یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
جهان پهلوان غلامرضا تختی

حوزه/ یکی از مهمترین ابعاد شخصیت تختی، حس نوع دوستی او بود. نکته ای که علاوه براینکه در دین ما به مردم داری و نوع دوستی توجه شده و از خصوصیات پیامبر اسلام و اهل بیت(ع) می باشد، فطرت انسانی هرفردی نیز این خصوصیت را تائيد می کند. شخصیتی در بین مردم محبوب است که شهرت او را ازمردم متمایز نکرده و تافته جدا بافته ای از جامعه نکند و مرحوم تختی اینگونه بود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در خوزستان، کشور پهناور ایران اسلامی ورزشکاران زیادی را درطول سنوات مختلف به خود دیده است. شیرمردانی که در میادین مختلف ورزشی حاضر شده وافتخارات بی بدیلی را برای کشورمان رقم زده اند.

اما نکته سوال بر انگیز این است که در بین این همه قهرمان چرا چهره جهان پهلوان غلامرضاتختی در قاب سینه و قلب مردم ما ماندگارشد؟ قهرمانان زیادی آمده و رفته اند ولی نسل جدید نام آنها را نه شنیده و نه تصویری از آنهادیده اند! اما از جوانانی که در دوران تختی نبوده اند و او را ندیده اند وقتی نام آن مرد بزرگ را می پرسیم از وی به نیکی یاد کرده و او را اسوه قهرمانی و مردانگی می دانند.

اگر چه نسبت به خیلی از ابعاد زندگی آن مرحوم بی اطلاع هستند، ولی حداقل نام وی، ایمان او به خدا و جوانمردی این پهلوان پر آوازه را از گذشتگان خود شنیده اند.

در هفدهم دی ماه سالگرد عروج پوریای ولی ایران، جهان پهلوان غلامرضا تختی بر آن شدیم تا به گوشه ای از خصوصیات قهرمان جامع ایران اسلامی بپردازیم.

*ابعاد و ویژگی های شخصیتی جهان پهلوان

یکی از مهمترین ابعاد شخصیت تختی، حس نوع دوستی او بود. نکته ای که علاوه براینکه در دین ما به مردم داری و نوع دوستی توجه شده و از خصوصیات پیامبر اسلام و اهل بیت(ع) می باشد، فطرت انسانی هرفردی نیز این خصوصیت را تائيد می کند. شخصیتی در بین مردم محبوب است که شهرت او را ازمردم متمایز نکرده و تافته جدا بافته ای از جامعه نکند و مرحوم تختی اینگونه بود.

او درد خدمت به مردم داشت ونه تنها یک ورزشکار با اخلاق در میادین مختلف جهانی بود، بلکه روح خود را به خوبی در آموزه های دینی پرورش داده بود، لذا نه تنها محبوب ایرانیان بلکه محبوب سایر رقبای خودشده بود.

در سال ۱۳۴۱ وقتی که در منطقه بوین زهرا زلزله ۷/۲ درمقیاس ریشتر آمد و جان بیش از ۲۰ هزارنفر از هموطنان ما گرفته شد، ازطرف رژیم منحوس پهلوی چادرهای زیادی برای کمک به زلزله زدگان درشهر های مختلف برپا شده بود ولی بخاطر نفرت مردم از دستگاه حاکم و بی اعتمادی اجتماعی که نسبت په رژیم  شاه بوجود آمده بود کسی برای کمک به مردم زلزله زده بواسطه رژیم طاغوت عکس العملی نشان نداد.

وقتی تختی این وضعیت را مشاهده کرد خود به خیابانها می آمد و با بلندگوی دستی از مردم خواست با به زلزله زدگانی که خسارت های بسیار زیادی دیده اند کمک کنند و بخاطر وجاهت عمومی که جهان پهلوان تختی داشت، خیلی از مردم کمکهای نقدی و غیرنقدی خود را به وی دادند که مجموعا ۲۸۰ هزارتومان پول نقدی و کمک های چشمگیر غیر نقدی توسط مردم و به همت قهرمان بزرگ ایران به مردم زلزله زده بویین زهرا داده شد و پهلوان تختی با آن مبلغ اهدایی از جانب مردم خانه هایی را ساخت و تجهیز کرد و به مردم زلزله داد و کمک های غیر نقدی هم با مدیریتی تحسین بر انگیز به زلزله زدگان تقدیم کرد.

عده ای دلیل قتل وی را مقبولیت تختی در بین مردم آنهم در جریان زلزله بویین زهرا می دانند که شاه از این وجاهت احساس خطر کرد و تصور کردند ممکن است او از اقبال عمومی خود استفاده کرده و مردم را علیه دستگاه ظالم پهلوی تحریک کند، لذا او را به شکل مرموزانه به قتل رساندند.

تختی؛ اسطوره عشق به ولایت

آن پهلوان نام آور، غرق در اهل بیت(ع) بود. وی قبل از رفت و پس از بازگشت از هر مسابقه ای که بنا بود در خارج کشور برگزار شود به زیارت حضرت ثامن الححج علی بن موسی الرضا(ع) میرفت و بارها اعلام کرده بود که من غلام امام رضا(ع) هستم.

وی خود را نوکر امام حسین(ع) میدانست و کربلا را محل تسکین تألمات خود میدانست. وقتی که درمسابقات سال ۱۹۵۴ در توکیو شکست خورد رهسپار کربلا شد تا غم شکست را فراموش کند.

او در این سفر معنوی شبها با خلوت کردن با خدای خویش درحرم سیدالشهدا(ع) و حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) به عبادت مشغول بود و زیارت نامه ها را باصدایی زیبا برای همراهان می خواند و آنها را صبح زود برای نماز اول وقت بیدار می نمود.

عشق به عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری(س) در وجودش موج می زد و همین امر باعث شد او پس از سفر به کربلا عازم سوریه شود و پس از آن به لبنان رود.

خدا محوری در زندگی تختی موج میزد؛ به طوری که همیشه قرآن جیبی به همراه داشت و ارتباط وی با خدای متعال لحظه ای قطع نشد واز یاد او غافل نبود.

اما زندگی جهان پهلوان تختی به این موضوعات خلاصه نمی شود. او درمکتب مولایش امیرالمؤمنین حضرت علی بن أبی طالب(ع) پرورش یافته بود.

تواضع، مردم داری، خدمت به آحاد جامعه، ادب نسبت به والدین به خصوص مادر، همنشینی با افتادگان، غرق عناوین و جایزه نشدن، انقلابی بودن و عشق به میهن اسلامی، ازخصوصیات جهان پهلوان تختی این اسطوره راد مردی ایران زمین بود.

*مبارزات ضد حکومتی پهلوان تختی

آن مرحوم علاوه بر اینکه قهرمان ورزشی بود، در زمره یک اسطوره سیاسی در میادین استکبارستیزی آنهم در دوران سکوت و اختناق ایران نیز قرار داشت.

آن مرحوم چشم دیدن شاه ملعون را نداشت و این ابراز انزجار ربطی به دوران شهرت تختی ندارد، بلکه از همان دوران کودکی خانواده تختی جزء زخم خوردگان در ماجرای اصلاحات ارضی بودند و رژیم پهلوی تمام اموال و دارایی های پدری جهان پهلوان تختی را همانند هزاران ایرانی دیگر غارت کرده بودند.

تختی برخلاف اکثر ورزشکاران هم دوره اش دارای دیدگاه سیاسی محکمی بود. وی در دورانی که ابوذر زمان حضرت آیت الله طالقانی(ره) وبرخی از اعضای خانواده اش درزندان ساواک به سر میبردند، او به منزل ایشان رفت و آمد داشت و مشکلات مادی آنها را برطرف میکرد.

او در نهایت شجاعت با حضرت آیت الله طالقانی(ره) عکس یادگاری می اندازدجهان پهلوان غلامرضا تختی در کنار آیت الله طالقانی و از انتشار آن عکس هیچ ابایی نداشت و آن فقیه عالیقدر و مفسر بزرگ قرآن کریم یک جلد قرآن به آن مرحوم هدیه میدهد.

تختی از افکار کمونیستی حزب توده اطلاع داشت وبرای مبارزه با آن حزب به عضویت جبهه ملی درآمد و امور ورزشکاران این جبهه را برعهده گرفت. او با دعوت از کشتی گیران مطرح همچون «منصور رحیمی ها»، «حسین عرب»، «مرتضی تاجیک» و.... مقابل توده ای ها ایستاده و قد علم کرد.

از اواخر دهه سی، شاه بطور علنی مقابل همه مخالفان از جمله جبهه ملی ها ایستاد و از همانجا بود که گرفتاری های جهان پهلوان تختی روز به روز بیشتر شد.

اوج پهلوانی پوریای ولی ایران مربوط به سالهای ۱۳۳۵تا ۱۳۳۷بود. وی در اسفندماه سال ۳۷ با غلبه بر مرحوم حسین نوری به مقام پهلوان پهلوانان ایران دست یافت و اگرچه بنا بود که بازو بند قهرمانی خود را از دست شاه بگیرد، اما جهان پهلوان همچون دیگر ورزشکاران آن زمان نه مقابل شاه خم شد ونه دست وی را بوسید و به همین دلیل محمدرضا پهلوی مجبور شد دستش را بیش از حد معمول بالاببرد و مدال تختی را به گردن وی بیندازد.

مهدی زاده یکی از رفقای صمیمی پهلوان تختی بود وی درباره آن روزی که بنا بود تختی هدیه خود را از شاه بگیرد میگوید: در آن لحظه تختی با لحنی آرام به من گفت: لابد توقع دارد که من دولا شوم و دستش را ببوسم. همین ابراز انزجارهای پی درپی تختی در دوران سکوت و اختناق حکومت پهلوی دست به دست هم می دهد تا نظریه شهادت جهان پهلوان تختی به صورت مرموزانه به دست ساواک درهتل آتلانتیک که درنزدیکی ساواک بود تائيد شود.

آری! آنچه که تختی را تختی کرد مدالهای اول به تنهایی نبود، تختی پهلوانی بود که نام پرآوازه اش نه تنها به عنوان یک قهرمان ورزشی، اخلاقی، اجتماعی، دینی، فرهنگی، بلکه در عالم سیاست و استکبارستیزی نیز قهرمان دوران خود بود و از دیگر رقبای خود در این زمینه پیشی گرفته بود همچنانی که درسایر زمینه های انسانی پیشی گرفته بود.

حضرت امام خمینی(ره) در مورد اخلاق سیاسی ورزشکاران فرمودند: «یک وقت است که ورزشکاری و تعلیم و تربیت در خدمت طاغوت است که این جز خسران برای یک کشور چیزی به بار نمی آورد».

ولی این دوقوه و نیروی بزرگ درخدمت خداست، آن وقت ایمان در آنها تقویت شده و برای پیشبرد مقاصد اسلامی نیروی عظیمی پیدا می شود که هیچ نیرویی نمی تواند جلویش رابگیرد.

و تختی بزرگ پهلوانی بود که تمام قدرت خدا درجهت خدمت و خوشنودی خلق خدا و ایستادگی در مقابل خود کامگی و استکبار و استبداد در کشورمان به کارگرفت. مجموع فضائل و مكارم اخلاقی باعث شدکه تختی فاتح قلوب مردم ما و دیگر رقبایش در سرتاسر دنیا شد.

*جهان پهلوان، الگوی یک ورزشکار انقلابی برای جوانان همه اعصار

جهان پهلوان غلامرضا تختی، الگویی نیکو برای تمامی ورزشکاران و سایر مردم کشورمان خصوصا نسل جوان که گرفتار الگوهای غربی شده اند میباشد و امیدواریم روزی میادین ورزشی خصوصا ورزش سنتی زورخانه ای که محل تربیت تختی بوده و در گود آن زورخانه ها ندای توسل به مولا علی(ع) به گوش میرسد رونق مجدد گرفته و جوانان از نشستن های بی فایده ای که گرفتار آن هستند در کنار حضور در مساجد و مجالس مذهبی در زورخانه ها نیزحضور پیدا کنند و با اخلاق اسلامی روح و جسم و تفکر خود را پرورش دهند همچنانی که جهان پهلوان تختی این چنین کرد و برای همیشه تاریخ از او به نیکی یاد می کنند.

تهیه و تنظیم: حجت الاسلام شریعت شوشتری

برگرفته از کتاب: غلامرضا

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • جمشید IR ۱۵:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۰
    0 0
    دوست عزیز جهان پهلوان تختی اینقدر نکات بارزی توی شخصیتش داشت که واقعا نیاز به داستان سازی نداره , تختی مرد زمانه خودش بود و یک مملکت اون رو عاشقانه دوست داشتند , خدماتش به مردم ضعیف و گرفتن دست افتادگان به تنهایی برای باقی ماندن در قلب و حافظه ایرانیان کافیه و ساختن داستان هایی مثل خم نشدن جلوی شاه چیزی نیست که امروز بشه اونو به مردم القا کرد چون با یک سرچ ساده میشه کلیپ خم شدنش رو در هنگام دریافت بازوبند پهلوانی توی فضای مجازی رو دید ضمن اینکه چندین سال هم با رضایت کامل مبلغی که اونزمان بعنوان حق سفره از طرف دربار شاه به پهلوان کشور پرداخت میشد رو دریافت می کرد و تقریبا با همون مبلغ زندگی خودش رو گذران می کرد , راجع به فوت ایشان هم بجای توجه به شایعاتی مثل قتل بدست این و آن می تونید صحبتهای دوست صمیمی اون یعنی محمد نصیری یا پسرش بابک رو بشنوید که با کلی دلیل و مدرک اذعان به خودکشی اون مرحوم دارن , برای روحش طلب آمرزش کنیم . روحش شاد