خبرگزاری حوزه/زندگی عالم ربانی و فقیه بزرگوار عبدالحسین تهرانی را می توان نمونه ای از یک حیات طیبه دانست که در تراز مجاهدت اصیل و معنویت حقیقی، جایگاه والایی به دست می آورد.
او که در عصر خویش محل اعتماد مردم، امرا و بزرگانی نظیر امیرکبیر بود، توانست با رویکردی اصلاحگرانه و مومنانه در تمام ابعاد فکری، فرهنگی، تبلیغی، اجتماعی و حتی عمران و آبادانی، ایفاگر نقشی بیبدیل بود، و از خود یادگارهای فکری و معرفتی و تبلیغی و عمرانی قابل توجهی برجای گذارد.
از جمله اساتید ایشان می توان به حسن بن جعفر كاشف الغطاء، مشكور بن محمد بن صقر حولاوی- عيسی بن حسين(معروف به زاهد) و محمدحسن بن باقر النجفی صاحب جواهر اشاره کرد. که این عالم ربانی از جمله شاگردان مبرز و برجسته صاحب جواهر به شمار می آید.
از جمله شاگردان و تربیت یافتگان مکتب فکری و معرفتی ایشان نیز برجستگانی نظیر-شيخ نوح بن قاسم قرشی جعفری - شيخ محسن بن شيخ محمد حائری، ابو محاسن محمد همدانی هستند که ایشان نیز در جرگه علم و نحله معرفت، از ستاره های درخشان این آسمان پرفروغند.
آثار و تألیفات برجای مانده از این عالم ربانی عبارتند از: المصباح النّجاة فی اسرار الصلاة، سرّ الاستغفار بين السجدتين المبكی
كتاب الاجازاة، ترجمه ی نجاة العباد، طبقات الروات.
* فعالیتهای اجتماعی شیخ عبدالحسین تهرانی
و این واقعیت نشان از حقیقتی دارد که در کنه فعالیتها و عمق رویکردهای این شیخ بزرگ متجلی است و آن دقت و توجه و تنبه درخوری است که ایشان نسبت به ابعاد مختلف فعالیتهایش در حوزه های مختلف فکری و عملی د اشته و نشانههای آن تا قرنها بعد هم گویا و جویای عظمت معنوی و عرفانی اوست.
اما گفتهاند خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آید در کلام دیگران و وصف الحال شیخ العراقین از زبان ميرزا محمدحسين شهرستانی در كتاب الفوائد الرضويه للقمی از این جنس است:
در سنه ی 1280 هجری برای تعمير صحن مطهر به كربلا آمد و مجاور حرم حسینی گرديد. تذهيب جديد مبارك و بنای صحن و كاشی ايوان حجره ها و توسعه ی صحن شريف از سمت بالای سر مقدّس، به مباشرت ايشان شده و بعد از چندی به جهت تذهيب قبه ی عسكريين، علیهما السلام، به سامرا رفت. بعد از اتمام كار در كاظمين چندی مريض شد و در سال 1286 كه مطابق است با كلمه ی مباركه «غفور» وفات يافت.
قبرش در كربلا در حجره ی متصّل به درب سلطانی است و جميع كتاب های خود را وقف بر طلاّب کرد.
گفتیم که شیخ بزرگ ما از جمله وصایا و معتمدین امیرکبیر بوده است.
حکایت این وصایت از این قرار است که از جمله آثار اسلامی اجتماعی دوران قاجار، مسجد آذربايجانی ها (يا مسجد ترك ها) است كه به همراه حوزه ی عليمه ی با شكوه در كنار هم ساخته شده اند.
اين مسجد از ماتَرَكِ ميرزا تقی خان اميركبير، صدر اعظم دوران قاجار ساخته شده است. بعد از مرگ اميركبير با نظر دقيقی كه در شناسایی مردم، به ويژه روحانيان داشت، در ميان تمام علمای مركز، شيخ عبدالحسين را وصی خود قرار داد.
مسجد و مدرسه ی مرحوم حاج شیخ عبدالحسین تهرانی که اکنون در بازار تهران است، از ثلث ایوان امیرکبیر که وی برای کارهای عامالمنفعه و ردّ مظالم وصیت کرده بود، ساخته شده است. البته در زمان صدارت خویش زمین آن را خریده و نقشه ی ساختمان را هم تهیه کرده بود، ولی مهلت پیاده کردن نقشه را نیافت و طبق وصیت او بعد از مرگش، وصیّ او حاج شیخ عبدالحسین تهرانی آن را ساخت.
شیخ العراقین هم از حالّ الوصايه ايشان، مسجد و مدرسه ای عالی برای تربيت طلاّب بنا نهاد كه امروز به مسجد و مدرسه ی شيخ عبدالحسين يا مسجد آذربايجانی ها معروف است. در علت نامگذاری گفته شده كه چون ترك زبانان در ايام محرّم در آن مسجد عزاداری و روضه خوانی بر پا می كنند كه به مسجد ترك ها نيز شهرت دارد.
در دوران صدارت امیرکبیر «همه دعاوی که جنبه شرعی داشت و به دیوانخانه رجوع شده بود، به محضر شیخ عبدالحسین احاله میگردید. داوری او قطعی بود. کنت دوگوبینو، وزیر مختار فرانسه در ایران نیز از شیخ عبدالحسین به احترام یاد میکند؛ او را فقیهی بـلـنـدپـایـه و پـاکـدامن، و خونسرد و با فراست میشناسد».
از جمله دیگر اقدامات شایسته یادآوری و لایق تحسین این مرد بزرگ احيای مرقد مختار رحمة الله علیه بوده است.
آنچنان که تارخ گواهی می دهد مدتی مرقد مختار، به صورت خرابه و مندرس بود، بلكه اثری از آن نبود. دست های مرموز و غافل، مرتب در كار بودند تا نسل به نسل، شخصيت مختار را بکوبند. درباره ی كوبيدن او، حديث ها جعل كردند و با دسيسه های مختلف خواستند از مقام و شأن او بكاهند. علی رغم اين نقشهها، بالاخره، حق آشكار شد و خداوند بعضی از صالحان از اوليای خود را بر آن داشت كه در مورد قبر مختار به جست وجو کنند. از ميان اين عزیزان، شيخ عبدالحسين تهراني بوده است.
ایشان وقتی برای زيارت عتبات عاليات به عراق مشرف شد و تصمیم بر تجدید و تعمیر بناهای عتبات گرفت، با كمال جدیّت در نواحی مسجد كوفه مرقد مختار را جويا شد تا این که آن را پيدا کرده و تعمير نماید.
در صحن حضرت مسلم كه ساختمانش به مسجد اعظم كوفه چسبيده، بالای دكه و سكوی بزرگ و پيش روی حرم هانی، علامتی از قبر مختار بود. به دستور او آن را كندند. ديدند در زير آن علامت حمّامی ظاهر شد. برای او معلوم شد كه آن جا محل قبر مختار نيست.
اين عالم بزرگوار مجدداً به جست وجو و تفحّّص پرداخت تا آن كه علامه ی كبير سيّد شريف رضا، فرزند سيّد بحرالعلوم به او گفت: «پدرم وقتی كه از كنار زاويه ی شرقی، عبور می كرد، می گفت: سوره ی فاتحه را نثار روح مختار در اين جا بخوانيم. او و همراهانش سوره ی فاتحه را می خواندند و می فرمود: همين جا محل قبر مختار است.»
وقتی كه شيخ العراقين اين مطلب را شنيد، دستور داد همان محل را كندند، ديدند سنگی پيدا شد كه روی آن نوشته بود: «هذا قبر المختار بن عبيد الثقفی».
شیغ العراقین قبر مختار را به اين وسيله شناخت و دستور داد آن را تعمير كردند.
در كتيبه دربی كه از آن به طرف قبر مختار می روند، نوشته شده: «قد امر السيد مهدی بحرالعلوم والشيخ جعفر كاشف الغطاء بان يشهدا هذا ضريحاً للمختار وعيّنا هذا الموضع قبراً له؛ به دستور بحرالعلوم و كاشف الغطاء، ضريح مختار شناخته شد و اين دو بزرگوار قبر مختار را كه همين محل است، تعيين كردند.»
آیتالله میرزا حسین نوری (محدث نامدار شیعه) شیخ العراقین را زبده اعاظم محققین و نخبه افاخم مدققین میخواند.
اعتمادالسلطنه (وزیر انطباعات عصر ناصری) ایشان را مجتهدی بسیار فاضل و به قبول عامه نایل نامید.
در دولت عثمانی شیخ بزرگوار عراقین جایگاه و مرتبه والایی داشت و «حکام عراق عرب او را حرمتی عظیم مینهادند. ناصرالدین شاه نظارت بر کار تعمیرات و تأسیسات ایران در عتبات عالیات، از جمله، توسعه صحن مطهر سالار شهیدان علیه السلام، و تعمیر بنای آن را، به شیخ العراقین سپرده بود و از مراقبت و مواظبت وی در تعمیر گنبد منور... و نصب خشتهای طلایی شهر رضایت تام داشت. شاه او را در 1274ق برای تعمیر صحن مطهر ائمه اطهار در کربلا و کاظمین و سامرا (علیهم السلام) مأمور کرد و او از 1274 تا 1286 (که در 22 رمضان آن فوت کرد) به این کار اشتغال داشت. کتابخانه شخصی شیخ العراقین در کربلا به علت داشتن نسخههای نفیس، شهرت داشت.
شیخ عبدالحسین، احکام و قوانین اسلامی را بسیار ارزشمند و دارای کارایی برای اداره جامعه اسلامی می دانست.
ایشان برآن بود که «هرگاه مدار دولت و مملکت داری از روی شریعت مطهره باشد... هیچ فتنه و فساد بر نیاید» .
پس در تمام طول عمر خویش مترصد جلوگیری از انحراف دین مبین و در برابر فرقه های ضاله ای همچون بابیت و بهائیت چونان سربازی هوشیار و جانبرکف حضوری موثر داشت.
از جمله اقدامهای تاریخی ایشان در اینباره، ممانعت از ملاقات باب و مریدانش با محمدشاه قاجار (پدر ناصرالدین شاه) بود که فرصتی تاریخی را از آنان به جهت اثبات خویش، عرض اندام، هویتسازی و مرتب یابی نزد شاه ایران گرفت.
عظمت و فرزانگی این عالم ربانی به حدی بود که حتی کنت دوگوبینو، وزیر مختار فرانسه در ایران، ایشان را مردی فقیه و مجتهد و متدین و متقی دانست که فراست و قضاوتهای بیطرفانهاش موجب اعتماد همه کس شده و طرف احترام عموم است...».
شيخ العراقين کتابخانه عظیم و کمنظیر خویش را وقف طلاب و اهل علم نمود و تمام سالهای عمر عزیزش را صرف تلاشهای فکری، علمی، عمران و آبادی معنوی و مادی جهان اسلام کرد و عمران و بازسازی بقاع متبرکه ائمه عليهم السلام از جمله باقیات الصالحات این مرد بزرگ بود.
در نهایت، شیخ العراقین در شب قدری در ماه میهمانی خدا از دیار فانی به یرای باقی و دیدار یار شتافت و به ملکوت اعلی پرکشید و جسم پاکش نیز در جوار بارگاه منور اباعبدالله الحسین(ع) به خاک سپرده شد.
و براستی که زندگی عالم ربانی و فقیه بزرگوار عبدالحسین تهرانی را باید نمونه ای از یک حیات طیبه دانست که در تراز مجاهدت اصیل و معنویت حقیقی جایگاه والایی به خود اختصاص داده است و نام و یادش تا هماره تاریخ چون خوشیدی بر تارک آستان علم و معرفت و حقیقت می درخشد.
منابع:
گلشن ابرار، فهرس التراث و دانشنامه بزرگ اسلامی