به گزارش خبرگزاری حوزه، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷، کاپیتولاسیون در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۸ به صورت رسمی به دست شورای انقلاب لغو شد.
کاپیتولاسیون از نظر حقوقی، قراردادهایی است که بهموجب آن، اتباع یک کشور در قلمرو دولتی دیگر مشمول قوانین قضایی کشور خود باشند. در دوره پهلوی لایحه کاپیتولاسیون یعنی مصونیت مستشاران آمریکایی از پیگرد قضایی در ایران که در ۲۱ مهرماه ۱۳۴۳ به تصویب رسیده بود.
تصویب قانون کاپیتولاسیون و خروش انقلابی امام خمینی
دی ماه ۱۳۳۹شمسی «جان اف کندی» به عنوان رئیس جمهور آمریکا برگزیده شد و دولتهای جهان سوم تحت حمایت را، مجبور به انجام یک رشته اصلاحات صوری نمود.
در پی این هدف، محمدرضا شاه، علی امینی، چهره مورد نظر آمریکا را به نخست وزیری انتخاب کرد (اردیبهشت ۱۳۴۰). وی با انحلال مجلسین به سرعت شروع به انجام اصلاحات مورد نظر کندی که ماموریت اصلی وی اصلاحات اراضی بود، کرد. چندی بعد دولت کندی پیشنهاد اعطای مصونیت به مستشاران نظامی آمریکا را داد، اما امینی که از سابقه کاپیتولاسیون در ایران آگاه بود، نمیخواست احیاگر مجدد آن باشد. شاه، اسدالله علم را در تیرماه ۱۳۴۱ به نخست وزیری برگزید. علم پیشنهاد آمریکا را برای اعطای مصونیت به مستشاران پذیرفت.
لایحه مصونیت مستشاران و تبعه آمریکا، در سیزدهم مهرماه ۱۳۴۲ (در زمانی که امام خمینی در زندان بودند) در کابینه علم، در مجلس شورای ملی علیه حاکمیت ملت ایران به تصویب رسید و پس از چندی که مجلس تشریفاتی سنا نیز بر آن صحّه گذارد، در زمان نخستوزیری منصور (شاه در ۱۷ اسفند ۱۳۴۳ علم را از کار برکنار و حسنعلی منصور را به نخست وزیری گماشت) در بیست و یکم مهرماه ۱۳۴۳ دوباره در مجلس شورای ملی مورد تصویب ننگین نمایندگان شاه قرار گرفت.
تصویب لایحه کاپیتولاسیون جرقهای دیگر بود تا باز نهضت به روزهای اوج خود، قبل از ۱۵ خرداد، نزدیک شود. امام برای افشای خیانت شاه و دار و دستهاش به کشور، بر آن شدند که با ایراد نطقی حاد و اعلامیهای افشاگر، همگان را به حرکت و خروش و مقابله با توطئه شاه و آمریکا فرا خوانند. ابتدا ایشان پیکهایی را برای آگاه ساختن علما و روحانیون به شهرهای دور و نزدیک روانه کردند و خود نیز با علما در قم به گفتگو نشستند. امام راحل مراجع و علمای قم را مجدداً به جلسه هفتگی فرا خواند.
بنا به گزارش سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) این جلسه در روز دوم آبان با حضور امامخمینی، آیات عظام سیدشهابالدین مرعشی نجفی، میرزاهاشم آملی، مرتضی حائری یزدی و علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تشکیل شد.به گزارش ساواک با اینکه از سیدکاظم شریعتمداری نیز دعوت شده بود، وی از شرکت در این جلسه خودداری کرد؛ اما بر اساس گزارشی دیگر، او در آغاز جلسه حضور داشته است؛ ولی پس از مشاجره با امامخمینی جلسه را ترک کرده است! در این جلسه ضمن گفتگو دربارهٔ چگونگی واکنش در برابر قانون کاپیتولاسیون، امامخمینی اعلام کرد در روز بیستم جمادیالثانی سالروز تولد حضرت زهرا(س) برابر با چهارم آبان در خانه خود سخنرانی خواهد کرد.
با فراهم آمدن زمینههای لازم، ۴ آبان ۴۳ (روز ولادت حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) برای ایراد سخنرانی تعیین شد. سیل جمعیت از گوشه و کنار کشور برای شنیدن سخنان رهبر نهضت به قم سرازیر شد. امام با آگاهی از نقطه ضعف رژیم در سخنان پر شور خود، حمله را مستقیماً متوجه آمریکا کردند و ایالات متحده را با شدیدترین لحن به باد انتقاد و اعتراض گرفتند.
حضرت امام با ایراد سخنرانی کوبندهای، موضع نهضت را در برابر استکبار غرب و شرق روشن نمود و رسوایی جدید رژیم را افشا کرد.متن سخنرانی امام از سوی ریاست ساواک تهران به مدیر کل اداره سوم ساواک ارسال شد. بعد از این سخنرانی، اعلامیه شدیداللحنی نیز از طرف ایشان در محکومیت عمل مجلس شورای ملی در تصویب لایحه مصونیت قضایی مستشاران آمریکایی منتشر شد که در سطح وسیعی توسط شبکه عظیم پیروان امام که در قالب هیئتهای مذهبی و اصناف بازار فعالیت میکردند، در بیشتر نقاط ایران به سرعت پخش شد.
از آنجاکه سخنرانی ایشان در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بود و محمدرضا پهلوی حساسیت ویژهای به سخنان ایشان دربارهٔ آمریکا داشت، برای بازداشتن ایشان از سخنرانی یا دستکم از حمله به آمریکا، وی نمایندهای به قم فرستاد؛ اما امامخمینی او را نپذیرفت و او با سیدمصطفی فرزند امامخمینی دیدار کرد و خطرناکبودن حمله به آمریکا را یادآور شد.
امامخمینی بیتوجه به پیام و توصیه پهلوی طبق زمان اعلانشده، ساعت هشت و سی دقیقه چهارم آبان ۱۳۴۳، در بیت خود، واقع در یخچال قاضی، به سخنرانی پرداخت که بسیار مهم بود و در تاریخ ثبت شد. ایشان پس از نام خدا سخنان خود را با آیه استرجاع «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ» که قرائت آن نشان مصیبتی بزرگ بر اسلام و مسلمانان بود، آغاز کرد و تأثرات قلبی و ناراحتی شدید خود را ابراز و اعلام عزای عمومی کرد و با اشاره به مفهوم الحاق ایران به پیمان وین و کاپیتولاسیون که نشانگر مصونیت قضایی نظامیان و غیر نظامیان آمریکایی است، نتایج سیاسی و اجتماعی مصوبه را با ذکر مثالهایی برای مردم بازگو کرد و یادآور شد اگر یک آمریکایی یکی از مراجع تقلید یا شاه ایران را ترور کند یا زیر بگیرد، دولت و قوه قضاییه ایران حق بازخواست و محاکمه او را ندارد و اگر کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست خواهد شد.
رژیم پهلوی با تصویب چنین لایحهای به انگیزه گرفتن وام دویست میلیون دلاری از آمریکا آن هم با بهرهای سنگین خودش و استقلال کشور را فروخت.
تبعید امام راحل به ترکیه
رژیم پهلوی که در فکر مقابله با روشنگریهای امام بود، چاره را تنها در تبعید ایشان دید. شب سیزدهم آبان ماه ۱۳۴۳، رژیم با یک اقدام عجولانه و با دستپاچگی ساده لوحانهای اقامتگاه امام را در قم مورد تهاجم قرار داد و صدها کماندو به طور وحشیانهای بیرون اقامتگاه، دست به اعمال جنونآمیز زده و امام را در حالی که با آرامش کامل از اندرون اقامتگاه بیرون میآمدند، محاصره نمودند. توسط اتومبیل ایشان را به تهران منتقل و همان روز با هواپیما به ترکیه تبعید نمودند.
عصر همان روز فرزند امام، مرحوم شهید حاج آقا مصطفی نیز دستگیر و روانه زندان قزل قلعه شد. هشتم دی ماه ۴۳ حاج آقا مصطفی پس از پنجاه و هفت روز اسارت آزاد شد، ولی چون رژیم از این عمل سودی به دست نیاورد، پس از پنج روز به گونه وحشیانهای نامبرده را از خانه مسکونی دستگیر و روانه ترکیه نمود.
نکته مهم اینکه فعالیتهای گسترده دانشجویان علیه تبعید امام، نقش بسزایی در جلب افکار عمومی جهان داشت. حرکت آنان در این ماجرا تا آنجا گسترده و دامنهدار بود که نه تنها بسیاری از احزاب، سازمانها، مجامع و مقامات جهانی را به حمایت از امام واداشت، که سازمان ملل را نیز در این مورد به عکسالعمل وادار کرد.
نکته جالب اینکه در این حرکت دانشجویی، چپگرایان و مارکسیستها نیز فعالانه شرکت داشتند و علیه تبعید امام سرسختانه تلاش میکردند که انگیزه آنان را میتوان چنین خلاصه کرد:
۱- موضع قاطع و خروش توفانزای امام علیه امپریالیسم آمریکا در رابطه با احیای کاپیتولاسیون که گوش به فرمانهای مسکو و پکن را بر آن میداشت که به اصطلاح از فرصت استفاده کنند!
۲- نفوذ ژرف و مقام والای امام در دل تودهها و میان خلق ستمدیده ایران تا آنجا چپیها و مارکسیستها را جذب و تحت تاثیر قرار داد که برای عقب نماندن از قافله و به منظور آنکه در دل خلق به هر حیله راهی باز کنند، خود را ناچار میدیدند که از «خمینی» دم بزنند و حمایت کنند. حتی امام را از آن خود بدانند! و جسته و گریخته ادعا کنند که «خمینی مارکسیست است!» و به این ادعای واهی و خیالی افتخار کنند!!
حسنعلی منصور که تصویب کاپیتولاسیون و تبعید رهبر نهضت، توسط او انجام گرفت، در نخستین روز بهمن ۱۳۴۳ توسط یکی از اعضای هیئتهای مؤتلفه اسلامی به نام محمد بخارایی ترور شد، ولی در هفتم بهمن بهطور رسمی اعلام گردید.با روی کار آمدن هویدا، سیل تلگرافها از خارج و سراسر ایران به سوی دولت جدید سرازیر شد و در این تلگرافها مراجع، علما، وعاظ، دانشگاهیان، اصناف و گروههای سیاسی خواستار لغو قوانین مخالف موازین شرع و مغایر با حاکمیت ملت و نیز خواستار بازگشت رهبر نهضت اسلامی ایران شدند.
پیشینه کاپیتولاسیون
پیدایش کاپیتولاسیون به قرن چهارم تا ششم هجری (۹ تا ۱۱م) بازمیگردد که در «بیزانس» به برخی از شهرهای پیشرفته آن زمان ایتالیا مانند «ژن» و «پیزا» حقوق ویژهای داده شده بود. کاپیتولاسیون در میانه قرن دوازدهم (هجدهم میلادی) شکل جدیدی به خود گرفت و کشورهای اروپایی به صورت یکجانبه، آن را بر کشورهای شرق تحمیل کردند.پبرخی تاریخنگاران، نخستین کاپیتولاسیون را در سال ۱۴۵۳م/ ۸۵۶ش و زمان فتح قسطنطنیه به دست اروپاییان میدانند که اروپاییان طی آن موفق به کسب امتیاز حق قضاوت کنسولی از دولت عثمانی شدند.
برخی دیگر منشأ آن را سال ۱۵۳۵م/ ۹۱۴ش و عقد معاهدهای میان فرانسوای دوم پادشاه فرانسه و سلیمانپاشا پادشاه عثمانی میدانند که بعداً دیگر پادشاهان عثمانی آن را بهویژه در سال ۱۷۴۰م/ ۱۱۱۹ش تکمیل کردند و به موجب آن برای نخستین بار فرانسویان در خاک عثمانی تابع احکام کنسول خود شدند.پس از آن پانزده دولت دیگر ازجمله انگلستان، روسیه و هلند این امتیاز را کسب کردند.
در ایران برای نخستین بار موضوع کاپیتولاسیون در عصر شاهعباس صفوی و پس از آن در دوران سلطانحسین مطرح شد و اتباع انگلستان و فرانسه ضمن قراردادهایی از چنین امتیازی برخوردار شدند که تحقق عینی پیدا نکرد یا جنبه رسمی نداشت.
در دوره قاجاریه پس از شکست ایران از روسیه به موجب فصل ۷ و ۸ قرارداد ترکمنچای در ۱۰ فوریه ۱۸۲۸م/ ۱۲۰۲ش قانون مصونیت قضایی مستشاران روسیه به ایران تحمیل شد و زمینههای تحمیل قراردادهای مشابهی را بر ایران از سوی دولت انگلیس و فرانسه فراهم کرد. بریتانیا پس از تجاوز به جنوب ایران و انعقاد قرارداد پاریس ۱۸۵۷م/ ۱۲۳۵ش علاوه بر جداکردن افغانستان از ایران، امتیاز کاپیتولاسیون را نیز به دست آورد. کاپیتولاسیون علاوه بر آنکه امتیازی برای اتباع بیگانه بود، دستاویزی برای تضعیف دولت مرکزی ایران بود؛ زیرا کنسولهای خارجی در ایران علاوه بر حمایت از حقوق اتباع خود، از اتباع داخلی ایران نیز پشتیبانیهایی هدفمند و مغرضانه میکردند.
در سالهای پایانی قرن نوزدهم و آغازین قرن بیستم میلادی، کشورهای مختلف تحت تأثیر شرایط جدید جهانی حق قضاوت کنسولی را از میان برداشتند و ایران نیز با کمی تأخیر در سال ۱۹۱۷م/ ۱۲۹۵ش آن را لغو کرد. دولت صمصامالسلطنه قانونی را به تصویب رساند که در آن قید شده بود معاهدات، مقاولات و امتیازاتی که طی یکصد سال اخیر، روسیه و اتباع آن از ایران زیر فشار و جبر و زور یا به وسیله عوامل غیر مشروع از قبیل تهدید و تطمیع بر خلاف صلاح و صرفه مملکت از ایران گرفته بودند، با استناد به قانون اساسی و حق مالکیت ایران الغا میشوند؛ ولی دولتهای بیگانه و صاحب امتیاز به این کار اعتراض کردند و آن را نپذیرفتند.
در این تصویبنامه سخنی از الغای کاپیتولاسیون انگلیس و آمریکا که دولت وقت ایران احساس خودباختگی و وابستگی به آنها داشت، دیده نمیشد.
از سوی دیگر، پس از انقلاب روسیه و قدرتگیری بلشویکها، نگاه روسها به جهان تغییر کرد و در سال ۱۹۱۸م/ ۱۲۹۷ش طی اعلامیهای همه معاهدات امپراتوری سابق علیه ایران را لغو کردند و شوروی در سال ۱۹۲۱م/ ۱۲۹۹ش عهدنامهای معروف به عهدنامه مودت با ایران امضا کرد که به موجب آن همه امتیازات ازجمله کاپیتولاسیون تحمیلی روسیه تزاری بر ایران لغو شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در راستای تحقق منویات رهبر کبیر انقلاب اسلامی، در روز بیست و سوم اردیبهشت ماه سال ۵۸ به منظور رسیدن به یکی از شعارهای محوری انقلاب اسلامی یعنی شعار استقلال طلبی، قدم اساسی برداشته شد و به پیشنهاد هیات وزیران و تصویب شورای انقلاب، قانون ننگین کاپیتولاسیون که دربرگیرنده مصونیت ها و معافیت های داده شده به مستشاران امریکایی بر اساس همان قانون بیست و یکم مهر ۱۳۴۳ بود لغو شد.
منابع:
صحیفه امام، ج ۱، ص ۴۱۵
ویکی امام خمینی
کتاب زندگینامه سیاسی امامخمینی، از آغاز تا هجرت، تهران دکتر رجبی دوانی
کتاب نهضت امام خمینی استاد سید حمید روحانی
ویکی فقه
نظر شما