به گزارش خبرگزاری حوزه، "کتاب روش تبلیغ در اسلام" با توجه به ثواب و حسنات تبلیغ از روایات و احادیث اهل بیت علیهم السلام جمع آوری شده و حاوی داستانها و قضایای شیرین می باشد که در داستان ها اقوال معصومین و آیات و روایات و احادیث بیان شده و تقدیم نگاه شما فرهیختگان میشود.
دختر را زنده به گور کرد
در تاریخ نقل کرده اند:
مردی آمد به خدمت رسول اکرم صلی الله اله علیه و آله و اسلام آورد، روزی از رسول خدا صلی الله علیه و آله سوال کرد اگر گناه بزرگی کرده باشم و توبه کنم، آیا توبه من قبول است؟
حضرت فرمود: خدا رحیم است.
عرض کرد: یا رسول الله گناه من بسیار بزرگ است
فرمود: هرقدر گناه بزرگ باشد عفو خدا از آن بزرگتر است.
عرض کرد: حالا چنین می گویی بدان من در جاهلیت به سفر دور رفته بودم درحالی که همسرم حامله بود پس از چهار سال بازگشتم همسرم به استقبال من آمد، نگاه کردم دخترکی در خانه دیدم، پرسیدم این دختر کیست؟
گفت دختر یکی از همسایگان است.
گفتم: راست بگو دختر کیست؟
گفت راست مطلب این است بخاطر داری هنگامی که به سفر رفتی من باردار بودم، این دختر همان است که خدا به شما داده است.
آن شب را با کمال ناراحتی خوابیدم گاهی به خواب می رفتم و گاهی بیدار می شدم. صبح نزدیک شده بود از بستر برخاستم و کنار بستر دختر رفتم، مادرش خواب بود دختر را بیرون کشیدم و بیدارش کردم و گفتم همراه من برویم به نخلستان.
او به دنبال من حرکت میکرد تا نزدیک نخلستان رسیدیم.
من شروع به کندن حفره ای شدم، او به من کمک میکرد که خاک را بیرون بیاورم هنگامی که آن حفره (گودال) تمام شد من زیر بغل او را گرفتم و در وسط حفره افکندم، در این هنگام هر دو چشم نازنین پیغمبر پر اشک شد.
سپس دست چپم را به کتف او گذاشتم که بیرون نیاید و با دست راست خاک میریختم و او پیوسته دست و پا می زد و مظلومانه فریاد می کشید پدر جان.
چرا اینطور میکنی با من؟
در این هنگام مقداری خاک به روی ریش های من ریخت او دستش را دراز کرد و خاک را از صورت من پاک نمود ولی همچنان با قساوت قلب خاک را به روی او می ریختم تا آخرین ناله هایش در زیر خاک محو شد.
در این جا رسول اکرم صلی الله علیه و آله در حالی که بسیار ناراحت و پریشان بود و اشکها را از چشم پاک می کرد، فرمود: اگر نه این بود که رحمت خدا بر غضبش پیشی گرفته لازم بود هر چه زودتر انتقام از تو بگیرد.
پی نوشت:
تفسیر نمونه ج ۱۱ ص ۲۷۰.
نظر شما