خبرگزاری حوزه/ تاریخ حیات و سیره نورانی و نوع وقایعی که در زندگانی حضرت سلطانعلی (ع) فرزند بلافصل امام باقر (ع) و برادر بزرگوار امام صادق (ع) رقم خورد انسان را به یاد وقایع عاشورا و آنچه برای حضرت اباعبدالله(ع) رخ داد می اندازد.
این امامزاده بزرگوار یکی از یادگاران و فرزندان برومند ائمه اطهار(ع) و از مجاهدان راه خدا بود که به قصد انتشار معارف اسلام و نورافشانی از شمع وجود ذیجودش به دستور امام محمد باقر(ع) راهی دیار کاشان شد و در آنجا مردمان بسیاری گرد ایشان جمع آمدند و به فراگیری فکر و اخلاق و عرفان و منش و روش اسلامی و معارف مکتب اهل بیت روی نمودند و از نعمت حضور منور و معطر این سلاله ولایت و امامت و فرزند عزیز و والامقام شکافندة علوم بهره بردند.
در سال دوم هجری قمری بود که اهالی فین و کاشان و چهل حصاران فردی به نام عامر بن ناصر را با پیشکشی های متنوع و هدیه های متعددی عازم مدینه کردند و از امام باقر (ع) تقاضامند فرستادن رهبر دینی و پیشوای آئینی برای خود بودند تا بتوانند به پشتوانة حضور و چراغ وجود او به هدایت و ارشاد الهی و یافتن طریق حرکت به سوی معنویات اسلامی و غایات حقیقی زندگی نائل آیند.
پس از مدتها در سفر بودن و پیمودن مسیر طولانی راه، مردمی که به سوی امام باقر(ع) حرکت کرده بودند به محضر ایشان رسیدند و خواستة خویش را به ایشان اعلام کردند و حضرت هم از آنان خواست تا بگذارند با خدای خود مناجات و مشورت و از او چاره جویی نماید.
پس از گذشت مدتی ایشان به مردم نوید دادند که تصمیم برآن شده تا فرزند عزیز و برومند خویش حضرت سلطانعلی را به همراه مردم برای پیشوایی و هدایت ارشاد اهالی آن سامان راهی آن دیار کنند.
چنانکه در منابع تاریخی آمده چند کیلومتری مانده به فین بشیر بر مردم کاشان و چهل حصاران و فین مژده می دهد که امام باقر (ع) نور چشمش حضرت سلطانعلی (ع) را برای راهنمایی و ارشاد همه مردم به این منطقه روانه ساخته است.
و در آن روز تاریخی مردم بسیاری نزدیک به 3000 نفر به استقبال آن حضرت رفتند و حضورشان را در منطقه کاشان پاس داشتند.
حضرت سلطانعلی مدتی را در فین و کاشان و قریب به 3 سال را در مشهد اردهال حضور یافتند و به وظیفه خطیر و حساس رهبری دینی مردم و ملجأ و مأمن بودن برای عموم مردم پرداختند و ضمن اقامه نماز جمعه و جماعت و منبر وعظ و خطابه و راهگشایی در مسائل مردم، پیشوایی فکری و دینی و هدایت و ارشاد فکری و اخلاقی مردم را پذیرفتند و در این راه زحمات و زنجهای بسیار متحمل شدند.
اما دریغ و درد و هزاران افسوس و تأسف که این حضور و ظهور ناب و این پرکشیدن شهاب ثاقب، به درد غربت و طعم تلخ مظلومیت انجامید و با دسیسه مخالفان حریم ولایت و دسیسه چینی عمال حکومت جور و با سرکردگی تاریک دلان و سیاه اندیشانی که نور ناب ولایت و امامت به حق شیعه و سالکان پاک آنان را نمی توانند تحمل کرد، این فرزند برومند امام باقر(ع) به شکلی مظلومانه و فجیع به شهادت رسید و پایانی دلخراش و جانگداز برای حضورش در آن سامان بی سامان رقم خورد.
قتلگاه حضرت سلطانعلی (ع) همان محلی است که حضرت سلطانعلی (ع) سر از بدنش جدا شد و تا بارگاه ملکوتی اش 3 کیلومتر فاصله دارد محلی شد تا هر بیننده و شنونده ای با حضور فکری و فیزیکی در آن به یاد غربت و مظلومیت شهیدان کربلا بیفتند و تذکر و تنبهی اینچنین به دل و دیده اش مبادرت ورزد که چه سباهتی است میان این امامزادة جلیل القدر با سالار شهیدان حضرت اباعبدالله(ع):
ای شهادت نامه ات تاریخ ایثار حسین
در حریمت می کند دل یاد ایثار حسین
خط مشیت بود خط و مشی رفتار حسین
زائـر قبــر تـو را گـفتنـد زوار حسیـن
ای همه دلها تو را زوار یا سلطانعلی
شیعه را در صحن تو حال و هوای دیگر است
بارگاه و تربتت بیت الولای دیگر است
آستان حضرتت دار الشفای دیگر است
اردهال از فیض خونت کربلای دیگر است
دارم اینجا چشم خونبار یا سلطانعلی
آری؛ این مرد نورانی و رهبر ایمانی را به همراه یاران غریبش به شهادت رساندند و در سردابه ای در حومه کاشان دفن نمودند که اینک میعادگاه عاشقان عشق و شهادت و محبان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است.
حضرت سلطانعلی (ع) در وصیت نامه غربانه و مظلومانه اش به یکی از یاران خود اشاراتی به آنچه بر او گذشت دارد به غربت و تلخی:
«آنکه برادر و نور دیده «سلطان محمود» که از ترس دشمنان در خانه عبدالکریم پنهان شده بود پیدا نمائی تا او را به مردم چهل حصاران و فین رسانی که آسیبی به وی نرسد (اما آنحضرت از شهادت عبدالکریم خبری نداشت)»
« نامه ای به برادرم حضرت امام صادق (ع) بنویس و عرض حال کن و تمام وقایع و شرح غربت و مظلومی مرا به او رسانده و ذکر کنید که مردم با من چه ها کردند و نگذاشتند تا یک مرتبه دیگر خدمتت برسم.»
«سلام مرا به دوستان فین و چهل حصاران برسان و بگو قبر مرا در همان محلی که به شما نشان داده ام قرار دهند و تخلف نورزند.»
در اهمیت زیارت حضرت سلطانعلی بن امام محمد باقر (ع)
امام صادق (ع) فرمودند: من زار اخی سلطانعلی بار دهال کمن زار جدی سید الشهداء بکربلاء. هر کس برادرم سلطانعلی را در مشهد اردهال زیارت کند همانند کسی است که جدم امام حسین (ع) را در کربلا زیارت کرده باشد.
امام رضا (ع) فرمودند به موسی بن خزرج: آیا می شناسی موضعی به نام اردهال ؟ گفت: بله، من در آنجا 2 قطعه ملک دارم سپس امام رضا (ع) به او فرمود: به آن تمسک جو و آنرا حفظ کن و 3 مرتبه فرمودند: نعم الموضع الاردهال یعنی مشهد اردهال موضع خوبی است.
امام علی (ع) در خطبه ملاحم فرمودند: در دوره آخر الزمان منطقه مشهد اردهال از امنیت خاصی برخوردار است که مردم به آن پناه می برند.
مراسم قالیشویان اردهال
مراسم قالیشویان که در دومین جمعه از ماه مهر با حضور محبان اهل بیت(ع) و زائران سلطانعلی (ع) در 40 کیلومتری غرب کاشان برگزار می شود. در این مراسم اهالی فین و کاشان با چوبهایی که بر فراز دستهایشان گرفته اند و با شستن قالی نمادین به یاد همان قالی که پیکر مطهر حضرت سلطانعلی را در آن پیچیده بودند مراسمی باشکوه و رستاخیزی را برپا می کنند و با حرکت نمادین و خیل چوبهایی که در گراگرد قالی مقدس می چرخند یاد و خاطره آن عزیز بزرگ و وقایعی که در این منطقه برایشان رخ داد را گرامی و زنده می دارند.
و نیز باید یادکرد از سردابه مقدسی که اجساد شهدای آن واقعه در آن مدفون گردیده است و این سردابه در سال 1340 مورد بازدید حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره) قرار گرفته و ایشان شاهد این امر بوده اند که اجساد شهدا به طور تازه و بدون هیچگونه خلل و تبدلی باقی و ماندگار بوده است.
در کنار بارگاه ملکوتی مولا سلطانعلی امامزادههایی به نام های حضرت شاهزاده حسین (ع) حضرت شاهزاده زید (ع) حضرت سید ابوالقاسم نور الهدی (ع) و حضرت سلطان محمود (ع) واقع است و در جوار آن بزرگواران قبر سهراب سپرهری شاعر بلندآوازه و ادیب طبیعت گرا و عارف مسلک ایرانی که هم شعر و هم نقاشی ها و طرح هایش آوازه و شهرتی عالمگیر دارد قرار دارد و زیارتگاه اهل ادب و علاقمندان به شعر و ادب پارسی و دوستداران این شاعر خوش قریحه و پاک اندیش و موثر و ماندگار ایران زمین است.
باری؛ تاریخ حیات و سیره نورانی و نوع وقایعی که در زندگانی حضرت سلطانعلی (ع) فرزند بلافصل امام باقر (ع) و برادر بزرگوار امام صادق (ع) رقم خورد انسان را به یاد وقایع عاشورا و آنچه برای حضرت اباعبدالله(ع) رخ داد می اندازد.
یادی که مشحون از طعم غربت و شور و شیدایی شهادت و رقم خوردن برگی دیگر در تاریخ زرین و سبز و سرخ شیعه در اوردگاه این جهانی فانی است.
دورد و رحمت خدا بر روح پرفتوح او و آباء و اجداد طاهرینش!