جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ |۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 19, 2024
کتاب الی
کتاب الی

حوزه/ سالهاست هالیوود، رسانه‌ای شده تا در آن اندیشه‌های سیاسی و دینی هالیوود تبلیغ شود، اما در دو دهه اخیر با دستیابی سینما به جلوه‌های ویژه، فیلم‌های آخرالزمانی جایگاهی ویژه در فعالیت تبشیری غرب پیدا کرده است.

خبرگزاری حوزه/ درباره گرایشات آخرالزمانی هالیوود زیاد سخن رانده شده است، چون هر روز شاهد تولید یک فیلم و سریال با این محوریت هستیم. برای نمونه در سال ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ بیش از ۴۰ فیلم در این حوزه تولید شده است و یا در سالیان اخیر داستان حداقل ۱۰ سریال تلویزیونی تولیدی هالیوود آخرالزمانی بوده است. پرکاری هالیوود نسبت به چنین موضوعاتی در شرایطی است که سینمای ایران دستان خود را خیلی وقت است بالا گرفته و با تولید کارهای سخیف راه را برای تولیدات تبشیری غرب باز گذاشته است.

خنثی بودن سینمای ایران در حوزه تولیدات آخرالزمانی تنها یک انفعال هنری نیست. دلیل اینکه امروز مخاطبان سینما به ویژه جوانان به راحتی هرچه تمامتر محصولات نمایشی خود را از طریق اینترنت دریافت می‌کنند، برای همین وقتی این کارها به صورت گسترده در اختیارشان قرار می گیرد نباید انتظار داشته باشیم در دراز مدت آنها دلبسته مفاهیمی باشند که ما در آموزهای دینی خود، بیانگر آن هستیم.

به هرحال تاکیداتی که روی جنگ نرم و تبلیغات تبشیری مطرح می‌شود در حالیست که عده‌ای برای این باور هستند که تولیدات سینمای غرب به ویژه هالیوود اتفاقی صرفاً سرگرم کننده است که ربطی به امور تبشیری ندارد! برای همین با پرداختن به یکی از فیلم‌های مطرح هالیوود به سیاست‌گذاریهای هالیوود در حوزه سینما اشاره می‌کنیم.

«کتاب الی» عنوان یک فیلم پسارستاخیزی به کارگردان برادارن هیوز است. این فیلم در سال ۲۰۱۰ روی پرده سینماهای جهان رفت و توانست به فروش نسبتا مقبولی نیز دست یابد، هرچند میزان موفقیت کار در گیشه قابل قیاس بار آثاری چون «۲۰۱۲» نبود، اما به هر حال وجود بازیگری چون دنزل واشنگتن توانست مخارج کلان کتاب الی را بازگرداند. این فیلم به دلیل کلام و گفتار خشن نمره R را دریافت کرد. نکته جالب به شعار این فیلم برمی‌گردد «همه می‌کشند تا آن را به‌دست آورند، او می‌کشد تا از آن حفاظت کند است.» این جمله به نوعی توجیه کننده تمام رفتاری است که قهرمان فیلم در طول کار انجام می‌دهد. این فیلم از یک ویژگی بسیار روشن بهره برده است آنهم گرایشات صهیونیستی آن است که در کارهای دیگر هم به انحای مختلف مد نظر قرار گرفته است. نام الی به نام یکی از داوران اسرائیل باستان اشاره دارد که در کتاب‌های سموئیل از او یاد شده ‌است.

در خلاصه داستان کتاب الی آمده؛ ۳۰ سال از پایان تمدن گذشته و تنها عده کمی از انسان‌ها روی زمین باقی‌مانده‌اند و از میان آن‌ها هم تنها شمار اندکی بازمانده از دنیای قدیم هستند و باقی مردم از همان‌ها و در دنیای جدید به دنیا آمده‌اند و مردم دنیای جدید همگی بی‌سوادند. در این میان کارنگی (با بازی گری اولدمن) نام شخصیت منفی اصلی فیلم است که بدنبال بدست آوردن آخرین نسخهٔ کتاب مقدس است تا بواسطه آن بر مردم دنیا سیطره یابد. کارنگی در دنیای قدیم هم زندگی کرده و می‌خواهد از بی‌اطلاعی مردم دنیای جدید سوءاستفاده کند و خود را رسولی از طرف خدا معرفی کند.

او عده‌ای از مردان قوی و مسلح را اجیر کرده تا افراد بی‌پناهی را که در بیابان‌ها سرگردانند بکشند یا اسیر خود کند. او کتاب‌هایی که در اینجا و آنجا از دنیای قدیم باقی ‌مانده را توسط افراد اجیرش جمع‌آوری می‌کند تا بلکه شاید یک نسخه از کتاب مقدس را بیابد، اما تلاشش به نتیجه‌ای نرسیده تا اینکه با الی مواجه می‌شود. در سوی دیگر، الی (دنزل واشینگتن) که شخصیت اصلی و مثبت داستان است آخرین نسخهٔ بازمانده از کتاب مقدس را در کوله‌پشتی خود دارد و می‌خواهد آن را به غرب در آمریکا ببرد تا در آنجا از کتاب محافظت شود. او معتقد است که پس از پایان دنیای قدیم، ندایی معنوی او را فراخوانده و از او خواسته کتاب مقدس را حفظ کند و به غرب ببرد، و معتقد است که تحت حفاظت آن ندا قرار دارد. الی از همان پایان دنیا یعنی ۳۰ سال قبل در حال حرکت به سمت غرب بوده و از میان بیابان‌ها و شهرهای ویران گذر می‌کند بدون اینکه راه‌ها را تشخیص بدهد و بداند کجاست. او اعتقاد دارد نیرویی معنوی او را به مقصد یعنی غرب هدایت می‌کند و نیازی به استفاده از چشم بصری نیست تا اینکه الی و کارنگی به یکدیگر می‌رسند.

خلاصه داستان ذکر شده پیرو همان رویکرد همیشگی خیر و شر در فیلم‌های هالیوود است. در این کار بار دیگر ناجی یا قهرمان ظاهری آمریکایی دارد که نقطه امن در جهان را آمریکا تصور می کند. این نکته به روشنی در فیلم آورده می شود، چون آنجایی که همه دنیا نابود شده و هیچ محل امنی وجود ندارد آمریکا در غرب مامنی امن برای انسان‌ها تصور می‌شود.  در این فیلم شخصیت منفی و مثبت دقیقا همان شکلی هستند که کتاب مقدس (عهده قدیم و جدید) به آن اشاره می شود. نقش مثبت (الی) رویین تنی و نصیحت گری را به همراه دارد و کارنگی دقیقا همان شمایلی را دارد که در کتاب مقدس از ضد مسیح حرف زده شده است.

نکته ظریفی در این فیلم وجود دارد که کاملا آگاهانه مدنظر قرار گرفته است آنهم اولویت دادن به انجیل نسبت به دیگر کتب آسمانی است. برای مثال در سکانس پایانی وقتی کتاب در قفسه قرار می گیرد ما بین تورات و قرآن است. این عمل به نوعی تداعی گرد اول بودن این کتاب است و دو کتاب دیگر رده‌های دوم و سوم را دارا هستند. از این دست اشارات باز هم در فیلم وجود دارد که نمادی از تبلیغات تبشیری فیلم است. نکته دیگری که باید به ان توجه داشت وجود خشونت در فیلم است. قهرمان فیلم در برخی سکانس ها برای مبارزه با شر و بدی بدترین شکل خشونت را از خود بروز می دهد. این رفتار در نهایت به نقطه خوبی ختم می شود. این رویکرد توجیه گر رفتاریست که آمریکائیان امروز در جای جای دنیا از خود نشان می دهند. آنها به واسطه این تولیدات به مردم می گویند خشونت و کشتار برخی مواقع نیاز دنیاست تا جامعه به آرامش برسد!

باید در نظر داشت باورهای مسیحی در فیلم برگرفته از باورهای  «مورمون‌ها» (یکی از شاخه‌های مسیحیت که گرایشات صهینویستی دارد). مورمون‌ها معتقدند صهیون و اورشلیم جدید در آمریکا بنا خواهد شد. این موضوع را در فیلم به روشنی می بینیم، زیرا هنگامی‌که الی، در نمایی در کنار پل معروف «گلدن گیت» در ایالت کالیفرنیا تصویر می‌شود، می‌فهمیم که منظور وی از غرب، همان آمریکا است.

درباره این فیلم سوالی وجود دارد که ممکن است در ذهن مخاطب ایجاد شود آنهم این‌که چگونه در آمریکایی که تقریباً تمام قوانین آن بر گرفته که پایه‌هایش برگرفته از اندیشه‌های ماسونی است چنین فیلمی که دائما حرف از خدا می زند ساخته می شود؟ اما جواب؛ درست است که در کتاب ایلای بر خدا و دین و دینداری ( از نوع ادیان ابراهیمی ) تأکید شده، اما شیوه بیان آن شیوه‌ای است کاملاً صهیونیستی.

جدا از گرایشات مفهومی فیلم که درباره آن می توان بسیار حرف زد. این فیلم از بعد فنی آنچنان که باید از کیفیت فوق‌العاده‌ای هم سود نبرده است، هرچند بازی خوب دنزل واشنگتن و گری اولدمن بسیاری از کمبودها را پوشش می‌دهد. به هر حال «کتاب الی» ۱۰ سال پیش ساخته شد، اما حساب کنید طی این مدت چند فیلم دیگر با این محوریت ساخته شده است، وقتی به این سوال پاسخ می دهیم متوجه می شویم متاسفانه جنگ نرم را در مقابل تولیدات هالیوودی باخته‌ایم و خود مشغول کارهایی نظیر «مطرب» و «هزارپا» کرده‌ایم!!!

داوود کنشلو

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha