پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
زندگی معنوی

حوزه/ مکلفین دو دسته‌اند؛ مکلفین واجب العقاب و مکلفین جایز العقاب. جواز عفو برای مکلفین دسته دوم می‌باشد، نه همه مکلفین.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام والمسلمین فعالی در ادامه سلسله جلسات «زندگی معنوی» به منظور بررسی زندگی معنوی و آرمانی در موسسه آل یاسین دلایل عقلی ونقلی بر جواز عفو را مورد بررسی قرار داد.

 در جلسه گذشته، یک اصل کلامی مطرح شد و آن این‌که: تمام متکلمین چه شیعه، چه سنی، معتقدند که «وعد» قطعی است و «وعید» احتمالی است. به دنبال این مطلب، بطور مختصر و گذرا به نحله‌های کلامی اشاره شد و وجوب عقلی شناخت جریان‌های فکری نیز مطرح گردید. اما ادامه بحث:

دلایل عقلی بر جواز عفو

دلیل اول: دلیل اول از دو مقدمه و یک نتیجه تشکیل شده است.

مقدمه اول: عقوبت، حق خداست؛ چون، معصیت، مخالفت با خداست و عقوبت مربوط به مخالفت با خدا و حق اوست.

مقدمه دوم: خدا می‌تواند از حقش بگذرد.

نتیجه: عقوبت، قابل گذشت است.

دلیل دوم: این دلیل از سه مقدمه و یک نتیجه شکل گرفته است.

مقدمه اول: عقاب، ضرر به مکلفین است.

مقدمه دوم: خداوند از ترک عذاب، ضرر نمی‌بیند.

مقدمه سوم: هر جا که در امری، ضرر به مکلفین باشد و ترک آن ضرر به خدا نرساند، ترک آن، حسن است.

نتیجه: ترک العقاب حسناً  فالعفو حسن.

دلایل نقلی بر جواز عفو

*برخی از آیات، تصریح دارند بر این که اگر شرک به خدا نباشد، غفران، محتمل است:

إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى‌ إِثْماً عَظيماً؛  مسلّماً خدا، اين را كه به او شرك ورزيده شود نمى‌بخشايد و غير از آن را براى هر كه بخواهد مى‌بخشايد، و هر كس به خدا شرك ورزد، به يقين گناهى بزرگ بربافته است.

*خداوند در سوره رعد آیه 6 می‌فرماید:

وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلى‌ ظُلْمِهِمْ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَشَديدُ الْعِقابِ؛  و پيش از رحمت، شتابزده از تو عذاب مى‌طلبند و حال آنكه پيش از آنان [بر كافران‌] عقوبت‌ها رفته است، و به راستى پروردگار تو نسبت به مردم- با وجود ستمشان- بخشايشگر است، و به يقين پروردگار تو سخت‌كيفر است.

«علی» در این آیه به معنای غرض است نه استیلاء. بنابراین  معنای آیه این می‌شود که خداوند، غافر خواهد بود جایی که ظلمی باشد.

محور این دو آیه، «غفران» است. غفران، یک عنوان مستقل برای عمل است در کنار بیش از 20 عنوانی که در قرآن کریم برای عمل، آورده شده است. عناوینی مانند: محو عمل ، تثبیت و تجسم عمل،  تکفیر عمل،   حبط عمل،  تضاعف  و تبدیل. 

غفران، یک مفهوم نسبی است یعنی پوشاندن عمل نسبت به دیگران، نه نسبت به خودِ عمل. بنابراین، غفران درباره عمل انسان نیست بلکه نسبت به دیگران است. 

اشکالات به جواز عفو

اشکال اول: اگر عفو خوب است چرا برای همه نیست، در حالی که براساس نصوص آیات می‌دانیم که شامل همه نمی‌شود؟

پاسخ: عفو جایز است نه واجب. به عبارت دیگر، مکلفین دو دسته‌اند؛ مکلفین واجب العقاب و مکلفین جایز العقاب. جواز عفو برای مکلفین دسته دوم می‌باشد، نه همه مکلفین.

اشکال دوم: اگر عفو واجب باشد و شامل همه شود چه مشکلی پیش می‌آرود؟

پاسخ: اولا، عبادت و تکلیف، بی فائده می‌شود و عبادت کردن با عبادت نکردن مساوی خواهد شد؛ یعنی، مصالح تکلیف، لغو شده و ظالم و غیر ظالم برابر خواهند بود. ثانیا دیگر تفاوتی میان کافر عنود و کافر غیر عنود هم وجود نخواهد داشت. ثالثا، اگر خدا عقاب نکند معصیت، ترک نخواهد شد، بنابراین، عقاب لطفی است از سوی خدا جهت سعادت بندگان، و لطف  بر خدا واجب است هر چند بر فاسق عابد،  لطف نیست زیرا خدا به عقاب نیازی ندارد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha