انقلاب اسلامی دخالت داشتند و قبل از اینکه حضرت امام(ره) به ایران بیایند به پاریس رفتند و در ایران نیز با ایشان مراوده خاصی داشتند، حضرت امام علاقه خاصی به پدر ایشان داشتند و با برادرشان آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی رفت و آمدهای خانوادگی داشتند و نقل می کردند که پدر ایشان وقتی سالی یک مرتبه به قم می آمدند حضرت امام ایشان را به منزل خود دعوت می کردند.

ایشان در مسایل سیاسی و انقلاب وارد بودند و کاملا به مسایل آشنا بودند و خودشان را جدا از سیاست نمی دانستند.

والد معظم فرمودند: وقتی مرحوم امام به ترکیه و نجف تبعید شده بودند مراجع قم به امام نامه نوشته و اظهار تاسف کرده بودند از جمله آنها علی آقا صافی بودند، امام جواب مراجع را دادند آن زمان در قم سه یا چهار مرجع معروف بودند که حضرت امام عنوان "مرجع" را برای آنها می نوشتند اما امام خمینی(ره) برای ایشان عنوان "حضرت آیت الله آقای حاج علی آقای صافی گلپایگانی" را نوشته بودند و این در حالی بود که ایشان 50 سال بیشتر نداشتند و جزو مراجع نبودند.

زندگی سخت در دوران فشار رضاخانی

ایشان در رژیم شاهنشاهی به مشکین شهر تبعید شدند و کاری کرده بودند که مردم با ایشان تماس پیدا نکنند و می دانستند که اگر مردم به ایشان مراجعه کنند مردم را منقلب می کنند، وقتی رژیم شاهنشاهی دید تبعی ایشان نیز تاثیری ندارد و مردم هر روز در اقامت گاه ایشان صف می کشند، ایشان را به شهر گلپایگان بازگرداندند اما وقتی وارد زادگاه خود شدند در عین حال که فشار رژیم بود استقبال بسیاری زیادی از ایشان شد و تا ماه ها مردم برای دیدن ایشان می آمدند، رژیم درب خانه ایشان مامور گذاشت تا کسی رفت و آمد نکند چرا که ایشان در دل مردم جای داشتند و یک روحانی کاملا مردمی بودند و با مردم زندگی می کردند.

ایشان در دوران فشار رضاخانی به قم آمدند، طوری بود که طلبه ها به سختی زندگی می کردند و بدون مجوز کسی حق نداشت، عمامه بگذارد، اما ایشان با کمال سختی و قناعت زندگی کردند؛ به طوری که شاید روزها می شد نانی برای خوردن پیدا نمی کردند.

این مرجع فقید اگر در شغل دیگری مشغول می شدند می توانستند در مناصب بالایی قرار بگیرند، اما با اوضاع سخت زمان ساختند و در حوزه علمیه زندگی کردند و حوزه را تنها نگذاشتند و این درسی برای طلاب امروز است که باید حداکثر استفاده را از این امکانات موجود بکنند.طلاب و روحانیون امروز مورد احترام هستند اما آن زمان که کسی جرأت نداشت با عمامه بیرون بیاید، ایشان با این شدت فشاری که از طرف رژیم طاغوت بود در قم ماندند و درس خواندند.

علاقه قلبی به اهل بیت(ع)

علاقه قلبی که حضرت آیت الله علی صافی گلپایگانی(ره) به حضرات معصومین و اهل بیت(ع) داشتند خاص بود؛ به حضرت صدیقه طاهره(س) ارادت خاصی داشتند و وقتی اسم ایشان را در روضه می آوردند بلند بلند گریه می کردند بطوری که همه حال خاصی پیدا می کردند و علاقه خاصی به حضرت سیدالشهدا(س) وآقا امام زمان(عج) داشتند، دیوان ایشان بیشتر عرض ارادت به حضرات معصومین بویژه امام زمان(عج) است مثل مادری که فرزند خود را از دست داده باشد ایشان در فراق امام زمان(عج) چنان بی تابی می کردند که همه تعجب می کردند مگر چه مصیبتی به ایشان وارد شده است.

برای ما حوزویان درس است که ایشان در عین حالی که فقیه و مرجع تقلید و زاهد و قانع بود و جامعیت داشت و علاقه خاصی به حضرات معصومین بویژه امام زمان داشت.

وصیت آیت الله بهجت(ره) نسبت به آیت الله علی صافی(ره)

آیت الله العظمی بهجت(ره) علاقه شدیدی به ایشان داشتند؛ در وصیت نامه ای که داشتند و به ظاهر شفاهی نیز بود، وصیت کرده بودند که بعد از من مقلدین به آیت الله العظمی علی صافی مراجعه کنند.

حضرت آیت الله علی صافی(ره) به خاطر این که خودشان اهل دنیا نبودند، از شهرت کناره گیری می کردند و مردم کمتر ایشان را می شناختند، اما بین علما بویژه آیت الله العظمی بهجت(ره) شناخته شده بودند. ایشان به عنوان یک روحانی شایسته که به درس و بحث شان می رسیدف معروف بود، مرجعیت شان مسلم بود و حتی از زمان آقای بروجردی(ره) مجتهد بودند.

بخشی از پیام آیت الله العظمی لطف الله صافی به مناسبت ارتحال آیت الله العظمی علی صافی (ره)

الحق فقدان چنین شخصیتی، ثلمه ای بزرگ برای فقاهت، مرجعیت و حوزه های علمیه است. این ضایعه دینی مولمه را به پیشگاه حضرت ولی عصر ارواح العالمین له الفدا و حوزه های علمیه و حضرات علمای اعلام و آیات عظام دامت برکاتهم و بیت جلیل علمی ایشان تسلیت عرض می نمایم. زادالله فی علو درجاته و حشره مع ساداته الطیبین محمد و آله الطاهرین صلوات الله علیهم اجمعین.

انتهای پیام/

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha