جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ |۱۱ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 13, 2024
کد خبر: 376480
۲۶ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۰
قانون اساسی

حوزه/ میان دو ارزش حق حاکمیت و حق ثبات و امنیت، کدام مهم تر است؟ نسلی که به دنبال تغییر یک نظام سیاسی است، باید دارای منطقی قوی باشد که انقلاب او را حقانیت بخشیده، او را در برهم زدن نظام سیاسی موجود و شکستن ساختار آن محق بنمایاند.

به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در بُعد فلسفی و فقهی، ریشه در اعتقادات و مبانی دینی دارد؛ اما در بُعد جامعه شناختی، مشروعیت آن، مرهون پذیرش مردمی است. این عنصر، هنگام تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران محقق شد؛ اما تلاش ها برای سست کردن آن، از همان آغاز، ادامه دارد.

در همین باره این شبهه مطرح می شود که با گذشت بیش از سی سال از نظام جمهوری اسلامی ایران، آیا وقت آن نرسیده است رفراندومی برگزار شود که نسل های بعدی، رأی آری یا نه خود را به این نظام و قانون اساسی اعلام کنند؟

این شبهه را به شرح زیر می توان پاسخ داد:

* نظام سیاسی برای ایجاد ثبات در جامعه پدید می آید و قانون اساسی نیز در تحکیم نظام سیاسی تدوین می شود. بنابراین، جامعه و کشور در پرتو این دو، به آرامش و استقرار می رسد. پس سخن از رفراندوم، با روح نظام سیاسی که ایجاد ثبات است، سازگار نیست و در حقوق اساسی نیز متروک است. قوانین اساسی هرچند ممکن است تغییراتی را در خود پذیرا باشند؛ اما این تغییرات هرگز به حدی نیست که هستی و ماهیت آن نظام را تهدید کنند. هیچ نظامی، عمر خود را با پیشبینی رفراندوم از پیش تعیین نمی کند.

* میان دو ارزش حق حاکمیت و حق ثبات و امنیت، کدام مهم تر است؟ نسلی که به دنبال تغییر یک نظام سیاسی است، باید دارای منطقی قوی باشد که انقلاب او را حقانیت بخشیده و او را در برهم زدن نظام سیاسی موجود و شکستن ساختار آن محق بنمایاند. بنابراین، حق برهم زدن نظم موجود، زمانی به دست می آید که بطلان و غیر قابل قبول بودن نظم کنونی به اثبات رسیده باشد.

* گاه به این سخن امام خمینی (ره) که «اگر نسل های گذشته هم این رژیم (شاهنشاهی) را خواسته اند، ما ملزم به پذیرش آن نیستیم.» استناد می شود و می گویند: اگر پدران ما در سال 57 جمهوری اسلامی را خواسته اند، ما ملزم به پذیرش آن نیستیم و حق داریم با رفراندوم برای نسل خود تعیین سرنوشت کنیم.

پاسخ این استناد آن است که استدلال امام (ره) پس از اثبات غیر عقلی و غیر قابل قبول بودن نظام شاهنشاهی و حاکمیت وراثتی بود؛ یعنی اثبات حقانیت بر هم زدن نظم موجود. بنابراین، نسل نو باید قبل از هر چیزی به مبانی نظم موجود بیندیشد که اگر آن را حقانی یافت، با دفاع از آن، حق حاکمیت خود را اِعمال کند و اگر آن را باطل دید، مردم را به انقلاب دعوت کند. اگر مردم با او همراه شدند، انقلاب واقعی محقق خواهد شد و نیاز به اجازه کسی نیست.

* اِعمال حق حاکمیت تنها از مسیر انقلاب نمی گذرد؛ زیرا بخش عظیمی از نسل جدید که در عرصه های دفاع از نظام اسلامی سر از پا نمی شناسند، نیز در حال اعمال حق حاکمیت بر سرنوشت خود هستند.

منبع: نمایه، چکیده نشست های علمی حوزوی، دفتر چهارم استاد: محمدرضا باقرزاده

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha