جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ |۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 19, 2024
تربیت فرزندان

حوزه/ روان‌شناس و مدرس دانشگاه گفت: والدین با تربیت صحیح فرزندان، آینده آن ها را ترسیم می کنند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه،  مهدیه مهدویان در نشست علمی که با موضوع نقش والدین در تربیت فرزندان در گذار از خانواده سنتی به مدرنیته و به همت مؤسسه خانواده اسلامی و تربیت معنوی خاتم به‌صورت مجازی برگزار شد، اظهار داشت: در حوزه روان‌شناسی و جامعه‌شناسی در مجموع در بخش تربیت فرزند سبک‌های مختلفی داریم اما ۴ سبک متداول و مخصوص در این حیطه برای بچه‌ها است که والدین با این ۴ سبک بچه‌ها را پرورش می‌دهند.

وی ادامه داد: اولین سبک متداول و معروف سبک خانواده سخت‌گیر و مستبد و خشک می‌باشد، خانواده‌ای که مقررات خاص و سختگیرانه ای دارند معمولاً پدر حاکم بر خانواده، گاهی هم مادر، تصمیم‌گیری‌ها با والدین و پدر است و فرزندان اجازه ابراز وجود ندارند، فرزندان اجازه‌ای ندارند خواسته‌های خود را بیان کنند، اگر اشتباه کنند جای چشم‌پوشی نیست، دستورات پی‌درپی، بکن و نکن های زیاد و پشت‌سرهم، نصیحت‌های پی‌درپی، بچه‌ها معمولاً در فشار شدید روحی و روانی هستند و معمولاً بچه‌ها در این خانواده‌ها آزادی عمل ندارند.

مهدویان افزود: چون با خانواده خود احساس راحتی ندارند و دوست نیستند هنگامی‌که از خانواده دور می‌شوند جذب اولین گروه می‌شوند زیرا این بچه‌ها فرایند دوست‌یابی را بلد نیستند و اگر متأسفانه گروهی که جذبش شدن افراد مناسبی نباشند این بچه‌ها نمی‌توانند از گروه دور شوند. معمولاً بچه‌ها در این خانواده‌ها اعتمادبه‌نفس پایین دارند، به سمت دروغگویی می‌روند.

وی تأکید کرد: ریاکاری، سرکوبی، اضطراب، افسردگی، حتی وسواس فکری و عملی در بچه‌ها است و حتی تا بزرگسالی آن را حمل می‌کنند.

روان‌شناس و مدرس دانشگاه ابراز داشت: بسیاری از مراجعین در سنین بزرگسالی که مراجعه می‌کنند و اضطراب دارند و یا وسواس فکری، وقتی پیشینه آنها را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم آنها درگذشته خانواده سخت‌گیری داشتند.

وی بیان داشت: دقیقاً سبک دوم مقابل سبک اول است یعنی خانواده سهل گیر، معمولاً پدر و مادر توجهی به بچه‌ها ندارند و پدر و مادر به سمت برآوردن نیازهای خود که درگذشته هستند، کلاس‌های مختلف، تفریحات مختلف، و آن‌قدر درگیر این‌جور برنامه‌ها هستند که فرزندان خود را فراموش کرده‌اند، آن‌قدر آسان می‌گیرند که هیچ‌وقت بابت اشتباه بازخواست نمی‌کنند.

مهدویان ادامه داد: ما گهگاهی باید علت اشتباهات بچه‌ها را سؤال کنیم برای اینکه باید فرزندمان را بسازیم، ببینیم چه عاملی باعث شده که این اتفاق بیفتد و بعد از آن حل مسئله کنیم، اتفاقی که باعث به‌وجودآمدن مسئله شده را به آن‌ها یاد بدیم تا بتوانند آن را حل کنند.

وی بیان داشت: آینده ما باید جبران گذشته باشد یعنی وقتی من در خردسالی در خانواده مستبد بودم و فشارهای روحی و روانی داشتم پس بیایم برای بچه‌ها سهل بگیرم یا برعکس این قضیه.

روان‌شناس و مدرس دانشگاه تصریح کرد: در سبک سهل گیر هیچ‌وقت پدر و مادرها برای خواسته‌های بچه‌ها اتمامی ندارند، هرآنچه بچه‌ها می‌خواهند برایشان فراهم می‌کنند، اشتباهاتشان را جبران نمی‌کنند، در این خانواده‌ها استقلال بچه‌ها از بین می‌رود و بچه‌ها مقررات و نظم ندارند و تغییر نیازها را یاد نمی‌گیرند.

وی افزود: مسئولیت‌پذیر هم نیستند و برای هدف خود تلاش نمی‌کنند به‌نوعی فرزند را با دادن موقعیت‌های به‌اصطلاح آسان و آن نظم و مقرراتی که بچه باید بر اساس آن بزرگ شود را ندارد و متأسفانه بچه در این شرایط چون عادت کرده هر چیزی نیاز دارد فراهم شده به‌مجرداینکه اولین خواسته که مطرح شده بلافاصله برای تهیه و خریداری می‌شود، در سنین بالاتر متأسفانه در جامعه شاید اولین‌بار هرآنچه بخواهد را در دسترس نداشته باشد آن‌وقت تسلیم می‌شود و مبارزه، تلاش و تغییر در خودش را از دست می‌دهد.

مهدویان تأکید کرد: این بچه‌ها متأسفانه هر زمان که اراده کردن همه موارد در اختیارشان بوده در واقع مسئولیت‌پذیر نیستند و برای به‌دست‌آوردن یک هدف تلاش نمی‌کنند، خیلی وقت‌ها خیلی از والدین از زمان کودکی بچه‌ها مدام در حال فراهم‌کردن تسهیلات هستند و در واقع یک مادر و یا یک پدر را پرورش نمی‌دهند یک فردی را پرورش می‌دهند که در نهایت لذت و شرایط مناسب بزرگ شده است.

بچه‌ها را به‌گونه‌ای تربیت کنیم که قرار است پدر و مادر بشوند

وی ادامه داد: ما باید بچه‌ها را به‌گونه‌ای تربیت کنیم که قرار است پدر و مادر بشوند، بچه‌های ما همیشه فرزندانمان هستند اما در نظر بگیریم اینها قرار است یک جامعه و یک خانواده را اداره کنند.

روان‌شناس و مدرس دانشگاه ابراز داشت: همه ما انسان‌ها طلب این رو داریم که اگر کار درستی انجام دادیم تشویق بشویم هیچ‌کس نیست که بگوید من از تشویق شدن خوشم نمی‌آید همه دوست دارند که تشویق بشوند.

وی ادامه داد: بالطبع که فرزندان به تشویق بالاتری نیاز دارند اما یادمان باشد که تشویق حتماً باید به نحوی باشد که کار مناسب انجام داده باشند.

روان‌شناس و مدرس دانشگاه بیان داشت: همچنان که ما نیاز داریم استراحت کنیم، بخوابیم، غذا بخوریم حتماً نیاز داریم به امنیت و محبت داریم.

والدین نیاز روحی و روانی فرزندانشان را باید برآورده می‌کنند

وی ادامه داد: بچه‌ها در هر سنی باتوجه‌به نیازشان به آغوش گرفتن والدین نیاز دارند والدین نیاز روحی و روانی فرزندانشان را باید برآورده می‌کنند چون یک مادر ملکه و احساس یک پسر است و یک پدر آرزوها و قدرت و پشتیبانی یک دختر است وقتی یک پدر با دخترش صمیمی و دوست باشد اگر یک پدر بداند کجا و به‌وقت نیاز دخترش را برطرف کند از نظر اینکه بداند یک مرد قوی پشتیبانش است و همچنین آقاپسرها بدانند که یک جنس لطیف مادر حمایتش می‌کند حتی بعدازاین که وارد جامعه شدند، مشکلات برای آن‌ها پیش بیاید ضربه نمی‌خورند چرا چون آن‌قدر زیبا به این بچه‌ها محبت داده شده که خلائی ندارند تا به سمت کسی دیگر بروند تا آن خلأ پر شود.

مهدویان خاطرنشان کرد: چون بچه‌ها در سنینی هستند که آموزش باید ملموس و مشاهده گرانه باشد.

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود اظهار داشت: خانواده سوم خانواده‌های گسسته و پریشان هستند که در این شرایط پدر و مادر کاملاً از هم جدا هستند اگرچه از نظر فیزیکی در یک‌خانه هستند ولی اختلاف شدیدی بین والدین است معمولاً قهرها، دعواها، بگومگوها، تنش‌ها تأثیر منفی روی والدین می‌گذارد.

مهدویان بیان داشت: کودکان علاوه بر اینکه نیازهای جسمی و روحی‌شان در این خانواده‌ها برطرف نمی‌شود الگوی پرخاشگری هم دارند یاد می‌گیرند پسر از پدر دختر از مادر، معمولاً در این خانواده‌ها به هم احترام نمی‌گذارند، ارزشی برای هم قائل نیستند.

وی ابراز داشت: چهره افراد خانواده معمولاً عبوس است و هیچ احساس صمیمیتی باهم ندارند بزرگ‌ترها معمولاً سرگرم کارهای خودشان هستند و برای اینکه نزاع پیش نیاید هرکس دنبال کار خودش است فرزندان در این خانواده به‌جای اینکه درایت، فهمیدگی و شعور را درک کنند یک‌مشت سروصدا ضدونقیض صحبت‌کردن‌ها در اینجا پیش می‌آید.

روان‌شناس و مدرس دانشگاه ابراز داشت: وقتی بچه‌ها به این شرایط می‌رسند احساس تنهایی می‌کنند و گرایش پیدا می‌کنند به خارج از منزل به دوستی که بتواند تنهایی‌های خودشان را با آنها جبران کنند، این افراد معمولاً تکانشی می‌شوند، در این خانواده ناسالم معمولاً بچه‌ها به دروغگویی، استیصال، اضطراب، افسردگی و درنهایت انزوا گرایش و انحرافات جنسی پیدا می‌کنند.

وی خاطرنشان کرد: چهارمین خانواده که خانواده سالم یا دموکرات است خانواده‌ای که با آزادی کامل یکسری برنامه‌ها را انجام می‌دهد سرزندگی کامل بین بچه‌ها هست، پدر و مادر و بچه‌ها با هم دوست هستند افراد نسبت به هم مسئولیت دارند اگر کسی مشکل داشته باشند برای حل مشکلش قدم برمی‌دارند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha