جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۲
دهه کرامت؛ فرصتی برای بازتعریف کرامت انسانی در پرتو سیره رضوی

حوزه/ مدیرکل امور اجتماعی و مشارکت‌های مردمی سازمان اوقاف و امور خیریه گفت: دهه کرامت؛ فرصتی برای بازتعریف کرامت انسانی در پرتو سیره رضوی است.

به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، هم‌زمان با فرا رسیدن دهه کرامت، موسم بزرگداشت مقام حضرت فاطمه معصومه(س) و حضرت امام رضا(ع)، نخبگان فرهنگی بر لزوم بهره‌گیری از این فرصت برای تبیین مفاهیم تمدنی کرامت، عقلانیت دینی و مهربانی در جامعه تأکید دارند.

دهه کرامت، از اول ذی‌القعده، سالروز میلاد حضرت فاطمه معصومه(س) تا یازدهم ذی‌القعده، سالروز میلاد حضرت علی بن موسی‌الرضا(ع)، در تقویم فرهنگی کشور به عنوان ایامی برای ترویج مفاهیم اخلاقی، معنوی و اجتماعی اسلام نامگذاری شده است. این دهه، یادآور جایگاه رفیع اهل‌بیت(ع) در تعالی انسان و جامعه است.

کارشناسان فرهنگی و دینی معتقدند دهه کرامت باید به‌عنوان یک جریان فرهنگی و اجتماعی فراگیر، به سمت تمدن‌سازی اسلامی جهت‌گیری یابد؛ چرا که سیره حضرت امام رضا(ع)، الگویی کم‌نظیر از پیوند عقل، ایمان، اخلاق و عدالت در عرصه حکمرانی و زندگی فردی و اجتماعی است.

در همین زمینه، رضا معممی مقدم، مدیر کل فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه در یادداشتی با موضوع «دهه کرامت؛ جشن کرامت انسان در سایه خورشید» آورده است:

دهه کرامت؛ جشن کرامت انسان در سایه خورشید

دهه کرامت، فقط یک مناسبت تقویمی یا آیینی نیست؛ بلکه یک بازگشت معنوی به گوهر کرامت انسانی است، در پرتو نورانی دو گوهر پاک: حضرت فاطمه معصومه(س) و حضرت علی بن موسی‌الرضا(ع). این دهه فرصتی است برای بازشناسی دوباره خویشتنِ انسانی، بازخوانی سیره اهل‌بیت(ع)، و بازسازی پیوند جامعه با ارزش‌های اصیل اسلامی.

در فرهنگ شیعه، کرامت فقط به معنای انجام معجزه یا کرامات خارق‌العاده نیست؛ کرامت یعنی زیستن در مدار کرامت الهی. امام رضا(ع) با سیره زندگی، با مناظرات عالمانه، با صبر در برابر ستم عباسی، با مهربانی بی‌مرز نسبت به همه اقشار، و با تبدیل غربت به ولایت، چهره‌ای از کرامت را ترسیم کرد که امروز جامعه ما سخت به آن نیازمند است.

دهه کرامت، جشن مهربانی و خردورزی است. در روزگاری که خشونت فکری، گسست اجتماعی و فقر معنوی جامعه را تهدید می‌کند، رجوع به سیره رضوی یعنی رجوع به عقلانیت در ایمان، اخلاق در قدرت، و محبت در روابط اجتماعی. امام رضا(ع) در گفت‌وگوهای بین‌دینی، در رفتار با موافق و مخالف، در برخورد با فقرا و اغنیا، همواره کرامت انسان را مقدم بر قضاوت، تقابل یا طرد می‌دانست.

مشهد، نه فقط یک شهر، بلکه نماد یک تمدن است؛ شهری که خورشید ولایت در آن غروب نکرد، بلکه طلوع کرد تا مشعل‌دار معنویت و وحدت در جهان اسلام باشد. اگر بارگاه رضوی را دل جهان تشیع بدانیم، دهه کرامت باید قلب تپنده‌ی فرهنگ‌سازی، دیالوگ بین‌فرهنگی و جریان‌سازی معنوی در جامعه باشد.

امروز، نیاز داریم که دهه کرامت را از سطح جشن‌های سنتی به جریان فرهنگی تمدن‌ساز ارتقا دهیم. گفتمان کرامت باید به مدارس، دانشگاه‌ها، رسانه‌ها و حتی سیاست ما راه پیدا کند. اگر امام رضا(ع) توانست در مرکز خلافت عباسی، شکوه اهل‌بیت را احیا کند، ما نیز می‌توانیم در میانه تهاجم فرهنگی، پرچم کرامت انسانی را به اهتزاز درآوریم.

دهه کرامت، یادآوری است؛ که انسان می‌تواند بزرگ باشد، اگر به حقیقت خود بازگردد. و چه حقیقتی بالاتر از آنکه فرزند آدم، خلیفه خدا بر زمین باشد؟

در آستانه سالروز میلاد نورانی امام علی بن موسی‌الرضا(ع)، بار دیگر این پرسش در دل و جان مؤمنان زنده شده است: اگر امام رضا(ع) امروز در میان ما بود، چه می‌فرمود؟ پرسشی که نه صرفاً یک دغدغه فردی، بلکه آینه‌ای از نیاز جامعه به بازگشت به اصل دین، اخلاق و عدالت است.اقای رضا معممی مقدم یادداشتی اختصاصی را در این خصوص به حوزه ارسال کرده است که در ادامه می آید

در روزگارِ غبارآلودی که حقیقت زیر انبوه روایت‌های متضاد دفن شده و اخلاق گاه اسیر هیاهوی منفعت‌هاست، این پرسش عمیق‌تر از همیشه در ذهن انسان مؤمن طنین می‌اندازد: اگر امام رضا(ع) امروز در میان ما بود، به ما چه می‌ فرمود؟

آیا از ما نمی‌پرسید: با پیروان دیگر ادیان چه‌گونه رفتار می‌کنید؟

چرا که در زمانه‌ای که مناظره‌ها ابزار تحقیر بود، او مناظره را پل گفت‌وگو کرد. امامی که با بزرگان مکاتب فکری جهان اسلام و دیگر ادیان به مناظره نشست، نه برای شکست دادن، بلکه برای فهماندن.

آیا از ما نمی‌پرسید: با فقرا، با یتیمان، با کارگران چگونه برخورد می‌کنید؟

او که در اوج اقتدار ولیعهدی، سفره‌اش را با خدمتکارانش یکی می‌کرد و لقمه‌اش را به دست خود در دهان کودک یتیم می‌نهاد.

از ما نمی‌پرسید: به عدالت چگونه نگاه می‌کنید؟

آیا عدالت را زینت سخنرانی می‌دانید یا اساس حکمرانی؟ او که حتی به زمامداران عباسی یاد داد عدالت را با خشم انتقامی یکی نکنند.

امام رضا(ع) امروز اگر بود، ممکن بود با لحنی آرام اما جان‌سوز، بپرسد: چرا نام من را بر گنبدها و دیوارها نوشتید، اما رسم مرا از قلب‌ها پاک کردید؟

او شاید ما را به «تفکر» دعوت می‌کرد؛ به عقلانی زیستن در دینی که سرچشمه عقل است.

به این‌که ایمان را از احساسات خام و دینداری را از مناسک بی‌روح جدا کنیم.

امام رضا(ع) شاید نمی‌خواست فقط مشهد، شهر او باشد؛ بلکه می‌خواست هر خانه‌ای که در آن عدالت، محبت، ادب، فهم و خدمت جاری است، شهر رضوی باشد.

و در نهایت، شاید می‌فرمود: اگر می‌خواهید من در میان شما باشم، با هم مهربان‌تر باشید، به حق نزدیک‌تر، و از ظلم دورتر.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha