جمعه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۱
چرا نباید با انگیزه کمک وارد ازدواج شد؟

حوزه/ بسیاری از جوانان با انگیزه کمک به فرد آسیب‌دیده وارد رابطه عاطفی و ازدواج می‌شوند. این تمایل به “نجات” می‌تواند مخرب باشد، زیرا بنیان رابطه را به جای عشق و تفاهم، بر پایه نیاز و وابستگی قرار می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، آیا عشق ابزاری برای نجات است یا پیوندی بر پایه تفاهم و شناخت؟ بسیاری از روابط با انگیزه‌هایی فراتر از عشق شکل می‌گیرند، اما آیا این انگیزه‌ها می‌توانند بنیان یک زندگی مشترک پایدار را بنا نهند.

جرعه‌ای کوتاه آمدنم آرزوست!

اینجا قهرمان‌بازی تعطیله!

به نظرت در کدام باند پروازید؛ انتخاب همسر یا مأموریت نجات؟

این جمله از بعضی جوانان شنیده می‌شود: «می‌خواهم به وی کمک کنم، قصدم کمک به اوست تا اعتیاد را ترک کند. هدفم این است که از معجون عشق برای شفای بیماری روانی او کمک بگیرم». وقتی این جملات و عبارت‌های کلیشه‌ای را می‌شنوید، بدانید که با یک ناجی طرف هستید؛ کسی که کلاه‌خود و زره جنگ پوشیده است و می‌خواهد با اعتیاد، بیماری و دیگر دردسرهای معشوق بجنگد. ناجی‌ها اغلب «خانم‌ها» هستند.

اما آقایانِ ناجی هم کم نیستند، آنها بر این باورند که از طرف خداوند مأمور شده‌اند تا دیگری را از بدبختی نجات دهند. این افراد ممکن است به‌اندازه‌ای در نقش خود ذوب شوند که متوجه توان و امکانات اندک خود برای مبارزه نباشند و به‌اشتباه خود را ابرمرد و قادر مطلق تصور کنند، ابرمردی که می‌تواند گره‌های کور دیگران را بگشاید و آنها را از بدبختی و مصیبت برهاند.

نجات‌دهندگان افراطی نه به‌خاطر اینکه با طرف مقابلشان تفاهم دارند، بلکه به این علّت که احساس می‌کنند باید به او کمک کنند، وارد رابطه می‌شوند. در چنین شرایطی شما شخصی را می‌یابید که آسیب روحی دیده و شکننده است. این شخص از اینکه می‌بیند مورد بی‌مهری دیگران واقع شده، بدون هیچ مقاومتی مجذوب شما می‌شود، در نتیجه نسبت به شما سپاسگزار بوده و شما هم احساس برتری می‌کنید. حتی قبل از آنکه خود از این موضوع مطلع باشید وارد رابطه‌ای شده‌اید که بیشتر شبیه یک مأموریت نجات است تا ارتباطی سالم و متعادل و هنگامی که کاملاً درگیر آن می‌شوید، صرف‌نظر کردن از آن بسیار دشوار می‌شود.

بنابراین اگر تشخیص دادید که فرد موردنظر، انسانی بی‌عرضه، بیکار، بی‌سر و زبان، گوشه‌گیر، فقیر، دارای خانواده بی‌سامان و معتاد است و حس می‌کنید می‌توانید با ازدواج کردن، به وی کمک کنید و وی را از آن وضعیت خارج نمایید، این کار را نکنید، چون در این صورت نقش واقعی خود را به‌عنوان یک همسر از دست خواهید داد و کسی خواهید شد مانند پدر، مادر، مربی یا درمانگر و نتیجه آن می‌شود که بعد از مدتی متوجه می‌شوید که با هم سازگاری ندارید و شما اصلاً از روز اول عاشق نبودید، بلکه چیز دیگری به غیر از عشق شما را به هم پیوند داده است. شما با انتخاب این فرد به استقبال زندگی مشترک نمی‌روید؛ بلکه آماده ورود به یک مأموریت نجات می‌شوید.

منبع: کتاب انتخاب سمی، ص ۴۳

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha