شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024
کرسی ترویجی عرفان در آیینه قرآن

حوزه/ کرسی ترویجی عرفان در آیینه قرآن با بیان نظریه تخصصی از سوی یکی از نظریه پردازان حوزه علوم قرآنی و نقد آن توسط اساتید این حوزه در سالن شیخ طوسی پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار  خبرگزاری حوزه، حجت‌الاسلام و المسلمین عیسی عیسی‌زاده، دبیر علمی کرسی ترویجی عرفان در آیینه قرآن در پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن گفت: هدف از عرفان نظری دست یافتن و کشف ذات نیست، بلکه به دنبال تبیین مسایلی است که در حیطه ورود عارف می‌گنجد که خصوصیات و ویژگی‌هایی دارد.

وی افزود: عده‌ای می‌گویند تعبیری برای خدا نمی‌توان یافت ولی از روی ناچاری باید تعبیر و واژه‌ای مترادف حق معنا و بیان کنیم و خداوند هم خودش را به عنوان حق در قرآن معرفی کرده است.

در ادامه حجت‌الاسلام و المسلمین حسن رمضانی، عضو هیئت علمی مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم با بیان اینکه در کرسی گذشته، ساخت عرفان عملی مورد توجه قرار گرفت گفت: در این کرسی مباحث عرفان در آئینه قرآن از بعد نظری مورد توجه قرار خواهد گرفت.

وی افزود: برخی معتقدند که مسایل ذوقی و کشفی، تجربه شخصی است و به همین دلیل قابل کشف و انتقال به دیگری نیست ولی از دید این افراد عرفان نظری کار عبث و بیهوده‌ای است.

عضو هیئت علمی مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم تصریح کرد: در اینجا این سوال مطرح می شود که آیا در حد توضیح و تبیین و تشریح یک تجربه ذوقی و کشفی را نمی‌توان منتقل کرد؟ آیا خود قرآن در اثر ارتباط با وحی و از طریق شهود به دست نیامده است؟

وی افزود: با این حال خود پیامبر آنچه را تجربه و کشف کرده است منتقل و بیان فرموده است البته بحث ما از کشف ناظر به فضای درونی علمی خودمان و نه فضای غرب و دیدگاه‌های مادی است؟.

این محقق و پژوهشگر  با بیان اینکه مسایل عرفانی قابل تبیین و انتقال است اظهار کرد: ما مدعی هستیم اهل معرفت در مقام روش و مسلک و رسیدن به فراورده خود در این راه، بزرگان اهل علم و تهذیب و نه اهل ادعای صرف سعی داشته‌اند بر قرآن و فراورده‌های وحیانی تاکید کنند و خودشان را نیز ادامه‌دهنده این راه می‌دانند.

حجت‌الاسلام و المسلمین رمضانی با طرح این موضوع که آیا می‌توان عرفانی نظری را از آیات قرآن به صورت محض استخراج کنیم؟ ادامه داد: اگر یک چارچوب عقلایی مورد قبول همه مانند آنچه در اقتصاد گفته شده است را در چند محور خلاصه و بیان کنیم در این صورت مباحث عرفانی قرآنی قابل قبول و قابل ارایه تر است از این رو امهاتی را که در فضای عرفانی مطرح است تدوین کرده و باید بر قرآن و روایات عرضه کنیم تا ببینیم چه مقداری مورد تایید ثقلین است.

وی افزود: سه کتاب از جمله فصوص الحکم و مصباح الانس به عنوان دروس اصلی عرفانی در حوزه تدریس می‌شوند که روش ما در تدوین مطلب بررسی مطالب همین کتب است.

حجت‌الاسلام و المسلمین رمضانی با بیان اینکه موضوع عرفان نظری، حق و خداست و  مگر نه این است که پی بردن به کنه ذات حق دست نایافتنی است و مدعای آیات و روایات این است تصریح کرد: برخی این نقد را دارند که اهل عرفان می‌خواهند به کنه خدا پی ببرند در حالی که بر اساس آیات متعدد قرآن، این کنه دست نایافتنی است و این جهد و تلاش خلاف قرآن است که ما در مطلبمان بر این شبهه تمرکز کردیم و پاسخ دادیم که هرفن و علمی نظری از موضوع خودش بحث نمی‌کند بلکه از عوارض ذاتیه آن موضوع بحث می‌کند.

وی ادامه داد: از این جهت آنچه هست از تجلیات و ارتباط بین خدا و تجلیات فعل و آثار و مخلوقات و اسماء و صفات است زیرا اصولا در حیطه چیستی خدا نمی‌توان وارد شد و خارج از ذوق و کشف و ... است.

این استاد حوزه بیان کرد: محاط نمی‌تواند بر محیط احاطه یابد؛ با اعلی صوت به همه اعلام شده که هیچ علم و کشف و شهودی توان ورود به دامنه شناخت چیستی و کنه ذات الهی ندارد لذا این شبهه اساسا از بحث خارج است و از سوی کسانی مطرح می شود که گاهی از دور هم دستی بر آتش ندارند.

وی با اشاره به ارتباط میان وجود و الله عنوان کرد: ما نمی‌گوییم وجود تعبیری تمام قامت برای حق است؛ زیرا ذات خدا به تعبیر نمی‌آید و اگر این تعبیر را به کار می بریم از باب این است که راهی غیر این نداریم و باید عبارتی برای این مسئله ذکر کنیم.

حجت‌الاسلام و المسلمین رمضانی اظهار کرد: علامه طباطبایی فرموده چیزی جز حق در تعریف خدا نمی‌توان گفت و حق یعنی چیزی که لا یتغیر و ثابت است و باطل شدنی نیست و این وجود است که در تعارض با عدم است پس حق، وجود است.

وی با اشاره به خصوصیات و ویژگی‌های حق و وجود افزود: تصور مفهوم وجود از بدیهی‌ترین مفاهیم و معروفترین اشیاء است حتی یک بچه تازه متولد شده فرق بین وجود پستان مادر با عدم وجود آن را وجدان می‌کند بنابراین ماهیت وجود عین ذات است و وجود برای ماندن و تحقق به هیچ حیثیتی نیاز ندارد و چیزی ضمیمه  و علت آن نمی شود.

حجت‌الاسلام و المسلمین رمضانی عنوان کرد: وجود، ممتنع العدم است و ممکن نیست که نباشد، و عدم را نمی‌توان به ساحت آن وارد کرد همان طور که جهل را نمی‌توان به ساحت و ذات علم وارد کرد مگر اینکه ماهیت آن را عوض کنیم.

این محقق و پژوهشگر بیان کرد: وجود، واجب است یعنی وقتی ممتنع العدم است عدم‌بردار نیست بنابراین در عرفان، وجود امکانی اصلا معنا ندارد.

حجت‌الاسلام و المسلمین رمضانی با بیان اینکه وجود واحد و یگانه است و نمی‌توان برای او دومی تصور کرد ادامه داد: وجود نامحدود است و حدی ندارد و اگر بنا باشد دومی داشته باشد آن دوم غیر او و او نیز مغایر با دوم است و این به معنای محدودیت است زیرا وجود مفروض،فاقد  کمال وجودی دوم و دوم نیز فاقد کمال وجودی وجود مفروض است.

این محقق بیان کرد: وجود از هر جهت که فرض شود و به هر اعتباری آن را اعتبار کنند همواره بسیط بوده و به هیچ وجه جزئی برایش متصور نیست نه جزء تحلیلی و عقلی و نه جزء عینی و خارجی؛ زیرا جزء عقلی و ماهوی در موردی تصور می‌شود که بتوان برای آن دو مفهوم را فرض کرد یکی عام به عنوان جنس و دیگری خاص به عنوان فصل در حالی که در عالم مفاهیم، مفهومی عام تر از وجود قابل تصور نیست پس نمی‌توان برای وجود جنسی را تصور کرد و به تبع آن، فصلی هم برایش متصور نخواهد بود چون فصل در موردی تصور می شود که جنسی وجود داشته باشد و جایی که جنسی در کار نیست فصلی هم وجود نخواهد داشت بنابر این «وجود» جنس و فصل ندارد و به تبع آن جزء تحلیلی و عقلی هم ندارد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف قرآن کریم تصریح کرد: اینکه وجود جزء عینی و خارجی ندارد برای این است که اجزاء مفروض یا موجودند و یا معدوم؛ اگر معدوم باشند چگونه می‌توانند جزء چیزی بایند که عین هستی و تحقق است؟  این عین تناقض است و از این رو محال خواهد بود و اگر موجود باشند پس باید وجود در آن لحاظ شده باشد و این مستلزم آن است که پیش از آن که وجود از اجزاء ترکیبی مفروض خود تشکیل شود تحقق یافته باشد و این ینی دور یا تقدم شی بر نفس که این نیز به خاطرتناقضی که همراه خود دارد محال است.

حجت‌الاسلام و المسلمین رمضانی بیان کرد: وجود همان گونه که اجزاء عقلی و تحلیلی ندارد اجزاء عینی و خارجی نیز ندارد همچنین به بیانی نزدیک به همین بیان می توان اجزاء بالقوه ای را که  در بعد، بر اثر تجزیه فعلیت می یابند نفی کرد و چنین گفت که اجزاء مزبور یا موجودند و یا معدوم که صورت نخست مستلزم تاخر شی از نفس و صورت دوم نیز مستلزم تناقض است و هر محال است.

عضو هیئت علمی مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم اظهار کرد: وجود ملاک موجودیت هر ماهیت وجودی ست که هستی و تحقق، عین ذات و ماهیت او نیست بلکه وجود و هستی زاید بر ماهیت و ذات اوست و تا بهره مندی از فیض وجود نباشد او همواره در کتم عدم باقی خواهد ماند چون خود او به خودی خود نمی تواند موجود باشد و بنابر فرض یادشده از فیض وجود نیز محروم است.

