پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
هوش مصنوعی

حوزه/ نشست علمی "کاربرست هوش مصنوعی در هنر متعالی با تاثیر بر جنگ شناختی" با حضور کارشناسان حوزوی و دانشگاهی در خبرگزاری حوزه برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، در راستای سلسله نشست های مجازی ویژه دهمین جشنواره هنر آسمانی نشست تخصصی با موضوع "کاربست هوش مصنوعی در هنر متعالی با تأثیر بر جنگ شناختی" با حضور دکتر محمدرضا قاسمی، دبیر ستاد راهبری فناوری های هوشمند حوزه های علمیه و حجت الاسلام سخاوتیان عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در خبرگزاری حوزه برگزار شد.

در ذیل مشروح مباحث مطرح شده در این نشست آمده است:

دکتر قاسمی دبیر ستاد راهبری فناوری های هوشمند حوزه های علمیه:

هوش مصنوعی جزو فناوری های افقی است. یعنی در همه علوم و صنایع کاربرد دارد و به تبع اش در هنر و رسانه هم تاثیر زیادی دارد. یعنی هم هنر و رسانه از هوش مصنوعی تاثیر می پذیرند و هوش مصنوعی نیز اثرات فراوانی را در هنر رسانه خواهد داشت. مساله روایت بین هنر و رسانه و هوش مصنوعی از مقولات بسیار مهمی است که باید مورد توجه قرار دهیم.

وقتی ما از هوش مصنوعی صحبت کنیم باید توجه داشته باشیم در واقع از یک فناوری که آینده مبتنی بر آن در حال خلق شدن است صحبت می کنیم. در واقع یک عصر جدیدی در حال شکل گیری است. این عصر جدید بالاخره مختصات خاص خودش رو دارد و ما در حال ورود به آن عصر هستیم.

در ابتدای صحبت باید اشاراتی به فرازهایی از سخنان رهبر معظم انقلاب داشته باشیم. ایشان از چند سال پیش روی اهمیت این موضوع تاکید داشتند. ایشان در سال ۱۳۹۸ در دیدار با اعضای ستاد علوم شناختی روی اهمیت مساله هوش مصنوعی تاکید فرمودند. سپس در سال ۱۴۰۰ در دیدار نخبگان و دانشمندان جوان فرمودند که این فناوری در اداره آینده دنیا نقش دارد و در آنجا مقام معظم رهبری مسائلی از کشور را تبیین فرمودند و هوش مصنوعی را ذیل نظام مساله محوری مورد اشاره قراردادند و تاکید کردند که به این عنصر دقت و توجه شود.

مدل حکمرانی و شناخت نظام مسائل هوش مصنوعی

همچنین ایشان در سال ۱۴۰۱ در سالروز ارتحال امام راحل فرمودند که تحول زمان امام راحل مثل تحول زمان ما است اما ابزار زمان امام راحل با ابزار زمان ما متفاوت است و ما باید منطبق با ابزارهای جدید حرکت کنیم. ایشان همچنین به کوانتوم و اینترنت و هوش مصنوعی اشاره کردند. همچنین ایشان در دیدار هیئت دولت که اخیرا برگزار شد فرمودند که این فناوری جز فناوری هایی که غفلت در آن جبران ناپذیر است. سپس به تهدیدات این حوزه نیز اشاره فرمودند که اگر غفلتی در این حوزه انجام شود جبران شدنی نیست.

آنچه در نشست "کاربست هوش مصنوعی در هنر متعالی با تاثیر بر جنگ شناختی" گذشت

به سمت مولد بودن به جای مقلد بودن برویم

منظومه فکری مقام معظم رهبری ناظر به هوش مصنوعی متجلی کننده این امر است که این فناوری جزو فناوری هایی است که حتما در او باید یک مدل حکمرانی داشته باشیم و حتما باید مسئله محور به آن نگاه کنیم. یعنی حتما باید به زیربناها توجه کنیم خب. اگر این گزاره ها رو درباره این فناوری قائل باشیم که حضرت آقا هم تاکید فراوانی داشتند باید یک سری ابزارها و تمهیداتی را برای این موضوع فراهم کنیم. از جمله ابزارها و تمهیدات اساسی در حوزه هوش مصنوعی سواد حوزه هوش مصنوعی برای عموم آحاد جامعه به ویژه گروه های مرجع جامعه مثل هنرمندان و افرادی است که افکار عمومی را هدایت می کنند و اثرگذار هستند و در آینده جامعه و همچنین روندهای موجود و آینده اثر گذار هستند.

بالاخره دشمن هم در این حوزه ها برنامه ریزی های فراوانی کرده که حالا ما بخشی از ابزارهای هوش مصنوعی را امروز در جنگ شناختی شاهد هستیم.

ما با فناوری راهبردی و ژرفی مواجهیم که در آن باید ملاحظات کلانی را در حوزه این فناوری مورد توجه قرار بدهیم و به صورت تکنیکال و فنی صرف نباید با این فناوری مواجه باشیم. بلکه باید با تاثیرات متقابل آن در علوم و فرهنگ هم بپردازیم و همچنین حوزه هنرمندان ما هم نسبت به این فناوری حتما مناسباتی برقرار خواهد کرد و حتی امروز هم مناسباتی برقرار شده است.

سوال ما این است که در این نزاع و در این جنگ هوش مصنوعی چه کاری می تواند انجام بدهد.

هوش مصنوعی و تسلط بر انسان

اصلا ما وقتی از ماشین هوشمند سخن می گوییم یعنی ماشینی که با تعلیم و دادن یک سری داده یک مسیر را رقم می زند. یعنی یادگیری ماشین بر اساس یک سری نظام داده است که در اختیار ماشین قرار می گیرد و یک سری از او اصول برنامه نویسی و الگوریتم ها که در نهایت ماشین به یک سیستمی تبدیل میشود که در اختیار انسان قرار می گیرد. در حقیقت ماشین می تواند دستیار انسان باشد. سوال این است که چه چیزی قابل انتقال به ماشین است؟ آیا همه آنچه که در ذهن هنرمند است و همه آنچه که باعث خلق یک اثر هنرمند می شود قابل انتقال به ماشین است؟ با همه رشدی که در حوزه ابزارهای هنری مثل هوش مصنوعی ایجاد شده است همین امروز هم هنرمندان ما بخشی از ابزار در اختیار دارند اما این ابزار ابزار قوی تری از ابزار گذشته است.

ما هم شنیده ایم که که عده ای از هنرمندان خارجی نیز ابزار نگرانی می کردند که هوش مصنوعی می تواند حیطه عملکرد آنها را از بین ببرد ولی ظهور این فناوری ها و سرویس های هوش مصنوعی شاید به شیوه گذشته دیگه کارها مورد توجه قرار نگیرد اما از لحاظ فنی عرض می کنم که اگر هنرمند ما امروز از این ابزار نتواند استفاده کند قطعا دچار خسران می شود.

اگر هنرمند توانست با استفاده از ماشین به یک بلوغ در خلق آثار هنری خود برسد یعنی آن ابزار هنوز در دست او هستند. در هر صورت این ماشین های کاربردی، ابزاری در اختیار خالق آن اثر هنری هستند. هر چقدر که ماشین قابل تعلیم باشد و در فرآیند تعلیم بشاد باز هم باید داده هایی را به ماشین داد و از او پاسخ گرفت.

قطعا ماشین در خلق آثار هنری موثر است ولی یک ماشین نمی تواند فلسفه هنری خلق کند. مثلا القای نگاه و دید هنر متعالی به ماشین ممکن نیست. به لحاظ فنی ماشین بر اساس یک نظام داده تعلیم داده می شود که در آن نظام این مسایل وجود ندارد. اگر نظام معرفت شناسی و انسان شناسی روی هنر و کاری که ارایه می دهیم موثر است.

اثری که استاد فرشچیان یا شهید چمران خلق می کنند بر اساس نظام معرفت شناسی که این هنرمندان به هنر می دهند کاملا قابل فهم و رویت است. حال می توانیم این بحث را مطرح کنیم که آیا فرصتی برای ما وجود ندارد که بتوانیم که حتی در تعلیم ماشین به ابزارهایی که در اختیار هنرمند می خواهد قرار بگیرد آن نظام معرفت شناسی و هستی شناسی را ارایه دهیم. یعنی ما امروز با یک داده هایی مواجه هستیم و با یک سری الگوریتم ها که اگر ما توانستیم داده ها را بهینه سازی کنیم یا با الگو و مبنای صحیح و همچنین منطق فهم صحیح آن به ماشین منتقل کنیم می توانیم یک گام بلند برای تولید آثار هنری در این حوزه برداریم. البته این الگو بر اساس نظام دستیاری قابل فرض است یعنی بازهم ماشین در مقام دستیار هنرمند عمل می کند.

تاکید ما روی تولید آثار هنری بر اساس اصول یهنری و مبانی دینی است. حال می توانیم همین موازین را به شکل داده به ماشین در قالب الگوریتم های خود منتقل کنیم.

در اینجا است که این دستیار می تواند به شکل بهینه در خدمت تولید آثار با مبانی هنر متعالی قرار بگیرد که ما در جنگ شناختی با استفاده از همین سازوکار به شکل آفندی عمل کنیم و به جای آنکه حالت پدافندی داشته باشیم آثار آفندی خود را متجلی کنیم. نباید صرفا در مقیاس هنری با ابزار هنری به مبانی و ارزش ها و اصول ما حمله کنند و ما صرف در موضع دفاع قرار بگیریم. پاسخ بدهیم زیرا این یک عرصه است. یک عرصه ای که ما باید جلوه های عمیقه هنری خودمان رو که دارای مبانی صحیح هست به دنیا عرضه کنیم.

مثلا در این سالها نتوانسته ایم با زبان و هنر مفهوم آرامش اجتماعی و خانواده را که در بافت معرفتی ما است منتقل کنیم.

متاسفانه در حوزه این تولیدات کسانی که به این محورها معتقد هستند در اقلیت بودند و یا مدینینی که می خواستند در این عرصه کار توفیق چندانی نداشتند زیرا این عرصه دقت بالایی را طلب می کند.

قطعا اگر به این ابزار مجهز شویم سالها جلو می افتیم ولی به شرطی که به همین اضلاع مجهز شویم.

مثلا در حوزه مقاومت مساله آگاهی بخشی جریان تبیینی در سطح اجتماع و جامعه جهانی یک مساله بسیار مهم و حیاتی است. در این زمینه می توانیم با این ابزار و به خصوص هوش مصنوعی هنر متعالی مقاومت را به دنیا عرضه کنیم. دغدغه هایی که از جنس جشنواره هنر آسمانی است که در درون حوزه و با مشارکت هنرمندان حوزوی و آگاه به صفات برجسته یک هنرمند و شاخه های مفهومی دینی به دنبال عرضه این هنر متعالی است.

آنچه امروز زمینه های خاصی را که در عرصه هوش مصنوعی کشف شده است را باید به خوبی استفاده کنیم و سرمایه نیروی انسانی را در این کشور حفظ کنیم و از داده های شخصی صیانت کنیم. همچنین باید سیاستگذاری هایی که در این حوزه انجام می دهیم نیز با فرایند دقیق به سمت آگاهی بخشی به جامعه ببریم. این امور از الزامات نظام پیشرفت است. هنرمندان ما می توانند در این عرصه کمک رسان باشد. خلق روایت پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی ما در عرصه هایی که در آن موفق بوده ایم بسیار کمک می کنیم. مثلا اینکه ما در عرصه هواپیمای جنگی چالش هایی داریم ولی تصمیم بزرگی گرفته شد و موشک وپهپاد را جایگزین آن کردیم و امروز بازدارندگی و قدرت این عامل را مشاه می کنیم.

آنچه در نشست "کاربست هوش مصنوعی در هنر متعالی با تاثیر بر جنگ شناختی" گذشت

حجت الاسلام والمسلمین سخاوتیان عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی:

وقتی که ما هنر متعالی را مورد مطالعه قرار می دهیم باید ببینیم که درباره چه چیزی می خواهیم صحبت کنیم. آیا هر چیزی که در کف خیابان دیدیم هنر یا تعالی هنر یا مفهوم دیگری برای ما دارد؟ این موارد کمک زیادی می کند تا بتوانیم کاربست هوش مصنوعی را پیدا بکنیم.

مثلا آیا هر خلق و انجام هر کاری را می تواند هنر نامید؟ وقتی که صحبت از هنر می کنیم در همین عنوان باید به درستی مشخص شود. ما در این جا چند تا واژه داریم که باید روی آنها صحبت کنیم. هنر متعالی هوش مصنوعی و جنگ شناختی. وقتی می خواهیم ببینیم که هوش مصنوعی در هنر متعالی چه کاربردهایی دارد اول باید این سه تا را هم به درستی بشناسیم مثلا شما می بینید که برخی ها هنر موزون رو نیز جزو هنرها قلمداد می کنند. ولی آیا این هنر حرکات موزون می تواند هنر متعال باشد؟ پس باید این واژگان را برای خودمان مشخص کنیم. با دقت بیشتر متوجه می شویم که مراد ما از تعالی هنر و هنر متعالی و نقطه مقابلش هنر دانی هنری است که ما را به قرب الهی می رساند. در این حوزه باید مطالعات معرفتی و هستی شناسی را نیز به کار بگیریم.

از حیث معرفتی هنر ریشه در الهام دارد. الهام نوع ضعیف شده وحی است. وحی همان عنصری است که از عالم بالا به پیامبر الهام می شود. وقتی که پیامبر این ساختار وحیانی را بنا می کنند این ساختار بر دیگران نیز الهام می شود.

لذا اگر دقت کنیم چون وحی را داریم الهام را نیز داریم. در این میان از هنرمندی که بر پایه هنر مبتنی بر الهام کار می کند انتظار کرامت داریم. یعنی هنرمند به کریم مبدل می شود. از حیث انسان شناختی یعنی چنین فضایی را هنر برای خودش می گیرد و این الهام ممکن است الهی باشد و ممکن است شیطانی. کما اینکه شیطان هم به اولیای خودش وحی می کند.

نقطه مقابل هنر متعالی هنر دانی است. هنر متعالی ما را رشد می دهد ولی هنر دانی ما را وسوسه می کند و به سمت غفلت سوق می دهد. شیطان قسم می خورد که تمام تلاش خود را برای وسوسه دیگران به کار بگیرد و دیگران را گمراه کند. در ای زمینه این عباد مخلص هنرمندان واقعی هستند که در اوج هنر تعالی رفتند. حالا این هنر برای خودش خروجی دارد. ما در خروجی دو تا مطلب داریم خلق داریم که شامل خلق و صنع است.

تفاوت خلق و صنع در هوش مصنوعی

هر کسی می تواند صانع و سازنده و صنعتگر باشد ولی هنر از خلق استخراج می شود. خالق یعنی از هنر خلق بیرون می آید. سوالی که مطرح می کنیم آن است که آیا هوش مصنوعی خالق است یا صانع؟ اگر هوش مصنوعی چیزی می سازد قطعا روی محور کسی است که این صحنه را هدایت م یکند. .

از این مطلب که عبور می کنیم که آیا هوش مصنوعی می تواند خالق بشود یا صرفا یک صانع است. با توجه به آن مبانی وجود دارد هوش مصنوعی نمی تواند خالق باشد ولی می تواند صانع باشد. همیشه یک هوش انسانی خالق بر او سیطره خواهد داشت. البته این به این معنا نیست که هیچ هوش انسانی وجود ندارد که بر آن سیطره پیدا کند بلکه باید همیشه یک خالق و ناظری روی عنصر هوش مصنوعی حضور داشته باشد.

آیا هنرمندان، دوران هوش مصنوعی بیکار می شوند؟

کار هنر خلق کردن است. به خاطر همین هوش مصنوعی هیچ وقت نمی تواند جای هنرمند را بگیرد. اما می تواند صنعتگر باشد. او حتی نمی تواند خلقت صنعت داشته باشد.

مسأله جنگ شناختی را نیز در این حوزه مورد بررسی قرار دهیم. قبل از اینکه نسبت به جنگ و دانش مباحثی را مطرح کنیم باید این دو حوزه را به خوبی بشناسیم.

دانش شناختی به سه لایه می پردازدد. شما مثل نقاشی های شهید چمران را نگاه می کنید از حیث گرایشی می توانیم گرایش طراح آن را به خوبی ببینیم و مشاهده کنیم. یعنی آثار ایشان نگاه و حیطه بینشی دارد. در عین حال این اثار در دیگران نیز ایجاد کنش می کند. این ویژگی هنر را در هنر دفاع مقدس نیز مشاهده می کنیم.

در حوزه دانش شناختی شاهد نزاع بین رشد و اغوا هستیم. شناختی که در این بین وجود دارد باعث می شود که ما با به این باور برسیم که هنری که ما را رشد داد حتی تفریحش نیز مفرح است و روح را پرورش می دهد و نشاط ایجاد می کند. همین هنر به سمت هنر متعالی حرکت می کند. اما اگر همین ابعاد شناختی ما را به سمت اغوا و خروجی لهو لعب و بازیچه ها سوق داد قطعا به فرح اصلی و نشاط عمیق روحی نمی رسیم.

در این جا این دانش در نزاع اغوا به کار رفت. وقتی که نزاع بین ارشاد و اغوا و رشد و قی باشه یا نزاع بین بین تفریح و لهو و لعب باشد جنگ شناختی پدید میاید.

جنگ شناختی ما علیه جبهه استکبار از ده هزار سال پیش و در زمان خلقت انسان شروع شد. نباید از این پیشینه تاریخی غفلت کنیم. شیطان که در قرب الهی بود ولی خدا را به درستی نشناخت و نزول کرد. دلیل نزول شیطان نیز تهاجم ما علیه او بود.

اگر در تاریخ مدرن نیز نگاه کنیم می بینیم که دنیای غرب زندگی خودش را می کرد. در آن دوره یک نظام و بلوک شرق در عالم حاکم بود و یک بلوک و نظام غربی آنکه به این نظم حمله کرد انقلاب اسلامی ما بود.

پس ما در این جنگ شناختی همیشه مدافع و آسیب پذیر نبوده ایم. بلکه هجوم بزرگ را ما آغاز کردیم. امروز تمام رسانه های دنیا در اختیار یهود است. ولی با همه خونریزی ها و سفاکی هایی که علیه مردم غزه رقم می زند بازهم در حوزه رسانه ای موفق به بایکوت کل جهان نمی شود و یک جبهه مردمی جهانی علیه اسراییل شکل می گیرد.

در حوزه جایگاه هوش مصنوعی در جنگ شناختی نیز باید گفت که هوش مصنوعی یک ماشین است حال می توانیم نگاه بهتری به این ابزار داشته باشیم زیرا نهایت کاری که این ابزار می تواند در سیرحرکت انسان کمک رسان باشد. آیا آیا حقیقت انسان هم متوقف بین سیر از آرخه تا تخنه است؟ آن هم برای انسانی که دارای نفس متعالی است. پس هوش مصنوعی تنها کاری که می تواند انجام دهد تبیین و ترسیم همین فضای مادی زندگی است. در خصوص معنویات نیز باید معنویات را برای او ترسیم کنید و تا او ظاهر یک نقاشی معنوی را ترسیم کند. آن هم با سری اطلاعاتی که به او می دهیم. اگر معنویت برای هوش مصنوعی محسوس نشود او نمی تواند در این خصوص کاری انجام دهد. در کل منویت برای هوش مصنوعی قابل محسوس شدن نیست. اما هوش مصنوعی می تواند برای انسان هایی که تجربه معنوی ندارند ایجاد خطای ادراکی کند. چون هوش مصنوعی به یک کلان داده های دسترسی داره که به صورت الگوریتمی بین کلان داده ها ارتباط برقرار می کند و برای من و شما ایجاد خطای ادراکی می کند که مثال ساده آن، خطای دید شکسته شدن نی در لیوان آب است.

هوش مصنوعی می تواند برای محسوسات ما در عالم ماده ایجاد خطای ادراکی کند. کما اینکه می تواند تصحیح خطای ادراکی هم بکند. بستگی به این مساله دارد که ما چه شاخه و مولفه هایی به اون بدهیم. اگر مبانی و شاخصه های صحیح با چه الگوریتمی به او بدهیم. گاهی می توان شاخصه درست و الگوریتم خطا به او بدهیم.

مثلا یک ماشین خودران در معرض تصادف قرار می گیرد و وقتی ما بین برخورد به یک انسان و برخورد با یک ماشین گران قیمت تر قرار می گیرد بر اساس حساب مادی قطعا قیمت دیه را حساب می کند و انسان را زیر می گیرد در حالی که کرامت انسانی را نمی شناسد. آیا این ماشین می تواند بین معیار و کرامت انسانی و اسلامی تفاوت بگذارد؟

همین ماجرا در هنر اتفاق می افتد. اگر ما معیارها و شاخص های درست متعالی را به هوش مصنوعی دادیم یا بالعکس اگر معیارهای لهو و لعب و اغوا کننده را بدهیم هوش مصنوعی توان خطای ادراکی را دارد.

نقش هوش مصنوعی در جریان امت سازی

در جریان امت سازی نیز قائل هستیم که هوش مصنوعی در این فرایند می تواند نقش کاتالیزور و سرعت بخش را ایفا کند ولی به تنهایی توان امت سازی ندارد. تنها م یتواند در این فرایند به ما کمک کند.

وقتی می خواهیم امت را بسازیم یعنی بین آحاد مردم باید روابطی برقرار کنیم که در آنجا روح مشترک شکل بگیرد. این روح مشترک همراه با تنوعم سلایق و علایق و گرایش ها کار سختی است. حال برای تنظیم این علایق و سلایق می توانیم از اطلاعاتی که به هوش مصنوعی می دهیم استفاده کنیم. در شناسایی و تطیبق و اصلاح شناختی در چرخه امت سازی نیز می توانیم از هوش مصنوعی استفاده کنیم.

برخی تجربیات چهل ساله یا صد ساله شناختی با استفاده از هوش مصنوعی در یک روز برای ما ترسیم می شود. یعنی هوش مصنوعی در این روند، می تواند نقش تسهیل گرانه ایفا کند. مشکل این است که هوش مصنوعی پردازش گر خوبی است ولی دارای اذعان نیست. نکته ای که ابن سینا در خصوص اذعان شیطان نیز اشاره می کند که شیطان دارای اذعان نبود. ابن سینا در خصوص گزاره خبری به موضوع و محمول و ایضا رابطه اذعان اشاره که می کند که این نظریه در اینجا کاربرد بسیاری دارد. مثلا ضبط صوت در رابطه محمولی نقش ایفا می کند ولی چون دارای اذعان نیست مثل یک طوطی عمل می کند.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha