یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
حجت الاسلام قاسم ترخان

حوزه/ مدیر گروه کلام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در خصوص تفاوت گفتار و نظریه دانشمندان معتقد است که این تفاوت در موجبه جزئی قابل پذیرش است و در موجبه کلی نمی‌توان آن را پذیرفت.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، به نقل از پایگاه طلیعه،‌حجت‌الاسلام قاسم ترخان، در خصوص تفاوت نظریه و گفتار دانشمندان گفت: دانشمندان در حال تطور هستند و گفتارشان می‌تواند مشتمل بر کلی گویی و تناقض باشد به همین دلیل ضرورت دارد که یک تفاوت بین گفتار و نظریه‌های دانشمندان قائل باشیم.

وی بابیان اینکه این تفاوت را تا حدودی می‌توانیم بپذیریم، افزود: اگر ملاحظاتی را که در ادامه بیان می‌کنم مدنظرمان قرار دهیم امکان پذیرش تفاوت بین گفتار و نظریه وجود دارد.

حجت‌الاسلام ترخان در تشریح ملاحظات مدنظرش برای پذیرش تفاوت بین گفتار و نظریه دانشمندان، اظهار داشت: در تعریف نظریه یک توافق عامی وجود ندارد و اختلافات زیادی هم از نظر مفهومی و هم مصداقی وجود دارند.

وی ادامه داد: در جنبه مفهومی گاهی نظریه‌ها به‌طور خاص مطرح می‌شوند و گاهی به‌ طور عام. گاهی به‌ صورت اخص نظریه‌ها در حوزه علوم اجتماعی مطرح می‌شوند.

عضو هیئت‌ علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان این‌که در تعاریفی که ارائه می‌شود که گل‌ها ناظر به نظریه‌هاست و گاها ناظر به کارکردها، عنوان کرد: همچنین در این تعاریف از نظر مصداقی هم آشفتگی‌هایی وجود دارد و مصادیق واژه نظریه گوناگون است و شامل همه‌چیز می‌شود از فرضیه‌های پیش‌پاافتاده تا تخیل‌های فراگیر.

حجت‌الاسلام ترخان با تأکید بر این نکته که این تصور پیش نیاید که نظریه امری قطعی است، توضیح داد: گاهی وقت‌ها به گفته‌هایی نظریه اطلاق می‌شود که این قطعیت در آن معلوم نیست و گاهی هم به گفتارهای پراکنده نظریه گفته می‌شود.

مدیرگروه کلام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی خاطرنشان کرد: از این‌ جهت گاهی وقت‌ها به مطالبی نظریه اطلاق می‌شود که همان گفتار است و همان گفتارهای یک نویسنده یا صاحب‌نظر است که نظریه نامیده می‌شود.

وی با نتیجه‌گیری از این موضوع که ما نمی‌توانیم بگوییم که نظریه یک‌ چیز منسجم و به‌ هم‌ پیوسته و قطعی است و گفتار به‌ گونه‌ای دیگر است پس باید تفکیک قائل شویم، گفت: این مطالب همه در مورد ملاحظه اول است.

حجت‌الاسلام ترخان در ادامه راجع به ملاحظه دوم عنوان کرد: اگر ما نظریه را به این معنا بگیریم که ترکیبی است از گزاره ها که شامل یک یا چند گزاره محوری است و یک گزاره پیرامونی دارد.

عضوهیئت‌ علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: انسجام درونی یکی از ویژگی‌های خاص نظریه است و نظریه آگاهی نظام‌مند به شما می‌دهد و گفتار نظام‌مند نیست.

حجت‌الاسلام ترخان بابیان این موضوع که اما باید این توجه را داشته باشیم که نظریه ها هم از گزاره ها تشکیل می شوند و اگر چه نظریه جزئی از آن گزاره هاست و بحث صدق و کذب ناظر به گزاره هاست، خاطرنشان کرد: از این بحث نمی توان نتیجه گرفت که نظریه قطعی است و گفتار قطعی نیست بلکه یک نظریه هم می تواند تطور داشته باشد و تغییر بپذیرد.

وی یادآور شد: گفتار برای اینکه علمی باشد باید مطابق با واقع باشد گفتار به عنوان یک تک گزاره مطابقت با واقع برای آن لازم است و این که تقابل نداشته باشد با دیگر گفتارها.

مدیر گروه کلام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تاکید براین نکته که البته در مقام اثبات ممکن است عالمی توجه به ابزار خود نداشته باشد، تاکید کرد: گاهی وقت ها عالم ممکن است جایی حرفی بزند و جایی دیگر این حرف را نقض کند اما گفتار متفاوت است از این موضوع. گفتارها هم اگر بخواهد علمی تلقی شود مطابقت با واقع و عدم تعارض با دیگر گفتارها را نیاز دارد.

حجت‌الاسلام ترخان در جمع‌بندی گفته‌های خود اظهار کرد: در هر حال من به یک معنا می‌پذیرم که در تاریخ علم اگر امکانی باشد که بین نظریه‌ها و گفتارها تفکیک قائل باشیم می‌تواند از جهاتی کارگشا باشد اما اینکه ما بیاییم آن تفکیک را به این معنا که نظریه‌ها قطعی است و گفتارها قطعیت ندارند به‌صورت کلی قابلیت دفاع ندارد.

وی در قسمت دیگری از این گفت‌وگو به نکته‌ای با این مضمون که همواره در تحلیل‌ها به آن تکیه می‌شود اشاره کرد و گفت: یکی از اشتباهات رایج در فهم تاریخ علم، تداخل گفتار اندیشمندان با نظریه‌های قطعی آن‌هاست. این تفکیک نوعاً انجام‌نشده و ما گاهی دیدگاه‌های غیرقطعی آن‌ها را به‌عنوان حرف آخر و فصل الخطاب تلقی می‌کنیم. گفتار پراکنده است، غیرقطعی است.

وی ادامه داد: همچنین گفته می‌شود که این نکته که برخی گفتارهای دانشمندان ناسخ گفتار قبلی است و این امری کاملاً طبیعی و حتی لازمه پیشرفت علمی است اما نظریه در حال تطور است و ممکن است شامل بر کلی‌گویی، تناقض، محکم و متشابه توأمان باشد و منسجم دارای مفاهیم پایه و روشمند است و از ترازمندی و هندسه مندی بهره‌مند است و تفکیک گفتار از نظریه نیاز به اشراف علمی و مطالعات تاریخ علمی دارد و امری ضروری است. واکنش من به این گفته‌ها این است که این مطلب را به‌ عنوان موجبه جزئیه می‌پذیرم اما به‌عنوان موجبه کلیه نه.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha