شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024
کد خبر: 991495
۲۹ آبان ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۵
یادداشت

حوزه/ آتش جنگ تعارض [علم] و [دین] از دوران [رنسانس] در میان دانشمندان و متفکران اروپایی سر برآورد و شعله های آن به سراسر دنیا کشیده شد؛ این در واقع عقبه شبهه علوم انسانی [اسلامی] است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، امین داوری در یادداشتی درباره علوم انسانی اسلامی نوشت:

آتش جنگ تعارض [علم] و [دین] از دوران [رنسانس] در میان دانشمندان و متفکران اروپایی سر برآورد و شعله های آن به سراسر دنیا کشیده شد؛ این در واقع عقبه شبهه علوم انسانی [اسلامی] است.

لازم است پیش از ورود به اصل بحث، مفهوم شبهه تبیین شود؛ شبهه به معنای مطلبی شبیه به سؤال است ولی در واقع سؤال واقعی نیست؛ اگر بنا باشد مثال ساده زده شود، می توان به شیری که آب بسیار در آن ریخته باشند شبهه را تشبیه کرد.

عقبه بحث تعارض علم و دین به نگاه تجربی ابتدا به دانشمندان و متفکران اروپایی و سپس در عصر حاضر به نظریات بعضی روشن فکر ها و برخی طلبه ها باز می گردد؛ دانشمندان غربی که انسان را محور همه چیز در دنیا می دانند و علم را هم حداکثر همان علم تجربی و فنی به حساب می آورند و بس؛ برخی روشن فکرها و عده ای از طلبه ها هم با وجود مسلمان بودن با در نظر گرفتن همین مفهوم ظاهری علوم انسانی صرفاً آن را علوم بشری تلقی می کنند و نتیجه عملی چنین نگاهی با نگرش غربیها یکی در خواهد آمد.

برای پاسخ به این پرسش که آیا اساساً علوم انسانی [اسلامی] وجود دارد یا نه ابتدا نظریه عمده مخالفین بیان می شود:

آنان معتقدند که اولاً اساساً علم دینی یا غیر دینی وجود ندارد؛ ثانیاً اگر موجود باشد هم صرفاً مجموعه ای از دانسته های فقهی و اندکی حدیثی را شامل میشود و دیگر هیچ چیز دیگری در حوزه مسائل علمی نباید از دین عموماً و به ویژه اسلام توقع داشت؛ این در حالی است که دین به علت برنامه داشتن برای هر چیز ظرفیت پاسخگویی به سؤالات علمی را هم دارد.

حال برای پاسخ گفتن به پرسش فوق تلاش می شود از مثالی که با شرایط امروز جامعه تطبیق بیشتری دارد استفاده گردد تا از طریق آن به شیوه ای آسانتر به پرسش مذکور پاسخ داده شود.

اومانیست ها معتقدند هرچه پیشرفت در زندگی بشر حاصل شده است، مربوط به کنار گذاشتن خدا و دین می شود؛ خب حالا می توان آن مثال را از همین نقطه بیان کرد و توضیح داد.

  

   

فرض کنید یک کامپیوتر رومیزی و یا لپ‌تاپ در اختیار دارید؛ آیا به شرکتی که نرم افزارهای اولیه را روی دستگاه نصب کرده و سیستم را راه اندازی کرده اعتماد دارید؟؛ آیا هیچ کاربری که اندکی عقل در سر دارد حاضر می شود بدون وجود آنتی ویروس در فضای مجازی گشت و گذار کند، مسلماً پاسخ سؤال نخست مثبت و پاسخ این سؤال منفی است؛ خب حالا باید از کسانی که معتقد به وجود نداشتن علوم انسانی اسلامی هستند پرسید که آیا خدایی که ما را خلق کرده و سیستم انسان را برنامه ریزی هوشمند و راه‌اندازی کرده بیشتر صلاح و فساد او را تشخیص می دهد و یا فلان شرکت خدمات کامپیوتری که صرفاً در مورد ساخته دست بشر و برای خدمت رسانی به او تصمیماتی اتخاذ می کند؟؛ اگر ما انسانهای مسحور دوران مدرنیته و پست مدرن این همه شیفته ساخته دست خویش هستیم؛ به گونه ای که به شرکتهای سازنده انواع کامپیوتر اعتماد میکنیم و بدون آنتی‌ویروس هم در میان فضای آلوده مجازی گشت و گزار نمی کنیم، پس چرا همین عقل به ظاهر محاسبه گر به ما نمی گوید عالم تحت مدیریت همان خدای بزرگی است که تمام عوالم مطابق نظمی که او چیده عمل می کنند؟؛ پس باید از منکران علوم انسانی اسلامی پرسید چگونه مدیریت بشری که ضریب خطایش فوق العاده بالا است بر امور گوناگون از اقتصاد، امنیت، سیاست، فرهنگ و هنر را می پذیرند ولی مدیریت اسلام که دینی جامع از سوی همان خدای خالق و عالم به همه امور را نمی پذیرند و هر از گاهی سر این مناقشه را باز می کنند که حتی چنانچه در هر زمان بدان پاسخ گفته شود، باز حرفهای کم ارزش تکراری خویش را در قالب هایی هرچند نو بیان می کنند؟!

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha