به گزارش خبرگزاری«حوزه»، نشست تربیتی بزرگداشت علامه طباطبایی به همت گروه زبان و ادبیات فارسی و معارف اسلامی دانشگاه مجازی المصطفی که با همکاری اداره فرهنگی- تربیتی، در دانشگاه مجازی برگزار و به صورت آنلاین برای دانشجویان دانشگاه در سراسر دنیا پخش میشد، حجج اسلام والمسلمین محمدرضا فلاح مدیر مؤسسۀ فرهنگ و تمدن توحیدی و علی فرحانی، عضو هیئت علمی مدرسه فقهی امیرالمؤمنین(ع) به ایراد سخن پرداختند.
حجتالاسلام فلاح با اشاره به زندگینامه علامه طباطبایی، به ذکر برخی از خدمات علمی ایشان پرداخت.
وی به پیام مرحوم علامه در انتهای کتاب شیعه در اسلام که اظهار داشت: «پیام معنوی شیعه این است که بیایید خدا را بشناسید»، کلید همه تلاشهای علمی علامه، اشاره کرد و ادامه داد: موضوعی مهمتر از شناخت خدا و انس با خداوند متعال در منظومه فکری امثال علامه نیست که پرورده فرهنگ اسلامی برشمرده میشود. ما نیز باید همین نکته را حاجت امروز بشر بدانیم و آن را روایت کنیم. ما امروز به این رویکرد، توانمندی و دارایی به شدت نیاز داریم که کسانی، اصلیترین پیامهای فطری معنادهنده و سودهنده به حیات بشر را مطرح کنند و بشر را وارد بهشتی نمایند که در آن تحقیر نمیشود، محدودیتهایش به چشم وی نمیآید و... .
این محقق در ادامه بیان داشت: این توانمندی در مکتب و مشرب فکر مرحوم علامه وجود دارد. وی در قلم، سخنان، مشاوره و برنامههای فرهنگی- تربیتی برای طلاب و غیرطلاب پیوسته همین را دنبال میکرد. مکتب امانیسم تنها مکتبی بود که حرفی برای گفتن داشت و تصویری از جهان هستی برای انسان ارائه کرد که به هیچ وجه دلچسب نبود و به بهانه خدایی کردن بشر، بشر را به جهان پوچ، بیهویت و پر از شکاکیت برد و رها کرد.
حجتالاسلام والمسلمین فلاح با بیان نقل قولی از «الکساندر دوگین» مبنی بر این که من انقلاب شما را بسیار دوست دارم و میدانم پیروز خواهد شد، ولی کاری کنید آموزههایتان از دایره محدود مذهبی خارج شود و قرائت جهانی ارائه دهید تا ما همه با هم پیروز شویم، گفت: آن مکتبی که آماده است این کار بزرگ معنوی را برای بشر ارائه دهد و پیام اسلام را در افق فطرت بیاورد، مکتب مرحوم علامه است و وظیفه ماست اخلاق این مکتب نظری را درک کنیم، ظرفیتها و توانمندیهایش را بشناسیم و بکوشیم از این جا نوای خوش و جانآشنا به همه جهان برسد.
در ادامه، حجتالاسلام علی فرحانی نیز با اشاره به این که علامه اسلام را با تمام وجوه و حیثیات آن نشان داد، گفت: کتابها و نوشتههای علامه - همگی- وجههای حقیقتی به نام «اسلام» بودند. در دورهای، به صورت «فردی» طلوع کرد و در دورههایی، برخی «جنبههای اجتماعی» آن بروز یافت. بنابر دیدگاه مرحوم علامه، «اسلام یک حقیقت وحدانی است که اگر در وجود انسانی کاشته و بارور شود، انسان را الهی میکند. حال گاهی کسی علاقهمند است جنبه عرفانی انسان را نگاه کند و گاهی جنبه اجتماعی آن را بنگرد و گاهی جنبه هنری انسان و گاهی جنبه ادبی آن را نگاه کند».
وی ادامه داد: مرحوم علامه کوشید اسلام را آن گونه که هست، تبیین نماید که در آن مزایای عرفان، فلسفه، تعقل و فقه وجود دارد، ولی اسلام هیچ کدام از اینها نیست. وقتی جمع سالم شد، علامه غایت حیث اجتماعی اسلام را بیان میکند. اگر کسی بخواهد اسلام را بشناسد، با وجود نازنینی مانند علامه مواجه میشود و الان پس از سالها فاصله از معظمله، میتواند این گونه از اسلام تلقی داشته باشد. این، از بزرگترین خدمات علامه طباطبایی است.
حجتالاسلام فرحانی در ادامه به بیان ویژگیهای مکتب تربیتی علامه پرداخت و اختلاف آن را با مکتبهای تربیتی دیگر چنین بیان کرد: ما معمولاً نمیتوانیم تربیت فراگیر داشته باشیم، چون نقطه آغاز ما الزاماً نقطه آغاز فکر مخاطبمان نیست. گاهی پرسش دانشپژوه، عللالشرایعی و فلسفه احکامی است. گاهی سؤالی ذهنشناسانه و گاهی جامعهشناسانه است. چه کسی باید او را ابتدا از پرسش تخلیه کند و گام به گام به سوی حقیقت حرکت دهد و در انتها خلافت الهی محقق گردد؟.