به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از مشهد، محمد باغستانی کوزهگر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و استادیار گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی، امروز یکشنبه ۳۱ فروردینماه در دومین پیشنشست همایش ملی بزرگداشت آیتاللهالعظمی میلانی (ره) در پژوهشکده اسلام تمدنیِ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار شد.
با ارائه گزارشی علمی از مقالهای که پیشتر در سال ۱۳۹۵ در مجموعه مقالاتی برای بزرگداشت آیتالله میلانی منتشر شده بود، به تحلیل ابعاد هویتی و تمدنی در آثار و اندیشههای این مرجع بزرگ تشیع پرداخت.
باغستانی با اشاره به اهمیت مقوله «خویشتنشناسی» در هویتیابی فردی و جمعی، اظهار داشت: خویشتنشناسی نهتنها برای افراد، بلکه برای جوامع، ملتها و امتها اهمیت بنیادین دارد. اینکه یک گروه یا امت چگونه خود را تعریف کند، ظرفیتهای خود را بشناسد و بر اساس آن هویت خود را معرفی و تثبیت کند، نقشی سرنوشتساز در مسیر پیشرفت یا عقبماندگی تاریخی آن دارد.
وی افزود: لذا تحلیل سیرهنگاری آیتاللهالعظمی میلانی، در پرتو همین خویشتنشناسی تاریخی صورت میگیرد؛ بهویژه در نسبت با هویت تشیع و مواجهه آن با فضای اکثریت اهل سنت است .
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با ترسیم یک تقسیمبندی سهگانه از تاریخ تشیع بر اساس تحولات خویشتنشناسی، گفت: دوره اول از آغاز شکلگیری تشیع تا زمان تأسیس دولت صفویه، حدود ۵۰۰ سال بهطول انجامید.
وی افزود: در این دوره، شیعه خود را یک اقلیت مذهبی میشناخت و بر اساس همین واقعیت، استراتژیهای تقیهآمیز، گفتوگوهای درونمذهبی، و حفظ هویت در برابر اکثریت را پیگیری میکرد.
وی ادامه داد: در این دوره، گرچه تشیع در برابر اهل سنت قرار داشت، اما نوع مواجههاش، عقلانی، حداقلی و غیرتقابلی بود. بهطور نمونه در دوران شکوفایی فکری قرن چهارم هجری، با ظهور شخصیتهایی چون شیخ مفید، فضای فکری آزاد موجب شد تا تشیع بتواند از گفتمان خویش دفاع علمی کند، بیآنکه به خصومت مذهبی دامن بزند.
دگرگونی هویت شیعه در دولت صفوی
باغستانی افزود: با تأسیس دولت صفوی، هویت جمعی تشیع دگرگون شد. برای نخستینبار، شیعه از اقلیت به اکثریت تبدیل شد و این تغییر موقعیت، بر تولید ادبیات، فقه، کلام و هویت شیعی تأثیر مستقیم گذاشت؛ دیگر نیازی به تقیه نبود و گفتمان مذهبی در قالبی صریح و گاه تند در برابر اهل سنت مطرح شد.
وی با اشاره به برخی جلوههای این تغییر گفتمانی گفت: بهعنوان مثال، سه جلد از کتاب حدیثی بحارالانوار به مباحث مربوط به «باب کفر» اختصاص یافت و رد و قبولهای مذهبی با ادبیاتی تند دنبال شد؛ تا جایی که برخی فتاوی، پیروان مذاهب دیگر را حتی «نجس» میدانستند. این شکاف مذهبی، برخلاف دوره قبل، وارد مرحله تقابل آشکار شد.
باغستانی در ادامه با طرح تحولات فکری عصر مشروطه، تصریح کرد: با ظهور تمدن غربی و سلطه استعمار، فضایی تازه در دنیای اسلام پدید آمد. در این شرایط، سید جمالالدین اسدآبادی بهعنوان مصلحی فراملی، ایده «وحدت اسلامی» را مطرح کرد؛ زیرا دشمن مشترک همه مسلمانان، استعمار غرب بود و اختلافات درونمذهبی باید به حاشیه رانده میشد.
وی افزود: رویکرد سید جمال الدین اسدآبادی به وحدت، برخاسته از واقعگرایی تاریخی بود. او فهمیده بود که در این دوره، اقلیت و اکثریت در معرض تهدیدی مشترکاند و باید ائتلافی تمدنی شکل بگیرد.
آیتالله میلانی؛ پرورشیافته مکتب وحدت و اقلیتباورانه نجف
باغستانی با بیان اینکه بخش اعظم عمر علمی آیتالله میلانی در عراق سپری شد، گفت: ایشان تحت تأثیر مکتب اصولی نجف، که با اندیشههای علمایی چون آخوند خراسانی شکل گرفته بود، به ایران مهاجرت کردند. این پسزمینه فکری، سیرهنگاری خاصی را در آثار ایشان رقم زد که همراستا با پذیرش اقلیتبودن شیعه، ولی با نگاهی عقلانی و وحدتمحور بود.
وی در ادامه افزود: سیرهنگاری آیتالله میلانی، برخلاف گفتمان صریح و گاه تقابلی دوره صفویه، مبتنی بر بازشناسی هویت شیعی در فضای همگرایی اسلامی است؛ این عالم شیعی کوشید تا با تکیه بر اشتراکات، و نیز بهرهگیری از منابع معتبر اهل سنت، از نو هویت تشیع را در قالبی عقلانی، متعادل و فراگیر بازتعریف کند.
وی با استناد به شواهد عینی از کنشهای وحدتمحور آیتالله میلانی تصریح کرد: آنچه در سیرهنگاری ایشان منعکس شده، در رفتار اجتماعی و سیاسی او نیز متبلور بود.
وی خاطر نشان کرد: ارتباطات گسترده ایشان با اندیشمندان اهل سنت، میزبانی از چهرههایی چون شیخ محمود شلتوت و حمایت از فتاوای وحدتبخش، نشان میدهد که وحدت اسلامی برای ایشان صرفاً یک ایده نبود، بلکه یک اصل محوری در زندگی علمی و عملیاش بود.
باغستانی به تحلیل یکی از آثار آیتالله میلانی با عنوان خاص «رهبران خود را چگونه بشناسیم؟» پرداخت و گفت: این عنوان با تقدیم مفعول و استفاده از کلمه پرسشی «چگونه»، نشان از دغدغهای عمیق برای بازتعریف شیوه شناخت رهبران دینی دارد. بهجای شعارهای تکراری، مخاطب با پرسشی بنیادین مواجه میشود که او را به تأمل و پژوهش دعوت میکند.
وی افزود: این اثر، نهتنها نمونهای از سیرهپژوهی جدید است، بلکه نوعی پیشنهاد فکری برای عبور از تقابلهای تاریخی و ورود به عصر جدید تعاملات دینی است.
وی در این باره اضافه کرد: نکته مهم دیگر اینکه آیتالله میلانی در این اثر، هویت شیعی را نه از منابع انحصاری درونمذهبی، بلکه با بهرهگیری از منابع معتبر اهل سنت بازآفرینی میکند؛ رویکردی که نشاندهنده بلوغ تاریخی در هویتیابی معاصر تشیع است.
باغستانی با بیان اینکه یکی از نیازهای اساسی جوامع اقلیتی حفظ هویت آنها است، افزود: اقلیتها همواره به دنبال حفظ هویت خود هستند تا از هضم شدن در اکثریت جلوگیری کنند. در مقابل، اکثریتها نیازی به این تأکیدات ندارند مگر در شرایطی که با بیگانگان مواجه شوند.
وی ادامه داد:این نیاز به حفظ هویت به ویژه در تشیع اهمیت دارد، زیرا تشیع در تاریخ اسلام همواره به عنوان یک اقلیت شناخته میشده است.
استادیار گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی به ارتباط نزدیک بین علم تاریخ و کلام اسلامی اشاره کرد بود وبه تأثیرات متقابل این دو علم پرداخت و گفت: کلام باید قادر باشد تا مصداق تاریخی مفاهیم خود را ارائه دهد. به عنوان مثال، در مباحث مربوط به نبوت و امامت، اگر کلام نتواند مصداق تاریخی این مفاهیم را در تاریخ پیدا کند، دیگر مباحثش پایهگذار نخواهد بود..
وی افزود: تاریخ میتواند به کمک علم کلام بیاید و این تعامل باعث گسترش دیدگاههای دینی و کلامی میشود.
باغستانی به استفاده از منابع تاریخی اهل سنت در تقویت هویت شیعه پرداخت و خاطرنشان کرد: شیعه در بسیاری از موارد توانسته از منابع اهل سنت برای تقویت هویت خود استفاده کند، به ویژه در زمینههایی که فضایل اهل بیت پیامبر در آنها مطرح شده است؛این منابع، علیرغم اختلافات کلامی، اطلاعات ارزشمندی درباره تاریخ اسلام و خلفای اسلامی است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در ادامه به تحلیل و ارزیابی آثار علمی مرحوم آیتالله العظمی میلانی پرداخت.
وی به طور خاص به مجموعه هشت جلدی ایشان که در آنها از منابع اهل سنت برای استناد به فضائل اهل بیت (علیهم السلام) و اثبات هویت تشیع استفاده شده است، اشاره کرد و افزود:این آثار، در واقع یک کار نوین در تاریخنگاری شیعی هستند که میتوانند در هویتسازی جامعه شیعه امروز تأثیرگذار باشند.
وی در این باره توضیح داد: مجموع منابع استفادهشده در این هشت جلد، بهطور کلی شامل ۳۴۴ منبع است که از این میان، ۱۱۲ منبع از منابع شیعه است.
وی با بیان اینکه این آمار نشاندهنده آن است که بیش از دو سوم از منابع استفادهشده در این مجموعه از منابع اهل سنت است افزود: این حجم از منابع اهل سنت نشان میدهد که نویسنده بهطور عمدی و هوشمندانه از این منابع برای اثبات مبانی تشیع و تقویت هویت دینی شیعه استفاده کرده است.
باغستانی در این خصوص اظهار کرد: استفاده از متون اهل سنت برای اثبات اصل عصمت اهل بیت و واجب بودن محبت به آنها، یکی از اصول پایهای هویت شیعی است؛ این موضوع بهویژه در متون اهل سنت بهطور گستردهای وجود دارد و آیتالله میلانی توانسته است بهخوبی این منابع را استخراج کرده و آنها را به جامعه شیعه ارائه دهد.
وی در ادامه به دستاوردهای سیرهنگاری مرحوم آیتالله میلانی اشاره کرد و گفت: کاهش بیاعتمادی به منابع اهل سنت،تقویت اصول هویت شیعی با استناد به منابع اهل سنت و اثبات مشروعیت کنونی و آرمانی آینده شیعه از جمله این دستاوردها بیان کرد.
استادیار گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی به رویکرد واقعگرایانه مرحوم آیتالله میلانی در استفاده از منابع اهل سنت اشاره کردو افزود: این رویکرد واقعگرایانه به ویژه در پنج جلد اول و بخشی از جلد هفتم که بیشتر به منابع اهل سنت استناد دارد، میتواند برای شیعه ایران امروز بسیار مفید باشد؛ زیرا این منابع نه تنها باعث تقویت وحدت درونی جامعه شیعه میشود، بلکه فضای ذهنی عمومی را به سمت واقعگرایی مذهبی و اجتناب از آرمانگرایی سوق میدهد.
وی تأکید کرد: آثار مرحوم آیتالله میلانی در زمینه استفاده از منابع اهل سنت برای تقویت هویت شیعه، میتواند در دنیای امروز که نیازمند وحدت و همگرایی بیشتر میان مسلمانان است، نقشی حیاتی ایفا کند.
وی یادآورشد: این آثار نه تنها برای تاریخنگاری شیعه اهمیت دارند، بلکه بهعنوان ابزاری برای هویتسازی و تقویت بنیانهای فکری شیعه در دنیای معاصر نیز بسیار باارزش هستند.











نظر شما