شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024
غدیر

استاد تاریخ مؤسسه امام خمینی (ره) گفت: توجه به رأی اکثریت در قوام پیدا کردن و کارآمدی حکومت ولایی اسلامی تأثیر دارد، به این دلیل بود که رسول خدا ولایت حضرت علی (ع) بر جامعه اسلامی را اعلام عمومی می‌کند؛ وگرنه پیامبر گرامی اسلام می‌توانست در جمع خواص خود اعلام کند بهترین فرد برای ولایت، امیرالمؤمنین، علی (ع) است.

خبرگزاری حوزه _ روز غدیر، نقطه عطفی در تاریخ اسلام است. هر ساله شیعیان با شور و شوق این روز را جشن می‌گیرند. عید غدیر تناسب عجیبی با مسئله انتخابات در اسلام دارد. پیامبر گرامی اسلام بعد از حجه الوداع، تمام مسلمین و حاجیانی که به سرزمین مکه آمده بودند را در منطقه‌ای جمع می‌کند و پیک‌هایی می‌فرستد تا حتی آن کاروان‌هایی که جلوتر رفته بودند، همگی برگردند تا شاهد امری بزرگ و مهم باشند. همان روز ولایت امیر المؤمنین علی (ع) به اطلاع همه مسلمین می‌رسد و آن‌ها نیز با حضرت علی (ع) به عنوان ولی و رهبر جامعه اسلامی بعد از پیامبر گرامی اسلام بیعت می‌کنند، اما دقیقاً بعد از پیامبر گرامی اسلام، عدم حضور و زمان شناسی به موقع آنان با وجود بیعت با حضرت باعث می‌شود که حق حکومت و ولایت ایشان به خانه نشینی ۲۵ ساله تبدیل گردد و پس از ۲۵ سال مجدداً مردم که عمق جنایت‌ها و ظلم‌های خلفا را درک کرده بودند، برای بازگرداندن حق ولایت و حکومت حضرت علی (ع) به میدان آمدند.

به همین جهت خبرنگار خبرگزاری حوزه، به سراغ حجت الاسلام جواد سلیمانی امیری عضو گروه تاریخ هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) رفت و با او پیرامون درس‌های غدیر برای جامعه اسلامی و نیز عبرت‌های غدیر برای مشارکت در انتخابات و انتخاب کاندیدای اصلح به گفت‌وگو پرداخت.

درس‌های حادثه غدیر برای جامعه امروز چیست؟

غدیر آغاز شکل گیری یک گفتمان جدید در میان امت اسلامی بود. این گفتمان دربرابر گفتمان دیگری در تاریخ شکل گرفت. آن گفتمان در زمان پس از رحلت رسول الله (ص) شکل گرفت که اعتقاد داشت مسیر آینده انقلاب اسلامی رسول الله (ص) بایستی مطابق با آمال و آرزوهای قریش و سران آن رقم بخورد. آن‌ها به دنبال ایجاد ملاحظاتی نسبت به برخی اصحاب بودند که بایستی بخشی از قدرت را در اختیار این اصحاب می‌دادند. همچنین این جریان اعتقاد داشت در برخورد با دشمن و برخورد با جریان نفاق باید تسامح و تساهل کنیم.

یکی از مطالبات این جریان در آن شرایط این بود که اصلاً برای بعد از رسول خدا جانشینی توسط ایشان تعیین نشده و خود امت اسلامی هر کسی را که خواستند انتخاب کنند یا هر کسی که توانست در این مجادلات و رقابت‌ها به میدان بیایید او دیگر پیروز میدان معرفی شود و قدرت جامعه را در اختیار بگیرد.

اما رسول الله (ص) حضرت علی (ع) را در روز غدیر به جانشینی نصب کرد. پیامبر (ص) از وجود مخالفت‌ها نیز اطلاع داشتند. شاهد بر این مخالفت‌ها آن است که وقتی رسول خدا (ص) می‌خواهد جانشینی علی (ع) را به مردم اعلام کند، قرآن کریم می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ» اگر شما آن چیزی که به تو ابلاغ کرده‌ایم را ابلاغ نکنی، رسالت خود را انجام نداده‌ای و خداوند متعال نیز شما را از کسانی که خوششان نمی‌آید ولایت امیر المؤمنین (ع) را اعلام کنید، حفظ می‌کند.

اینجا نشان می‌دهد که جو جامعه آمادگی برای پذیرش ولایت حضرت علی (ع) را نداشت؛ ولی رسول الله جو شکنی کرد و در مقابل آن کسانی که می‌گفتند باید بر اساس امیال و منافعی که داریم، پیش برویم، رسول خدا مقاومت کرد و ایستاد. گفتمان مقاومت یعنی از رسانه دیگری نترس، از شایعه سازی، عده و نفرات نترس، مقاومت کن و حرف حق خود را با صراحت بیان کن.

درس اول غدیر برای ما و جامعه اسلامی درس مقاومت است. درس نترسیدن از جو سازی‌ها و مرعوب نشدن در برابر تهاجم رسانه‌ای دشمن است. امروز نیز همین اصل برای ما وجود دارد. اگر یک کاندیدا را به‌عنوان اصلح تشخیص دادیم نباید بگوییم که ما اگر ایشان را مطرح کنیم، یک عده ای با ما مخالفت می‌کنند. نه باید شما اصلح را شناسایی کنید و بر اساس معیارهایی که در غدیر بود، ایشان را حمایت کنید.

چه پیام‌ها، نکات و عبرت‌هایی از واقعه غدیر خم می‌توانیم به ویژه در ایام انتخابات مورد استفاده قرار دهیم؟

یک؛ پایبندی به قرآن. در روز غدیر رسول الله (ص) دو چیز را معیار قرار داد، یکی قرآن و دیگری ولایت. امروز هم باید ببینیم چه کسی پایبند به قرآن و ملتزم به احکام اسلامی است. کسی که به مقتضای اسلام سیاسی و اجتماعی که حضرت امام بیان کرد پایبند است؟.

دوم؛ پایبندی به ولایت او چقدر است؟ بر این اساس آن زمان امیرالمؤمنین علی (ع) پایبندترین فرد به قرآن و ولایت رسول خدا بود و برای همین به عنوان جانشین و کسی که بازویی باشد که بعد از رسول خدا نهضت را ادامه دهد، ایشان را انتخاب کرد.

بحث دوم بحث امید است. رسول خدا وقتی که ولایت حضرت علی را اعلام می‌کرد مخالفت‌های زیادی در دلها بود. شاید ایشان می‌دانست بعداً هم مخالفت‌هایی شکل بگیرد، ولی امید به نصرت الهی داشت. این باعث شد همان زمان یک شورشی ایجاد نشد و عده‌ای بیعت کردند و غدیر در تاریخ تکریم پیدا کرد و در تاریخ نقطه درخشان و عطفی تبدیل شد.

در طول تاریخ این گفتمان غدیر که گفتمان احیای ولایت و گفتمان مقاومت و امید است، همینطور در جامعه ادامه پیدا کرد. هر روز زیر این پرچم طرفدارانش کم بودند ولی زیاد شدند و گسترش پیدا کرد. اگر آن روز طرفدارانش به اندازه عدد انگشتان یک دست بود، الآن شاید جمعیت چند صدمیلیونی در دنیا هستند که به غدیر، ولایت و خط ولایت پایبند هستند.

در انتخابات باید به مسئله امید توجه کنیم. نگویم که دشمن چون قوی است و آمریکا چقدر هزینه کلان تسلیحاتی دارد و چطور می‌توانیم مقابله کنیم، اینطور نیست. باید امید به پیروزی داشته باشیم. باید در برابر آمریکا مقاومت کرد. گفتمان قوی یعنی گفتمان مقاومت. کاندیدایی که در برابر دشمن از مقاومت سخن می‌گوید و به داخلی‌ها امید می‌دهد که شما می‌توانید با تکیه بر نصرت الهی پیروز شوید، این فرد است که پیرو خط غدیر است.

خط غدیر خط مقاومت، امید، تشخیص موقعیت و تعیین مسیر صحیح است. اگر یک کاندیدا در تشخیص واقعیت به اشتباه بیفتد و دشمن را قوی ببیند، این همه سال افراد در انقلاب اسلامی زحمت کشیدند که تحولات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی درخشان رقم بزنند را سیاه ببیند در تشخیص موقعیت خود را ضعیف دیده و دشمن را قوی می‌پندارد و قطعاً به اشتباه افتاده است.

آن کسی که در تعیین مسیر پیشنهاد می‌دهد که باید رفع دشمنی و درگیری شود یا باید معامله بردبرد بسته شود، این خط خط غدیر نیست؛ بلکه خط خلفا، معارضان غدیر و زاویه داران با آن است. آنان بودند که می‌گفتند بنی امیه قوی هستند و باید به آنها باج بدهیم تا دربرابر حکومت اسلامی سکوت کنند، ولی اهل بیت می‌گفتند ما قوی هستیم، چون خدا طرفدار و حامی ماست. ما استقامت می‌کنیم و دشمنان و بنی امیه سرجای خود می‌نشینند. این خط در تاریخ خط موفقی است و پیام غدیر همین است.

این امور زبانی نیستند؛ یعنی کسی که می‌خواهد اهل مقاومت باشد، درصورتی می‌تواند مقاومت کند که اعتقادات و مبانی دینی قوی داشته باشد. در تاریخ کسانی که در جبهه مقاومت تعریف شدند، واقعاً ایمان قوی به خدا داشتند. آن‌ها اعتقاد قوی به به نصرت و وعده الهی داشتند. چون این اعتقاد را داشتند مقاومت می‌کردند. اگر فردی فقط حداقلی از اعتقاد را داشته باشد، قطعاً در معرض خطر خواهد بود.

اگر کسی در طول زندگی خود ثابت کرده باشد که در جبهه مقاومت استقامت کرده و بر اساس سنت‌های الهی و نصرت الهی به جهاد بپردازد، یقیناً آدمی اصلح است. رهبر انقلاب فرمودند که ببینید کدام یک از این افراد به مبانی نظام اسلامی پایبندتر و نزدیک‌تر هستند؛ چون انقلاب ما امروز در دورانی به سر می‌برد که ده‌ها خط قلابی حضرت امام و اسلام انقلابی قلابی پیدا شده است. خط صحیح اسلام و امام الآن گمشده است. بعد از رحلت رسول خدا، ده‌ها خط رسول خدا پیدا شد که هر کس می‌گفت خط من خطی صحیح است؛ اما فقط یک خط، خط ناب بود.

وقتی ما در چنین شرایطی به سر می‌بریم، رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند ببینید چه کسی به خط اصلی نزدیک‌تر است. عصر، عصر ریزش خواص و لغزش آن‌هاست که عده‌ای به خاطر جهالت، خسته شدن، هواپرستی و ... روحیه مقاومت‌شان تضعیف شده باشد. آن‌ها نمی‌آیند بگویند که عوض شده‌ایم، می‌گویند ما شهدا را قبول داریم و خط آن‌ها را ادامه می‌دهیم؛ ولی حرف‌هایی که می‌زنند، دشمن شادکن است.

شاخص سوم علاوه بر مقاومت و امید این است که مبانی اندیشه دینی فرد قوت داشته باشد. نباید کسی باشد که شواهدی بر سست بودن اعتقادات او پیدا شود. نکته چهارم انی است که نباید با دشمن و جریان کفر و نفاق قرابت داشته باشد. اگر کسی پیش دشمن برود و گله کند و بگوید که با ما همکاری کنید تا رقبای ما در ایران رأی نیاورند، معلوم است که این فرد به دشمن نزدیک‌تر از رقیب انتخاباتی خود است. وقتی او از دشمن چنین تقاضایی می‌کند که ما را حمایت کنید و همکاری کنید، ادامه همان خط طلحه و زبیر است که با معاویه علیه امیرالمؤمنین ائتلاف کردند. آن‌ها در این سمت از معاویه درخواست حمایت می‌کردند، معاویه نیز از آن‌ها حمایت می‌کرد که در کنار همدیگر امیرالمؤمنین را کنار بگذارند. پس نباید از میان صحبت‌های این افراد و سیره‌شان کدهایی را کشف کرد که یک روز این افراد با دشمن ائتلاف می‌کنند و به نوعی هم داستان می‌شوند تا رقیب داخلی را کنار بزنند و در مسند قدرت قرار بگیرد. مخالفان و معارضان امیرالمؤمنین در غدیر نیز همین کار را کردند. خلفا بعداً با بنی امیه ائتلاف کردند و به آن‌ها پست دادند و در مقابل امیرالمؤمنین را کنار زدند. قطعاً این خط، خط انحرافی است و پیام غدیر فاصله گرفتن از این قبیل روحیه‌ها است.

صبر پیامبر برای حضور حداکثری مردم در حادثه غدیر چه اهمیتی داشت و از طرفی عدم حضور حداکثری مردم در دفاع از حق امیرالمؤمنین (ع) چطور به جامعه اسلامی ضربه زد؟

اگر برای رسول خدا بیعت امت ارزش نداشت، نباید اعلام عمومی می‌کرد. اینکه پیامبر گرامی اسلام همه حجاجی که باید به طرف شرق و غرب جزیره العرب می‌رفتند را در سرزمین غدیر جمع می‌کند و ولایت حضرت علی (ع) را اعلام می‌کند، نشان از آن دارد که این توجه به رأی اکثریت در قوام پیدا کردن و کارآمدی حکومت ولایی تأثیر دارد. به این دلیل است که رسول خدا اعلام عمومی می‌کند؛ وگرنه پیامبر گرامی اسلام می‌توانست در جمع خواص خود اعلام کند بهترین فرد برای ولایت امیرالمؤمنین است. پس چرا عمومی اعلام می‌کند و حتی از مردم بیعت می‌گیرد؟

شاید کسی بگوید این اعلام عمومی چه فایده‌ای داشت؟ حکومت بعد از امیرالمؤمنین بالافاصله به دست ایشان نیفتاد؟ فرهنگ دینی اسلام این پدیده را ثبت کرد که اکثریت مردم، با نصب آسمانی که توسط رسول خدا نسبت به امیرالمؤمنین صورت گرفت، بیعت کردند و خود آن به اعتبار و مقبولیت ولایت امیرالمؤمنین منجر شد، اما اینکه چرا شکست خورد؟ چون خواص جامعه اسلامی بعداً خیانت کردند و آمدند گفتند که گرچه امیرالمؤمنین شایستگی خلافت دارد؛ اما مصلحت نیست که در شرایط کنونی خلافت و رسالت هر دو در میان خاندان بنی هاشم باشد، بیشتر قبائل حسودی می‌کنند و منجر اختلاف می‌شود.

آن‌ها به همین بهانه امیرالمؤمنین را کنار زدند. خواص که کنار رفتند، توده‌های مردم نیز پشت سر آن‌ها فاصله گرفتند و بیعت شکنی کردند. اینجا هم که وقتی اکثریت کنار می‌روند حکومت امیرالمؤمنین قوام پیدا نمی‌کند. جمع بندی بحث ما این است که برای تکوین و تحقق فرهنگ و حکومت دینی در جامعه، رأی و همراهی اکثریت تأثیرگذار است. در حقانیت و مشروعیت نه؛ اما در تحقق آن و به منصه ظهور رسیدن، فعلیت یافتن و ثبت شدن، رأی اکثریت اهمیت دارد.

در شرایط کنونی نیز اکثریت که پای صندوق‌های رأی می‌آیند؛ یعنی نظام جمهوری اسلامی را قبول داریم. گرچه نصف این‌ها شاید وفاداری لازم را نسبت به آن مسیری که رهبر معظم انقلاب نشان می‌دهند نداشته باشند؛ اما شاید هم به کاندیدای اصلح رأی ندهند، ولی در تاریخ ثبت می‌شود و در دنیا نیز اعلام می‌گردد که برای مثال ۶۰ درصد مردم ایران نظام جمهوری اسلامی را قبول دارند که پای صندوق‌ها آمده‌اند؛ اما اگر اکثریت به یک کسی رأی بدهند، حکومت او تحقق و قوام پیدا می‌کند و به منصه ظهور و فعلیت خواهد رسید.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha