جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
تصاویر/ نشست مروری بر خاطرات دیدارهای مردم قم با رهبر انقلاب

حوزه/ در سال ۶۵ یا ۶۶ در جلسات جامعه انجمن های اسلامی اصناف قم، جرقه دیدار با آقا شکل گرفت و پیشنهاد شد که خوب است مردم قم دیداری با آقای خامنه ای به عنوان رئیس جمهور داشته باشند. جلسه اولیه در ...

به گزارش خبرگزاری حوزه، قیام ۱۹ دی سال ۱۳۵۶ مردم قم که با عنوان «جرقه انقلاب» نیز معروف است، در این سال ها با دیدار مردم شهر مقدس قم با رهبر معظم انقلاب نمود بیشتری پیدا کرده و در أذهان تداعی می شود؛ اما امسال به دلیل محدودیت های کرونایی، دیدار حضوری با امام خامنه ای لغو شده است؛ به همین دلیل رسانه رسمی حوزه های علمیه در راستای گرامیداشت قیام خونین ۱۹ دی و دیدارهای مردم قم با رهبر انقلاب، نشستی را با عنوان «دلتنگ دیدار و مروری بر خاطرات دیدارها»  با حضور حجت الاسلام والمسلمین سید علیرضا تکیه ای، مسئول ستاد مرکزی اعتکاف و حاج حسین خلج، یکی از پیشکسوتان انقلابی قم برگزار کرده است که مشروحی از این نشست را که بخش اول آن، پرسش و پاسخ با حاج حسین خلج و بخش دوم آن، پرسش و پاسخ با حجت الاسلام والمسلمین تکیه ای است، تقدیم نگاه شما خواهیم کرد.

ببینید:


تیزر| دلتنگ دیدار


فیلم کامل نشست

    

* ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار خبرگزاری حوزه قرار دادید، در ابتدا مختصری از اصل قیام ۱۹ دی قم برای ما بفرمایید.

پاسخ حاج حسین خلج:

قصه ۱۹ دی سال ۱۳۵۶ از آبان این سال کلید خورده است؛ در این ماه، درگذشت شهادت گونه آیت الله مصطفی خمینی اتفاق افتاد و از آبان تا دی به صورت پراکنده، اما تداوم دار، مراسماتی را برای فرزند حاج آقا روح الله (امام راحل) در ایران می گرفتند.

این مراسمات از آبان تا دی ادامه داشت و اوج گرفته بود که در هفدهم دی ماه ۱۳۵۶، در روزنامه اطلاعات مقاله ای به چاپ رسید که می گویند خود شاه هم در آن دخل و تصرف داشت و از بی حجابی به عنوان یک ارزش و تمدن و از حجاب به عنوان کهنه پرستی و ارتجاع نام برده شده بود و همچنین قیام ۱۵ خرداد امام راحل را زیر سؤال برده بود که در اعتراض به این مقاله، دروس حوزه علمیه تعطیل شد و پس از آن قصه، طلاب، بازاریان و مردم، تظاهرات های خود را آغاز کرده و به منازل مراجع تقلید رفته و اعتراض خود را اعلام می کردند.

مردم به منزل تک تک مراجع تقلید رفته و آخرین حضور اعتراضی مردم، منزل آیت الله العظمی نوری همدانی بود و بنده با ۲۲ سال سن در آن جمعیت پرتعداد حضور داشتم.

جمعیت پس از آن به سمت چهارراه بیمارستان حرکت کردند و در یکی از ضلع های این چهارراه، بانک صادرات وجود داشت که دارای شیشه های قدی بلندی بود و برخی می گویند از پشت بام کلانتری که در ضلع دیگر همان چهارراه بود، سنگی به سمت شیشه بانک انداخته شد و شکست و آشوب و تیراندازی ها از همان جا آغاز شد و مردم متفرق شدند.

مجددا مردم تظاهرات خود را در روز بعد آغاز کرده و به ضلع دیگر چهارراه بیمارستان که آموزش و پرورش داشت، رسیدند.

حکومت، دولتی ها را جمع کرده بود و یادم می آید که پشت تریبون اعلام می کردند: «مرگ و نفرت بر آن کسانی که می خواستند استقلال ما را بهم بزنند» که جمعیت دولتی ها پس از مشاهده حضور مردم، آن محل را ترک کردند.

همین قضایا در تبریز و ... ادامه پیدا کرد تا سال ۱۳۵۷ که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید.

    

* دیدار مردم قم در ۱۹ دی با رهبر انقلاب از چه سالی شروع شد و جرقه این دیدارها از کجا کلید خورده است؟

از سال ۱۳۵۸، انجمن های اسلامی گوناگون در قم شکل گرفت که ما انجمن اسلامی اصناف خیابان چهارمردان بودیم و مابقی همکاران ما نیز انجمن اسلامی بازار، انجمن اسلامی صفائیه و ارم، انجمن اسلامی میدان شهید رجایی و ... را راه اندازی کرده بودند.

این انجمن ها جمعی را شکل دادند به نام اتحادیه انجمن های اسلامی اصناف که بعدا به «جامعه انجمن های اسلامی اصناف» تبدیل شد و چند سالی از فعالیت این انجمن ها گذشت تا اینکه حضرت آقا در سال ۱۳۶۱ به ریاست جمهوری رسیدند.

در سال ۶۵ یا ۶۶ در جلسات جامعه انجمن های اسلامی اصناف قم، جرقه دیدار با آقا شکل گرفت و پیشنهاد شد که خوب است مردم قم دیداری با آقای خامنه ای به عنوان رئیس جمهور داشته باشند.

جلسه اولیه در آستانه ۱۹ دی سال ۱۳۶۵ یا ۱۳۶۶ با همان نفرات جامعه انجمن ها که زیر ۲۰ نفر بود، با آیت الله خامنه ای انجام شد و از سال ۱۳۶۷ به بعد هم که قصه رحلت امام اتفاق افتاد و آیت الله خامنه ای به رهبری رسید، دیدارها به صورت رسمی و با تعداد ملاقات کنندگان بیشتر ادامه پیدا کرد و یادم هست که یک سال آنقدر برف و بارندگی شدید بود که مردم قم ساعت چهار بعدازظهر به تهران رسیدند و آن دیدار به درستی شکل نگرفت و پس از آن دیدارها بود که شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، برنامه ریزی دیدارها را به دست گرفت و این دیدارها به صورت منظم تر برگزار شد.

البته سیل مشتاقین این دیدارها هر سال مشکلات خاص خود را داشت و همه دوست داشتند در این دیدار شرکت کنند و برنامه ریزی برای اینکه چه افرادی می توانند در این دیدار حضور داشته باشند، کار بسیار سختی بود؛ سپس تصمیم بر دادن سهمیه به هر ارگان و نهاد مطرح شد و در حال حاضر هم همینگونه است؛ اما همیشه دلخوری ها و مشکلات خاص خود را داشته و هر ساله حواشی را به همراه دارد.

    

* از اولین دیدارها با رهبر معظم انقلاب، مطلب و خاطره ای به ذهن دارید؟

ایشان بر روی مردم قم حساس بودند و هستند؛ الان هم اگر مروری بر این دیدارها داشته باشید، ملاحظه می کنید که مردم قم را مورد لطف قرار داده و می فرمایند وقتی شما می آیید، ما را به شور و وجد می آورید.

حضرت آقا بر اصل قصه ۱۹ دی در سال های اول و دوم تأکید داشتند و آن را نقطه عطف نامیدند و در جلسات اولیه بر این موضوع تأکید داشتند و صحبت می کردند.

جوانان ما حتما باید تاریخ انقلاب را بخوانند و ما در قبل از انقلاب، سختی های فراوانی در این کشور داشتیم؛ خفقان بسیاری وجود داشت و فعالیت های مبارزاتی بسیار سخت بود.

بگذارید یک خاطره از خفقان آن زمان برای شما تعریف کنم.

بنده در سال ۱۳۵۳ در قم مغازه لوازم خانگی داشتم. یک روحانی شهید به نام آقای سلیمی پور، به مغازه ما آمد و بدون مقدمه به سراغ یکی از پلوپزهای بالای اجاق گاز رفت و چون شخصی در مغازه بنده حضور داشت، یک قیمتی از ما گرفت و متوجه شدم که چیزی را داخل آن پلوپز گذاشت و رفت.

بعد از رفتن آن شخص، سراغ آن پلوپز رفته و متوجه شدم که اعلامیه ای از حضرت امام داخل آن قرار داده است. به محض دیدن آن اعلامیه، سریع آن را گرفته و داخل جیب خود قرار دادم. کسی داخل مغازه نبود؛ اما چنان حالت خفقان وجود داشت که آن را داخل مغازه باز نکردم. سوار موتور شدم و به سمت جاده قدیم جمکران حرکت کردم. باز در آن جاده هم می ترسیدم اعلامیه را باز کنم؛ وارد یک جاده فرعی که معروف به جاده مال رو بود، شدم و به زیر درختی که در پایین آن جاده وجود داشت، رفتم و در آنجا اعلامیه را باز کردم و خواندم.

حدود ۱۵۰ متری من یک گله گوسفند وجود داشت و من حتی از آن چوپان هم می ترسیدم که یک وقت کاغذی که از جیبم در می آورم را ببیند.

جوانان ما باید بدانند که به این مقدار حالت خفقان در آن زمان وجود داشت و فعالیت در آن فضا بسیار سخت بود.

از سال ۱۳۵۶ به بعد اعلامیه و رساله حضرت امام بیشتر پیدا می شد و در سال ۱۳۵۳ واقعا حالت خفقان بود و نمی توانستیم کاری انجام دهیم.

برای کپی این اعلامیه هم بسیار وارد زحمت شدیم و نمی توانستیم به کسی اعتماد کنیم. برای تکثیر و توزیع این اعلامیه هم داستان های زیادی را پشت سر گذاشتیم و با زحمت، یک دستگاه پلی کپی دستی با کمک یکی از معلمین، خریداری کردیم و در یک باغی در سی متری قائم فعلی، در کاهدان، زیر علوفه های حیوانات آن را پنهان کردیم تا سر موعد مقرر بتوانیم به تکثیر این اعلامیه بپردازیم.

در آن روزها با ترس و لرز وارد آن باغ می شدیم تا بتوانیم آن اعلامیه را تکثیر کنیم و به دست دیگران برسانیم.

    

* در سال های ابتدایی که مردم قم خدمت رهبر انقلاب می رسیدند، شرکت کنندگان به چه نحوی انتخاب می شدند؟ چون همه انتظار داشتند که بیایند و شرکت کنند.

همینطور است؛ انتخاب شرکت کنندگان بسیار سخت بود و سهمیه بندی می کردیم تا بتوانیم نظر همه را جلب کنیم.

الان ادارات، نهادها، حوزه، اصناف و ... یک سهمیه ای دارند و مطابق با سهمیه، افراد در این دیدار شرکت می کنند. واقعا از یک ماه مانده به دیدار ۱۹ مردم قم با رهبر معظم انقلاب، جناب آقای لطفی، مسئول محترم شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی قم با همکارانشان درگیر این قصه هستند با توقعات بالا و محدودیت های زیادی مواجه می شوند که کار را برای آنان سخت می کند و همه دوست دارند در این دیدار حضور داشته باشند و یقینا دلخوری هایی هم در این زمینه وجود دارد.

    

* معمولا در این دیدار چند نفر شرکت می کنند؟

قریب به سه تا چهار هزار نفر در این دیدار شرکت می کنند و هماهنگی برای گزینش و حضور این تعداد افراد در تهران بسیار سخت است و کار طاقت فرسایی است.

به عنوان مثال فقط هماهنگی برای اتوبوس هایی که قرار است این تعداد افراد را به تهران برسانند، کار مشکلی است و این ماشین ها از قم به سمت تهران حرکت کرده و پلیس راهنمایی و رانندگی تهران در مرقد امام خمینی(ره)، پنج تا پنج تا اتوبوس را تحویل گرفته و اسکورت کرده و تا بیت رهبری همراهی می کند.

    

* یک خاطره از این دیدارها برای ما بفرمایید.

در همین سال های اخیر، یک فردی اول سخنان رهبری بلند شد و گفت: آقا تمام دستگاه های اقتصادی کشور را به من بسپارید، من یک شبه تمام مشکلات را حل می کنم. آقا فرمودند: یادم هست این حرف ها را سال گذشته هم گفتید (با خنده). یعنی همین که فکر می کنید یک شبه می توان مشکلات اقتصادی را حل کرد، نشان از عدم توانایی شماست.

سر قصه همین قضایا که چنین اتفاقاتی نیفتد، مشکلاتی وجود دارد.

آخرین دیداری که مردم قم با رهبر معظم انقلاب داشتند، سال گذشته بود و اتفاق عجیبی افتاد. آمریکا تهدید به حمله کرده بود؛ برای اولین بار آقا فرمودند مراسم ۱۹ دی امسال به صورت زنده پخش شود و خود این کار یک عملیات بود.

در سال های گذشته، پخش زنده نداشتیم؛ اما سال گذشته دستور دادند که به صورت زنده پخش شود.

نکته دیگر از این دیدارها این است که وقتی در فضای محوطه بیت رهبری که ورود پیدا می کنیم، حس و حال های مردم متفاوت است. خب به طور معمول برای ورود به بیت رهبری، سخت گیری هایی وجود دارد و مردم باید در صف حضور پیدا کنند و تک تک وارد شوند؛ اما وقتی از این صف خارج شده و وارد حسینیه می شوند، انگار آزاد شده اند و حس و حال خاصی دارند و فقط با فیلمبرداری این صحنه ها می توان این حس و حال را به نمایش گذاشت.

   

- بخش دوم نشست، گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمین تکیه ای

    

* ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار رسانه رسمی حوزه های علمیه قرار دادید، در ابتدا مقدمه ای درباره شهر مقدس قم و قیام ۱۹ دی بفرمایید.

جریان ۱۹ دی به تحلیل بنده یک انبعاث و بعثت و رسالت است؛ یک برگزیدگی است و به تاریخ اسلام بر می گردد.

تاریخ اسلام از معصومین (ع) به عنوان یک سند معتبر است و چندین حدیث درباره قم و قمیون آمده است.

عبارت بسیار تند است و معصوم (ع) فرموده است: «لولا القمیون لضاع الدین/ اگر اهل قم نبودند دین ضایع می‌گشت» و یا آمده است: «لولا القمیون لاندرست آثار النبوة/ اگر مردم قم نبودند آثار پیامبر از بین می رفت».

بنابراین قمی ها از زمان معصومین در بیان آنان یک مجموعه برگزیده هستند که بحث های گوناگونی برای برگزیدگی آنان وجود دارد.

ما همچنین اصل همت امام خمینی(ره) را در بیان امام موسی بن جعفر (ع) داریم که فرمود: «رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَی الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَی اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِین/ مردی از اهل قم مردم را به سوی حق دعوت می‌کند و قومی گرداگرد او جمع می‌شوند به صلابت پاره‌های فولاد، تند بادها آنان را به‌ لرزه درنمی‌آورد و از جنگ خسته نمی‌شوند و ترس به خود راه نمی‌دهند و بر خدا توکل می کنند و سرانجام، پیروزی از آن متقین است» که این یک برگزیدگی است و حکایت می کند که امام خمینی (ره) مأمور بود و از دیگران هم القاء شد که امام مأموریت دارد.

ما نقل های بسیاری را درباره امام خمینی (ره) داریم که بزرگانی امام زمان (عج) را به خواب و جریان صادقه دیدند و این پیغام را برای امام راحل فرستادند که مأموریت خود را آغاز کن و ایشان در سال ۱۳۴۱ قیام خود را آغاز کرد.

همچنین از آیت الله العظمی شاه آبادی که استاد اخلاق و عرفان امام راحل بودند نیز مباحثی درباره امام خمینی (ره) بیان شده است که ایشان طاغوت زمان را نابود می کند و مجدد شریعت جد خود است و حکومت دینی ترتیب می دهد و زمینه ساز ظهور صاحب الزمان (عج) است و حکومت ایشان وصل به حکومت امام زمان (عج) خواهد شد.

ما ملت برگزیده هستیم و علامه طباطبایی(ره) درباره پنج آیه از آیات قرآن همچون آیه ۵۴ سوره مبارکه مائده بر اساس روایاتی که در ذیل آن وجود دارد، می فرماید این آیات درباره مردم ایران است و چند ده روایت نیز درباره این موضوع وجود دارد.

خداوند متعال در این آیه فرموده است:

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی‌ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ/ ای کسانی که ایمان آورده اید، هر کس از شما از دین خود برگردد (زیانی به خدا نمی زند) خداوند به زودی گروهی را خواهد آورد که آنها را دوست دارد و آنها نیز او را دوست دارند، در برابر مؤمنان رام و خاضعند و در برابر کافران مقتدر و پیروز، در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی هراسند. این (ایمان و محبت و شهامت) فضل خداوند است که به هر کس بخواهد می دهد و خداوند (از نظر وجود و توان و رحمت) گسترده است و داناست».

۱۹ دی یک اراده آسمانی و یک مسئولیت سپرده شده به مردم قم بوده است؛ البته شایستگی هایی که در قم به وجود آمده است، یک بعثت، برگزیدگی و وظیفه بود و نهایتا نقطه استارت این برگزیدگی در نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام ۱۹ دی بوده است.

اینکه مقام معظم رهبری از ۱۹ دی استقبال کرده و تا امروز مقید بوده و با مردم قم شفاف تر سخن می گویند، به دلیل همین مأموریت است.

    

* بعد از قیام ۱۹ دی و مباحثی که ثبت شد، مردم قم هر ساله دیدارهایی با رهبر انقلاب داشتند؛ از دیدارهای ابتدایی خاطراتی به ذهن دارید؟

بنده قبل از انقلاب اسلامی خیلی جوان بودم و ۱۸ سال سن داشتم. در آن زمان یک جوانی بودم که در این برنامه ها حضور داشته؛ اما در متن حادثه ۱۹ دی نبوده ام؛ اما بعدها به عنوان یکی از دست اندرکاران، عمده این نوع استقبال آقا از مردم، استقبال مردم از آقا و پیگیری که باعث چالش در گزینش افراد شرکت کننده بود، در ذهن ها مانده است.

یکی از چالش های اصلی، توزیع کارت های دیدار بود که مشکلاتی را به همراه داشت؛ چون همه دوست داشتند در این دیدار شرکت کنند و عزیزانی هم نمی آمدند، دلخور بودند.

مسئله ای که به ذهن بنده در این دیدارها می آید، نوع نگاه مردم به حضرت آقا بود؛ متعدد شنیدم که ما وقتی خدمت آقا هستیم، متوجه نمی شویم که ایشان چه می گویند؛ از بس مجذوب چهره ایشان می شویم و احاطه و تصرف ایشان بر جلسه وجود دارد.

بنده بارها شده است که سخنان ایشان را در جلسه حضوری متوجه نشده ام و وقتی مجددا از تلویزیون گوش کردم تازه متوجه سخنان شده ام.

    

* بسیاری از افراد این فضا را درک نکرده و در دیدارها حضور نداشته اند. در این دیدارها چه برنامه هایی انجام می شود؟

ریز برنامه ها را علی الاصول دفتر حضرت آقا به خاطر مصالح در نظر می گیرند.

سخنران، مدیحه سرا، اشعار، مواضع و ... را دفتر ایشان تنظیم می کنند؛ البته نه اینکه القاء کنند که چه بگویید و چه نگویید؛ بلکه چک می کنند که چه مباحثی قرار است مطرح شود؛ چراکه آنجا تریبون جهانی است و باید سخنان حساب شده مطرح شود.

به عنوان مثال، یکی از مباحثی که برای این دیدارها چک می شود، عدم بیان غلو درباره رهبر انقلاب است؛ چراکه ایشان نسبت به این مباحث حساس بوده و دوست ندارند جملات خاصی نسبت به ایشان مطرح شود.

گاهی هم این برنامه ریزی ها برای خود مردم است تا برای آنان مشکلی پیش نیاید.

بنده به خاطر مسئولیتی که داشتم، کارت های مخصوصی به ما داده بودند که در جلوی جایگاه بنشینیم؛ یکی از سال ها به خاطر خرابی ماشین، دیر رسیدم و جلو پر شده بود و در میان مردم نشستم.

به خاطر هجوم جمعیت، به پشت میله ای که جایگاه را تقسیم می کند، رسیدم و استخوان پای بنده به میله گیر کرده و تحت فشار بود؛ خیلی جالب است، وقتی حضرت آقا وارد جلسه شدند و بر روی صندلی خود نشستند، چشمشان به بنده افتاد و گفتند: آقای تکیه ای را بیاورید جلو؛ اینقدر دقیق و حساس هستند و یا موارد مشابه دیگری هم وجود دارد که ایشان بسیار به مسائل کوچک اهمیت داده و برای ایشان مهم است.

بنده ندیدم شخصی تقاضا کند و حتی بی ربط سخن بگویند، اما آقا تحویل نگیرند و او را بایکوت کنند.

    

* از حس و حال مردم نسبت به این حضور و دیدار برای ما بفرمایید.

آنچه که تا به امروز دیده ایم، ظاهر بوده و از اعماق دل مردم بی خبرم.

در این دیدارها کسی را دیده ام که از آغاز تا پایان سخنان آقا اشک می ریزد و متصل با آقاست.

مردم در این دیدارها حس و حال های مختلفی را از خود بروز می دهند که دیدنی است و تفاوتی هم میان آقایان و بانوان شرکت کننده در این دیدار نیست و همگان مجذوب رهبر انقلاب شده و حس و حال متفاوتی دارند.

بعضی ها از اول تا آخر جلسه بی قرارند؛ برخی از افراد را دیده ام که از اول تا آخر جلسه سرپا می ایستند؛ برخی ها را مشاهده کرده ام که از اول تا پایان جلسه دو زانو نشسته و مجذوب آقا هستند.

برای مقدمات این دیدار هم کسانی را دیده ام که یک شب تا صبح، آن هم در هوای سرد دی ماه پشت درب آقای لطفی، مسئول شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی قم نشسته اند تا بتوانند کارت ورود به جلسه را از ایشان بگیرند.

از طرف مقابل، رهبر معظم انقلاب نیز علاقه خاصی به قمی ها دارند و شاهد بر این مطلب اینکه ایشان هیچ استانی را بیش از یک بار سفر نکرده اند؛ اما فقط سه سفر رسمی ایشان به قم در ذهن بنده مانده است؛ سال ۱۳۷۴، ۱۳۷۹ و ۱۳۸۹.

هر بار هم برای قمی ها سنگ تمام گذاشتند؛ در سال ۱۳۷۴ قم را استان اعلام کردند؛ در سال ۱۳۷۹ یک هفته کامل در قم ماندند و حدود ۳۰ هزار نامه را پذیرفتند و به تمام آنان ترتیب اثر داده شد و از نزدیک شاهد آن بوده ام و در سال ۱۳۸۹ هم یازده روز در قم ماندند.

ایشان شاه بیت های نظام مند جمهوری اسلامی ایران برای تمدن اسلامی را هم در قم مطرح کردند؛ مثل تمدن اسلامی و گستردگی علوم انسانی و ...؛ حتی سخنان خاص سیاسی بسیاری را هم در ۱۹ دی بیان کرده اند.

    

* آخرین دیدار مردم قم با رهبر انقلاب بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی بوده است؛ آن جلسه چه حال و هوایی داشته است؟

بنده چون هیچ سالی غائب دیدار ۱۹ دی نبوده ام، هیچ سالی را غمگین تر، ملتهب تر و محزون تر از ۱۹ دی پارسال ندیده ام.

وقتی رهبر معظم انقلاب وارد حسینیه شدند، مردم ناخودآگاه زیر گریه زدند و واقعا فضا به خاطر اتفاق تلخ شهادت حاج قاسم سلیمانی، سنگین بود و همه ناراحت بودند.

آن روز آقا برخلاف همیشه که همان ارشادات اساسی و سخنان خاص را می زدند، گویا حرف خاص ایشان حاج قاسم شده بود؛ نیمی از سخن ایشان راجع به عظمت حاج قاسم بود؛ که زنده ایشان چه اثری داشت و شهادت او چه اثری داشته است.

    

گفت و گو: محمد رسول صفری

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha