به گزارش خبرگزاری حوزه به نقل از فارس، در روزگاری که رسانهها و فناوریهای نوین ارتباطی نقش تعیینکنندهای در شکلدهی افکار عمومی، سبک زندگی و حتی دینداری مردم ایفا میکنند، حوزههای علمیه نیز نمیتوانند نسبت به این تحولات بیتفاوت باشند. رسانه، دیگر نه یک ابزار جانبی، بلکه بخشی از زیست روزمره مردم و بستر اصلی انتقال پیامهای فکری، فرهنگی و دینی است. اما حوزه علمیه با پیشینهای صدساله در پاسخگویی به نیازهای جامعه، امروز چگونه خود را با اقتضائات رسانه و فضای مجازی هماهنگ کرده است؟
در این گفتوگوی تفصیلی با حجتالاسلاموالمسلمین رضا رستمی، مدیر رسانه و فضای مجازی حوزه علمیه، به بررسی مهمترین اقدامات، چالشها، فرصتها و چشمانداز آینده رسانه دینی و فقه رسانه در ساختار حوزه پرداختهایم؛ از تحولات آموزشی و مهارتی گرفته تا پرسشهای تازه در فقه ارتباطات و حکمرانی فضای مجازی.
سوال: لطفاً در ابتدا درباره همایش سال بازتأسیس حوزه علمیه قم و زمان برگزاری آن توضیح دهید.
رستمی: بله، این همایش در روزهای هفدهم و هجدهم اردیبهشتماه در شهر مقدس قم برگزار خواهد شد. این همایش، یادآور بازتأسیس حوزه علمیه قم توسط مرحوم آیتالله شیخ عبدالکریم حائری در فروردین ۱۳۰۳ است و امسال با ویژگیهای خاصی همراه است.
سوال: این همایش چه ویژگیهایی دارد که آن را از سایر رویدادهای مشابه متمایز میکند؟
رستمی: یکی از ویژگیهای ممتاز این همایش، پیام ویژه مقام معظم رهبری است که نشاندهنده اهمیت این رویداد است. همچنین پیامها و سخنرانیهای چند تن از مراجع عظام تقلید در برنامه قرار دارد که این سطح از حضور، این همایش را به رویدادی کمنظیر و شاید بیبدیل تبدیل کرده است.
سوال: محور اصلی این همایش چیست و چه موضوعی را دنبال میکند؟
رستمی: محور اصلی این همایش، بررسی و تبیین «عصر حوزه تمدنساز» است. ما معتقدیم که حوزه علمیه امروز وارد مرحلهای شده است که باید بتواند به نیازهای مختلف یک تمدن پاسخ دهد. حوزه تمدنساز یعنی حوزهای که نقش فعال و پیشبرنده در مهندسی تمدن اسلامی ایفا میکند، نه فقط در پاسخگویی فردی یا عبادات و مناسک، بلکه در عرصههای کلان اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی.
سوال: تحقق این نگاه تمدنی در حوزه چه پیشنیازهایی دارد؟
رستمی: تحقق این تحول بزرگ نیازمند ظرفیتهای پیشینی است؛ از جمله منابع دانشی غنی، نیروی انسانی توانمند، و ساختارهای علمی و مهارتی. برای پاسخ به مسائل تمدنی، باید ساختارهای تخصصی داشته باشیم، پژوهشهای بنیادین انجام دهیم و آموزشهای هدفمند و مهارتی را توسعه دهیم.
سوال: به نیروی انسانی اشاره کردید؛ رشد حوزه در این زمینه چگونه بوده است؟
رستمی: وقتی به سال ۱۳۰۳ برمیگردیم، میبینیم که حوزه علمیه قم با کمتر از ۴۰۰ طلبه بازتأسیس شد. اما در مدتزمان کوتاهی، این عدد چندبرابر شد و امروز هزاران طلبه در قم و سراسر کشور مشغول تحصیلاند. این رشد کمّی همراه با توسعه کیفی بوده است.
سوال: در زمینه ساختارهای علمی و پژوهشی چه اقداماتی انجام شده؟
رستمی: خوشبختانه حوزه در دهههای اخیر به سمت ایجاد پژوهشگاهها و مؤسسات علمی تخصصی حرکت کرده است. اما برای پاسخ به مسائل تمدنی، این کافی نیست. به همین دلیل، ما دبیرخانه گفتمان علمی انقلاب اسلامی را تشکیل دادهایم تا پژوهشگاهها و مؤسسات را با یکدیگر هماهنگ کند و بخشی از ظرفیت پژوهشی آنها را به پاسخگویی به پرسشهای بنیادین گفتمان انقلاب اسلامی اختصاص دهد.
سوال: آیا نهادی هم برای حمایت مالی و راهبردی از این پژوهشها وجود دارد؟
رستمی: بله، ما بنیاد حمایت از پژوهشهای موردنیاز نظام را تأسیس کردهایم. این بنیاد، بستری است برای تبدیل نیازها و سؤالات دستگاههای مختلف نظام به پروژههای علمی. مثلاً اگر نهادی سؤالی از حوزه دارد، ما آن را تبدیل به پایاننامه، کتاب یا پروژه پژوهشی میکنیم و پاسخ علمی، کاربردی و مستند به آن میدهیم.
سوال: در زمینه آموزش و مهارتآموزی چه تحولاتی در حوزه اتفاق افتاده است؟
رستمی: آموزشهای حوزوی امروز دیگر مثل سابق نیست که فقط کلیات تدریس شود. امروز حوزه با شاخهبندی علوم، امکان تحصیل در رشتههای متناسب با نیازهای جامعه و تمدن را فراهم کرده است. طراحی رشتههای تخصصی، یک تحول مهم است تا طلبهها بتوانند در حوزههایی مانند فقه رسانه، فقه سلامت، فلسفه فضای مجازی، اخلاق کاربردی بهصورت عمیق فعالیت کنند.
سوال: بهعنوان یک استاد حوزه، مسیر آموزشی پیشنهادی شما برای طلاب چیست؟
رستمی: طلبه باید مرحلهبهمرحله جلو برود. مرحله اول، آشنایی با مقدمات است: یعنی ادبیات عرب، منطق، عقاید، اصول فقه، فقه، فلسفه و حدیث. این پایهها باید خوب تقویت شود تا طلاب بتوانند وارد مرحله تخصص و اجتهاد در حوزهای خاص شوند و در نهایت، پاسخگوی نیازهای تمدنی جامعه باشند.
سوال: شما در بخش پیشین به مرحلهی سوم در نظام آموزشی حوزه اشاره کردید که فراتر از تخصص است. ممکن است درباره این مرحله توضیح بیشتری بدهید؟
رستمی: بله، ما امروز با یک مرحله جدید مواجهیم که من از آن با تعبیر «تمحض» یاد میکنم؛ یعنی صرف متخصص شدن در یک حوزه کافی نیست. فرض کنید کسی در تفسیر قرآن تخصص پیدا کرده باشد؛ این تخصص، لزوماً به این معنا نیست که میتواند در عرصههایی مثل فقه پزشکی یا فقه رسانه نیز ورود موفق داشته باشد. این عرصهها اقتضائات خاص خود را دارند و نیازمند نوع دیگری از فهم، تطبیق و حتی مهارت هستند.
سوال: این یعنی تخصص در حوزه کافی نیست و نیاز به مهارتهای جدید وجود دارد؟
رستمی: دقیقاً. بر همین اساس بود که «درخت دانشی» طراحی شد که شامل بیش از ۴۰۰ رشته تخصصی است. اما بعد از مدتی، بزرگان حوزه به این نتیجه رسیدند که صرفاً دانش کافی نیست؛ بلکه باید مهارت هم به آن اضافه شود. این یعنی نظام آموزشی جدید باید هم تخصص محور باشد، هم مهارتمحور. و همه اینها در چارچوب حفظ تراث هزارساله حوزه دنبال میشود.
سوال: در این چارچوب جدید، فضای مجازی چه جایگاهی دارد؟
رستمی: فضای مجازی از مهمترین عرصههایی است که امروز حوزه باید با آن مواجه شود. ما باید بین «رسانه» و «فضای مجازی» تفاوت قائل شویم. رسانه، بُعدی از فضای مجازی است؛ اما فضای مجازی امروز یک زیستبوم کامل شده است. مردم در آن زندگی میکنند، فکر میکنند، تصمیم میگیرند و حتی هویتسازی میکنند.
سوال: این تحول چگونه در حوزه علمیه منعکس شده است؟
رستمی: ورود حوزه به فضای مجازی ابتدا با رویکرد اطلاعرسانی و استفاده از ابزارهای اولیه مثل ایمیل و فرمتهای HTML برای کتابها بود. اما بهمرور، فضای مجازی از یک بستر اطلاعرسانی به یک زیستجهان اجتماعی و فکری تبدیل شد. بنابراین، حوزه مجبور شد از منظر دانشی به این فضا نگاه کند؛ یعنی پرسشهایی در سطح فلسفهٔ فضای مجازی، اخلاق فضای مجازی، و فقه فضای مجازی را مطرح کند.
سوال: میشود مثالی از این پرسشهای فلسفی بزنید؟
رستمی: یکی از مهمترین سؤالات این است که «آیا انسان در فضای مجازی، همان انسان حقیقی است؟» مثلاً در اندیشه نیچه، «ابر انسان» کسی است که همه ظرفیتهای فردیاش را بالفعل میکند. اما در فلسفه اسلامی، «انسان کامل» کسی است که استعدادهای وجودیاش را در مسیر قرب الهی به فعلیت میرساند. حال سؤال اینجاست که انسانِ در فضای مجازی به کدام یک نزدیکتر است؟ آیا آنچه در این فضا شکل میگیرد، امتداد انسان حقیقی است یا یک انحراف از آن؟
سوال: برخی معتقدند باید فلسفهای جدید برای فضای مجازی تولید کرد. نظر شما در این باره چیست؟
رستمی: من معتقد نیستم که لزوماً باید فلسفهای نو از صفر ایجاد کنیم. بهجای آن، باید فلسفهٔ اسلامی موجود را امتداد دهیم. همانطور که فارابی توانست با تلفیق فلسفهٔ ارسطو و آموزههای اسلامی، یک نظام کارآمد تولید کند، ما هم میتوانیم با توسعهٔ آموزههایی مثل عالم مثال یا نظریهٔ اعتباریات علامه طباطبایی، به درک عمیقتری از فضای مجازی برسیم. فلسفهٔ اسلامی ظرفیت تولید و کارآمدی در این حوزه را دارد.
سوال: آیا این دیدگاه مورد تأیید رهبری نیز هست؟
رستمی: بله، مقام معظم رهبری هم بر این نکته تأکید دارند که ما باید مبانی فلسفی و اسلامی خود را در عرصهٔ فضای مجازی امتداد دهیم. این به معنای تولید تمدن اسلامی در این فضاست. منظور از «فلسفهٔ فضای مجازی» در این نگاه، بیشتر امتداد منطقی و مفهومی فلسفهٔ اسلامی است تا یک فلسفهٔ جدید سکولار یا صرفاً تکنولوژیک.
سوال: در کنار فلسفه، بحث فقه فضای مجازی هم بسیار مطرح است. در این حوزه چه تحولاتی رخ داده است؟
رستمی: تحولات زیادی در حال وقوع است. برای مثال، زمانی معاملات مبتنی بر اشیای دارای ارزش ذاتی مثل طلا و نقره بود. اما با ورود پولهای کاغذی، فقه اسلامی خودش را با شرایط جدید تطبیق داد. امروزه هم با پدیدههایی مثل رمزارزها، NFT ها، یا مالکیت دیجیتال، باید فقه بهروز شود. در همین راستا، کتابهایی در فقه فضای مجازی در حال تدوین است که احکام این معاملات نوپدید را بررسی میکند.
سوال: آیا نظام آموزشی جدید حوزه، این تحولات را پوشش میدهد؟
رستمی: بله، ما به دنبال طراحی یک نظام آموزشی و پژوهشی پیوسته هستیم که دانش نظری، مهارت عملی، و توان پاسخگویی به مسائل نو را در هم بیامیزد. در این نظام، ارتباط تنگاتنگی بین دانایی و توانایی وجود دارد و حوزه باید بتواند در زیستبوم جدید، نقشآفرین تمدنی باشد.
سوال: یکی از موضوعات مطرحشده در سخنرانی شما، جایگاه فقه در مواجهه با پدیدههای نوین اقتصادی بود، بهویژه در حوزه رمز ارز و رمز ارزش. لطفاً بیشتر توضیح دهید.
رستمی: پیشفرض ما در فقه سنتی این بود که پول یک واحد فیزیکی است که پشتوانهای مانند طلا یا نقره دارد. اما امروز با اعتبارات بانکی مواجهیم که هیچ جنبه فیزیکی ندارند و صرفاً بهصورت عدد در سامانهها ثبت میشوند. این تحولات فقهی بسیار مهماند. مثلاً موضوعاتی مانند ربا، خمس، یا مخلوطشدن مال حرام با پول، در این بسترهای جدید کاملاً معنا و ابعاد تازهای پیدا میکنند. بهویژه آنجا که با واحدهای مالی متمرکز جهانی مثل SDR یا پروژههای مشابه رمزریال سروکار داریم، باید فقه ناظر به این فناوریهای جدید بازتعریف شود.
سوال: اشاره کردید به رمز ارزشها. منظور دقیق شما از این واژه چیست و چه تفاوتی با رمز ارز دارد؟
رستمی: رمز ارزش، مفهومی فراتر از رمز ارز است. در رمز ارزها، با پول دیجیتال سروکار داریم. اما در رمز ارزش، با چیزهایی مواجهیم که الزاماً پول نیستند ولی ارزش دارند. مثلاً در بازیهای رایانهای مبتنی بر بلاکچین، ممکن است یک شخصیت مجازی، صرفاً به دلیل غیرقابلتکرار بودن (Non-Fungible)، هزاران دلار ارزش پیدا کند. اینجا خاص بودن و کپیناپذیر بودن، منشأ ارزش است. ما با مفاهیمی مواجهیم که ریشه در فلسفه مدرنیته و پستمدرن دارند و بدون درک مبانی معرفتی آنها، فقه نمیتواند پاسخ دقیق بدهد.
سوال: آیا این یعنی فقه رسانه و فقه فناوری باید با مباحث فلسفی پیوند بخورد؟
رستمی: دقیقاً. اگر ما حقیقت مدرنیته را نشناسیم، اگر ندانیم چرا در دوران مدرن، ارزش بر اساس تولید انبوه تعریف میشد و چرا امروز خاصبودن و یونیک بودن جای آن را گرفته، نمیتوانیم به پرسشهایی مثل مالکیت معنوی، رمزارزش، یا هوش مصنوعی پاسخ فقهی درستی بدهیم. فلسفه، شناختشناسی، فقه و اخلاق باید در کنار هم باشند.
سوال: به فضای مجازی هم اشاره کردید. چه تغییراتی در مواجهه حوزه علمیه با فضای مجازی ایجاد شده؟
رستمی: امروز، مردم ما با طیف گستردهای از نهادها و اشخاص جهانی در ارتباطاند. فضای مجازی بستری ایجاد کرده که دیگر نمیتوان با مدلهای سنتی پاسخ داد. در همین راستا، حوزه علمیه هم احساس وظیفه کرده که وارد میدان شود. مرکز رسانه حوزه، دفتر تبلیغات اسلامی، و دیگر نهادهای مرتبط، تلاش کردهاند با قالبهایی مثل پیامرسانها، شبکههای اجتماعی و حتی ابزارهای هوش مصنوعی، به نیازهای جدید پاسخ دهند.
سوال: منظور شما از استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی چیست؟
رستمی: از نظر معرفتی، ما در عصری زندگی میکنیم که اطلاعات به طور لحظهای در حال افزایش است، ولی آگاهی و درک واقعی از مسائل گاهی کاهش مییابد. این پدیده را در مقالهای با عنوان «افزایش اطلاعات و کاهش آگاهی در عصر اشباع رسانهای» بررسی کردهام. حال در این بستر، ابزارهای هوش مصنوعی هم وارد شدهاند؛ از تولید محتوا گرفته تا تحلیل مخاطب و مدیریت روایت. در حوزه علمیه، ما باید آموزشهای لازم را برای استفاده درست از این ابزارها بدهیم تا آسیبها کاهش یابد و بهرهوری افزایش پیدا کند.
سوال: آیا راهکاری هم برای مواجهه با شبهات در فضای مجازی دارید؟
رستمی: بله، در فضای مجازی با شبهاتی مواجهیم که اگر بهصورت تفصیلی پاسخ بدهیم، گاهی اثر معکوس دارد. چراکه مخاطب امروز گاه منفعل نیست، بلکه گزینشگر و حتی واکنشگر شده است. به همین دلیل ما باید گاهی بهجای ورود به استدلالهای طولانی، «سلسله پیام را قطع کنیم»، یعنی مانع از تأثیرگذاری پیام بر ناخودآگاه مخاطب شویم. این نوع مهارت در پاسخگویی، بخشی از سواد رسانهای جدید است.
سوال: چه اقدامات عملی برای آموزش این مهارتها در حوزه صورت گرفته؟
رستمی: در مرکز رسانه، دورههای آموزش عمومی و تخصصی طراحی کردهایم. دورههای عمومی شامل «سواد رسانه»، «مهارتهای کنشگری در فضای مجازی»، «اخلاق رسانه»، «سواد روایت»، و «سواد هوش مصنوعی» است. دورههای تخصصی هم شامل فیلمنامهنویسی، سناریونویسی، ویراستاری، داستاننویسی، کارگردانی، موشنگرافیک، مستندسازی، تدوین، و فیلمبرداری هستند. این دورهها در قم، تهران و سایر استانها در حال برگزاریاند.
سوال: چرا تأکید خاصی روی «سواد روایت» دارید؟
رستمی: زیرا روایت، ساختار ذهنی مخاطب را شکل میدهد. اگر ما نتوانیم داستان روایت کنیم، دشمن این کار را میکند. ما فقط نیاز به تحلیل نداریم، بلکه نیازمند تولید روایت هستیم. اینکه بتوانیم از طریق قصه، مستند، کلیپ، یا حتی موشن ساده، یک معنا را منتقل کنیم، مهمترین مهارت رسانهای است. به همین خاطر دوره «سواد روایت» را طراحی کردیم و به طور جدی دنبال میکنیم.
سوال: در نهایت، آینده حوزه علمیه را در عرصه رسانه چگونه میبینید؟
رستمی: اگر بهخوبی سرمایهگذاری کنیم، این عرصه میتواند یکی از بازوهای تمدنساز حوزه علمیه باشد. همایشها و برنامههایی مثل همایش سده دوم انقلاب، فرصتهای مهمی برای رشد و پویایی حوزه در این زمینه هستند. رسانه فقط ابزار نیست؛ رسانه خودش یک میدان جهاد فکری و فرهنگی است، بهویژه در دوران جنگ روایتها و نبرد معنا.
انتهای پیام/










نظر شما