وی با تاکید بر اینکه تمامی ویژگی‌های بیان شده قابل تطبیق بر وجود حق و الله است عنوان کرد: «وجود» با خدا پیوند نزدیکی و وثیقی دارد بلکه به اعتباری می توان گفت وجود همان خدا و خدا نیز همان وجود است.

حجت‌الاسلام و المسلمین رمضانی با بیان اینکه عرفان نظری با بحث «هویت غیبیه یا مقام اسم له و لا رسم» شروع می شود اظهار کرد: ما در بحثی که در قالب کتابی در ۱۵۰ صفحه در حال تدوین و تالیف آن هستیم بنا داریم که میان این موضوع و اینکه ذات حضرت حق دست نیافتنی و خارج از دسترسی هر انسانی ولو اینکه معصوم باشد است جمع کنیم و تنافی ابتدایی این دو امر را که مستمسکی در دست مخالفان عرفان است برطرف کنیم.

وی تاکید کرد: نباید به بهانه اینکه عارفان محقق، موضوع عرفان نظری را ذات احدیت قرار داده اند چنین بپنداریم که آنان به رغم شواهد عقلی و نصوص دینی همگان را از غور کردن و تعمق در کنه ذات منع کرده است قصد دارند با تکیه بر ابزار کشف و شهود به شناخت و معرفت کنه ذات  رسیده و به آن جایگاه دست نایافتنی که حتی پیامبر(ص) از رسیدن به آن اظهار عجز کرده دست یافته و از کنه ذات سر در آورند

سخنران بعدی این نشست علمی، حجت‌الاسلام و المسلمین علی امینی‌نژاد، بود که به عنوان ناقد کرسی در این کرسی به ارایه بحث پرداخت.

وی با بیان این مطلب که کاملا با آنچه محقق در بیان‌پذیری مشاهدات عرفانی عنوان کرد و یا اینکه قرآن و روایات در مورد عرفان چه مطالبی دارند و می‌توان از آن عرفان مستقلی را به دست آورد موافق هستم، گفت:  یکی از مشکلات در مباحث عرفانی این است که نه حرف عرفا، خوب فهم شده و نه مبانی بحث به درستی پیش رفته است.

استاد فلسفه اسلامی بیان کرد: علاوه بر آن در عرفان اسلامی، بقاء بعد از فنا را داریم که در عرفان‌های دیگر مطرح نیست و آنان اوج مقامات عرفانی، را فنا تلقی می‌کنند در حالی که در بحث عرفان اسلامی به اثبات رسیده که بالاتر از مقام فنا، بقاء بعد از فناست که اولیاء الله و ائمه (ع) در این فضا به سر می‌برند.

این ناقد بیان کرد: اغلب اشکال آثار غربی همین است که بقاء بعد از فناء را مطرح نمی‌کنند و یا بحث‌های ضعیفی ارایه شده است.

نویسنده چندین کتاب عرفانی با بیان اینکه مباحث کشفی را نتوان منتقل کرد دیدگاه قابل نقد و با پشتوانه ضعیف علمی است تصریح کرد: طرح مباحث عرفان ثقلینی و قرآنی بدون اینکه چارجوب بحث ب خوبی ایجاد نشده باشد ممکن است آسیب‌هایی ایجاد کند.

وی با بیان اینکه از جنبه های متعدد نقد اساسی بر آن وارد است عنوان کرد: نباید ناپخته حرفی بزنیم که بعدا نتوانیم آن را جمع و جور کنیم همچنین این نقد وارد است که اگر توضیحات مولف برای اهل فن باشد مقداری از مباحث بیان شده در کتاب، زیاد و اگر برای مخاطب عام باشد کم است.

حجت‌الاسلام و المسلمین امینی‌نژاد عنوان کرد: قلم این اثر به حسب ۵۰ صفحه ای که ملاحظه کردم قلمی سنگین و وزین است و به گمانم از اثر قبلی محکمتر است و کاملا فنی و بر اساس مبانی عرفان پیش رفته است.

این مدرس و محقق حوزوی اظهار کرد: نکته جالبی که در این صفحات دیده و  تحسین کردم در قسمت مقایسه بین وجود و حق  بوده است یعنی بی آنکه مولف، اسمی از نظریه وحدت شخصی وجود پیش آید (که گاهی بار منفی به خود گرفته و دچار بدفهمی شده است) همان مقصود را بهتر و بدون حساسیت مطرح کرده است.

حجت‌الاسلام و المسلمین امینی نژاد ادامه داد: وقتی با عنوان این کتاب روبرو می‌شویم که «عرفان در آئینه قرآن» است احساس می شود کتابی در ارزیابی مدعیات عرفانی از منظر آیات و روایات است که ممکن است توقع مخاطبان را بالا ببرد بنابراین مولف باید توضیح دهد که مدل وی صرف استشهاد به آیات و روایات است یا اینکه ما می‌خواهیم با طرز اجتهادی به صورت مفصل وارد بحث شویم.

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha