پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۸ ذیقعدهٔ ۱۴۴۵ | May 16, 2024
بر محور نهج البلاغه

حوزه/ حجت الاسلام شکیبایی گفت: بزرگترین عاملی که شیرازه جامعه را از هم می گسلد و مردم را نسبت به دولتمردان بدبین و خشمگین می سازد، روابط را بر ضوابط حاکم کردن و در مقام اجرای قانون عدالت را بطور گسترده رعایت نکردن و در میان افراد تبعیض قائل شدن است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام ایمان شکیبایی در جمع پژوهشگران حوزوی،به تبیین عوامل همکاری و اعتماد بین مردم و حکومت بر محور نهج البلاغه پرداخت.

وی گفت:قبل از آنکه به بررسی عوامل بپردازیم لازم است کمی درباره رابطه حکومت با مردم از دیدگاه های مختلف صحبت کنیم.در حکومت های استبدادی و اشرافی رابطه مردم با حکومت رابطه ارباب و برده است،اگر احیاناً امکاناتی برای مردم فراهم می کنند برای این است که با پروار کردن آنها بهره بیشتری ببرند. در حکومت های مردم بر مردم به معنای غربی آن،دولت مجری خواسته های مردم است،اگر چه خلاف مصلحت آنها و زشت ترین کارها باشد،مثلاً هرگاه اکثریت مردم رأی به جواز رابطه جنسی و... بدهند، دولت خود را مؤظف به اجرای آن می داند همانگونه که در سوئد و انگلستان مرسوم است. اما در حکومت اسلامی،رابطه مردم با حکومت رابطه ابوّت و بنوّت (پدر فرزندی) است. همانطور که می دانیم عالی‌ترین نوع عواطف،عاطفه پدری و مادری است.اما این عاطفه در مقام تعلیم و تربیت فرزندان نباید حاکم مطلق باشد. پدر و مادر در عین آنکه فرزندانشان را حتی بیشتر از خود دوست می دارند،اما رعایت مصلحت آنان را باید بیشتر از همه چیز دوست بدارند، اگر فرزندی مرتکب خلافی شد تنبیهش کنند و اگر غذایی برایش مضرّ است از خوردن آن منعش کنند،بر انجام کارها تکلیفش کنندو... حکومت اسلامی هم باید رفتارش با مردم بر همین اساس باشد،در عین آنکه آحاد ملّت را فرزند خود می داند و به آنها عشق می ورزد، هیچگاه اجازه ندهد احدی مرتکب خلافی بشود و از زیر بار تکالیف مقررّه شانه خالی کند.

پژوهشگر حوزه و دانشگاه افزود: امیرالمؤمنین(ع)در فرمان تاریخی خودشان به مالک اشتر بر این رابطه چنین تأکید می کند:ثُمَّ تَفَقَّدْ مِنْ أُمُورِهِمْ مَا یَتَفَقَّدُ الْوَالِدَانِ مِنْ وَلَدِهِمَا، طوری از مردم تفقّد و دلجویی کن که پدر و مادر از فرزندشان تفقّد و دلجویی می کنند.

حجت الاسلام شکیبایی گفت: این رابطه محبت آمیز نه تنها با افراد مسلمان و حکومت اسلامی است بلکه همه آحاد ملت در صورتی که به قوانین مملکت احترام بگذارند از این رفتار انسانی و پر مهر و محبت برخوردار خواهند بود. امیرالمؤمنین(ع)به مالک اشتر فرمودند: وَ أَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ، وَ لَا تَکُونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعاً ضَارِیاً تَغْتَنِمُ أَکْلَهُمْ، فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ: إِمَّا أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ وَ إِمَّا نَظِیرٌ لَکَ فِی الْخَلْقِ.
قلب خود را نسبت به ملّت خود مملو از رحمت و محبت و لطف کن و همچون حیوان درنده ای نسبت به آنان مباش که خوردن آنان را غنیمت شماری،زیرا آنان دو گروهند: یا برادران دینی تواند و یا از نظر آفرینش انسان‌هایی همانند تو.حالا باید دید چه عواملی می تواند این رابطه طرفینی را مستحکم سازد؟


١)پذیرش مسئولیت،تنها بر اساس تکلیف الهی:

مدرّس نهج البلاغه در ادامه به اهمّ عوامل همکاری و اعتماد بین مردم و حکومت بر محور نهج البلاغه پرداخت و گفت:در مکتب امیرالمؤمنین (ع)پذیرش مسئولیت در جامعه اسلامی فقط بخاطر انجام وظیفه و تکلیف الهی است نه برای ریاست کردن و یا سوءاستفاده نمودن و یا بهرمندی از منافع زودگذر آن.
حضرت در فرازی از خطبه ١٣١ فرمود:اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذِی کَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَیْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ، وَ لَکِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ، فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِکَ. بار خدایا تو می دانی آنچه ما انجام دادیم نه برای این بود که ملک و سلطنتی به دست آوریم و نه برای اینکه از متاع دنیا چیزی تهیه کنیم بلکه بخاطر این بود که نشانه های از بین رفته دینت را بازگردانیم و آثار اصلاح را در بلادت آشکار سازیم تا بندگان مظلومت در ایمنی قرار گیرند و قوانین و مقرراتی که بدست فراموشی سپرده شده بار دیگر عملی گردد. و گرنه همه ما اخلاق امیرالمومنین(ع)را می دانیم،خطبه ٣٣ را ملاحظه بفرمایید؛ عبدالله بن عباس می گوید:در منزل(ذی قار) بر امیرمؤمنان وارد شدم در حالی که کفش خود را وصله می کرد،به من فرمود:قیمت این کفش چقدر است؟ گفتم:قیمتی ندارد،فرمود: وَ اللَّهِ لَهِیَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ إِمْرَتِکُمْ إِلَّا أَنْ أُقِیمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلً... به خدا قسم، همین کفش بی ارزش،برایم از حکومت بر شما محبوب‌تر است،مگر اینکه با این حکومت حقی را به پا دارم و یا باطلی را دفع کنم.

پژوهشگر حوزه و دانشگاه افزود:وقتی که ملّت احساس کرد مسئولین حکومت اسلامی تنها به عنوان انجام وظیفه و اقامه حق و دفع باطل،مسئولیت‌ها را قبول کرده اند و مقام و منصب،پیش آنان پشیزی ارزش ندارد، طبعاً همکاری های لازم را با آنان مبذول و به آنها اعتماد خواهند داشت.


٢)تقسیم پست ها بر اساس لیاقت:
مدرّس نهج البلاغه گفت:از منظر نهج البلاغه،یکی دیگر از ویژگی های حکومت اسلامی این است که پست ها را بر اساس لیاقت و شایستگی تقسیم می کند.
حضرت به مالک اشتر فرمودند: ثُمَّ انْظُرْ فِی أُمُورِ عُمَّالِکَ فَاسْتَعْمِلْهُمُ اخْتِبَاراً، وَلاَ تُوَلِّهِمْ مُحَابَاةً وَأَثَرَةً، فَإِنَّهُمَا جِمَاعٌ مِنْ شُعَبِ الْجَوْرِ وَالْخِیَانَةِ. وَتَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَالْحَیَاءِ، مِنْ أَهْلِ الْبُیُوتَاتِ الصَّالِحَةِ، وَالْقَدَمِ فِی الاِْسْلاَمِ الْمُتَقَدِّمَةِ، فَإِنَّهُمْ أَکْرَمُ أَخْلاَقاً وَأَصَحُّ أَعْرَاضاً، وَأَقَلُّ فِی الْمَطَامِعِ إِشْرَاقاً، وَأَبْلَغُ فِی عَوَاقِبِ الاُْمُورِ نَظَراً.
در کارهای کارمندانت بنگر و آنها را با آزمایش و امتحان به کار وادار(نه با پارتی بازی)و از روی میل و استبداد آنها را به کاری وا ندار، زیرا استبداد و تسلیم تمایل شدن، کانونی از شعبه های جور و خیانت است و از میان آنها افرادی که با تجربه تر و پاکتر و پیشگامتر در اسلامند، برگزین، زیرا اخلاق آنها بهتر و خانواده آنها پاک تر و همچنین کم طمع تر و در سنجش عواقب کارها، بیناترند.


٣)صداقت و پیشگامی در عمل:
وی گفت:تا زمانی که مردم از غالب مسئولین، صداقت و یکرنگی نبینند، نمی توانند به آنها اعتماد کنند،و مهمترین چیزی که می تواند نشان دهنده صداقت آنها باشد این است که پیش از همه،خود به گفتارشان عمل کنند.
حضرت در حکمت ٧٣فرمودند: مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً، [فَعَلَیْهِ أَنْ یَبْدَأَ] فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ؛ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ؛ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا، أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ‏. کسی که خود را مسئول مردم قرار دهد، حالا چه وزیر باشد، چه استاندار، چه شهردار و...، باید قبل از آنکه به تعلیم دیگری بپردازد،به تعلیم خود اقدام کند و پیش از آنکه مردم را با زبان ادب کند با کردارش ادب کند. کسی که خود را می آموزد و تربیت می کند به احترام سزاوارتر است از کسی که معلم و مربی دیگران است.


۴)حسن تدبیر و نیکو اراده کردن امور:

استاد نهج البلاغه گفت:از شرایط پذیرش مسئولیت در حکومت اسلامی این است که شخص مسئول به نحو احسن بر تدبیر امور قدرت داشته و بتواند به شکل هرچه بهتری آن را انجام دهد.
حضرت در فرازی از خطبه ١٧٣فرمود:أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ، أَقْوَاهُمْ عَلَیْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِیهِ، فَإِنْ شَغَبَ شَاغِبٌ اسْتُعْتِبَ، فَإِنْ أَبَی قُوتِلَ. ای مردم، سزاوارترین کس به خلافت(مسئولیت)، قوی ترین مردم نسبت به آن است و داناترین آنها به فرمان‌های خدا، پس اگر شخص آشوبگری به فتنه انگیزی برخیزد، از او خواسته می شود که به حق بازگردد و اگر امتناع ورزد باید با او به نبرد پرداخت.


۵)رنج خود و راحت دیگران طلبیدن:
پژوهشگر حوزه و دانشگاه گفت:در حکومت اسلامی پذیرش پست و مقام برای بهره گیری بیشتر از مظاهر زندگی نیست، بلکه برای خدمت به دیگران و رنج خود و راحت دیگران طلبیدن است.
امیرالمؤمنین(ع)هنگامی که عاصم بن زیاد را از ترک دنیا برحذر می داشت، مورد اعتراض قرار گرفت که پس شما چرا برخود این چنین سخت می گیرید؟ فرمود:
إنَّ اللهَ تَعالی فَرَضَ عَلی أئِمَّةِ الْعَدلِ (الْحَقِّ) أن یُقَدِّرُوا أنفُسَهُم بِضَعَفَةِ النّاسِ کَیلا یَتَبَیَّغَ بِالْفَقیرِ فَقرُهُ.
خداوند بر پیشوایان حق واجب شمرده که بر خود سخت بگیرند و همچون طبقه ضعیف مردم باشند، تا نداری فقیر او را ناراحت نکند که سر از فرمان خدا برتابد.

وی افزود:در این زمینه نامه ۴۵ هم که مربوط به فرماندار بصره عثمان بن حنیف است بسیار خواندنی است.


۶)برابری و عدم تبعیض:
حجت الاسلام شکیبایی گفت:بزرگترین عاملی که شیرازه جامعه را از هم می گسلد و مردم را نسبت به دولتمردان بدبین و خشمگین می سازد، روابط را بر ضوابط حاکم کردن و در مقام اجرای قانون عدالت را بطور گسترده رعایت نکردن و در میان افراد تبعیض قائل شدن است.
امیرالمؤمنین(ع)در عهدنامه تاریخی خود که برای مالک اشتر، استاندار مصر نوشته در این باره چنین تأکید می کند:کاری که باید بیش از هرکاری دوست داشته باشی،میانه روی در حق است و همگانی کردن آن در برابری و دادگری که بیشتر موجب خشنودی رعیّت می شود، در هر کاری صلاح همگان را رعایت کن نه خواصّ و حاشیه نشینان را...گ


٧)شرکت داشتن مردم در کارهای اجتماعی و سیاسی:
وی گفت:درست است که معیار در حکومت اسلامی تبعیت از حق است ولی خواسته های توده مردم که از فطرت حق جویی بهره مندند نه تنها نادیده گرفته نشده بلکه به آن تأکید نیز شدا است.
حضرت به مالک اشتر می فرماید:در این راه آن قدر بکوش تا به وفاداری مردم خوشبین شوی که این خوش‌بینی، رنج فراوانی را از دوشت بر می دارد.
حضرت در فرازی از خطبه ٢١۶فرمود:فَلَا تَکُفُّوا عَنْ مَقَالَةٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَةٍ بِعَدْلٍ...از گفتن حق و یا مشورت عدالت آمیز، خودداری نکنید.

وظیفه مردم در برابر حکومت اسلامی
پژوهشگر حوزه و دانشگاه گفت:وقتی که مسئولین حکومت اسلامی طبق بررسی هایی که گذشت، همانند پدری مهربان باشند، در این صورت طبعاً مردم خیرخواه و مطیع خواهند بود و اعتماد طرفینی به راحتی حاصل خواهد شدو مردم با دولت همکاری مخلصانه و مجاهدانه ای خواهند داشت.
حضرت در خطبه ٣۴ فرمود:حقی که من بر شما مردم دارم این است:بیعتی که با من کرده اید به آن وفادار باشید، در حضور و غیاب، خیرخواهم باشید، هرگاه که شما را برای کاری دعوت می کنم پاسخ مثبت دهید و از فرمانم سرپیچی نکنید.

این مدرس حوزوی در پایان گفت:امیرالمؤمنین(ع)در خطبه ٢١۶ فرموده است:«وَ أَعْظَمُ مَا افْتَرَضَ سُبْحَانَهُ مِنْ تِلْکَ الْحُقُوقِ حَقُّ الْوَالِی عَلَی الرَّعِیَّةِ وَ حَقُّ الرَّعِیَّةِ عَلَی الْوَالِی ٍ .... فَإِذَا أَدَّتْ الرَّعِیَّةُ إِلَی الْوَالِی حَقَّهُ وَ أَدَّی الْوَالِی إِلَیْهَا حَقَّهَا عَزَّ الْحَقُّ بَیْنَهُمْ وَ قَامَتْ مَنَاهِجُ الدِّینِ وَ اعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ وَ جَرَتْ عَلَی أَذْلَالِهَا السُّنَنُ فَصَلَحَ بِذَلِکَ الزَّمَانُ وَ طُمِعَ فِی بَقَاءِ الدَّوْلَةِ وَ یَئِسَتْ مَطَامِعُ الْأَعْدَاءِ. وَ إِذَا غَلَبَتِ الرَّعِیَّةُ وَالِیَهَا أَوْ أَجْحَفَ الْوَالِی بِرَعِیَّتِهِ اخْتَلَفَتْ هُنَالِکَ‏ الْکَلِمَةُ وَ ظَهَرَتْ مَعَالِمُ الْجَوْرِ وَ کَثُرَ الْإِدْغَالُ فِی الدِّینِ وَ تُرِکَتْ مَحَاجُّ السُّنَنِ فَعُمِلَ بِالْهَوَی وَ عُطِّلَتِ الْأَحْکَامُ وَ کَثُرَتْ عِلَلُ النُّفُوس‏»
بزرگترین حقی که خداوند مقرر فرموده، حق حاکمیت بر رعیت و حق رعیت بر حاکمیت است... پس هرگاه رعیت حق حاکمیت را ادا کرد و حاکمیت نیز حق رعیت را ادا کرد، حق در بینشان ارجمند و محترم می‌شود،راه‌های دینداری قوام می‌یابد، نشانه‌های عدالت برپا می‌شود، سنت [رسول الله] به همان شیوه شایسته رواج می‌یابد و اینها موجب اصلاح روزگار و پایداری دولت و نومیدی دشمنان می‌شود،اما اگر مردم از حاکمیت نافرمانی کردند یا حاکمیت بر مردم ظلم کرد،جامعه دچار تشتت می‌شود،نشانه‌های ستم فراگیر می‌شود، عناصر فاسد کننده دین زیاد می‌شود،دین‌داری درست رها می‌شود، و احکام الهی تعطیل و بیماریهای اجتماعی زیاد خواهد شد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • فسایی IR ۰۸:۰۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۹
    0 0
    سلام علیکم عمل به فرمایشات امیرالمومنین واقعا راهگشاست. مطالب بسیار خوبی تبیین شده است.
  • حبیبی IR ۰۸:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۹
    0 0
    جزاکم الله خیرا. احسنت
  • نوری IR ۱۱:۳۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    0 0
    سلام و درود خیلی خوب میشد اگر استاد محترم این مطالب رو در مجلس شورای اسلامی تبیین می کردند که کمی نمایندگان مردم هم با این عوامل آشنا می شدند. خودِ بیان اینگونه مطالب در جمع مسئولین تاثیرات شگرفی به دنبال خواهد داشت