جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
آیت الله علوی بروجردی

حوزه/ استاد حوزه گفت: امروز حرمت شكني شده است و گاهي از اوقات، برخی از مداحان از لحن فلان خواننده مستهجن خارجی تقليد مي‌کنند، و خيلي هم متوجه نيستند و حتی ممكن است که متاثر بشوند و گريه هم بكنند .

 به گزارش خبرگزاری «حوزه» آیت الله علوی بروجردی از اساتید حوزه علمیه قم در دیدار با انجمن مداحان با تبریک  دهه كرامت و آثار و برکات این دهه و  با اشاره به رسالت مداحان اهل بیت(ع) و آسیب هایی که در این زمینه وجود دارد اظهارداشت: بركات امام علي بن موسي الرضا (عليه السلام) براي مملكت ما و براي جامعه شيعه، خيلي زياد است که از جمله این آثار و بركات، وجود عزيزان ايشان در این کشور و به خصوص خواهر مکرمه ایشان در قم و برادر بزرگوار ايشان در شيراز است.

امام حسین(ع) مانع از انحراف اسلام اصیل شد

اگر وجود مقدس حضرت سيدالشهدا (عليه السلام) نبود، در اثر اين انحرافاتي كه بعد از پيغمبر (صلي الله عليه و آله) شروع شد، تا کنون بساط دین و احکام واقعي و آن هويت اصیل اسلامی گم شده بود. مرحوم آقاي حاج سيد احمد خوانساري که از مراجع بزرگ شيعه در تهران بودند، همیشه بعد از اقامه نماز، يكی دو قدم جلو مي‌رفتند و دست به سینه ذکری را می‌خواندند، شخصی از ایشان سوال كرد که شما در آن لحظه چه مي‌فرماييد؟ آیا دعايي وارد شده است كه ما آن را نديده‌ايم؟

آیت الله علوی بروجردی

ايشان فرمودند: من جلو مي‌روم و مي‌گويم: السلام عليك يا اباعبدالله؛ آن شخص سوال می‌کند:  آیا چنین سلام دادنی بعد از اقامه و قبل از تكبير وارد است؟ ايشان فرمودند: نه، اما چون اگر امام حسين (عليه السلام) و قيام عاشورا نبود، اين نماز سرپا نبود. البته اين امر یک واقعيت است.

 بنابراین، سيدالشهدا جلوي انحرافات را گرفت و لذا بني اميه بعد از امام حسين (عليه السلام)، نتوانستند سر بلند کنند و مشروعيت آنان از بين رفت و خون سيدالشهدا (عليه السلام) ريشه آنان را خشکاند.

خفقان شدید در دوران امام سجاد (عليه السلام)

  در دوران بعد از قضیه سيدالشهدا (عليه السلام)، و در دوران اواخر حیات مبارک امام باقر(عليه السلام) و به ویژه در دوران وجود مقدس امام صادق (عليه السلام) معالم اهل بيت به خوبی عرضه شد، ولی قبل از امام باقر(ع) امكان نشر معارف نبود. وجود مقدس حضرت سجاد (عليه السلام) با خفقان عجيبي مواجه بود، ولی برای اولین بار، جنازه امام سجاد (عليه السلام) در مدينه تشيیع شد و قبل از آن، هیچ جنازه‌ای از اهل بيت به طور کامل در مدینه تشییع نشده بود. رسول الله (صلي الله عليه و آله) تشیيع نداشتند. تشيیع صديقه كبري (سلام الله عليها) مخفيانه بودند؛ سيدالشهدا (عليه السلام) هم در كربلا بودند و ای کاش که امام مجتبي (عليه السلام) هم تشييعی نداشتند.

 بنابراین، تشیيع امام سجاد (عليه السلام) در مدینه عجيب و غريب بود و در تواريخ مي‌نويسند که از همه اطراف مدينه آمده بودند و به اهل بيت (عليهم السلام) اظهار علاقه می‌کردند و این اثر به معنای موفقیت قيام امام حسين (عليه السلام) بود و اینکه اهل بيت  (عليهم السلام) شناخته شده بودند و مقدمه‌ای شد که امام صادق (عليه السلام) توانستند احکام و معارف را عرضه كنند، حتی وجود مقدس علي بن موسي الرضا (عليه السلام) نیز در اين سفري كه ناخواسته از مدينه تا طوس اتفاق افتاد، معارف اصیل اهل بیت را منتشر کردند؛ به طوری که سایر ائمه بعد از علي بن موسي الرضا (عليه السلام) به ابن الرضا اشتهار يافتند يعني امام جواد(عليه السلام) به ابن الرضاي اول و امام هادي(عليه السلام) ابن الرضاي دوم و امام عسكري(عليه السلام) به ابن الرضاي سوم، اشتهار یافته بودند.

آثار سفر امام علي بن موسي الرضا(عليه السلام)، به قدری بود که تعداد وكلاي ائمه افزايش زیادی پيدا مي‌كند که از بلاد مختلف سيل وجوهات براي ائمه، حتي در ايامي كه در سامرا محبوس بودند، مي‌آمده است.

آیت الله علوی بروجردیحمایت امام رضا (عليه السلام) از مذهب تشیع

بنابراین، امام علي بن موسي الرضا (عليه السلام) حقّ بزرگي بر گردن شيعه، به خصوص ما ايراني‌ها دارد؛ ما باید توجه داشته باشيم که این مذهب در اوج دوران ظهور کفر، در تحت حمایت امام رضا (عليه السلام) سالم ماند. مرحوم آيت الله بروجردي مكرر مي‌فرمودند: همه اروپاي شرقي و همسایگان شمال ايران به علت نزديكي به شوروي، كمونيست شدند و فقط ايران سالم ماند، با اين كه مي‌گويند وصيت نامه پتك كبير رهبر آنها این بوده كه «آیین و فرهنگشان تا آبهاي گرم جنوب گسترش پیدا کند» حتی آنان، گنبد امام رضا (عليه السلام)را به توپ بستند، اما ايران كمونيست نشد، و اين هم از بركت علي بن موسي الرضا (عليه السلام) بود.

قدردارنی از نعمت ولایت

اميدوار هستيم كه قدردان اين نعمت بسيار عظيم باشيم و برگزاري دهه كرامت به نام علي بن موسي الرضا (عليه السلام) و خواهر بزرگوارشان، فرصتي براي عرض ادب و عرض اخلاص به اين آستان مقدس هست.

 من تقريبا در ابتداي انحلال و فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و شايد هم همه كشورها هنوز استقلال پيدا نكرده بودند، سفري به آذربايجان رفتم، دیدم همان مردمی که در روزگاری درگير كمونيست بودند، وقتی از کنار رود ارس به ایران نگاه می‌کردند، به سينه مي‌زدند و حسين حسين می‌گفتند. اين در حالی بود که مداحي هم نداشتند، گریه می‌کردند، با وجود آنكه در اثر هفتاد سال حکومت كمونيست تمام ريشه‌هاي مذهبي آنها زدوده شده بود؛ به طوری که عقد و ازدواج ها به چه صورتی بود و  مصرف مشروب هم فوق العاده بالا بود و اصلا تربيت ديني در آنجا وجود نداشتند، اما به خاك ایران نگاه می‌کردند و به سينه مي‌زدند و حسين حسين می‌گفتند.

تأثیر شعرا در بقا و احیای مذهب

 هرچند آنها آگاه به هيچ مسئله‌ای نبودند، ولی امام حسين را به خوبی می‌شناختند. من خيلي با خودم فكر کردم كه چه چيز امام حسين را در اینجا حفظ كرده است؟ متوجه شدم آنها شاعری دارند به نام« فضولي » که قدر و قیمت او  براي مردم آذربايجان به اندازه حافظ است و اشعارش در باره امام حسين مانند محتشم بندهايي راجع به سيدالشهدا دارد؛ بقاي سيدالشهدا (عليه السلام) و نهضت عاشورا مرهون اين شخصیت و شاعر برجسته است؛[1] مانند كاري كه فرزدق در مقابل هشام كرد و آن اشعار فوق العاده را در آن مجلس في البداهه خواند؛ يك شعر شاهكاري سروده شد كه هنوز در ادبيات عرب جزء شاهكارها مانده است،

هذا الذي تعرف البطحاء وطأته                       و البيت يعرفه والحل والحرم

             هذا ابن خير عباد الله كلهم                            هذا التقي النقي الطاهر العلم

             اذا رأته قريش قال قائلها                            الي مكارم هذا ينتهي الكرم

بدین وسیله فرزدق مقام امام سجاد را بیان کرد؛ يا مانند شعر دعبل خزايي نزد امام علي بن موسي الرضا. مقام شعر و شاعری خيلي فوق العاده است؛ به طوری کلی بزرگان و مراجع ما براي شاعران اهل بیت، مقام والایی قائل بودند.

 من خدمت علامه طباطبايي رضوان الله عليه صاحب الميزان رسيده بودم صحبت ايرج ميرزا بود. ايشان مطلبي در باره ايشان فرمودند هنوز هم هضمش برايم سخت است. هر چند ايشان شاعر هذل گويي بود ولی شعري راجع به حضرت علي اكبر دارد كه با اين مطلع شروع مي شود:

رسم است هر که داغ جوان دیده                      دوستان رأفت برند حالت آن داغ ‌دیده را

    یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا              وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را

    آن دیگری بر او بفشاند گلاب قند                 تا تقویت شود دل محنت ‌کشیده را

 مرحوم علامه آقاي طباطبايي فرمودند: من حاضر بودم تمام كتاب الميزانم را بدهم به ايرج ميرزا و اين بيت شعرش را بگيرم:

بعد از پسر دل پدر آماج تير شد                آتش زدند لانه مرغ پريده را

 اين مقامي است كه شعر و شاعر دارد و تأثيري است كه شعر در بقاي مكتب داشته است، ما با اين واقعيت مواجه هستيم، كه شما عزيزان هم در سطوح مختلف، این اشعار را با آن لحني كه عرضه مي‌كنيد تأثيرش را از ده‌ها منبر بيشتر می‌کنید، و دلها را آتش مي‌زنید.

  کرامت امام حسین به همه عزاداران

درب خانه امام حسين با درب همه خانه‌ها تفاوت دارد؛ حتي با درب خانه امام حجت بن الحسن (عجل الله تعالي فرجه الشريف)  زيرا شخص بي نماز درب خانه امام حجت بن الحسن خيلي قرب و مقامی ندارد؛ اما درب خانه سيدالشهدا (عليه السلام) همه مي‌آيند، كساني می‌آیند که در عمرشان نماز نخواندند و همه اینها در درگاه امام حسين (عليه السلام) ارزش دارند. همين كه شخص رو به امام حسين مي‌كند و مي‌گويد السلام عليك يا اباعبدالله دارای قيمت و ارزش است حتی اگر آن شخص، بي‌حجاب باشد.

ما يكي از دوستانمان به نام آقاي توفيقي را به همين آذرباييجان فرستاده بوديم که آنجا در مسجد منبر برود. او می‌گفت: شب تاسوعا، همه مسجد و صحن مسجد و خيابانهای اطراف پر از جمعیت بود من بعد از منبر دم گرفته بودم و همه سينه مي‌زدند، من متوجه شدم حتی زنهای بی‌حجاب و بد حجاب هم سينه مي‌زنند. او مي‌گفت که در آن شب، من روضه حضرت سكينه را خواندم، گفتم سكينه نازدانه وقتي بالاي سر بدن مطهر آقا سيدالشهدا آمد صحبتي كه مي كرد، نگفت من را كتك زدند، يا تازيانه زدند، گفت: ببين معجر از سر من برداشتند. آقاي توفيقي گفت: اين را من جز روضه ام خواندم، فردا شب كه براي منبر آمدم دیدم که اكثر اين خانمها كه آمده بودند يك چيزي روي سرشان انداخته بودند.

مقام سید الشهدا بالاتر از عقل و منطق است

حساب سيدالشهدا با همه فرق مي‌كند. ما مكتب امام صادق (عليه السلام) را عرضه مي‌كنيم، که با برهان و منطق کار داریم ولی مسئله سيدالشهدا (عليه السلام) از برهان و منطق گذشته و احساس است؛ سيدالشهدا (عليه السلام) جايي دست مي‌گذارد كه منطق و برهان راه ندارد‌؛ لذا همه را مي‌تواند به هيجان بياورد و اين موقعيت بسيار ممتازي براي حفظ شیعه است.

  يك از وعاظ محترم نقل می کرد من در يك ده دور افتاده اي روضه مي خواندم، اقشار مختلف مردم نشسته بودند، درجات درك و فهم مردم هم مختلف است، مي گفت آنجا من اين روضه را مي خواندم كه آقا سيدالشهدا وارد سرزمين كربلا شدند، لشكر حر آمد و ايشان را محاصره كرد، در حالي كه حر و لشكريانش تشنه بودند، آقا دستور داد به اينها آب بدهند حتي دستور داد به حيوانات اينها آب بدهند، بعد روضه علي اصغر را خواندم كه در روز عاشورا نه تنها به علي اصغر آب ندادند، بلكه به جاي آب تيري سه شعبه بر گلوي مبارك اين نوزاد زدند. او گفت پيرمردي پاي منبر نشسته بود و بلند بلند فریاد می‌زد كه عجب، آنها به حيوانات اينها آب دادند، ولی اينها به بچه‌هاي كوچك امام آب ندادند. اين همان چيزي است كه منطق نمي‌خواهد و اين احساس است که ما مي‌توانيم  با بهره‌برداري از آن در مسئله سيد الشهدا(عليه السلام)، دين، اعتقاد و ايمان را در ذهن و دل جوانان خودمان زنده نگه داريم.

رسالت مداحان

امروز آقايان مداح رسالت بزرگي به گردن دارند؛ و آن چيزي كه ما بايد عرضه كنيم همين جهات احساسات است که مي‌تواند جهت زندگي افراد را عوض كند. همه ادیان و مذاهب مانند مسيحي، هندو، زرتشتي به حساب سيدالشهدا (عليه السلام) به سراغ ما مي‌آيند و ما مي‌توانيم از این فرصت با اشعاري كه پيام داشته باشد،اسلام را نشر بدهيم.

انتقال پیام اهل بیت در قالب روضه

 روضه خواندن في نفسه مستحب است و رجحان دارد، اما اين بستري است كه اگر در اين اشعاري كه ما ذكر مصيبت مي‌كنيم، پيام عاشورا را همراه داشته باشد و حركت و هدف قیام سيدالشهدا (عليه السلام) را بیان کند ارزشش دو چندان است.

 البته، گاهی آفاتي در مداحی وجود دارد که يك مقدار منشأ آن به  خود هيئات و دعوت كننده‌ها بر می‌گردد که ما باید بتوانيم هيئات را كنترل كنيم كه اينها از افرادي استفاده كنند كه اشعار پيام‌دار و اصيل را بخوانند؛ نه اینکه گاهي برای اينكه جمعيت جمع و شلوغ شود يا با سایرین رقابت كنند فردی را بیاورند و قضیه به گونه دیگری تغییر کند.

 در گذشته، مداحان بزرگ ما با لحن موسيقي و دستگاهي كه خواندن بر اساس اينها شكل مي‌گيرد، آشنا بودند به طوری که روح الله خالقي که از آهنگ سازان معروف ايران است به شاگردانش گفته بود که برويد در مجالس روضه خواني و از اين روضه خوانها و مداحان لحن را استفاده كنيد و آهنگ سازي كنيد؛ اما اين لحن‌ها و دستگاه‌ها، دستگاه‌هاي اصیل بود؛ ولی امروزه حرمت شكني شده است و گاهي از اوقات، برخی از مداحان از لحن فلان خواننده مستهجن خارجی عینا تقليد مي‌کنند، و خيلي هم متوجه نيستند و حتی ممكن است که متاثر بشوند و گريه هم بكنند اما اين نوع مداحي، آن اصالتي كه ما دنبالش هستيم و آن اصالتي كه دستگاه سيدالشهدا اقتضا دارد، نهفته باشد واجد نيست.

  البته، ما كار جديد را نفي نمي‌كنيم اما كار جديد بايد در شأن و در خور باشد؛ مثلا، در صحن و سراي حضرت معصومه (سلام الله عليها)، بنايي مانند صحن اتابكي كه بناي اصيلي است، اگر در كنار اين صحن ساختماني بسازید که اصلا تناسب نداشته باشد، مناسب نیست.

تاثیر مداحان در فرهنگ عمومی

آیت الله علوی بروجردی

اگر همان كاري كه واعظ با وعظ خود در مناسبت های مختلف انجام مي‌دهد، مداح هم به صورت بهتر در این بستر انجام بدهد، بسیار به جا و شایسته است؛ مسئله بسيار مهم اين است كه يك آموزشي و لو مختصر از اساس دين، دعوت اسلام و حرکت امام حسین (عليه السلام) بر چه اساسي شكل گرفته و هدف آن را بیان کند که ایشان برای ترمیم چه چیزی قیام کرد؟ كلمات امام حسين چه هست: «إني لم أخرج أشراً ولا بطراً ولا ظالماً ولا مفسداً انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي ...» اين طلب اصلاحاتي كه سيدالشهدا ميخواسته چه بوده؟ چه اتفاقي  افتاده بوده كه امام (عليه السلام) با قيام خود مي خواسته آن اتفاق را جبران كند و اصلاح كند

قیام ایشان برای فساد و ظلم نبوده است، بلکه برای اصلاح امت جدشان بوده است؛ تا این معارف یک فرهنگ عمومی برای رواج اصالتها بشود.

 به هر حال، لحن و آواز خوب است اما مهم‌تر از آواز، آن پيامي است كه در شعر عرضه مي‌شود. كار شعر، كار بسيار ارزشمندي است و در آن جايي كه سخن اثر ندارد، شعر اثر گذار است.  همه شما عزيزاني كه در اين مسير قدم بر مي‌داريد، خدمتگذاراني هستيد كه بزرگان ما به حال شما غبطه مي‌خوردند و ما هم اميدوارم که در اين مسير موفق باشيد.

 حوزه مرهون وعاظ و مداحان است

 مرحوم آقاي شيخ عباسعلي اسلامي صاحب جامع تعليمات اسلامي براي نقل کرد:  چند روز به محرم مانده بود که ما وعاظ و روضه خوان‌ها را جمع كرديم و خدمت آيت الله بروجردي آوردیم تا آقا آنان را رهنمود بدهند. ایشان مي‌گفت: وقتی که ما اينجا جمع شديم مرحوم آيت الله بروجردي فرمودند: من يك مطلب را به شما مي‌گويم و آن اين است كه از آقاي فلسفي گرفته كه منبر ده هزار نفري دارد تا آن روضه خواني كه در خانه براي خانم‌ها روضه مي‌خواند و دو نفر بيشتر مخاطب ندارد، همه يك نقطه اشتراك دارند كه ذكر سيدالشهدا (عليه السلام) را به ميان مردم مي‌برند و بدانيد ما كه به عنوان مرجعيت شيعه و حوزه علميه که اينجا نشسته‌ايم همه وامدار و مرهون شما هستيم؛ يعني شما که امام حسين را در بين مردم مي‌بريد، آنها به بهانه امام حسين (عليه السلام)از شما احكام مي‌پرسند و دين بين آنها منتشر می‌شود. آنها با مسائل خمس آشنا مي‌شوند و پول مي‌دهند و حوزه‌ها شكل مي‌گيرند.

  بنابراین، شما توجه داشته باشيد که تمام اين حوزه‌ها و دستگاه شيعه و مرجعيت شيعه وامدار شما است، چون شما وامدار امام حسين و خدمتگذاران امام حسين (عليه السلام)هستید که نام سيدالشهدا را به ميان مردم مي‌برید و اين پيوندي است كه بين ما و شما است و نبايد از بين برود بلکه بايد مستحكم تر بشود و باید به هم در پيشبرد شيعه كمك كنيم؛ آن هم در ميان دشمناني بي رحمي مثل داعش. البته اقدامات داعش به حساب اينكه منطق ندارند و با كشتار مي‌خواهند هدفشان را پيش ببرند، سبب اضمحلال آنها خواهد بود. اگر عربستان و دستگاه وهابيت، کتابی مثل نهج البلاغه یا صحيفه داشت و یا اگر عاشورا داشت، محتاج به اين بساط نمي‌شد.

شیعه میراث دار شهادت است

میراث ما از روز اول، شهادت بوده و ما از كشتن ابايي نداشتيم و افتخار مي‌كرديم. در گذشته مردم برای رفتن به كربلا دست و پا مي‌دادند. شيعه با كشته شدن از بين نرفته بلکه تقويت شده است؛ شيعه مكتب خون است. اين خون‌هاي ريخته شده در طول تاريخ از فاطمه زهرا (سلام الله عليها) شروع شد، شهيد اول، شهيد ثاني و ... همه بودند.

 ما الان در اين وضعيتي كه شيعه دارد بايد اين مسئوليت را بيشتر احساس كنيم كه آن پيام اصلي را به مردم برسانيم. آقا علي بن موسي الرضا (عليه السلام) اين معنا را خودشان عنوان فرمودند كه اگر شما بتوانید كلام ما را به گوش مردم برسانيد و مردم حلاوت كلام ما را ادراك كنند، پيرو ما مي‌شوند.[2] شما این پیام را برسانيد و رساننده خوب و امينی باشيد. و توجه کنید که كجا و در چه شرايطي، چه روضه‌اي بخوانيد. اينها خصوصياتي است كه در كار شما و مهارت شما نهفته است.

  بهترين دعا براي شما و ما اين است كه خداوند تا آخر عمر، خدمتگذاري سيدالشهدا (عليه السلام) را از ما نگيرد و خدمت ما را در اين خانه مستدام بدارد.

[1] . البته بعدا موفق شديم اين اشعار را به خط كريل به صورت كتيبه درست كنيم و براي آذربايجان فرستاديم.

[2] . اشاره به حديث امام رضا (عليه السلام) دارد: عن عبد السلام بن صالح الهروي قال: سمعت أبا الحسن علي بن موسى الرضا (عليه السلام) يقول: رحم الله عبدا أحيا أمرنا فقلت له: وكيف يحيى أمركم؟ قال: يتعلم علومنا ويعلمها الناس فإن الناس لو علموا محاسن كلامنا لاتبعونا

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha