خبرگزاری حوزه،| انسان هنگامی که معبود واقعی خودرا می شناسد و عظمت و لطف و مهربانی اورا درک می کند در برابرش تعظیم می نماید و او را می ستاید. البته این شناخت و ستایش، متفاوت است یعنی این که درجه و سطح شناخت انسان ها به معبود فرق میکند و در نتیجه مقدار و عمق پرستش هم مختلف میشود.
این پرستش و تعظیم و ستایش هنگامی که در قالب الفاظ و کلمات مشخص و آداب معین و با دستورهای ویژه از جانب خداوند متعال و معصومان علیهم السلام باشد «نماز» یاد دارد.
نماز، سفره گستره ای است که خداوند متعال آن را پنج بار در شبانه روز برای بندگانش می گشاید. بر سر این سفره انواع و اقسام غذا های لذیذ وجود دارد و هرکس مطابق آگاهی و ظرفیت خود از آن بهره مند می گردد. هیچکس از سرسفره نماز بی بهره برنمیخیزد.
قرآن در آیات متعددی، مردم را به نماز فرا میخواند تا با این ذکر عظیم روح خود را متعالی سازند و قدرت عروج را بیابند. روشن است که خداوند متعال به نماز و عبادت های بندگان نیاز ندارد اما میخواهد تا با این برنامه تربیتی سنجیده روح و روان آن ها را به پرواز درآورد.
واقعیت این است که در درون انسان احساس عرفانی وجود دارد که او را پیوسته شیفته و عاشق تقرب و نزدیکی به خدا میسازد. در جوامع مختلف انسان های بسیاری یافت می شوند که در پی یافتن راه های تقرب به پروردگارند و عرفان و سلوک الی الله را میطلبند، به این نیاز و احساس آدمی «روح عرفانی» گفته میشود. این روح هنگامی که با یاد خدا آشنا شد از آن بهره مند گردید و لذت ان را چشید بسیار حریصانه و عاشقانه مایل است بهره های بیشتر ببرد.
نماز بهترین عملی است که روح عرفانی آدمی را سیراب میسازد و او را به افق های واقعی کمال نزدیک می سازد.
نماز اوج خضوع و خشوع بنده است در پیشگاه مولا نوعی انعکاس خواسته ها و نیازمندی های فقیر در نزد غنی بالذت می باشد.
نماز ایجاد رابطه و برقراری پیوند یک مخلوق از عالم آفرینش است با آفریننده هستی و گشایش دریچه ای است از عالم ماده به جهان ماورای ماده.
نماز تفسیر خلقت بشر و صحنه تجلی گاه راز آفرینش انسان است. نماز نفی حاکمیت و طرد سلطه طاغوتیان و تثبیت حاکمیت الله است.
پیامبرگرامی اسلام(ص) فرمود: نماز، مایه تقرب هر انسان پارسا به سوی حق تعالی است.