پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
علامه جعفری

حوزه/ عبدالله نصری در بزرگداشت مقام علمی و معنوی علامه ‌محمدتقی جعفری(ره) گفت: به ندرت می‌توانیم فیلسوف و متفکری بیابیم که مانند علامه این همه ابداعات و ابتکارات داشته باشد. به نظر من ایشان فیلسوف آینده است و هنوز حوزه علمیه و دانشگاه‌های ما به ایشان توجه لازم را نداشته‌اند.

به گزارش خبرگزاری حوزه از تبریز، بزرگداشت مقام علمی و معنوی علامه ‌محمدتقی جعفری(ره) روز پنج شنبه(۲۰ آبان ۱۴۰۰) با حضور اندیشمندان و روحانیون برجسته آذربایجان شرقی، در تالار شهید باکری دانشگاه تبریز برگزار شد.

این برنامه بصورت مشترک توسط حوزه علمیه آذربایجان شرقی، دانشگاه تبریز، دانشگاه صنعتی سهند، مرکز مطالعات و پژوهش های علم و دین و مرکز تخصصی علامه امینی(ره) تبریز و مجمع عالی حکمت اسلامی شعبه آذربایجان برگزار شد.

عبدالله نصری، استاد دانشگاه علامه طباطبایی در این مراسم گفت: در عصر حاضر فیلسوفان بزرگی داریم؛ علامه طباطبایی را می‌توان یکی از این بزرگان دانست که حدود ۲۰۰ کتاب و رساله و چندهزار مقاله در باب آراء و اندیشه و شخصیت ایشان نوشته شده است. البته کتاب جامعی که بتوان نظام جامع فکری ایشان را تبیین کنیم، نداریم.

وی افزود: علامه جعفری یکی دیگر از این فلاسفه بزرگ در جامعه ما محسوب می‌شوند. البته کسانی مانند رفیعی قزوینی، سیدجلال الدین آشتیانی و میرزامهدی آشتیانی که استاد علامه جعفری و مرحوم شهید مطهری بودند هم از شخصیت‌های فلسفی معاصر محسوب می‌شوند.

نصری با بیان اینکه از شخصیت‌های جدید فلسفی با عنوان فیلسوفان نوصدرایی یاد می‌شود، افزود: البته برخی از این افراد صرفا شارح آراء ملاصدرا نبودند، بلکه خودشان صاحب آراء و نظریات مستقلی هستند. البته شارح بودن ملاصدرا هم رتبه کمی نیست و متاسفانه کمتر آثاری به فلاسفه جدید پرداخته‌اند.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه اصول فلسفه و روش رئالیسم نقطه عطف در تاریخ فلسفه ما محسوب می‌شود، گفت: علامه بحث را در این اثر از معرفت‌شناسی شروع کرده که در غرب به خصوص از دوره کانت به بعد از اهمیت زیادی برخوردار است، ولی فلاسفه ما آثار پراکنده در باب معرفت‌شناسی دارند و باب مستقل همان طور که در مورد فعلیت و قوه دارند نداشته‌اند، در حالی که معرفت‌شناسی اهمیت فوق‌العاده دارد. در جلد دوم این کتاب دو مقاله بسیار مهم است و عمدتا در مقاله ششم هم بر ادراکات اعتباری تاکید دارد.

وی اضافه کرد: شخصیتی چون علامه طباطبایی فقط تکرارکننده سخنان ملاصدرا نیست، بلکه مطالب جدیدی افزوده است از جمله مباحث انضمامی وارد فلسفه شد؛ مرحوم شهید مطهری وقتی زن در اسلام را نوشت مبانی حقوقی و فلسفی مرتبط با مباحث زنان را بحث کردند و همینطور در باب حقوق بشر و فلسفه سیاسی هم نیازمند این کار هستیم.

نصری با بیان اینکه فلاسفه‌ای چون علامه طباطبایی با اینکه مباحث جدید مطرح کردند، ولی فضای کلی آنها مبانی صدرایی بود، تصریح کرد: با ظهور علامه جعفری چرخشی آغاز می‌شود، یعنی اگر مبنای فلسفه صدرا، اصالت وجود است، علامه جعفری با مباحث انسان‌شناسی شروع می‌کند و به تعبیر دقیق‌تر مبنای فکری علامه جعفری روی «من» است. ایشان توانسته یک سیستم فکری ارائه دهد که البته باید تبیین و تنقیح شود. علامه جعفری وارد حوزه مباحثی شده که جدید هستند و فلاسفه به آن نپرداخته‌اند؛ مثلا بحث معنای زندگی، مسئله جدیدی است.

شاگرد علامه جعفری اضافه کرد: علامه جعفری مطالبی بیان کرده است که بسیار ابتکاری و مبنایی است؛ کتاب«آری‌گویی به زندگی» را تالیف کرده‌ایم که اندیشه‌های نیچه و ... و هم آراء اندیشمندان تحلیلی را بیان کرده و بحث معنای زندگی را از منظر این فیلسوف بیان کردیم که انصافا مطالب دقیقی را طرح کرده است که دیگران بیان نکرده‌اند. اگر او در غرب زندگی کرده بود خدا می‌داند چقدر کتاب و مقاله در مورد همین دیدگاه وی در باب معنای زندگی نوشته بود ولی ما توجهی نداریم.

نصری اظهار کرد: یکی از مباحث مهم دیگر در آراء ایشان فلسفه تمدن و فرهنگ است. مطالبی از ابن خلدون در این موضوعات وجود دارد، ولی بسیار کم است، اما اندیشه علامه جعفری در باب تمدن و رابطه علم و دین خیلی مهم است. مسئله علم و دین در المیزان به صورت مصداقی و بر اساس اندیشه داروینیسم و تکامل انواع مطرح شده است ولی بحث مستقلی در باب رابطه علم و دین وجود نداشت که علامه جعفری به آن پرداخته است.

وی افزود: یا بحث وجدان در بین متفکران ما مطرح نشده بود و علامه جعفری در سال ۱۳۴۴ برای اولین بار مطرح کرد و اینکه روش او در پرداختن به آن چیست خودش هم مهم است، یعنی حتی از نظر روش فلسفی هم بررسی کتاب وجدان وی مهم است که از روش پدیدارشناسی استفاده کرده است و نه استدلال و برهانی که در منطق ارسطو وجود دارد.

نصری گفت: متفکران ما عمدتا در باب فلسفه هنر و موسیقی باب مستقل و محوری قرار نداده‌اند و مطالب پراکنده در آثار آنها دیده می‌شود، ولی علامه جعفری در اینجا صاحب نظر بوده و حرف‌های گذشتگان را تکرار نکرده است. همچنین خود فلسفه مطالب قدیمی و مهمی دارد؛ مانند جبر و اختیار و علامه جعفری در اینجا هم ورود و خروج متفاوتی دارد که حتی با ابن سینا و ... هم تفاوت دارد.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: علامه جعفری با اینکه شاگرد فقه و اصول آیت‌الله خویی بوده، باز راه استاد خود را پیش نبرده و مسائل جدیدی مطرح کرده است و وقتی آرای ایشان را با دیگران مقایسه کنیم به جایگاه مهم ایشان در فلسفه اسلامی پی خواهیم برد؛ در همین جبر و اختیار آرایی مطرح کرده که با آرای اصولیون قابل قیاس نیست.

وی افزود: در بحث عرفان هم عرفان کنونی ما مبتنی بر ابن عربی است و ابن عربی آنقدر بر تاریخ تفکر ما غلبه دارد که عرفان خراسان تحت تاثیر اندیشه‌های عرفانی بوده است. اندیشمندان وقتی می‌خواهند مثنوی را شرح دهند گویی برای مولوی استقلالی قائل نیستند و مولوی را در چارچوب ابن عربی تفسیر می‌کنند. بنده با علامه جعفری همین بحث را داشتم و ایشان معتقد بود که فضای فکری مولوی با ابن عربی تفاوت دارد.

نصری بیان کرد: علامه جعفری معتقد بود که ۲۰۰ شرح بر مثنوی نوشته شده که بر اساس آراء ابن عربی است و تا کی باید این روند تداوم یابد، مولوی رومی مطالبی دارد که می‌توان اساس علوم انسانی باشد. حالا این دید نسبت به مولوی را با دیدگاه برخی از فقهای معاصر خودمان مقایسه کنیم. برخی از فقهای معاصر ما در چند سال قبل نسبت به برگزاری کنگره و تولید فیلمی درباره او موضع گرفتند و کسان دیگری هم هستند که به شدت با مولوی مخالفند، ولی علامه جعفری ده هزار صفحه مطلب درباره او نوشته و نقد خود را هم به راحتی بیان کرده و در عین حال عظمت برای مولوی قائل است.

شاگرد علامه جعفری تصریح کرد: در مجموعه آثار ایشان در جلد اول بحث عرفان وجود دارد؛ تعریف و تقسیم‌بندی که ایشان از عرفان دارد کاملا متفاوت و جدید است و وی در برابر مطالبی مانند شطحیات عرفا موضع گرفته و تحلیل خاص خود را ارائه می‌دهد و راه خودش را رفته است یا در مباحث معرفت‌شناسی، ۸۰۰ صفحه مطلب دارد. در این مباحث حتی از زوایه‌ای وارد شده که با مباحث معرفت‌شناسی علامه طباطبایی و مرحوم شهید مطهری تفاوت دارد؛ نه اینکه دیدگاه آنها را قبول ندارد، بلکه از زاویه متفاوتی به این بحث نگریسته است.

وی اظهار کرد: علامه جعفری بحث از فلسفه تاریخ می‌کند و نوآوری و ابتکار در این بحث هم دیده می‌شود؛ وقتی بحث حقوق بشر مطرح است ورود و خروج ایشان به این مسئله روش و تحلیل خاصی دارد. مراد این است که علامه کلی مباحث مطرح کرده است که چقدر در آن ابداعات و ابتکارات وجود دارد و به ندرت می‌توانیم فیلسوف و متفکری بیابیم که مانند ایشان این همه ابداعات و ابتکارات وجود داشته باشد. به نظر من ایشان فیلسوف آینده است و هنوز حوزه علمیه و دانشگاه‌های ما به ایشان توجه لازم را نداشته‌اند.

نصری با بیان اینکه البته سبک و سیاق نگارش علامه جعفری هم یکی از دلایل عدم برقراری ارتباط با آثار ایشان است، تصریح کرد: واقعا این کتاب دشوار است و البته خدا توفیقی داد که این کتاب را ویراستاری مجدد انجام دهیم و تا خواننده بتواند با آن روبرو شود. هدف از تدوین و تنظیم آثار ایشان هم همین است. یعنی وقتی کسی وارد شرح نهج‌البلاغه ایشان می‌شود گویی در دریای مطلب غرق است. بنده گاهی این نکته را به ایشان عرض می کردم و می فرمود من گاهی مطلب به ذهنم القاء می‌شود و باید بنویسم تا فراموش نشود و خوشبختانه برخی آثار ایشان در حال تدوین و تنظیم است، مثلا کتاب ۲۷ جلدی نهج‌البلاغه در ده جلد تدوین و تنظیم شده است.

حوزه و دانشگاه هنوز علامه جعفری را نشناخته اند