خبرگزاری حوزه | قرآن کریم، به عنوان آخرین کتاب آسمانی و معجزهی جاویدان پیامبر اسلام (ص)، تنها یک متن ادبی یا تاریخی نیست، بلکه کتاب هدایت است؛ کتابی که برای همهی زمانها و مکانها نازل شده و پیامهای آن باید در هر عصر و نسلی به درستی فهمیده شود؛ اما فهم دقیق و عمیق قرآن، بدون تفسیر ممکن نیست؛ از این رو، علما و دانشمندان اسلامی همواره بر اهمیت تفسیر قرآن تأکید کردهاند و آن را کلید گشودن گنجینههای معنوی و معرفتی این کتاب آسمانی دانستهاند.
بصورت کلی فعالیت در حوزه قرآن در دو بخش است:
الف- عالم لفظ مثل قرائت ؛ رو خوانی و تند خوانی و روان خوانی ؛ صوت ولحن ؛ تجوید ؛ حفظ ؛ مسابقات و...
ب- عالم معنی مثل ترجمه ؛ تفسیر عمومی ؛ تخصصی ؛ فوق تخصصی ؛ انواع تفسیر همراه با گرایشات گوناگون ؛ نظام سازی ؛ تمدن سازی ؛ تفسیر قرآن و علم و...
تفسیر، راهی برای فهم صحیح قرآن
قرآن کریم در برخی آیات، به زبانی روشن و صریح سخن میگوید، اما در مواردی نیز دارای آیات متشابه، مجمل و نمادین است که بدون تفسیر، امکان فهم درست آنها وجود ندارد. امام علی (ع) در نهجالبلاغه میفرماید:
«إِنَّ الْقُرْآنَ لَا یَنْطِقُ بِلِسَانٍ، وَ لَکِنْ لَهُ تُرْجُمَانٌ یَنْطِقُ عَنْهُ، وَ هُوَ الْإِنْسَانُ»
"قرآن به زبان سخن نمیگوید، بلکه ترجمانی دارد که از جانب آن سخن میگوید و آن انسان است."
یعنی قرآن نیازمند مفسرانی است که با دانش و بینش الهی، معانی آن را برای مردم تبیین کنند.
تفسیر، پلی میان قرآن و نیازهای زمان
یکی از مهمترین دلایل ضرورت تفسیر، تطبیق مفاهیم قرآن با شرایط متغیر جامعه است. علامه طباطبایی در تفسیر گرانسنگ المیزان مینویسد:
"قرآن مانند خورشیدی است که در هر زمان به شکلی جدید میدرخشد و تفسیر، وسیلهای است برای دریافت این نور در هر عصر."
به عبارت دیگر، قرآن یک کتاب ایستا نیست، بلکه متنی پویاست که مفسران با بررسی ابعاد مختلف آن، پاسخهای الهی را به مسائل جدید بشر کشف میکنند.
تفسیر، مانع تحریف معنوی قرآن
متأسفانه در طول تاریخ، برخی افراد با برداشتهای سطحی یا غرضورزانه از قرآن، معانی نادرستی را به این کتاب الهی نسبت دادهاند. شیخ طوسی، مفسر بزرگ شیعه، در مقدمهی تفسیر التبیان هشدار میدهد که بدون تفسیر علمی و مبتنی بر اصول صحیح، ممکن است افراد دچار تفسیر به رأی شوند که در روایات اسلامی به شدت از آن نهی شده است. پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
«مَنْ فَسَّرَ الْقُرْآنَ بِرَأْیِهِ فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ»
"هر کس قرآن را بر اساس رأی شخصی خود تفسیر کند، جایگاهش آتش است."
بنابراین، تفسیر صحیح قرآن باید بر اساس روشهای علمی، قرائن زبانی، روایات معتبر و عقل سلیم باشد.
شما مشاهده کردید که گروهکهای تکفیری در زمان معاصر در جهان اسلام چه تفسیرهای انحرافی درگفتار وعمل و صوت و تصویر از قرآن ارائه دادند و اینجاست که دانشمندان حقیقی مسلمان درجهان باید تفسیر صحیح ازقرآن را ارائه دهند.
تفسیر، عامل وحدت یا تفرقه؟
برخی ممکن است بپرسند که چرا با وجود تفسیرهای مختلف، گاه برداشتها از قرآن متفاوت و حتی متضاد میشود. در پاسخ باید گفت که تنوع تفسیرها به معنای تضاد نیست، بلکه نشاندهندهی غنای معنایی قرآن است. آیتالله جوادی آملی معتقد است:
"تفسیرهای مختلف مانند پنجرههای گوناگونی هستند که هر کدام بخشی از نور خورشید قرآن را به درون میآورند، اما هیچکدام ادعای انحصار حقیقت را ندارند."
البته شرط اصلی این است که مفسران از سوگیریهای فرقهای و تکیه بر پیشداوریها پرهیز کنند و تنها در پی کشف مراد الهی باشند.
تفسیر، وظیفهای همگانی یا تخصصی؟
برخی از علما معتقدند که تفسیر قرآن تنها کار عالمان آشنا به زبان عربی، علوم قرآنی و سیرهی نبوی (ص) و اهل بیت (س) است. در مقابل، برخی مصلحان مانند سید جمالالدین اسدآبادی و اقبال لاهوری بر این باورند که هر مسلمانی باید به اندازهی توان خود با مفاهیم قرآن آشنا شود، اما برای فهم عمیقتر باید به تفاسیر معتبر مراجعه کند.
در نتیجه باید گفت که تفسیر قرآن، قلب تپندهی فهم دین است. بدون تفسیر، قرآن به کتابی مُهر و موم شده تبدیل میشود که تنها الفاظ آن خوانده میشود، اما پیامهای ناب آن ناشناخته میماند. از این رو، بزرگان دین همواره بر تفسیر علمی، دور از تعصب و متناسب با نیازهای زمان تأکید کردهاند.
همانطور که حضرت امام صادق (ع) فرمودند:
«القرآن حی لا یموت، و الآیة حیة لا تموت، فلو کانت الآیة إذا نزلت فی الأقوم ثم مات أولئک الأقوم ماتت الآیة لما بقی للقرآن شیء، و لکن هی جاریة فی الباقین کما جرت فی الماضین»(ط کمبانی ج ٩ / ٧٦، وجدید ج ٣٥ / ٤٠١، وص ٤٠٣.ط کمبانی ج ١٩ کتاب القرآن ص ٣٠، و ج ۷ / ۱۶۰، وجدید ج ۹۲ / ۱۱۵، و ج ۲۴ / ۳۲۸.)
"قرآن زنده است و هرگز نمیمیرد، و آیات آن همیشه زندهاند. اگر آیات تنها مربوط به مردمان گذشته بود، با نابودی آنها، قرآن نیز از بین میرفت، اما قرآن جاری در زندگی همهی انسانهاست، همانگونه که در زندگی پیشینیان جاری بود."
پس تفسیر، زندهنگهدارندهی قرآن در قلب تاریخ و جامعه است، و مفسران راستین، وارثان حقیقی پیامبراناند که نور هدایت را از این کتاب الهی به بشریت میرسانند.
بیائیم اهمیت و اولویت اول را در آموزش قرآن به تفسیر قرآن یعنی ترجمه ؛ تفسیر عمومی ؛ تفسیر تخصصی ؛ تفسیر فوق تخصصی بدهیم.
«اول مردم را عاشق قرآن کنید این هم با ترجمه وتفسیر .»
بسیاری از رزمندگان دوران دفاع مقدس اول با تفسیر و عالم معنای قرآن آشنا شدند و به قرآن علاقمند و عاشق شدند ؛ بعد کم کم قرائتشان را هم تصحیح کردند و تجوید و صوت و لحن نیز آموختند و تعدادی سوره هم حافظ شدند .
حجت الاسلام رسول ملکیان اصفهانی










نظر شما