یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 28, 2024
ایت الله ناصری

حوزه/ مرحوم آیت الله ناصری به بیان اثرات دعا و استغفار در اصلاح سوء سابقه های اعمال گذشته انسان در دعای مکارم الاخلاق امام سجاد علیه السلام پرداخت.

به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «اثرات دعا و استغفار برای نزدیک شدن به درجات الهی» پرداختند که متن آن بدین شرح است:

چندین رقم ذکر برای استغفار گفته شده است. در مفاتیح و کتابهای دیگر اذکاری داریم که خداوند متعال فرموده و از اهل بیت علیهم السلام به دست ما شیعیان رسیده است که هر کدام آثاری دارند و انسان با عمل به آنها می تواند سعادتمند شود.

چند قسم از این اذکار؛ « أَسْتَغْفِرُ اللّه الَّذِی لَاإِللّهُ إِلّا هُوَ الرَّحْمانُ الرَّحِیمُ الْحَیُّ الْقَیُّوْمُ وَأَتُوبُ إِلَیْهِ.»،«استغفـــرالله رَبـــیِ و اَتـــُوبُ الیــه.»،« اَستَغفِرُاللهَ وَ اَسئَلُهُ التَوبَهَ.»،« أَسْتَغْفِرُ ٱللَّهَ وَأَتُوبُ إِلَیْهِ» است.

تعداد ذکر هر استغفار هم متفاوت هست، تعداد ۷۰ مرتبه کمتر یا بیشتر و یا ۱۰۰ مرتبه وارد شده است .

انسان به خاطر حجاب هایی که دارد از حضرت حق فاصله گرفته است، با این اذکار و نماز ها ، مغفرت الهی به انسان نزدیک شده و سوء سابقه های گذشته اش اصلاح می شود.

دعاهایی که موجود است هر کدام اثری دارند مانند میوه ها یا حبوبات یا سبزی ها که هر کدام برای بدن انسان اثری دارند. در قرآن هر سوره و آیه اش، هر یک اثری جداگانه دارند، بهتر این است که ذکر گفتن رو به قبله و با توجه قلبی انجام دهیم.

درس اخلاق | دعا و استغفار، راه نجات از حجاب‏‌های ظلمانی

همه حجاب های ظلمانی قلب خود را پاک کنیم و اگر هم نتوانستیم حداقل برای از بین بردن یک مقدار از َآن ها تلاش کنیم تا به رحمت الهی نزدیک شویم.

اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام دلایلی داشتند که این دعاها را خوانده و برای شیعیان خود تعلیم دادند. بنابراین یادگرفتن ما یکی از دلایل اهل بیت علیهم السلام برای بیان فلسفه دعا کردن است، اگر این بزرگواران نفرموده بودند، دعا کردن را بلد نبودیم.

برخی از طوائف مسلمان و غیر شیعه را باید بررسی کرد که چه نوع دعاهایی می‌خوانند چطور از خودشان دعاهایی را جعل می کنند.از بزرگان این افراد حتی دعاهای جعل شده را به پیامبر اکرم(ص) و بزرگان دین نسبت می دهند که خدا می داند چه تعداد از آن ها مجعول است.

اهل بیت علیهم السلام صحیفه سجادیه و دعا های مخصوص خودشان را داشتند، صحیفه سجادیه که از آن به عنوان قرآن اهل بیت یاد شده خیلی مهم است.

انسان باید با دعا انس بگیرد، یکی از دعاهایی که امام سجاد (علیه السلام) فرمودند دعای مکارم الاخلاق است که در این دعا می فرمایند:« وَ تَوِّجْنِی بِالْکفَایةِ.» خدایا تاجی ، قدرتی یا مالی به من عنایت کن تا محتاج کسی نباشم و برایم کافی باشد

تاج دو قسم و معنا دارد؛ یک معنایش تاجی است که سلاطین بر سرشان می‌گذارند و جنسش از طلا و نقره است که جواهرات از آن آویزان می‌کند و علامت عظمت، بزرگی، سلطنت، حکومت و شخصیت است. صد در صد امام سجاد (علیه السلام) این معنا را اراده نکرده اند.

معنای دوم این است که خدایا قدرتی به من بده که من به کمال عبودیت و بندگی برسم و تاج بندگی را بر سرم بگذار.

یعنی توفیقی به من بده که من به نحوی عبادت بکنم که یکی از بنده‌های خاص تو باشم منظور امام سجاد (علیه السلام) این است.

تاج عبودیت بر سر من بگذار، همان طوری که سلاطین تاج می‌گذارند و علامت قدرت و حکومتشان است تا اینکه منم در بندگی و عبادت کردن تو تاج بندگی داشته باشم، منتها درجه بندگی و عبودیت را داشته باشم، اهل بیت این را یاد ما می‌دهند تا از خدا طلب بنده صالح بودن را بکنیم برای خدا بنده باشیم نه آزاده. آزاد نباشیم بلکه بنده او باشیم

این را از خدا بخواهیم تا به ما بدهد یعنی اگر کسی به مقام بندگی برسد این خیلی مهم است هر چند ما مرتب می‌گوییم خدایا بنده تو هستیم ولی با بندگی نکردن نمی توانیم به این مقام برسیم.

حضرت سجاد(ع) به دوستان و پیروانشان اینگونه تعلیم می‌دهند که کاری کنید تاج عبودیت و بندگی بر سر شما گذاشته شود تا به بالاترین درجه قرب الهی برسید.

دنیا مهم نیست چهار صباحی اینجا هستیم، در این چهار روز طبق رضایت خدا عمل کنیم حق و ناحق را بشناسیم. هستند انسان هایی که ربا میخورند و اموال دنیا را جمع می کنند اما زمانی که از اموالشان لذت ببرند از این دنیا می روند. ما برای این آمده ایم!؟

حضرت امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه می فرمایند: «اَلدُّنْیا مَزْرَعَةُ الاْخِرَةِ»

دنیا کشت و زرع برای آخرت است که آنجا درو بکنی. اعمال صالحه را دنیا انجا بده تا در آخرت نتیجه اش را ببینی، مرگ محله تو نیست در آنجا خداوند حکم فرمایی می‌کند و انسان تا ابد در آنجا است.

پیامبر اکرم(ص) اشرف مخلوقات است و چند میلیارد سال در عالم نورانیت بودند خداوند به پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید به واسطه تو عالم را ایجاد کردم با این حال خدا از پیامبرش به «عبد» یاد کرده است. پیامبرمان عبد صالح بود در تشهد می‌گوییم عبد تو هستیم، در سوره اسرا هم می‌گوییم:

«سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الأَقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا »پاک و منزّه است آن (خدایی ) که بنده اش را از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی که اطرافش را برکت داده ایم شبانه برد، تا از نشانه های خود به او نشان دهیم.

در اینجا خدا اطلاق عبد به پیامبر کرده و این اطلاق عبد مقامی بزرگ برای پیامبر است .

نزدیک‌ترین عالم وجود به حضرت احدیت وجود ۱۴ معصوم علیهم السلام است مکرر برای پیامبر اکرم(ص) در قرآن تکرار شده است، خداوند در قرآن میفرماید:«نَزَّلَ الفُرقانَ علَی العَبدِه» همان خدایی که قرآن را بر عبد خودش نازل کرد.

در اینجا خدا بر پیامبرش اطلاق عبد کرده ، انسان باید کاری بکند که بنده خدا باشد.

بنده نفس، شیطان، هوا و هوس و به فگر حب جاه و ریاست نباشد، بلکه بنده خدا باشد، ما اینجا را می‌گذاریم و می‌رویم و نباید انسان به اینجا دل ببندد چون دنیا فانی و بی وفا است.

حضرت علی علیه السلام می‌فرماید دنیا ابوالجفا و آخرت ابوالبقاء است. ما خواه و ناخواه از اینجا می‌رویم، انسان باید کاری کند که موقع رفتن پشیمان نشود و باید با ایمان از دنیا برود.

اگر زیاد غرق دنیا شویم، معلوم نیست با ایمان از دنیا برویم چون شیطان نمی‌گذارد، یک کاری بکنیم دم رفتن با ایمان برویم.

راهش هم ترک گناه است تا انسان بتواند بنده خدا باشد؛ بنده هوا و هوس، دنیا، پول، ویلا و ماشین نباشد، در هر حالی که هست بنده خدا باشد و وصل به حضرت حق باشد.

رسیدن به این مقام بندگی خیلی مهم است که ارکانی دارد که با این ارکان می‌شود انسان به خدا نزدیک شود و موقع مردن هم مرگ راحتی داشته باشد:

اول اینکه عقایدش صحیح باشد. یعنی عقایدش که همان عمل قلبی است باید معتقد باشد هر چه خداوند متعال و اهل بیت علیهم السلام فرموده اند قبول داشته باشد و با جان و دل آنها را بپذیرد، این عمل جوانحی است که قدم اول است.

دوم عمل جوارحی است، آنچه را که خداوند متعال به عنوان انجام واجبات و ترک محرمات دستور داده است عمل بکنیم، علاوه بر اعتقاد قلبی عمل نیز بکنیم. یعنی صرفاً قبول کافی نیست بلکه عمل هم بکنیم، چون عمل مهم است.

«الّذِینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصَالحَات» ایمان یک عمل قلبی است و عمل صالح، عمل جوارحی است، لذا انسان باید عمل داشته باشد و انجام واجبات و ترک محرمات بکند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha